eitaa logo
۰﴿پِلاكِ۳۱۳ــــ﴾۰
371 دنبال‌کننده
414 عکس
84 ویدیو
3 فایل
بسم رب الحسین علیه السلام عشق یعنی استخوان و یك پلاك سالها تنهای تنها زیر خاك .... ✅مرگ تاجرانه... در مکتب اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام ، شهادت یعنی برگ برنده..🌱🌷 منتظر نظرات و کتب پیشنهادی شما هستیم... @ia_zahra_j12
مشاهده در ایتا
دانلود
💠این باطریه، نباشه قلبم کار نمی کنه|🌱 💠شهید هادی ذوالفقاری|•🕊🥀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠روای: برادر شهید سر مزار عباس بودم و داشتم زیارت می کردم جوانی سر مزار آمد و حمد و سوره خواند متوجه شد که من برادر شهید هستم گفت: شهید عباس خیلی داره دلربایی می کنه گفتم: چطور؟ گفت: تو محل سکونتم یه جوانی اهل نماز و مسجد نبود اهل گناه بود هر چی دوستان و آشنایان با او صحبت کردند بی نتیجه بود تا اینکه یک روز عکس خنده روی عباس را دید گویا او را برق گرفت و متحول شد با شهید اُنس گرفت وقتی او رو توی صف نمازگزاران دیدم خیلی خوشحال شدم..🍃 💠شهید عباس دانشگر|•🕊🥀
💠کتاب یادت باشد...|🌱 💠شهید حمید سیاهکالی مرادی|🕊🥀 کتاب یادت باشد کتابی زیبا درباره‌ی زندگی یکی از شهیدان مدافع حرم، حمید سیاهکالی مرادی است که در ۲۶سالگی شهید شد. همسر او، فرزانه سیاهکالی مرادی روایتی جذاب و خواندنی از زندگی‌شان ارائه داده است. فرزانه کتاب را از کمی پیش از آغاز زندگی مشترکشان نوشته است. یعنی زمانی که برای کنکور درس می‌خوانده و اصلا به فکر ازدواج کردن با هیچکس نبوده است. اما ماجراهای جالب خواستگاری حمید و فرزانه و اتفاقات بعد از آن است که دل فرزانه را می‌برد و جواب مثبتش را اعلام می‌کند. محمدرسول ملاحسنی تمام خاطرات، اتفاقات و بینش آن‌ها در یک کتاب گردآوری کرده است و نام آن را یادت باشد، گذاشته است..🍃 🌷﴿رهسپاریم با ولایت تا شهادت﴾🌷 پِلاٰكِ۳۱۳🥀 💠https://eitaa.com/shahadat31312 ۲۷
💠کلام شهداء|🌱 🔸 در دفترچه خاطراتش نوشته بود: «اگر دفترچه ام را خواندید یا چاپ شد به مردم بگویید: کتاب یادت باشد را حتما بخوانند که درس ها و نکته های خوبی را می توان از این کتاب گرفت..🍃 💠شهید حسین سرسنگی|•🕊🥀
💠نماز اول وقت|🕊🥀 در توپ و تانک و ترکش و خمپاره نمازشان ترک نمی‌شد..! الگوی ما و آیندگان خواهند بود راهشان را ادامه خواهیم داد..🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠چهره‌ هایشان حتی در پسِ خاک، سرشار از نور بود..! چنان نوری که شب رنگ باخت و جشنواره‌ای از حماسه آفریده شد..🌱 💠جاده‌ی اهواز - خرمشهر اردیبهشت ۱۳۶۱، منطقه کوشک.🕊🥀
💠کلام شهداء|🌱 هرگاه شهدا را در شب جمعه یاد کردید آنها شما را نزد اباعبدالله الحسین (علیه السلام) یاد می کنند. 💠شهید مهدی زین الدین|•🕊🥀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠شهادت‌|🌱 مرگ‌انسان‌های‌زیرک‌وهوشیاراست‌که‌ نمی‌گذارنداین‌جان،مُفت‌ازدستشان‌برود.. 💠هر خونی لایق شهادت نیست|🕊🥀
💠کلام شهداء|🌱 می گفت : همیشه عکس یه شهید تو اتاقتون داشته باشید.. پرسیدیم چرا؟ گفت : اینا چشماشون معجزه میکنه. هر وقت خواستید گناه کنید فقط کافیه یه نگاهتون بهشون بخوره. می گفت: بنده‌ها فراموش کارن؛ یادشون میره یکی اون بالا هست که همه چیزو میبینه. ولی این شهدا انگار انعکاس ِنگاه خدان انگار با نگاهشون بهت میگن ما رفتیم که تو با گناهات ظهور و عقب بندازی؟ ما رفتیم که تو یادت بره خدایی هست؟ میگی جوونم؛ میگه منم جوون بودم شهید شدم. بهتر نیست یه بهونه بهتر بیاری؟! می گفت : خیلی جاها جلوتونو میگیرن. 💠شهیدسعیدکمالی‌کفراتی|•🕊🥀
