🏴سیره شهداء|🌱
در کرمان حسینه ای داشت و خودش هیئت داری میکرد...بارها شاهد بودم حاج قاسم قبل هر مراسم و روضه ای، ابتدا شخصا درِ همسایگان را می زد، عذرخواهی می کرد و اذن می گرفت!
میگفت: ما می خواهیم مراسم برای اهل بیت علیهم السلام برگزار کنیم، بابت مزاحمت های آن عذرخواهیم و حلال کنید..
💠سردار دلها|•🕊🥀
🏴کلام شهداء|🌱
حاج حسین به دخترش میگفت
وقتی گرههای بزرگ به کارتون افتاد
از خانوم فاطمه زهرا(سلام الله علیها) کمک بخواهید.
◇ گره های کوچیک رو هم
از شهدا بخواهید براتون باز کنند..🍃
💠شهید حاج حسین همدانی|•🕊🥀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠روای: برادر شهید
سر مزار عباس بودم و داشتم زیارت می کردم
جوانی سر مزار آمد و حمد و سوره خواند
متوجه شد که من برادر شهید هستم
گفت:
شهید عباس خیلی داره دلربایی می کنه
گفتم: چطور؟
گفت:
تو محل سکونتم یه جوانی اهل نماز و مسجد نبود
اهل گناه بود
هر چی دوستان و آشنایان با او صحبت کردند بی نتیجه بود
تا اینکه یک روز عکس خنده روی عباس را دید
گویا او را برق گرفت و متحول شد
با شهید اُنس گرفت
وقتی او رو توی صف نمازگزاران دیدم خیلی خوشحال شدم..🍃
💠شهید عباس دانشگر|•🕊🥀
💠کتاب یادت باشد...|🌱
💠شهید حمید سیاهکالی مرادی|🕊🥀
کتاب یادت باشد کتابی زیبا دربارهی زندگی یکی از شهیدان مدافع حرم، حمید سیاهکالی مرادی است که در ۲۶سالگی شهید شد. همسر او، فرزانه سیاهکالی مرادی روایتی جذاب و خواندنی از زندگیشان ارائه داده است. فرزانه کتاب را از کمی پیش از آغاز زندگی مشترکشان نوشته است. یعنی زمانی که برای کنکور درس میخوانده و اصلا به فکر ازدواج کردن با هیچکس نبوده است. اما ماجراهای جالب خواستگاری حمید و فرزانه و اتفاقات بعد از آن است که دل فرزانه را میبرد و جواب مثبتش را اعلام میکند. محمدرسول ملاحسنی تمام خاطرات، اتفاقات و بینش آنها در یک کتاب گردآوری کرده است و نام آن را یادت باشد، گذاشته است..🍃
🌷﴿رهسپاریم با ولایت تا شهادت﴾🌷
پِلاٰكِ۳۱۳🥀
💠https://eitaa.com/shahadat31312
#معرفی_کتاب ۲۷
May 11
💠کلام شهداء|🌱
🔸 در دفترچه خاطراتش نوشته بود:
«اگر دفترچه ام را خواندید یا چاپ شد به مردم بگویید: کتاب یادت باشد را حتما بخوانند که درس ها و نکته های خوبی را می توان از این کتاب گرفت..🍃
💠شهید حسین سرسنگی|•🕊🥀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠اهمیت کتاب و کتابخوانی|🌱📚
💠مقام معظم رهبری مدظله العالی|🌷🌸
💠نماز اول وقت|🕊🥀
در توپ و تانک و ترکش و خمپاره
نمازشان ترک نمیشد..!
الگوی ما و آیندگان خواهند بود
راهشان را ادامه خواهیم داد..🌱
کتاب پسرک فلافل فروش(1).pdf
3.73M
💠کتاب پسرک فلافل فروش(pdf)
💠شهید محمدهادی ذوالفقاری|•🕊🥀
💠چهره هایشان
حتی در پسِ خاک،
سرشار از نور بود..!
چنان نوری که شب رنگ باخت
و جشنوارهای از حماسه آفریده شد..🌱
💠جادهی اهواز - خرمشهر
اردیبهشت ۱۳۶۱، منطقه کوشک.🕊🥀
💠کلام شهداء|🌱
هرگاه شهدا را در شب جمعه یاد کردید آنها شما را نزد اباعبدالله الحسین (علیه السلام) یاد می کنند.
💠شهید مهدی زین الدین|•🕊🥀
💠شهادت|🌱
مرگانسانهایزیرکوهوشیاراستکه
نمیگذارنداینجان،مُفتازدستشانبرود..
💠هر خونی لایق شهادت نیست|🕊🥀
💠کلام شهداء|🌱
می گفت :
همیشه عکس یه شهید تو اتاقتون
داشته باشید..
