eitaa logo
دلم آسمون میخاد🔎📷
3.3هزار دنبال‌کننده
13.5هزار عکس
11.4هزار ویدیو
117 فایل
﴾﷽﴿ °. -ناشناسمون:بگوشم 👇! https://harfeto.timefriend.net/17047916426917 . -شروط‌وسفارشات↓ @asemohiha . مدیر کانال و تبادلات @Hajkomil73 . •|🌿|کانال‌وقفِ‌سیدالشهداست|🌿|• . -کپی‌‌محتوای‌کانال = آزاد✋
مشاهده در ایتا
دانلود
•💚📗• شایدامام زمان312یارداره ومنتظریه نفره! چرااون یه نفرتونباشی؟🙂 مراقب اعمالمون باشیم^^ ★🌻★ . ↓ . 📿 🌿 ʝσɨŋ»https://eitaa.com/joinchat/958332942Cbe70f94293 🍃•😌√ 🇮🇷✌️
نگی‌اونوقت‌من‌خوابما یه‌روزازخوابت‌بزن‌براامام‌زمان... 🌺کره زمین در چرخش خود به یک لحظه خاص تکرار نشدنی در قرن ۱۴ نزدیک می شود! ⏱فرداصبح‌یکشنبه روز۹ماه۹سال۹۹ درساعت۹و۹دقیقه‌و۹ثانیه 🌹میتونی هر کار خاطره انگیز و به یاد موندنی انجام بدی... 🌸اما بهتر از طلب فریادرس و منجی عالم برای نجات تمام انسانها کار دیگه ای سراغ داری؟ 🌷 پيشنهاد ما اینه که ۹ مرتبه دعای فرج رو همراه با ميلیونها نفر دیگر از منتظران بخونیم و اسم خودمون رو تو صحیفه مشتاقان ظهور امام زمان ثبت کنیم. 💐با نشر این پیام در دیگر گروهها در این کار خیر سهیم شوید...
👆لینک هم نزدیم تا راحت نشر بدین التماس دعا🤲
دلم آسمون میخاد🔎📷
🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃 🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃 🍃🍂🍃🍂🍃🍂 🍂🍃🍂🍃 🍃🍂 🍃 #نسل_سوخته #پارت_بیست_هشتم پسرپدرم
🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃 🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃 🍃🍂🍃🍂🍃🍂 🍂🍃🍂🍃 🍃🍂 🍃 هادی های خدا _خداوند می فرمایند:بنده من ,تو یه قدم به سمت من بیا ,من ده قدم به سمت تو میام... اما طرف تا دو تا کار خیر می کنه و دو قدم حرکت می کنه...میگه کو خدا؟چرا من نمی بینمش... فاصله تو تا خدا,فاصله یه ذره کوچسک و ناچیزه از اینجا تا اخر کهکشان راه شیریه...پیامبر خدا که شب معراج اون همه بالا رفت,تا جایی که جبرییل هم دیگه نتونست بالا بیاد ...هم فقط تا حدود و جایی رفت... حالا بعضی ها تا دو قدم میرن طلبکار میشن...یکی نیست بگه -برادر من ...خواهر من...چندتا قدم مورچه ای برداشتی,تازه اگه درست باشه و یه جاهایی نلرزیده باشی فکر کردی چقدر جلو رفتی که معرفتت به جایی برسه که... تازه چقدر به خاطر خدا زندگی کردی؟چند لحظه و ثانیه زندگیت در روز به خاطرخدا بوده؟از مالت گذشتی؟از ابروت گذشتی؟از جانت گذشتی؟ اسمان بار امانت نتوانست کشید /قرعه و فال به نام من دیوانه زدند... اما با اون همه اوصاف...عشق,این راه چند میلیون سال نوری رو یک شبه هم می تونه بره ...اما این عشق درد داره...سوختن داره ...ماجرای شمع و پروانه است...لیلی و مجنونه...اگه مرد راهی و به جایی رسیدی که جرات این وادی رو داری...بایست و بگو:خدایا ...خودم وخودت و الا باید توی همین حرکت مورچه ای بری جلو...این فرق ادم هاس که یکی یک شبه ره صد ساله رو میره...یکی توی دایره محدود خودش...دور خودش می چرخه... محو صحبت های سخنران شده بودم... و اونها رو ضبط می کردم...نماز رو که خوندن...تا فاصله بین دعای کمیل رو رفت بالای منبر... خیلی از خودم خجالت کشیدم...همنوز هیچ کار نکرد از خدا چه طلبکار شده بودم... سرم رو انداختم پایین و توی راه برگشت تمام مدت این حرفا ها توی سرم تکرار می شد... اون شب توی رخت خواب داشتم به این حرف ها فکر می کردم که یهو...چیزی درون من جرقه زد و مثل فنر از جا پریدم... _مهران حواست بود سخنرانی امشب ماحجرای تو و خدا بود...حواست بود برعکس بیه پنجشنبه شب ها ,بابا گفت دیر میاد و مامان هم خیلی راحت اجازه داد تنها بری دعای کمیل...همه چیز و همه اتفاقات ...درسته...خدا تو رو برد تا جواب سوالات رو بده... و اونجا اولین باری بود که با مفهوم هادی ها اشنا شدم... اسم شون رو گذاشتم هادی های خدا ...نزدیک ترین فردی که در اون لحظه می تونه واسطه تو با خدا باشه واسطه فیض و من چقدر کور بودم...اونقدر کور که هرگز متوجه نشده بودم... دوباره دراز کشیدم در حالی که اشک چشمم بند نمی اومد...همیشه نگران بودم...نگران غلط رفتن...نگران خارج شدن از خط...شاگرد بی استاد بودم... اما اون شب خدا دستم رو گرفت و برد...و بهم نشون داد...خودش رو راهش رو طریقش رو و تشویق اینکه تا اینجا رو درست اومدی...اونقدر رفته بودم که هادی ها رو ببینم و درک کنم با اون قدم های مورچه ای...تلاش بی وقفه 4ساله من... ★🌻★ . ↓ . 📿 🌿 ʝσɨŋ»https://eitaa.com/joinchat/958332942Cbe70f94293 🍃•😌√ 🇮🇷✌️ 🍃 🍃🍂 🍂🍃🍂🍃 🍃🍂🍃🍂🍃🍂 🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃 🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃
•💛•💚•
گدای ڪوی رضا شو که آن امام رئوف
به سینه ی احدی دست رد نخواهد زد 
💞
روحتون‌شادبزرگ‌مرد🖤😭 سلام‌ماروبه‌ارباب‌برسونید😭😭
دلم آسمون میخاد🔎📷
•|🍄🦋|• 📌#بچه_شیعه_باس؛ قوانین‌منصفانه‌ی‌برای‌زندگیش‌درنظر‌ بگیره. 🍃|یعنی‌باهم‌توافق‌کنید،اگرصحبتی‌ش
•|🍄🦋|• 📌؛ درسن‌مناسب‌ووقت‌نیازبه‌سنت‌پیامبر"ص"رسیدگی‌وانجام‌تلکیف‌کنه🌱 🍀یه‌زمان‌نباشه‌‌که‌دیگه‌شوق‌وذوق‌ زندگی‌روندارید،این‌موردخیلی‌حائض‌ اهمیت‌هست‌درسته‌شرایط‌هم‌مهمه،اما انگیزه‌شماهم‌مهم‌هست،نگیددسم‌خالیه،خداخودش‌میرسونه‌،چه‌درامرازدواج‌،و چه‌فرزندآوری‌رزق‌باخداست👌🙂 _پس‌به‌امیدخداهرچه‌زودترخواهروبرادر _ای‌گرامی‌آستین‌بالابزنید،خواهراهم‌ سختگیری‌نکنید😁 💫 🕊 ★🌻★ . ↓ . 📿 🌿 ʝσɨŋ»https://eitaa.com/joinchat/958332942Cbe70f94293 🍃•😌√ 🇮🇷✌️
بسـم رب المهـدی 🌱🌻 بسـم رب الشهـدا☔️
دلم آسمون میخاد🔎📷
بخوان‌دعای‌فرج‌دعااثردارد....☔️ به‌وقت‌دعای‌فرج 99/9/9 ⏰ 9;9 🤚♥️
107571_760.mp3
3.62M
دعاےفرج‌✌️🏿♥️ . درنآب‌ترین‌لحضھ‌هاۍسال؛ آقاۍتنهایۍبھ‌دادمان‌برس💜🌸 . بخوانیم‌‌باهم‌دعاۍفرج‌را .🤓^^! . ساعتِ9:9 تاریخ9/9/99
سلام‌ماهم‌به‌ارباب‌برسون‌حاجی🤚😭 +داغ‌بردل‌نشسته ★🌻★ . ↓ . 📿 🌿 ʝσɨŋ»https://eitaa.com/joinchat/958332942Cbe70f94293 🍃•😌√ 🇮🇷✌️
عاملان‌ترور‌ شهید‌رامجازات‌کنید👌🌱 وتلاش‌های‌علمی‌او‌را ادامه‌دهید☘ ♥️ ★🌻★ . ↓ . 📿 🌿 ʝσɨŋ»https://eitaa.com/joinchat/958332942Cbe70f94293 🍃•😌√ 🇮🇷✌️
•🕊• میگفت: وقتے‌اذان‌میگن... یعنے وقتش ‌شده ‌دوکلوم‌ حرف‌ بزنیم‌ با خدا...♥️ وسط دلدادگے هاتون ‌مارو هم ‌از دعای‌ خیرتون‌ بی‌نصیب ‌نزارین‌🖇🥀 التماس‌دعای‌فرج🌱 ☕️
