دلم آسمون میخاد🔎📷
﷽ #داستان_مذهبی #رمان_مجنون_من_کجایی؟ ══🍃💚🍃══════ #قسمت_پنجاهویکم راوی جواد👈همسرمطهره، پسرخاله
﷽
#داستان_مذهبی
#رمان_مجنون_من_کجایی؟
══🍃💚🍃══════
#قسمت_پنجاهودوم
راوی👈مطهره
داشتم از دلشوره میمردم😔
بعد از ۵-۶ساعت بالاخره جواد زنگ زد📱 گفت که سید شوکه است و باید با فاطمه سادات حرف بزنه😳
حرصم گرفته بود پسرهی خنگ، من برم به این بچه بگم بعد از ۳/۵ سال بیا با پدرت حرف بزن🙁😠
-فرحناز
فرحناز
بیا کارت دارم
فرحناز: جانم چی شد مطهره ؟
-جواد زنگ زد گفت سید شوکه است باید با فاطمه سادات حرف بزنه
من الان چه جوری به این بچه بگم
فرحناز: من میگم
-چطوری؟
فرحناز: مطهره خدا امتحان مارو بهت نده، من فولاد آب دیده شدم💪
اون فاطمه بچم شیرزنیه
نترس
فرحناز رفت سمت فاطمه
و گفت فاطمه سادات خاله بیا یه چیزی بهت بگم😊
فاطمه: چسم آله
فاطمه گرفت بغلش گفت فاطمه جان تو میدونی بابا کجاست⁉️
فاطمه : آله چون مامانی میجه بابا لفته از عمه جون حضرت زینب دفاع کنه اما آدم بدا گرفتنش😞
فرحناز: آفرین دختر گلم
فاطمه اگه بابات الان ناراحت باشه و فقط شما بتونی کمک کنی
کمک میکنی⁉️
فاطمه سرش پشت هم تکان داد گفت اوهوم اوهوم😊😊
فرحناز: فاطمه جونم بابا داره میاد😍 پیشتون اما شما باید قول بدی تا دو روز دیگه نه به مامانی نه به داداش بگی
باشه؟؟
فاطمه: باشه آله چون
شماره گرفتم فاطمه عزیزم با آقاسید حرف زد
همه برای آمدن سید بسیار خوشحال بودن😁😁😁
باید سید و میبردن مزار شهدا🌷 تا متوجه گذر این چند سال بشه
جواد تمام سعیش و کرد تو راه از فوت همه به سید بگه
وقتی وارد مزارشهدا شدن باز هم سکوت😐😐
جواد با مطهره تماس گرفت بعد از خرید حتما با فاطمه سادات بیان مزار شهدا🌷
فاطمه سادات : آله چون الان منو نمیبرید بابایی و ببینم⁉️
مطهره : آره عزیزم
یه چادر لبنانی پوشیده بود
وارد مزار شهدا شد
فرحناز: فاطمه خاله جون، اون آقایی که نزدیک مزار مامان بزرگ نشسته باباست
برو پیشش
فاطمه چندین بار خورد زمین
وقتی دفعه آخر خورد زمین جیغ زد بابا😲😲
سید از شوک خارج شد و به سمت فاطمه دوید، فاطمه کوچولو به آغوش پدر پنهان برد🍃
فاطمه: بابایی
بابایی
دلم برات یه ژره شده بود❤️😍
فاطمه سید و میبوسید😘 و سید، فاطمه رو به قلبش فشار میداد
به سختی فاطمه راضی شد از پدر جدا بشه
لحظهی سختی برای هردوشون بود
بقیه هم فقط اشک میریختن😭😭😭
📝 #ادامـــــهدارد ...
#نویسنـــــده⇩↯⇩
✍ بانو............ش
🇮🇷🍃ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#صـَلَـوآٺبِـفـرِښـٺمُـۏمِـڹ 📿
♥️🌿↓
@shahadat_arezoomee
ما #شهادت دادیم که شهادت زیباست↑🌿🍁
✍🍃\ بعد از خلع لباس شدن به کشور خارج رفت و اونجاهم صحبت های کرد ،که عده ای فک کردن که نه ایشون حرفش درست و عده ی بی بصیرت از ایشون طرفداری کردند.
⭕️در حالی که آقا میری کاراشو زیر زیرکی انجام میداد.
❗️❓اگر طلبه ی خوبی بود،تو لباس طلبگی خیانت نمیکردبه کشورش
نون خور امام زمان بود اما بر علیه دین حرف زد،کاری کرد که خیلی ها دیدشون نسبت به طلبه عوض بشه .
#ادامهدارد...
دلم آسمون میخاد🔎📷
بریم نماز🍃 #بهوقتعاشقۍ🦋🧡 ـــــــــــــــــــــــــــ🌊💫
❗️ اولین مرحله اداب نماز؛
🍃|• به وقت خوندنهِ
#ادامهدارد...🙂🖤
🖇🥀🗞
🌱#یاامالبنین
-
معمولاً وقتی بچه ای به دنیا می آید ، اول بابایش را صدا می کنند خدا به تو فرزندی عطا کرده ، وقتی عباس متولد شد ، مادرش ام البنین قنداقه عباس را داد دست امیرالمؤمنین ، نگاهش به صورت علی است ....👇🏽#ادامهدارد ....
