•|#شهیدانھ|•
امام زمان چشمان گنهكارم پر از اشك است، چه بسیار اشك ریختهام فریادزدهام صدایت كردهام،
یابنالحسن (عج) گوشه چشمی بر من فكن، مهدی جان سخت حیرانم، رخسار چون ماهت را برایم
بگشا زیرا كه منتظرم.
#شهیدعلیدستان
***************
★🌻★ . ↓ . 📿 🌿
ʝσɨŋ»https://eitaa.com/joinchat/958332942Cbe70f94293
#صـَلَـوآٺبِـفـرِښـٺمُـۏمِـڹ 🍃•😌√
#فدائیان_رهبریم🇮🇷✌️
دلم آسمون میخاد🔎📷
🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃 🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃 🍃🍂🍃🍂🍃🍂 🍂🍃🍂🍃 🍃🍂 🍃 #نسل_سوخته #پارت_شصت_نهم شب آخر سفر فوق العاده م
🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃
🍃🍂🍃🍂🍃🍂
🍂🍃🍂🍃
🍃🍂
🍃
#نسل_سوخته
#پارت_هفتاد
پارتی من میشی؟
دستش رو گذاشت روی شونه ام
_جایی که پدربزرگت شهید شده جایی نیست که کسی بتونه بره...هنوز اون مناطق تفحص نشده،زمینش بکر و دست نخورده است...
_تا همین جاشم شما یه جاهایی ما رو بردی که کسی رو راه نمی دادن...پارتیت کلفت بود...
خندید...
_پارتی شما هم کلفته...من اولین باری نیست که اومدم،بعضی جاها هیچ وقت نشد که برم...شهدا این بار حسابی واستون مایه گذاشتن و مهمون داری کردن...هرجا رفتیم راه باز شد،بقیه اش هم مثل همین جاست...خاک،خاکه...
دلم سوخت...نمی دونم چرا؟...اما با شنیدن این جمله،آه از نهادم بلند شد...
_فکه که راه مون ندادن...
و از جا بلند شدم...وقت نماز شب بود...راه افتادم برم وضو بگیرم...اما حقیقت این بود که خاک،خاک نیست...و اون کلمات فقط برای دلداری من بود...
شب شکست و خورشید طلوع کرد،طلوع دردناک...
همگی نشستیم سر سفره اما غذا از گلوی من پایین نمی رفت...کوله ام رو برداشتم برم بیرون...توی در رسیدم به آقا مهدی...دست هاش رو شسته بود و برمی گشت داخل...نرفت کنار...
ایستاد توی در و زل زد بهم...چند لحظه همین طوری نگام کرد،بدون این که چیزی بگه رفت نشست سر سفره...مم متعجب،خشکم زد...توی این ده روز اصلا چنین رفتاری رو ندیده بودم...با هر کی به در می رسید یا سریع راه رو باز می کرد یا به اون تعارف می کرد...
رو کرد به جمع
_بخوایم بریم محل شهادت پدربزرگ مهران...هستید؟
برق از سر جمع پرید...
_کجا هست؟
_یه جای بکر
_تو از کجا بلدی؟
خندید...
_من یه زمانی همه اینجا رو مثل کف دستم می شناختم...یه نقشه الکی می دادن دستمون...برو و برگرد...حالا هستید یا نه؟...
هر کی یه چیزی می گفت...دل توی دلم نبود که نتیجه چی میشه...همین طوری ایستاده بودم اونجا و خدا خدا می کردم...
_خدایا یعنی چی میشه؟...پارتی من میشی؟...
#نویسنده_شهید_سید_طاها_ایمانی
#ادامه_دارد
★🌻★ . ↓ . 📿 🌿
ʝσɨŋ»https://eitaa.com/joinchat/958332942Cbe70f94293
#صـَلَـوآٺبِـفـرِښـٺمُـۏمِـڹ 🍃•😌√
#فدائیان_رهبریم🇮🇷✌️ 🍃
🍃🍂
🍂🍃🍂🍃
🍃🍂🍃🍂🍃🍂
🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃
دلم آسمون میخاد🔎📷
هرشبباپروفایلهایخاصباماباشید🌱 ←•{موردپسندخاصها☕️}•→ #پروفایل_قاطی☃ ــــــــــــ🔥🧡ــــــــــــ #ڪ
هرشبباپروفایلهایخاصباماباشید🌱
←•{موردپسندخاصها☕️}•→
#پروفایل_قاطی☃
ــــــــــــ💛🍋ــــــــــــ
#ڪآنآلدلمآسموݩمیخآد🕊
دلم آسمون میخاد🔎📷
✨﷽✨ #حبیبه_خدا #قسمت_دهم ┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈ اَللهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَةَ وَ أَبیها وَ بَعلِها وَ بَنی
✨﷽✨
#حبیبه_خدا
#قسمت_یازدهم
┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈
اَللهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَةَ وَ أَبیها وَ بَعلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ المُستَودِعِ فیها بِعَدَدِ ما أَحاطَ بِهِ عِلمُک
┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈
💠 حضرت زهرا در ابعاد اجتماعی-سیاسی
🔹حضرت زهرا همونطور که در ابعاد مختلف علمی،عبادی و سایر فضایل انسانی پیشگام بودن توی مسائل سیاسی و اجتماعی هم فعال بودن.