پرسیدیم چرا؟
گفت :
اینا چشماشون معجزه میکنه.
هر وقت خواستید گناه کنید فقط کافیه یه نگاهتون بهشون بخوره.
می گفت: بندهها فراموش کارن؛
یادشون میره یکی اون بالا هست که همه چیزو میبینه.
ولی این شهدا انگار انعکاس ِنگاه خدان
انگار با نگاهشون بهت میگن ما رفتیم که تو با گناهات ظهور و عقب بندازی؟
ما رفتیم که تو یادت بره خدایی هست؟
میگی جوونم؛ میگه منم جوون بودم شهید شدم.
بهتر نیست یه بهونه بهتر بیاری؟!
می گفت : خیلی جاها جلوتونو میگیرن.
💠شهیدسعیدکمالیکفراتی|•🕊🥀
عاشقان را سر شوریده به پیکر عجب است🕊🥀
دادن سر نه عجب، داشتن سر عجب است..🌱
________________
💠https://eitaa.com/shahadat31312
💠کلام شهداء|🌱
همیشه میگفت:
اگر میخوای سرباز امامزمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) باشی
باید تواناییهات رو بالا ببری
شیعه باید همه فن حریف باشه
و از همه چی سردربیاره..
💠شهید روح اللّه قربانی|•🕊🥀
💠سیره شهداء|🌱
شهید به غیبت حساس بود یک روز با دوستان مشغول صحبت از هر دری بودیم که یکی از دوستان از سیدرضا اجازه خواست تا مطلبی را بگوید.
آن دوست ما قبل از صحبتش نگاهی به اطراف انداخت و تا رفت صحبتش را شروع کند، سید رضا مانعش شد و گفت: نمیخواهد بگویی...
همه تعجب کرده بودیم، لحظاتی بعد دوستمان از سید رضا پرسید: چرانگویم؟ سید رضا لبخندی زد و گفت: قبل از صحبتت به اطراف نگاه کردی، حدس زدم بخواهی غیبت کسی را بکنی! برای همین گفتم جلوی غیبتت را بگیرم.
همیشه به غیبت حساس بود و به هر طریقی که می توانست مانع غیبت میشد.
💠شهید سیدرضا طاهر|•🕊🥀
💠در کمین گل سرخ|🌱
💠شهید علی صیاد شیرازی|•🕊🥀
در کمین گل سرخ، زندگینامه شهید سپهبد علی صیاد شیرازی به قلم محسن مؤمنی است. روایت بخشهای پیش از انقلاب زندگی سپهبد از کتاب خاطرات سپهبد شهید صیادشیرازی و بخشهای مربوط به کردستان و سالهایی از جنگ از کتاب ناگفتههای جنگ و بخشهای پایانی جنگ از کتاب یادداشتهای ویژه شهید صیادشیرازی انتخاب شدهاست.
🔶علی آن شب همراه خواهر بزرگش که از درهگز آمده بود، به حرم رفت. اینکه در آن شب در آنجا چه گذشت و علی چه گفت و چه شنید، تنها خدا میداند و بس. اما همان شب در تهران، خیابان دیباجی، همسایگان او چند مورد رفت و آمد مشکوک دیده بودند. پیکانی در آن نیمه شب چند بار طول خیابان را پیموده بود. رفتگر شهرداری را دیده بودند که ناشیانه خیابان را جارو میکرده و حرکات و نگاههایش غیر عادی بوده و.... اما در مشهد، علی هنگامی از حرم برگشت که آفتاب صبح جمعه تابیده بود. او سر راهش نان سنگک و پنیر و خامه گرفته بود. مانند همیشه خود بساط صبحانه را پهن کرده و بعد پدر و مادرش را دعوت به صبحانه کرده بود. بعد گویی که عجله داشته باشد، به سراغ بستگانش رفته بود و تا ظهر به خانه اغلب آنها سرکشیده بود. حتی آنها میگویند انگار از سرنوشت خود خبر داشته که آنها را نسبت به انجام فرایض دینی و وظایف فردی و اجتماعیاشان سفارش میکرده است. سرانجام حدود ظهر به سوی تهران پرواز کرد..🍃
🌷﴿رهسپاریم با ولایت تا شهادت﴾🌷
پِلاٰكِ۳۱۳🥀
💠https://eitaa.com/shahadat31312
#معرفی_کتاب ۲۸
May 11
💠کلام شهداء|🌱
عزت دست ِخداست..
بدانید اگر گمنامترینهم باشید ولی
نیـت شما یـٰاریِ مردم باشد ، میبینید
خداونـد چقـدر با عزتو عظمت شمـا
را در آغوش می گیرد..🍃
💠سردار دلها|•🕊🥀