دلم آسمون میخاد🔎📷
🖇🥀🗞 🌱#یاامالبنین - معمولاً وقتی بچه ای به دنیا می آید ، اول بابایش را صدا می کنند خدا به تو فرزن
🖤؛💭؛🌿
•
.
+ میخواهد ببیند علی خوشحال میشود یا نه ، دید امیر المؤمنین خم شد دستهای عباس را می بوسد و گریه می کند .😭 - عرضه داشت آقا دستهای بچه ام مگر طوری است ؟ 😔 . .👇🏽#ادامهدارد ....
دلم آسمون میخاد🔎📷
👌🏾💭 - فرمود : نه ام البنین ، بهترین دستی است که خدا خلق کرده است، من این دستها را به خاطر خدا میبوس
🍂؛💔؛🖇
.
•
- آقا چرا گریه می کنی ؟ حضرت قضایای کربلا و شجاعت عباس ، جدا شدن دستهای نازنین عباس را برای ام البنین گفتند ، تا شنید دستهای عباس در راه حسین از بدن جدا می شود.😭- فوراً از جا بلند شد قنداقه عباس را گرفت از دست مولا ، هی دور سر حسین می گرداند و می گوید : عباسم به قربانت شود . 😭❤️ #جانمبهامالبنین🌿👌🏿 👇🏽 #ادامهدارد....
دلم آسمون میخاد🔎📷
🍂؛💔؛🖇 . • - آقا چرا گریه می کنی ؟ حضرت قضایای کربلا و شجاعت عباس ، جدا شدن دستهای نازنین عباس را بر
🌴🍂🖇
.
•
اما عاشقان اباالفضل (حاجت دارها ، مریض دارها ) اینجا علی دستهای عباس را می بوسیدوگریه می کرد😭😭
- اما کربلا دیدند امام حسین در بین نخلستان پیاده شد شیئی را برداشت به چشمانش می مالید و می بوسید 😭💔
#التماسدعا🖐🏾
#ادامهدارد....
🗞💭
-
یکی از اصحاب نگهبانه کنار خیمه ابی عبدالله،میگه دیدم خواهر عرض کرد داداش، میخوام بهت بگم،این اصحاب و یاراتو امتحان کردی؟ فردا میمونن پای رکابت؟(اخه زینب داغ دیده ست) - چرا اخه میدونه یه روزه امام حسنو شبونه تنها گذاشتن،همه رفتن،معاویه لعنت الله علیه همه رو خرید” .... #امانازغریبی ...#ادامهدارد.... 👇🏽
دلم آسمون میخاد🔎📷
🗞💭 - یکی از اصحاب نگهبانه کنار خیمه ابی عبدالله،میگه دیدم خواهر عرض کرد داداش، میخوام بهت بگم،این ا
.
•
°
_ نگهبان جزء اصحابه، میگه نگهبانیمو رها کردم به سرم زدم،رفتم تو خیمه ی اصحاب، گفتم حبیب چرا نشستی؟زینب بی بی دو عالم نگرانه” پاشید شمشیراتونو آماده کنید دیدم همه ی اصحاب وارد میدون شدن :#ادامهدارد.... 👇🏽
💬🌿•| #موعظه _ هر چه میخواهی در این دنیا زندگی کنی بکن! اما اخرش مرگ است . [آیتاللهمجتهدیتهرانی]• #ادامهدارد...
✔️🌱[روزانهیکفتواماهمبارکرمضان] 📜 #مسئله | #احکام_روزه 🔖فتوای آیات عظام(خامنهای،سیستانی و مکارم): خیس کردن لباسی که بر تن است، برای روزه دار مکروه است.#ادامهدارد..
دلم آسمون میخاد🔎📷
✔️🌱[روزانهیکفتواماهمبارکرمضان] 📜 #مسئله | #احکام_روزه 🔖فتوای آیات عظام(خامنهای،سیستانی و مکار
✔️🌱[روزانهیکفتواماهمبارکرمضان] 📜 #مسئله | #احکام_روزه ❓پرسش: آیا ملاک در ضرر روزه، تشخیص خودم است یا پزشک👨⚕️؟ ✅ پاسخ: تشخیص خود شما ملاک است و همین اندازه که ترس شما عقلایی باشد، کافی است. البته ترس از ضرر گاهی از قول متخصّص، زمانی تجربه بیماری های مشابه و گاهی از تجربه خود انسان به دست می آید. 📝 فتوای آیات عظام: خامنه ای، سیستانی، مکارم 📗 منبع: رساله مصوّر، جلد دو، صفحه٢۴۴، س ۴۵۴ #ادامهدارد..