ایستادند پای امام زمان خویش
🌹 امروز ۲۷ آبان سالروز شهادت شهدای مدافع حرم
#رسول_خلیلی
#بابک_نوری_هریس
#عارف_کایدخورده
#مهدی_موحدنیا
گرامی باد.
#صلوات
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
#در_محضر_معصومین
🔰امام صادق علیه السلام:
🔴 به زودی شبهه ای برای شما رخ می دهد و بدون نشانه هدایت و امامی که دیده شود می مانید.در این زمان کسی نجات پیدا نمی کند مگر اینکه دعای غریق را بخواند .
📚کمال الدین،ج۲،ص۳۵۲
#حدیث_روز
🌷🕊✨
🌷شهیدی که از او کمتر یاد شده است
از اخلاصی که او داشت کمتر گفته شده
یا اصلا گفته نشده...
با برادرش با هم در یکجا به شهادت رسیدند.
دلش نمی خواست کارهایش جلوی دید باشد.
حتی زخمی شدنش را هم از دیگران پنهان می کرد.
یک بار که به مرخصی آمده بود، احساس کردم هنگام بلند شدن به سختی حرکت می کند، ولی چیزی را بروز نداد؛ وقت نماز شد . وضو که گرفت، رفت توی اتاق و در را قفل کرد .
از این کارش تعجب کردم.
خواهرش که کنجکاو شده بود، از بالای در، داخل اتاق را نگاه کرد و متوجه شد که مجید نماز را به صورت نشسته می خواند.
مجید از ناحیه ی پا مجروح شده بود ، اما اجازه نداد حتی ما که خانواده اش بودیم متوجه شویم .
🌷🕊✨#یاد_شهدا_با_ذکر_صلوات
#اللهم_صل_علي_محمدﷺو_آل_محمدﷺو_عجل_فرجهم
#شهید_مجید_زین_الدین
#اخلاص
#شهدا_زندگی_کنیم
--------------------------
سالگردشهادت شهیدان مجید و مهدی زین الدین گرامی باد
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🌹سالروز شهادت شهید مهدی زین الدین🌹
(تو هیچی نیستی)
🍂چشمشان که به مهدی افتاد، از خوشحالی بال درآوردند. دورهاش کردند و شروع کردند به شعار دادن: «فرمانده آزاده، آمادهایم آماده!» هر کسی هم که دستش به مهدی میرسید، امان نمیداد؛ شروع میکرد به بوسیدن. مخمصهای بود برای خودش.
خلاصه به هر سختیای که بود از چنگ بچههای بسیجی خلاص شد، اما به جای اینکه از این همه ابراز محبت خوشحال باشد، با چشمانی پر از اشک به خودش نهیب میزد: «مهدی! خیال نکنی کسی شدی که اینا اینقدر بهت اهمیت میدن، تو هیچی نیستی؛ تو خاک پای این بسیجیهایی...»🍂
#شهید_مهدی_زین_الدین
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🍃#نسیم_وصل
شاهد "خداست" !
و تنهــــا "او" میداند
ڪہ جــوانی ِشان را،
وقف ِنجابت کشورشان ڪـــردند ...
🌹#شهید_رسول_خلیلی🕊
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
کلاه شهیدمدافع حـرم رسول خلیلــی🌷
بادلتنگـی رویش نوشتـه بود:
📍میروم تا انتقام سیلـی مادرم زهرا بگیرم
خدایامیشودروزی آخر دیکته ی پرغلط زندگی ام بنویسـی.
با ارفاق شـهــــادت🌺
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
آخرین پیام #شهید_رسول_خلیلی به یکی از دوستانش:
"پیامی از دیار شهدا:
خرم آن روزکه پرواز کنم تا بر دوست
به امید سرکویش پر و بالی بزنم
من به خود نامدم اینجا که به خود باز روم
آن که آورد مرا باز برد تا وطنم
مرغ باغ ملکوتم نیم از عالم خاک
چند روزی قفسی ساخته اند از بدنم
شادی روح شهدا صلوات."
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
درست دم اذان صبح عاشورای سال 92 (4روز قبل از شهادت )بود که محمدحسن از خواب بیدار شد، بدون مقدمه رو به من کرد و گفت: آقا حمید یا من شهید میشوم یا تو، من که متوجه موضوع نشده بودم، جریان را پرسیدم، گفت: خواب دیدم من و تو به سمت یک باغی در حال حرکت هستیم، که به یک دوراهی رسیدیم، من به تو گفتم: بیایید با هم از یک مسیر برویم اما تو گفتی هرکداممان از یک مسیر برویم و از هم جدا شدیم، حالا یا من شهید می شوم یا تو؟ گفتم: تو شهید میشوی، چون من چند روز دیگر به ایران برمیگردم.
27 آبان 92 که مصادف بود با 14 محرم، محمدحسن در حال خنثیسازی یک بمب بود که یکی از پیچیده ترین بمبهای منطقه بود وگرنه محمد حسن خیلی متخصص تر بود، آن بمب در صورت او منفجر شد به شهادت رسید.
🌷شهید رسول(محمدحسن) خلیلی🌷
@shahedaneosve
شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم