فاطمه با دست خود بر گل نوشت
مقنعه دارند گلهای بهشت
چهره ی گل از نظر پوشیده است
#چادر عصمت به خود پیچیده است
#زن کرامت می کند احساس #یاس
#عشق زیبا می شود در این لباس
گرچه سهل و ساده باشد مثل آب
درک باید کرد معنای #حجاب
بهره ای از باغ بینایی ندید
هرکه زن را دید و زیبایی ندید
#حسن زن روشن چو گل در #گلشن است
حسن کلی #هو است جز اش در #زن است
بر حجاب خویشتن #دلباخته است
عشق هم چادر به سر انداخته است
هر زمانی وقت #عصمت کوشی است
فرصت #زیبایی چادرپوشی است
چیست گل : زن عطر ریزد #عفت اش
نیست زیبایی زن جز عصمت اش
بر نگاهم داغ بینایی نگر
گلشن عشق است زیبایی نگر
#گل زن است و #زن گل و گل #طاهر است
عصمت زن در حجابش #ظاهر است
#خواهرم در عصمت و عفت بکوش
بهترین گل می شوی چادر بپوش
مقنعه #زیبنده بر روی همه است
مقنعه ، چادر حجاب #فاطمه است
چادر تو چون لباس #شبنم است
#یادگار حضرت گل ، #مریم است
#غنچه را از حسن خود جوشانده ای
#برگ گل بر جسم خود پوشانده ای
چادرت تن دور از #آتش کرده است
#حضرت_زهرا سفارش کرده است
نیست بهر عصمت چادر ، کفاف
با نگاهت حفظ کن درس حجاب
خواهرم کاری #خدایی میکنی
با حجابت #پارسایی می کنی
کوچه ها از چشم #نامحرم پر است
#حافظ گل در #خیابان ، چادر است
خواهرم از #دین ، #وقار آموختی
با حجاب خود #ثواب اندوختی
در ثواب چادر تو صد صواب
#اسلحه بر قامتت باشد «حجاب»
چشم نامحرم تو را هرگز ندید
چادر تو حافظ خون #شهید
دیده ام در متن #شب ، #رنگین_کمان
#ماه را چادر به سر در #آسمان
غرق عصمت ، غرق #زهد و عفت اند
#بانوان #شیعه #شعر خلقت اند
خواهرم #احساس را چون #یاس کن
یاس را شرمنده از احساس کن
فاش زیبایی مکن بهر همه
ای گل #سرخ بهشت فاطمه
کشف زیبایی است کاری اعظم است
این #هنر ، مخصوص چشم #محرم است
ای برای حضرت زهرا ، #کنیز
مادر من ، خواهر من ای عزیز
شعر عصمت را سرودی ، بیت بیت
با حجاب خود برای #اهل_بیت
چونکه #لحن ات نیست واضح در #خطاب
عطر #مسجد می دهی بوی #گلاب
گر که #جهل است و #خطا ، #خبط ، #اشتباه
#بی_حجابی هست #بیماری ، #گناه
مثل گل در #روضه_ی_اسلام باش
خواهرم با زهد خود #خوشنام باش
آنچه را #مومن ثوابی بهتر است
امر به معروف و نهی از منکر است
#توصیه از #دین و #توشیح از #امام
امر ان حق همه خیر الانام
این #ترانه ، #نغمه ی هر #بلبل است
#بانوی_ایرانی و #شیعی گل است
منبع : خبرگزاری فارس (شجاع الدین ابراهیمی )
@shahadat_kh313
💭بچــہ هــا!
مراقب چشماتـ👀ـون باشید.
بچــہ هــا!
خیلی وقتا حواسمون به چشمامون
نیست، خودمون خودمون رو چشم
میزنیم!😇
یـا چشمامـون چیزایی رو میبینه
که نباید ببینه.❌🔥
بچــہ هــا!
هنوز چشاتـ👀ــون خوشگل ندیده
که دختـره خودشو درست میکنه
دلتــون میره...🔥
چقدر چشمتو از #نـامحــرم نگه
میداری؟!
بگــو نگـاهـش نمیکنم تـا جیگر
#امـام_زمـان خنـک بشـه،تــا امام
زمـانمــو ببینــم!♥️✨
#حـاج_حسیـن_یکتـا
Join➟ @shahadat_kh313
💭بچــہ هــا!
مراقب چشماتـ👀ـون باشید.
بچــہ هــا!
خیلی وقتا حواسمون به چشمامون
نیست، خودمون خودمون رو چشم
میزنیم!😇
یـا چشمامـون چیزایی رو میبینه
که نباید ببینه.❌🔥
بچــہ هــا!
هنوز چشاتـ👀ــون خوشگل ندیده
که دختـره خودشو درست میکنه
دلتــون میره...🔥
چقدر چشمتو از #نـامحــرم نگه
میداری؟!
بگــو نگـاهـش نمیکنم تـا جیگر
#امـام_زمـان خنـک بشـه،تــا امام
زمـانمــو ببینــم!♥️✨
#حـاج_حسیـن_یکتـا
@shahadat_kh313
🌾🌾🌾🌾
🌾🌾🌾
🌾🌾
🌾
#حجاب
#چشم_برزخی_عالم_معنا
✅فرزند شیخ #رجبعلی خیاط میگوید پدرم چیزهایی می دید که دیگران نمی دیدند. یکی ازدوستان پدرم نقل میکرد. یک روز با جناب شیخ به جایی میرفتیم که دیدم جناب شیخ با تعجب و حیرت به زنی که #موی_بلند و لبـاس شیـکی داشـت نگـاه میکند
⭕️از ذهنم گـذشت که شیـخ به ما می گوید چشمتان رااز #نامحرم برگردانید و خود ایشان اینطور نگاه میکند!