اگر چه ایشون بانوی پرده نشین بودن ولی با افرادی که به اهل بیت نزدیک بودند در صورت نیاز هم صحبت میشدند.
سلمان،مقداد،ابوذر،جابرابن عبدالله انصاری و تعدادی دیگه از این افراد بودند.
🌱 حضرت زهرا در کنار مزار شهداء
تاریخ زندگی ایشون نشون میده که تنها به فکر کسایی که زنده ان نیستن بلکه بعد از مرگشون اونها رو فراموش نمیکرده و بر سر مزارشون میرفتن و از خدا براشون طلب آمرزش میکردند.
🖋در روایت اومده که ایشون در حضورشون بر قبور شهداء،علاوه بر آمرزش خواهی،نیایش و گریستن،براشون نماز هم میخوندند."۱"
▫️ مادر سادات در تدفین خواهر
در تاریخ به نقل از شیعه و سنی اومده چون حضرت رقیه دختر حضرت رسولﷺ در اثر ضربات شوهرش "عثمان بن عفّان" مظلومانه از دنیا رفتن حضرت زهرا به همراه زن های دیگه توی مدینه توی تدفین ایشون در بقیع شرکت کردن و اشک عزا ریختن."۲"
طبق نوشته های اهل سنت مثل "وفاءالوفاء" در حالی که خلیفه ثانی زن های توی قبرستون رو با تازیانه میزد و از گریه منع میکرد، میگفت:(گریه ی زن از دام های شیطان است😐)
پیامبر اون رو نصیحت میکرده و گفتن:(مزاحم بانوان نباش) بعدش چشمان اشکبار دخترشون (فاطمه) رو پاک کردن."۳"
✨این احادیث نشون میده که حضرت زهرا با حفظ حجاب،یک زن اجتماعی بودند.
📌پی نوشتها:
📚 ۱. اصول کافی:ج۴،ص۵۶۱
📚 ۲. وفاءالوفاء:ج۳،ص۸۹۴
📚 ۳. شرح نهجالبلاغه:ج۱۵،ص۳۵و۳۶
🌀ادامه دارد...
★🌻★ . ↓ . 📿 🌿
ʝσɨŋ»https://eitaa.com/joinchat/958332942Cbe70f94293
#صـَلَـوآٺبِـفـرِښـٺمُـۏمِـڹ 🍃•😌√
#فدائیان_رهبریم🇮🇷✌️
ز کوی یار بیار ای نسیم صبح غباری ...🍃
★🌻★ . ↓ . 📿 🌿
ʝσɨŋ»https://eitaa.com/joinchat/958332942Cbe70f94293
#صـَلَـوآٺبِـفـرِښـٺمُـۏمِـڹ 🍃•😌√
#فدائیان_رهبریم🇮🇷✌️
●•|#شهیدانھ|•●
چه خوش سعادتاند
آنان که برایِ دنیایشان
آن چنان کار میکنند و میکوشند
که انگار تا ابد زنده خواهند ماند
و برایِ آخرتشان آن چنان کار میکنند
که گویی فردا خواهند مرد..
#شهید_محمدحسین_یوسفالهی
••••••••••••••••••••••••••••••••••••
★🌻★ . ↓ . 📿 🌿
ʝσɨŋ»https://eitaa.com/joinchat/958332942Cbe70f94293
#صـَلَـوآٺبِـفـرِښـٺمُـۏمِـڹ 🍃•😌√
#فدائیان_رهبریم🇮🇷✌️
🌿🌿🌿
شیطان از اهل نماز اول وقت ؛
همیشه ترسان است...!
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
🌺🌺🌺
#نمازتسردنشهمؤمن☕
★🌻★ . ↓ . 📿 🌿
ʝσɨŋ»https://eitaa.com/joinchat/958332942Cbe70f94293
#صـَلَـوآٺبِـفـرِښـٺمُـۏمِـڹ 🍃•😌√
#فدائیان_رهبریم🇮🇷✌️
#انگیزشے
{یڪ لحظه یاداونایی بیفت ک باشڪستت قراره بخندن وبگن دیدی گفتم جامیزنی!
پس کوتاه نیاوتمام تلاشت روبڪن🖐🏻}
★🌻★ . ↓ . 📿 🌿
ʝσɨŋ»https://eitaa.com/joinchat/958332942Cbe70f94293
#صـَلَـوآٺبِـفـرِښـٺمُـۏمِـڹ 🍃•😌√
#فدائیان_رهبریم🇮🇷✌️
سالروز شهادت شهید غواص شهید محمد رضا بورقی
★🌻★ . ↓ . 📿 🌿
ʝσɨŋ»https://eitaa.com/joinchat/958332942Cbe70f94293
#صـَلَـوآٺبِـفـرِښـٺمُـۏمِـڹ 🍃•😌√
#فدائیان_رهبریم🇮🇷✌️
دلم آسمون میخاد🔎📷
سالروز شهادت شهید غواص شهید محمد رضا بورقی ★🌻★ . ↓ . 📿 🌿 ʝσɨŋ»https://eitaa.com/joinchat/95833294
آخرین باری که اعزام شدن ۱۱ دی ماه سال ۶۵ بود🌅
خب اون زمانگرمدره زیاد پیشرفته نشده بود که همه خبر ها به دستمون برسه 🗣
بعد از چند روز بی خبری برادرم به من گفت حالا که اینجا کسی خبر نداره بریم اورین🚶♂️(یکی از محله های شهریار)
شاید اونجا کسی چیزی بدونه
رفتیم اورین و از چند تا از خانواده هایی که بچه هاشون به جبهه رفته بودند سوال کردیم که شما خبری از رزمنده ها تون دارید؟که در کنار اون خبری هم از محمدرضا بگیریم
اما اونها هم هیچ خبری نداشتن
برگشتیم....
تا اینکه حدود ۲ روز بعد از شهادت ایشون(۲۱/۱۰/۱۳۶۵)شهید امرالله دادخواه زنگ زد به خانواده ایشون توی کرج و خبر شهادت شهید رو بهشون داد💔
البته ما هنوز هم اینجا خبری نداشتیم
همه اهالی محله خبر داشتن به جز ما....
اونروز رفتار همه با من خیلی متفاوت شده بود
انگار که می خواستن من متوجه نشم 🤫
مثلا مردم کوچه تا من رو میدیدن میرفتن خونه هاشون یا...
خب من فهمیدم که یک اتفاقی افتاده...اما وقتی از اقوام می پرسیدم کسی چیزی نمی گفت 😞
اون موقع امکاناتی هم نبود که ما درست متوجه بشیم...فقط یه نامه بود که اونم خیلی دیر به دستمون میرسید
حتّی نامهای که شهید به ما داده بود دو روز بعد از شهادتش رسید به دست ما...💌
تا اینکه شب برادرم اومد خونه ما.همه متعجب شدیم.بعدازشام پرسیدم که داداش چرا اومدی؟ ایشون هم گفت من میخواستم برم کرج گفتم یه سری هم این جا بزنم.
بعد من پرسیدم داداش از محمدرضا خبری نداری؟؟؟ گفتن چرا اتفاقاً پریروز دیدمشون و....
یک جوری صحبت می کردند که من متوجه نشم
دختر و پسرم هم خواب بودن😴
خلاصه انقدر پاپیچش شدم که گفت خواهر جنگه دیگه یه نفر زخمی میشه یه نفر شهید میشه...
حتی اون اول هم به من گفت که محمدرضا زخمی شده...🥀
پرسیدم که داداش واقعا زخمی شده ؟؟؟برادرم گفت که بالاخره باید واقعیت رو قبول کنیم
آقا محمدرضا شهیدشده🍂
★🌻★ . ↓ . 📿 🌿
ʝσɨŋ»https://eitaa.com/joinchat/958332942Cbe70f94293
#صـَلَـوآٺبِـفـرِښـٺمُـۏمِـڹ 🍃•😌√
#فدائیان_رهبریم🇮🇷✌️
خب خیلی شب سختی بود اونشب
دخترم آزاده اون زمان ۸ ساله بود و تازه کانامهش رو گرفته بود،منتظر پدرش بود که پدرش بیاد و کارنامه رو به پدرش نشون بده...🥺
پسرم حمید هم که اون زمان ۴ ساله بود...بعضی اوقات سراغ پدرش رو میگرفت...
یادمه یک روز برف اومده بود و من با بچه ها پشت شیشه داشتیم برف رونگاه میکردیم
پسرم حمید به من گفت:
مامان من برم کفشهای بابا رو بیارم بزنم تو برف ها انگار که بابا اومده؟
.
یادمه حتی تشییع جنازه ایشون هم خیلی باشکوه برگزارشد
خلاصه اون روز ها خیلی روزهای سختی بود برای ما
اما الگوی ما حضرت زینب هستند پس
ما رایت الا جمیلا
#بهروایتهمسر
#شهیدمحمدرضابورقی
#سالگردشهادتشهیدمحمدرضابورقی
امام و شهدا را یاد کنیم با ذکر صلوات🌹
★🌻★ . ↓ . 📿 🌿
ʝσɨŋ»https://eitaa.com/joinchat/958332942Cbe70f94293
#صـَلَـوآٺبِـفـرِښـٺمُـۏمِـڹ 🍃•😌√
#فدائیان_رهبریم🇮🇷✌️
4_6028119580713420644.mp3
4.72M
🎙✨
💬|شرط دست گیری حضرت زهرا سلام اللہ علیها اینہ ڪہ حضرت رو تصدیق ڪنۍ
#سخنرانی
★🌻★ . ↓ . 📿 🌿
ʝσɨŋ»https://eitaa.com/joinchat/958332942Cbe70f94293
#صـَلَـوآٺبِـفـرِښـٺمُـۏمِـڹ 🍃•😌√
#فدائیان_رهبریم🇮🇷✌️