_دلت که گرفت با کسی دردودل کن که آسمانی باشد،
این زمینی ها در کار خودشان هم ماندهاند...
#شهیدانه
رفیق شهیدمون حسنباقری:
همه شرایط را بسنجید
اما بدانید آن که به کار ما
نتیجه مۍدهد عنایت خداست..❣
#شهیدانه 🕊
_رفیق شهیدمون حسن باقری:
همه شرایط را بسنجید امّا بدانید
آنکه به کار ما نتیجه میدهد
دست عنایت خداست
از توکل به خدا و توسل غافل نشوید
اگر هم کم کاری کنیم باید
جوابگوی خون شهدا باشیم ..
#شهیدانه 🕊
داداشـیـ♥️ا ..
•🌿•
میدونی چرامیگن رفیقشھید
خیلیـ کمکـتمیکنه..
براۍاینکه رفیقرویرفیق
اثرمیزاره،معرفتبهخرجمیدهو
یه روزبـهرسـمرفاقتمیبرتتپـیشخودش..
#شهیدانه♥️
#رفیق_شهید ❣
رفیق شهیدمون سید مجتبی علمدار:
باید خاکریزهای جنگ را بکشانیم به شهر!
یعنی نسل جدید را با شهدا آشنا کنیم ..
در نتیجه جامعه بیمه می شود
و یار برای امام زمان "عجل الله تعالی فرجه الشریف"
تربیت می شود...
#شهیدانه 🕊
#امام_زمان ♥️
#فاطمیـه🥀
#اسلحه_دعا....
🌷علی طلبه بود و بیسیمچی من. در منطقه عملیاتی کربلای چهار پشت موانع گیر افتاده بودیم. یک عراقی در پنج متری ما مستقر شده بود و به سمت ما با تیربار گشوده بود. حدود ۱۰۰ تیر به سمت من انداخت به طوری که تمام سیمهای سیم خاردار قطع شد. خشاب اسلحهام هم کنده شده بود و تیراندازی نمیکرد. اشهد خودم را خواندم. در عجب بودم چطور از آن همه تیر یکی هم به ما نمیخورد. به سمت راست خودم نگاه کردم.
🌷شیخ علی دست به آسمان برده بود و خاضعانه دعا میکرد. عراقی هم از ما بیشتر متعجب بود. در آخر یک نارنک انداخت جلوی شیخ علی. نارنجک منفجر شد؛ اما علی همچنان دست به دعا بود و هیچ زخمی هم برنداشت. عراقی به ناچار اسلحهاش را انداخت و جیغزنان فرار میکرد و ۳۰ نفر دیگر هم همراهش فرار کردند. در عرض پنج دقیقه خط ۷۰۰ متری را تصرف کردیم. اینجا اسلحه نبود که کارایی داشت، اسلحه دعا کار کمک کارمان بود.
🌹خاطره ای به یاد رفیق شهیدمون طلبه علی زندی آبادی❣
#شهیدانه 🌷
#فاطمیـه 🥀
🌱
همیشهآیه"وَجَعَلْنا"را زمزمهمیکرد
گفتم:آقاابراهیماینآیهبرایمحافظت
درمقابلدشمنه،اینجاکهدشمننیست
نگاهمعناداریکردوگفت:دشمنی
بزرگترازشیطانهموجوددآره؟
#رفیق_شھیدمون_ابرآهیمهآدۍ
#شهیدانه🕊
-
داداشـیـ♥️ا ..
🎥 | فاطمیه روضههای مادر شروع شد..🥀 #فاطمیـه
خطمقدم
کارها گره خورده بود
خیلی از بچهها پرپر شده بودند
خیلی مجروح شده بودند.
حاجی بیقرار بود
اما به رو نمیاورد
خیلی ها داشتند باور می کردند
اینجا آخرشه !
یه وضعی شده بود عجیب
تو این گیر و دار حاجی اومد
بی سیم چی رو صدا زد ...
حاجی گفت: هر جور شده با بیسیم
تورجیزاده رو پیدا کن
خلاصه تورجی ر پیدا کردن
حاجی بی سیم رو گرفت
با حالت بغض و گریه
از پشت بی سیم گفت:
تورجی چند خط
روضهحضرتزهراسلامالله برام بخون
تورجی زاده فقط یک بیت زمزمه کرد
که دیدم حاج حسین خرازی
از هوش رفت ... !
صدا رو روی تمام بی سیمها
انداخته بودن.
خدا میدونه نفهمیدیم چی شد
وقتی به خودمون اومدیم
دیدیم بچه ها دارند تکبیر میگن
خط رو گرفته بودن
عراقی ها رو تار و مار کردن.
#شهیدانه
#فاطمیه🥀
#رفیق_شهیدمون_مهدی_باکری:
مباداایندنیاراآنقدرجدیبگیری
کهآخرتترافراموشکـنی
دنیابهمثلشیشهایمیماندکه
یکدفعهمیبینیازدستتافتادوشکست...
#شهیدانه
#درس_از_رفیق_شهید