✴️نگاهی به من کرد و فرمـود: توهم میخواهی ببینی من چی میبینم؟ ببین!
☑️نگاه کردم دیـدم همینطور از بـدن آن زن مثل سُرب گـداخته ، آتش و سرب مذاب به زمین میریزد و آتش او به کسانی که #چشم هایشان به دنبـال اوست سـرایت میکند .
⭕️ شیخ رجبعلی فرمـود این زن راه میـرود و روحـش یقـه مـرا گـرفته او راه میـرود و مردم را همینطور با خـودش به آتش جهنـم می بَرَد .
📚کتاب بوستان حجاب صفحه ۱۰۹
#پویش_حجاب_فاطمے
✨•°
•[ کلام شهید]•
خدانکند که حرف زدن، و نگاه کردن به #نامحرم برایتان عادی شود!
پناه می برم به خدا از روزی که گناه فرهنگ و عادت مردمم شود😔.
•|شهید حمید سیاهکالی مرادی|•
#نامحرم
#تلنگرانه💥
#برادرم_تولدت_مباررک🎊
#پست_ویژه 😉
◗شـمثڶشهـ﴿ش﴾ـآدٺ◖
مجنون المهدی«عج»: 💐🍃🌸 🍃💖 🌸 #فنجـانی_چـاے_بـا_خـدا #قسمت_چهل_و_یک(ب) دو دست مشت شده اش نظرم را جلب ک
مجنون المهدی«عج»:
✨🌸💖
🌸💖
💖
#فنجـانی_چـاے_بـا_خـدا
#قسمت_چهل_و_دوم
✍ آسمان ابری بود و چکیدن نم نم باران روی صورتم
از فرط درد و تهوع،
تک تک سلولهای بدنم خستگی را فریاد میزد و پاهایم هوس قدم زدن داشت.
اینجا #ایران بود بدون رودخانه،میله های سرد،عطر قهوه و محبتهای عثمان همیشه نگران.
اینجا فقط عطر #چای بود و #نان_گرم،
و حسامی که نگرانی اش خلاصه میشد در برق چشمان به زمین دوخته اش و محبتی که در آوازه قرآنش،گوشواره میشد به گوشهایم.
دیگر از او نمی ترسیدم اما احساس امنیتی هم نبود فقط میدانستم که حسام نمیتواند بد باشد!
به قصد بیرون رفتن،در را باز کردم که حسام مقابلم ظاهر شد.با همان صورت آرام و مهربان
- جای تشریف میبرین سارا خانم؟
ابرو گره زدم فکر نکنم به شما مربوط باشه اینجا خونه ی منه.
و اینکه چرا مدام انجا پلاسید،سر درنمیارم.
زبانی به لبهایش کشید
- هر جا خواستید تشریف ببرید من در خدمتتونم.
به صلاح نیست تنها برید چون مسیرها رو بلد نیستید و حال جسمی خوبی هم ندارید.
برزخ شدم
- صلاحمو خودم بهتر از تو میدونم.
از جلوی راهم برو کنار
از جایش تکان نخورد،عصبی شدم.
با دست یک ضربه به سینه اش زدم که مانند #برق کنار رفت و از حماقت مسلمانان در ارتباط با زنان به قول خودشان #نامحرم خنده ام گرفت😏
قدمی به خروج نزدیک شده بودم که به سرعت مانتویم را کشید.
چنان قوی و پر قدرت که نتواستم مقاومت کنم و تا نزدیک حوض وسط حیات به دنبالش کشیده شدم.
به محض ایستادن به سمتش برگشتم و سیلی محکمی به صورتش زدم.
صدای ساییده شدن دندانهایش را می شنیدم،اما چیزی نگفت و من هر چه بدو بیراه در چنته داشتم حواله اش کردم و او در سکوت فقط گوش داد.
بعد از چند ثانیه سرش را بالا آورد
- حالا آروم شدین؟میتونیم حرف بزنیم؟
شک نداشتم که دیوانگی اش حتمیست
- اگه عصبانی نمیشین باید بگم تا مدتی بدون من نباید برید بیرون از منزل،
بیرون از این خونه براتون امن نیست.
معده ام درد میکرد
- چرا امن نیست هان؟
تا کی باید صبر کنم؟
اصلا من میخوام برگردم آلمان
چند سالی بود که با محمدحسن هم سرویس بودم. و چون مسافت محل سکونت ما تا محل کار تقریبا زیاد بود فرصت مناسبی بود که همدیگر رو خوب #بشناسیم... طی این مدت از #اخلاقش لذت میبردم!😍
با اینکه مجرد بود و مسیر سرویس ما هم از مناطق بالا شهر تهران میگذشت، بارها توجه کردم که خیلی تلاش میکرد مسائل شرعی رو تو نگاه به #نامحرم رعایت کنه!👀
رسول همیشه سر به زیر بود و از نگاه به نامحرم إبا میکرد(:
ازش پرسیدم تو رسول چی دیدی که فکر میکنی شد عامل #شهادتش؟!
گفت: به جرات میتونم بگم دوری از نامحرمش...بین رفقا دائما میگیم این صفت رسول باعث شد #شهادت رو از خدا بگیره... 🖐🏻
شنیدم از اطرافیان که گفتن: تو صحبت با نامحرم حتی با بستگان هم همیشه سرش پایین بود🌱
#شهیدرسولخلیلی🕊
#بهروایتازدوستشهید✍🏻
🌻| @shahadat_kh313