🚨 تیترهای روزنامه وطن امروز از عملکرد دو روحانی در دو روز پشت سر هم
🔻 کدام روحانی واقعی است؟
✅ ایستاده در قم
⛔️ نشسته در کاخ
🇮🇷🍃ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#صـَلَـوآٺبِـفـرِښـٺمُـۏمِـڹ 📿
♥️🌿↓
@shahadat_arezoomee
ما #شهادت دادیم که شهادت زیباست↑🌿🍁
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#گزارش_تصویری
💠 عملیات پاکسازی و ضدعفونی مناطق آبشار، قم نو، بوعلی، ایستگاه، فرهنگ و مهدیه شهر مقدس قم.
🔹زمان: جمعه، ۲۳ اسفند
🔸 ستاد شهدای منطقه آبشار-قتلگاه شهدای انقلاب
🇮🇷🍃ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#صـَلَـوآٺبِـفـرِښـٺمُـۏمِـڹ 📿
♥️🌿↓
@shahadat_arezoomee
ما #شهادت دادیم که شهادت زیباست↑🌿🍁
خـابَ الوافِـدونَ عَلـی غَیرِڪَ...
کـسی که بر غیـر تو وارد شود محروم است...☝️💫
پ.ن:آنکس که تورا ندارد چه دارد؟!
#ربّي✨
مناجات امام صادق در روزهاے ماه رجب🍃🌸
🇮🇷🍃ـــــــــــــــــــــــــــــ
#صـَلَـوآٺبِـفـرِښـٺمُـۏمِـڹ 📿
♥️🌿↓
@shahadat_arezoomee
ما #شهادت دادیم که شهادت زیباست↑🌿🍁
📝|ٻہجانۅۺتـہبۅد|
کاۺ بہ جا نۅشابہ‘🥤°
خۅردڹ ِبٻٺالماڶ🙂✋🏼°
⚠️ســـــــرطاڹزا بۅد!°
#تلنگر🙃
🇮🇷🍃ـــــــــــــــــــــــــــــ
#صـَلَـوآٺبِـفـرِښـٺمُـۏمِـڹ 📿
♥️🌿↓
@shahadat_arezoomee
ما #شهادت دادیم که شهادت زیباست↑🌿🍁
| اخلاق شهدآ ♥️🌱|
عادٺ داشٺ اگر یڪ
روز خانہ نمےآمد،حتما
فردا با یڪ دستہ گل
بہ دیدݩ #همسرش مےرفت 😌
بہ همسرش گفته
بود تو #عشق اولم
نیستی
⇜اول خدا♥️
⇜بعد سیدالشهدا🌿
⇜بعد #شما ☺️
#شهیدمدافعحرم🥀
#حمیدسیاهڪالےمرادے
🇮🇷🍃ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#صـَلَـوآٺبِـفـرِښـٺمُـۏمِـڹ 📿
♥️🌿↓
@shahadat_arezoomee
ما #شهادت دادیم که شهادت زیباست↑🌿🍁
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹همه افق های انسانیت...
❤️چقدر حال و هوای این روزها به حال و هوای دوران دفاع مقدس نزدیک است.
🇮🇷🍃ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#صـَلَـوآٺبِـفـرِښـٺمُـۏمِـڹ 📿
♥️🌿↓
@shahadat_arezoomee
ما #شهادت دادیم که شهادت زیباست↑🌿🍁
دلم آسمون میخاد🔎📷
❣ مهــــــدی جـــان؛
آلودگی هوا ڪه سهل است...!
آلودگی دلهایمان نیز
از حد هشدار گذشته،
💔🍃
نفس هایمان به شماره افتاده...!
سالهاست زندگی مان
تعطیل رسمیست...!
💔🍃
هوای باریدن نداری مولا؟😔
🇮🇷🍃ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#صـَلَـوآٺبِـفـرِښـٺمُـۏمِـڹ 📿
♥️🌿↓
@shahadat_arezoomee
ما #شهادت دادیم که شهادت زیباست↑🌿🍁
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#بیان_معنوۍ✨
اولین گناهکه از انسان سر زد ؛
بلا فاصله باید به هوای نفس نهیب زد و توبه کرد ...
وگرنه شیطان و هوای نفس
دومینوی گناههای بعدی را طراحی میکنند و میچینند ...
#استاد پناهیان
🇮🇷🍃ـــــــــــــــــــــــــــــ
#صـَلَـوآٺبِـفـرِښـٺمُـۏمِـڹ 📿
♥️🌿↓
@shahadat_arezoomee
ما #شهادت دادیم که شهادت زیباست↑🌿🍁
👈 ۳سال بدون عید
حواسمان هست بچه هیئتیا و بسیجیا و جهادیا سه ساله عید ندارن.
عید ۹۷زلزله کرمانشاه
عید ۹۸ سیل آق قلا ...
عید ۹۹ کرونا
آخرم فحش میخورن!!
🇮🇷🍃ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#صـَلَـوآٺبِـفـرِښـٺمُـۏمِـڹ 📿
♥️🌿↓
@shahadat_arezoomee
ما #شهادت دادیم که شهادت زیباست↑🌿🍁
مرگی شبیه به کرونا!!!
👆🍃 #تصویرباز شود
لعن و نفرین ابدی بر صدام ♨️
🇮🇷🍃ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#صـَلَـوآٺبِـفـرِښـٺمُـۏمِـڹ 📿
♥️🌿↓
@shahadat_arezoomee
ما #شهادت دادیم که شهادت زیباست↑🌿🍁
دلم آسمون میخاد🔎📷
﷽ #داستان_مذهبی #رمان_مجنون_من_کجایی؟ ══🍃💚🍃══════ #قسمت_پنجاهم بعد از شهادت محمد هادیِ مهدوی همس
﷽
#داستان_مذهبی
#رمان_مجنون_من_کجایی؟
══🍃💚🍃══════
#قسمت_پنجاهویکم
راوی جواد👈همسرمطهره، پسرخالهی رقیه
امروز، روز تبادل اسراست😊
یه تیم متشکل از فرمانده مدافعین حرم استان، روانپزشک، من و دو پاسدار به سوریه رفتیم.
تیم اصلی تبادل در سوریه به ما پیوستن. به سمت کمپینی که جایگاه تبادل بود به راه افتادیم🚶🚶
بالاخره بعد از سه-چهار ساعت اسرا تبادل شدن سید چقدر پیر شده بود، کاملا شوکه بود و هیچ حرفی نمیزد😔
نظر روانپزشک همراهمون این بود که سید در دو موقعیت شوک اساسی قرار بگیره👇👇👇
۱.صحبت کردن با یکی از اعضای خانواده
۲.حضور در منطقه خان طومان
صحبت کردن با رقیه که اصلا امکان نداشت، چون سید اینور پس میفتاد اونور صددرصد رقیه😔😔
با مشورت من و روانپزشک قرار شد سید با دختر ۵ سالش صحبت کنه
زدم به شونهی سرگرد رفیعی و گفتم :رفیعی جان اینجا یه لحظه نگهدار اخوی
رفتم پایین، شماره مطهره رو گرفتم📱
-سلام مطهره بانو
مطهره:سلام جواد چی شد؟
-سید الان پیش ماست، داریم میریم خان طومان.
فقط مطهره بانو برو فاطمه سادات رو آماده کن با سید حرف بزنه
مطهره: فاطمه چرا؟🤔🤔
-چون سید شوکه است و فاطمه بهترین کیس هست، آمادش کن یه ربع دیگه میزنگم
مطهره:باشه
-مطهره ما تا شب قزوین هستیم، شما عصری برید برای رقیه خرید🎁
به زینب خانم هم زنگ بزنید بیاد قزوین
برنامه فردا هم باهات هماهنگ میکنم
مطهره :باشه
یه ربع گذشت زنگ زدم. سید با فاطمه حرف زد تنها اشک ریختن😭😭😭سید واژهی دخترم را گفت،
روان پزشکی که همراهمون بود گفت عالیه از اون پیله اسارت داره خارج میشه😉
تو خان طومان به بچهها گفتیم از دور مراقب سید باشن، و روانپزشک گفت باید با فاطمه سادات و مطهره حرف بزنه.
به مطهره گفتم به فاطمه سادات کوچولوی ما بگید به هیچ کس از جریان باباش نگه، و خود فاطمه سادات فردا باید بیاد مزار شهدا🌷 تا با پدرش حرف بزنه.
تو خان طومان سید شکست و ساخته شد...
یه تیم پزشکی👨⚕👨⚕👨⚕ تو ایران منتظر سید بودن تا متوجه بشن سید مورد آزمایش انسانی قرار گرفته یا نه؟؟
و یا شکنجههایی که شده چقدر آسیب بهش زده😔😔😔
بالاخره ما وارد ایران شدیم🇮🇷
در عرض چند ساعت متوجه شدیم سید خیلی شکنجه شده😔😔😔
و واقعا مرد💪💪 بوده که حرفی نزده،
الان تو یه اتاق در حال راز و نیاز با خداست
چقدر عاشقانه و خالصانه خودش رو خرج مخلوقش میکنه
📝 #ادامـــــهدارد ...
