و #یوسف_ها_به_کنعان_بازگشتن
کاش برگردی....💔
چشمت روشن ننه رقیه بعد از پنج سال فراق و دلتنگی...
آغوشت را باز کن که فرزندت در راه است🍂🥀
فاطمه ی عزیزم دیدی! جواب اشک هایت را؟ بابا در راه است...
بابا آمد....
بابا سر بلند آمد....
بابا این این بار بر بال ملائک به دیدارت آمد....
میخواهی قیمت این لحظه های بی پدری فاطمه را برایت بگویم!؟
قیمت !
از بی خوابی های شبانه و دلتنگی گرفته تا با قاب عکس پدری بزرگ شدن....💔میفهمی که!
۵سال دوری، مگر نه اینکه دختران بابایی اند!
و اما باز هم فاطمه ی دیگری چشم انتظار است....
فاطمه ای که سهمش از داشتن پدر یک سنگ مزار یاد بود و یک قاب عکس است...قاب عکسی که روی آن مروارید چشم های نازش نقاشی دلتنگی میکشند و روز و شب نام پدر را زمزمه میکنند....💔
راستی آقا زکریا مگر با آقا الیاس نبودی؟پس رفیقت کجاست!💔
ما که آلوده گناهیم ،شما به رفیقت بگو دلتنگی نآراممان کرده و دلمان شکسته و همچون برگ های پاییزی فرو میریزد.....
اشک هایمان صبوری نمیکنند و مثل پیله پروانه خانه خرابمان کرده اند....
بگو بیاید که دیگر مارا طاقتی نیست....
بگو بخاطر فاطمه اش بیاید....
#فقط_بخاطر_فاطمه
#مدافع_حرم
#شهید #ذکریا_شیری
#شهید #الیاس_چگینی
#یادت_باشد
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم