فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸 فرمانده کمیته جستجوی مفقودین: درآستانه سالگرد شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) پیکرهای مطهر ۱۶۷ شهید تازه تفحص شده دفاع مقدس هشتم بهمن از طریق آبراه اروند وارد کشور عزیزمان خواهند شد .
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
⸤ شاهِدان اُسوه ⸣
🔸 فرمانده کمیته جستجوی مفقودین: درآستانه سالگرد شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) پیکرهای مطهر ۱۶۷ شهید تازه
🚨#خبر_فوری
🕊ورود پیکرهای طیبه۱۶۷ شهید تازه تفحص شده
📢سردار باقرزاده فرمانده کمیته جستجوی مفقودین اعلام کرد:
⚫️در آستانه سالگرد شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها روز سه شنبه ۸ بهمن ماه پیکرهای طیبه ۱۶۷ شهید تازه تفحص شده دوران دفاع مقدس که طی دوره های اخیر در استانهای بصره و میسان عراق توسط گروههای تفحص ستاد کل نیروهای مسلح کشف شده اند ؛ از طریق آبراه اروند رود وارد اسکله خرمشهر خواند شد.
💐مراسم استقبال رسمی ساعت ۹ صبح برگزار خواهد شد
🌷این شهدای والا مقام مربوط است به عملیات های محرم ، والفجر مقدماتی ، والفجر 1 ، خیبر ، بدر ، کربلای 4 ، کربلای 5 ، تک های دشمن در سال پایانی جنگ و بیت المقدس 7 می باشند.
💠از مردم شریف و شهیدپرور آبادان ، خرمشهر و شهرستان های اطراف دعوت میشود تا به نمایندگی از ملت شهید پرور ایران در این مراسم شرکت نمایند.
شادی ارواح طیبه شهدا صلوات
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
⸤ شاهِدان اُسوه ⸣
قسمتهای ۲۳۱ تا ۲۴۰ داستان جذاب من زنده ام
قسمتهای ۲۴۱ تا ۲۵۰ داستان جذاب من زنده ام
🌷اللهم فک کل اسیر 🕊
🔴 #من_زنده_ام
قسمت 1⃣5⃣2⃣
گفت: باشگاه ایران کجاست؟
-گفتم: نمیدانم، من دانشآموزم و فقط مسیر مدرسه تا خانه را میدانم.
-باشگاه اروند کجاست؟
- نمیدانم.
- باشگاه اَنکس؟ باشگاه بیلیارد؟ باشگاه قایقرانی؟
با هر نمیدانم آمپرش بالاتر می رفت. از جایش بلند شد و با عصبانیت برگهی «من زندهام» را نشانم داد و گفت:
" این رمز چیست؟ "
- این رمز نیست. این دو کلمه است. میخواستم خبر زنده بودنم را به خانوادهام برسانم.
- کسی که تا اینجا میآید یعنی همه چیز میداند، اگر میخواهی جواب ما را با نمیدانم بدهی خبر زنده ماندنت به خانوادهات نمیرسد.
- من از مردن هراسی ندارم. هراس من از زنده ماندن در اینجاست.
هرکدام یک نقش بازی میکردند. یکی عصبانی میشد، آن یکی بهش میگفت آرام باش. یکی میزد، دیگری میگفت نزن. یکی مسخره میکرد و میخندید، آن یکی میگفت نخند. آن بازجوی ایرانی هم کلمه به کلمه حرفهایم را برای آن دو نفر ترجمه میکرد. عصبانیت آن مرد ایرانی بیشتر از آن دو نفر بعثی عراقی بود.
⬅️ ادامه دارد....
ارسال فقط با ذکر لینک کانال مجاز و شرعی است.
🌸🌸🌸🌸🕊🕊🕊🕊🌸🌸🌸🌸
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم