eitaa logo
هر روز با شهدا
67.7هزار دنبال‌کننده
6.4هزار عکس
3.4هزار ویدیو
24 فایل
✳️برای رزرو تبلیغات در مجموعه اَسرا بر روی لینک زیر کلیک کنید👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2186347655C6187e57a27 🔴تبادل نظر https://eitaayar.ir/anonymous/Ut6.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
هر روز با شهدا
🔰 شــــــیرمردی از خط شــــــیر #قسمت_سوم 🔻حمله به مقر فرماندهی و توپخانه در عمق بیست کیلومتری 🔸
🔰 شــــــیرمردی از خط شــــــیر ''حماسه علی آقای ۲۰ ساله در عین خوش و مجروحیت شدید'' 🌷 حاج علی با قدرت خود را به چزابه رسانید، منطقه ای عاشورایی که بیش از هزار نفر از بهترین فرزندان، امت در آن به شهادت رسیدند. قهرمانِ ما در چزابه، کنار شهیدانی چون احمد فروغی، و فرماندهی کرد، آر پی جی شلیک کرد، برای امام حسین (ع) اشک ریخت و بر استوار ماندن راه امام خمینی (ره) پایداری کرد. 🌹 زمین مقدسی که زاهدی و یاران او در آن بر غربت حسین فاطمه (ع) گریستند، اکنون معبر ورود برای زیارت کربلاست. 🔸 حماسه عین خوش صحنه بزرگترین نبردی بود که فاتح پیروز آن، شهید حسین خرازی بود. در این زمان علی زاهدی به عنوان فرمانده عملیات لشکر امام حسین انتخاب شد و در تقسیم کاری که صورت گرفت، قهرمانِ ما، به عنوان فرمانده منطقه تِی‌شکن برای آماده‌سازی عملیات انتخاب گردید و کلیه فرماندهان گردان‌ها و واحدهای رزمی تحت فرماندهی او کارهای شناسایی را شروع کردند. 🔰 این مسئولیتِ بسیار مهم، در عمق ۱۵۰ کیلومتری پشت جبهه دشمن برای جوانی بیست ساله، از مسائل مهم و قابل توجه در مدیریت دفاع مقدس است. مردی که همه آموخته‌های خود را در خط مقدم نبرد با تکیه بر آیات الهی آموخته بود که «ان تنصروا الله ينصركم و يثبت اقدامكم». 🔻 در نبرد فتح المبین، اولین روزهای نوروز سال ۱۳۶۱، نقطه عطف محاصره بیش از چهار هزار نفر از رزمندگان تحت امر حسین خرازی در عین خوش بود که با درایت و شهادت طلبی بزرگ‌مردی چون علی زاهدی و مصطفی ردانی پور به خیر گذشت؛ زمانی که دشمن ارتفاعات ۲۰۲ را تصرف کرد و در آستانه سقوط منطقه، این دو بزرگ‌مرد، در کنار دیگر یاران خود منطقه مهم و راهبردی ابو غریب را از دشمن باز پس گرفتند. حماسه ای که هزینه سنگین آن شهادت فرمانده گردان‌هایی چون رضا قانع، سید مرتضی میرکاظمی، حسین بالایی، مرتضی تیموری و مجروحیت شدید مصطفی ردانی پور و حاج علی بود. 🔹 پیروزی بزرگ فتح المبین، پیروزی بزرگی بود که موازنه قدرت در صحنه نبرد را به نفع جبهه حق سوق داد. مجروحیت شدید علی زاهدی در نقطه ای حساس روی داد که اگر دشمن می توانست از آن عبور کند، کل عملیات با شکست رو به رو می‌شد؛ عملیاتی که باعث شد تحلیلگران بزرگ غربی به این باور برسند که چشم انداز نهایی ایران و سرانجام سقوط رژیم صدام حسین را باید زنگ خطری برای بسیاری از کشورهای منطقه تلقی کرد. ⏪ ادامه دارد... 🌷@shahedan_aref
💞 محبوب من، به آرزویش رسید | شهید محمدرضا زاهدی در کلام خواهر گرامی‌شان 4️⃣ «مشغول جمع آوری غنائم نشد و با جان و مالش برای اسلام جنگید.» 📷 تصویری از شهید زاهدی در جمع خانواده 🌷@shahedan_aref