دلم آسمون میخاد🔎📷
🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃 🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃 🍃🍂🍃🍂🍃🍂 🍂🍃🍂🍃 🍃🍂 🍃 #نسل_سوخته #پارت_بیست_نهم هادی های خدا
🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃 🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃 🍃🍂🍃🍂🍃🍂 🍂🍃🍂🍃 🍃🍂 🍃 دعوتنامه اون شب,بالشتم از اشک شوق خیس بود...از شادی گریه می کردم...تا صبح خوابم نبرد,همون طور دراز کشیده بودم و به خدا و تک تک اون حرف ها فکر می کردم... اول,جملاتی که کنار تصویر اون شهید بود...هرکس که مرا طلب کند می یابد...من 4 سال,با وجود بچگی...توی بد ترین شرایط,خدا رو طلب کرده بودم...و حالا... و حالا...خدا خودش رو بهم نشون داد...خودش و مسیرش...و از زبان اون شخص بهم گفت... _این مسیر,مسیر عشق و درده اگر مرد راهی,قدم بردار و الا باید مورچه ای جلو بری...تازه اگه کم نشی و دور خودت نچرخی... به ساعت نگاه کردم,هنوز نیم ساعت تا اذان باقی مونده بود,از جا بلند شدم و رفتم وضو گرفتم... جانمازم رو پهن کردم و ایستادم,ساکت...بی حرکت... غرق در یک سکوت بی پایان... _خدایا...من مرد راهم...نه از درد می ترسم نه از هیچ چیز دیگه ای...تا تو کنار منی...تا شیرینی زیبای دیدنت...پیدا کردنت...و شیرینی امشب با منه...من ازسوختن نمی ترسم,تنها ترس من ...از دست دادن توئه...رهام کنی و از چشمت بیوفتم...پس ذستم رو بگیر...و من رو تعلیم بده...اسستادم باش برای عاشق شدن...که من هیچ از این راه نمی دونم...می خوام تا ته خط اون حدیث قدسی برم...می خوام عاشقت باشم...می خوام عاشقم بشی... دست هام رو بالا اوردم,نیت کردم ...و الله اکبر... هرچند فقط نماز وتر فرصت بود...اما اون شب,اون اولین نماز شب من بود...نمازی که تا قبل,فقط شیوه اقامه رو توی کتاب های خونده بودم...اون شب,پاسخ من شده بود...پاسخ من به دعوتنامه خدا... چهل روز,توی دعای دست هر نمازم,بی تردید اون حدیث قدس قدسی رو خوندم...و از خدا ,خودش رو خواستم,فقط خودش رو تا جایی که بی واسطه بشیم...من و خودش...و فقط عشق... و این شروع داستان جدید من و خدا شد... هادی های خدا,یکی پس از دیگری به سمت من می اومدن,هیچ سوالی بی جواب باقی نمی موند,تا جایی که قلبم ارام گرفت...حتی رهگذر های خیابان...هادی های لحظه ای میشدند...واسطه هایی که خودشون هم نمیدونستن... و هر بار ,در اوج فشار و درد زندگی,لبخند و شادی عمیقی وجودم رو پر می کرد... خدا ,بین پاسخ تک تک اون هادی ها,خودش رو ...محبتش رو...توجهش رو...بهم نشون می داد...معلم واستاد من شد... من سوختم,اما پای تصویر اون شهید,تصویری که دیدنش من رو در مسیری قرار داد که به هزاران سوختن می ارزید... و این اغاز داستان عاشقانه من و خدا بود... ★🌻★ . ↓ . 📿 🌿 ʝσɨŋ»https://eitaa.com/joinchat/958332942Cbe70f94293 🍃•😌√ 🇮🇷✌️ 🍃 🍃🍂 🍂🍃🍂🍃 🍃🍂🍃🍂🍃🍂 🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃 🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