عاشقان را سر شوریده به پیکر عجب است🕊🥀 دادن سر نه عجب، داشتن سر عجب است‌..🌱 ________________ 💠https://eitaa.com/shahadat31312
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠کلام شهداء|🌱 همیشه می‌گفت: اگر میخوای سرباز امام‌زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) باشی باید توانایی‌هات رو بالا ببری شیعه باید همه فن حریف باشه و از همه چی سردربیاره.. 💠شهید روح اللّه قربانی|•🕊🥀
💠سیره شهداء|🌱 شهید به غیبت حساس بود یک روز با دوستان مشغول صحبت از هر دری بودیم که یکی از دوستان از سیدرضا اجازه خواست تا مطلبی را بگوید. آن دوست ما قبل از صحبتش نگاهی به اطراف انداخت و تا رفت صحبتش را شروع کند، سید رضا مانعش شد و گفت: نمیخواهد بگویی... همه تعجب کرده بودیم، لحظاتی بعد دوستمان از سید رضا پرسید: چرانگویم؟ سید رضا لبخندی زد و گفت: قبل از صحبتت به اطراف نگاه کردی، حدس زدم بخواهی غیبت کسی را بکنی! برای همین گفتم جلوی غیبتت را بگیرم. همیشه به غیبت حساس بود و به هر طریقی که می توانست مانع غیبت میشد. 💠شهید سیدرضا طاهر|•🕊🥀
💠در کمین گل سرخ|🌱 💠شهید علی صیاد شیرازی|•🕊🥀 در کمین گل سرخ، زندگی‌نامه شهید سپهبد علی صیاد شیرازی به قلم محسن مؤمنی است. روایت بخش‌های پیش از انقلاب زندگی سپهبد از کتاب خاطرات سپهبد شهید صیادشیرازی و بخش‌های مربوط به کردستان و سال‌هایی از جنگ از کتاب ناگفته‌های جنگ و بخش‌های پایانی جنگ از کتاب یادداشت‌های ویژه شهید صیادشیرازی انتخاب شده‌است. 🔶علی آن شب همراه خواهر بزرگش که از دره‌گز آمده بود، به حرم رفت. این‌که در آن شب در آن‌جا چه گذشت و علی چه گفت و چه شنید، تنها خدا می‌داند و بس. اما همان شب در تهران، خیابان دیباجی، همسایگان او چند مورد رفت و‌ آمد مشکوک دیده بودند. پیکانی در آن نیمه شب چند بار طول خیابان را پیموده بود. رفتگر شهرداری را دیده بودند که ناشیانه خیابان را جارو می‌کرده و حرکات و نگاه‌هایش غیر عادی بوده و.... اما در مشهد، علی هنگامی از حرم برگشت که آفتاب صبح جمعه تابیده بود. او سر راهش نان سنگک و پنیر و خامه‌ گرفته بود. مانند همیشه خود بساط صبحانه را پهن کرده و بعد پدر و مادرش را دعوت به صبحانه کرده بود. بعد گویی که عجله داشته باشد، به سراغ بستگانش رفته بود و تا ظهر به خانه اغلب آن‌ها سرکشیده بود. حتی آن‌ها می‌گویند انگار از سرنوشت خود خبر داشته که آن‌ها را نسبت به انجام فرایض دینی و وظایف فردی و اجتماعی‌اشان سفارش می‌کرده است. سرانجام حدود ظهر به سوی تهران پرواز کرد..🍃 🌷﴿رهسپاریم با ولایت تا شهادت﴾🌷 پِلاٰكِ۳۱۳🥀 💠https://eitaa.com/shahadat31312 ۲۸
💠کلام شهداء|🌱 عزت دست ِخداست.. بدانید اگر گمنام‌ترین‌هم باشید ولی نیـت شما یـٰاریِ مردم باشد ، می‌بینید خداونـد چقـدر با عزت‌و عظمت شمـا را در آغوش می گیرد..🍃 💠سردار دلها|•🕊🥀
🏴شهادت، واژه‌ای دیگر ندارد از این بهتر کسی در سر ندارد نشان دادید این رزق الهی صف اول، صف آخر ندارد.. 💠خادم الرضا علیه السلام|•🕊🥀🏴
حرف زد، مسخره کردند.. راه رفت، مسخره کردند.. سفر استانی رفت، مسخره کردند.. 🔸چه زیبا گفت: بعضی ها در تشییع پیکر او برای عذرخواهی می‌آیند..🌱 💠سیدالشُّهدای خدمت|•🕊🥀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴ای خادم‌الرضا به رضا می‌سپارمت با چشمِ تر به موج دعا می‌سپارمت نمرود گرم هلهله و پایکوبی است در شعله‌های مِه، به خدا می‌سپارمت.. 💠شهید جمهور|•🕊🥀