#نویسنـــــده⇩↯⇩
✍ بانو............ش
🇮🇷🍃ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#صـَلَـوآٺبِـفـرِښـٺمُـۏمِـڹ 📿
♥️🌿↓
@shahadat_arezoomee
ما #شهادت دادیم که شهادت زیباست↑🌿🍁
دلم آسمون میخاد🔎📷
﷽ #داستان_مذهبی #رمان_مجنون_من_کجایی؟ ══🍃💚🍃══════ #قسمت_پنجاهویکم راوی جواد👈همسرمطهره، پسرخاله
﷽
#داستان_مذهبی
#رمان_مجنون_من_کجایی؟
══🍃💚🍃══════
#قسمت_پنجاهودوم
راوی👈مطهره
داشتم از دلشوره میمردم😔
بعد از ۵-۶ساعت بالاخره جواد زنگ زد📱 گفت که سید شوکه است و باید با فاطمه سادات حرف بزنه😳
حرصم گرفته بود پسرهی خنگ، من برم به این بچه بگم بعد از ۳/۵ سال بیا با پدرت حرف بزن🙁😠
-فرحناز
فرحناز
بیا کارت دارم
فرحناز: جانم چی شد مطهره ؟
-جواد زنگ زد گفت سید شوکه است باید با فاطمه سادات حرف بزنه
من الان چه جوری به این بچه بگم
فرحناز: من میگم
-چطوری؟
فرحناز: مطهره خدا امتحان مارو بهت نده، من فولاد آب دیده شدم💪
اون فاطمه بچم شیرزنیه
نترس
فرحناز رفت سمت فاطمه
و گفت فاطمه سادات خاله بیا یه چیزی بهت بگم😊
فاطمه: چسم آله
فاطمه گرفت بغلش گفت فاطمه جان تو میدونی بابا کجاست⁉️
فاطمه : آله چون مامانی میجه بابا لفته از عمه جون حضرت زینب دفاع کنه اما آدم بدا گرفتنش😞
فرحناز: آفرین دختر گلم
فاطمه اگه بابات الان ناراحت باشه و فقط شما بتونی کمک کنی
کمک میکنی⁉️
فاطمه سرش پشت هم تکان داد گفت اوهوم اوهوم😊😊
فرحناز: فاطمه جونم بابا داره میاد😍 پیشتون اما شما باید قول بدی تا دو روز دیگه نه به مامانی نه به داداش بگی
باشه؟؟
فاطمه: باشه آله چون
شماره گرفتم فاطمه عزیزم با آقاسید حرف زد
همه برای آمدن سید بسیار خوشحال بودن😁😁😁
باید سید و میبردن مزار شهدا🌷 تا متوجه گذر این چند سال بشه
جواد تمام سعیش و کرد تو راه از فوت همه به سید بگه
وقتی وارد مزارشهدا شدن باز هم سکوت😐😐
جواد با مطهره تماس گرفت بعد از خرید حتما با فاطمه سادات بیان مزار شهدا🌷
فاطمه سادات : آله چون الان منو نمیبرید بابایی و ببینم⁉️
مطهره : آره عزیزم
یه چادر لبنانی پوشیده بود
وارد مزار شهدا شد
فرحناز: فاطمه خاله جون، اون آقایی که نزدیک مزار مامان بزرگ نشسته باباست
برو پیشش
فاطمه چندین بار خورد زمین
وقتی دفعه آخر خورد زمین جیغ زد بابا😲😲
سید از شوک خارج شد و به سمت فاطمه دوید، فاطمه کوچولو به آغوش پدر پنهان برد🍃
فاطمه: بابایی
بابایی
دلم برات یه ژره شده بود❤️😍
فاطمه سید و میبوسید😘 و سید، فاطمه رو به قلبش فشار میداد
به سختی فاطمه راضی شد از پدر جدا بشه
لحظهی سختی برای هردوشون بود
بقیه هم فقط اشک میریختن😭😭😭
📝 #ادامـــــهدارد ...
#نویسنـــــده⇩↯⇩
✍ بانو............ش
🇮🇷🍃ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#صـَلَـوآٺبِـفـرِښـٺمُـۏمِـڹ 📿
♥️🌿↓
@shahadat_arezoomee
ما #شهادت دادیم که شهادت زیباست↑🌿🍁
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🛑❕
مذهبی نماهای افراطی 😏
فکر کردن در خیبر رو میخوان بردارند...
#افراطی_ها
#حرم_حضرت_معصومه س
🇮🇷🍃ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#صـَلَـوآٺبِـفـرِښـٺمُـۏمِـڹ 📿
♥️🌿↓
@shahadat_arezoomee
ما #شهادت دادیم که شهادت زیباست↑🌿🍁