هر روز با شهدا
💞 محبوب من، به آرزویش رسید 3⃣ #قسمت_سوم «در زمان شهادت شهید خرازی در اسفند سال ۶۵، همه نُه برادر و
💞 محبوب من، به آرزویش رسید 4️⃣ «مشغول جمع آوری غنائم نشد و با جان و مالش برای اسلام جنگید.» 💍 جبران غیبت در ازدواج من: هنگام ازدواج بنده، ایشان در جبهه بود. وقتی خبر را شنید، به اصفهان آمد و گله کرد که چرا بدون من این اتفاق افتاده. البته این خواست خانواده‌ها بود که قضیه به سرعت پیش رفت، اما جبران این ماجرا بسیار زیبا بود. 💐 هنگام ازدواج دخترم، ایشان با تمام توان در پی جبران بود. این گونه مراسم، اغلب در خانه آقاجان برگزار می‌شد. ایشان با ذوق بسیار زیادی در کارها کمک می‌کرد. شربت درست می‌کرد و می‌پرسید که من چه کار دیگری انجام بدهم. مرتب می‌گفت که چون برای مراسم خودت نبودم، الان می‌خواهم برای فرزندتان جبران کنم. 🕌 اولین زیارت: اولین باری که به سفر زیارتی کربلا رفت، بنده هم همراه خانواده، پسران و عروسشان با او هم سفر بودم. در فرودگاه، پس از آن که گذرنامه‌ها را بررسی کردند، ما جلوتر رفتیم و منتظر داداش بودیم، اما طول کشید و ایشان نیامد. ما برگشتیم و پرسیدیم چه اتفاقی افتاده؟ گفت: «نمی دانم. گیر داده‌اند و می‌گویند تو فلانی هستی و کامپیوتر خطا داده» به ایشان گفتم: «یا همه با هم می رویم یا ما هم برمی‌گردیم.» پس از دقایقی مامور اجازه عبور داد. ⏰ آن سال موقع تحویل سال در حرم امام حسین (ع) بودیم. در زیارت اولی که به حرم رفتیم، او وقایع دفاع مقدس را که به چشم خود دیده بود، با وقایع عاشورا تطبیق می‌داد و زیر لب برای خودش زمزمه می‌کرد و با حال منقلب اشک می‌ریخت. با این که سال تحویل پیش از ظهر بود و ما از نماز صبح در حرم بودیم و جمعیت هم مدام بیشتر می‌شد، اما ایشان خسته نمی‌شد. حتی به ما گفت که شما اگر می‌خواهید بروید من می‌خواهم این‌جا بمانم. 🔸 خصوصیت‌های اخلاقی: صلابت و اقتدار خاصی داشت. جدی بود، اما در عین حال شوخ هم بود. جمع شدن این دو صفت در یک نفر و تعادل میان آن‌ها به سختی اتفاق می‌افتد. در زمانه‌ای که برخی مسئولان و آقازاده‌های‌شان باعث بدبینی‌هایی نسبت به نظام می‌شوند، او یک زندگی متوسط و متعادل داشت. از کسانی هم که با زهد ریاکارانه نقش بازی می‌کردند، خوشش نمی آمد. درگیر مسائل مادی نبود و مشغول جمع کردن غنایم نشد و با جان و مالش برای اسلام جنگید. ✅ در دیدار آخر به ما توصیه کرد که بخشی از مالتان را به حضرت صاحب الزمان (عج) اختصاص بدهید. همیشه هم تاکید داشت که تابع محض ولایت باشید. خودش هم هیچ زاویه‌ای با ولایت نداشت. 💠 وقتی اتفاقی در این دنیا قرار است بیفتد، عوامل بسیار زیادی حتی شده به شکل تدریجی باید دست به دست هم بدهند. تلاش و همتی که او در مسیر خودسازی داشت، بر همه عوامل غالب بود. همان دیدار آخر، آرام به من گفت: «از زوج های بچه دار فامیل خبر دارید؟ مشکلی ندارند؟ از آنها سراغ بگیرید و اگر مشکلی داشتند به من بگویید تا کمکشان کنیم.» ⏮ ادامه دارد ... ✍🏻 برگفته از 🎙 راوی: خواهر گرامی شهید 🌷@shahedan_aref