eitaa logo
⸤ شاهِدان اُسوه‍ ⸣
301 دنبال‌کننده
28.8هزار عکس
4هزار ویدیو
31 فایل
• ما را بُکُش و مُثله کن و خوب بسوزان • لایق که‍ نبودیم در آن جنگ بمیریم...(: و اینجا می‌خوانیم از سرگذشت، از جان گذشتگان جبهه های حق!-♥️ محلِ ارتباط با ما ☜︎︎︎ @shahidgomnam70 ﴿صلوات بفرست مؤمن🌱﴾
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷   ‍✿﷽✿ 🕊 🔴 🌟 خاطرات قسمت 6⃣6⃣ ✨ نابغه راویان: جمعی از بچه‌های قرارگاه نصرت اگر بخواهیم به بزرگترین ویژگی حاج علی که بعد از سال‌ها هنوز کمتر کسی از آن اطلاع دارد بپردازیم، باید به سراغ تیزهوشی او برویم. حاج علی همه‌ی حوادث اطرافش را به دقت زیر نظر داشت. از کوچکترین مسائل به سادگی نمی‌گذشت. او یک نابغه بود. یک فرمانده با ویژگی‌های اطلاعاتی که همه چیز را به خوبی بررسی می‌کرد و بهترین تصمیم‌ها را می‌گرفت. اگر بخواهیم ابداعات و نوآوری‌های حاجی را بررسی کنیم، خود، یک کتاب جداگانه می‌خواهد، اما به چند مورد آن اشاره می‌کنیم. حاجی در ابتدای تأسیس قرارگاه نصرت با چند بسیجی و پاسدار خوشفکر، یک گروه مهندسی تشکیل داد. بعضی از این افراد سواد زيادی نداشتند اما به قدری توانايی اين افراد بالا بود که بیشتر طرح‌های حاج علی را اجرايی می‌کردند. حاجی در یکی از شناسايی‌ها مشاهده کرد که لباس نیروهای داخل قایق خیس و بسیار سنگین می‌شود! برای حل این مشکل به فکر یک روکش پلاستیکی افتاد. ابتدا با پلاستیک، روپوش تهیه کرد، اما همه‌ی لباس‌ها که زیر روپوش پوشیده بودیم پیدا می‌شد! بعد با استفاده از سفره‌ی غذا چنین کاری را انجام داد. خیلی بهتر شد، اما مشخص بود که این سفره‌ی غذاست! تا اینکه به بچه‌ها پیشنهاد کرد پارچه‌ی شمعی ضدآب پیدا کنند تا یک لباس کامل ضد آب طراحی شود. بعد از چند بار آزمایش و خطا "كاپشن بادگیر" تولید شد. لباس و شلواری که در نبردهای آبی خاکی بهترین پوشش رزمندگان بود. لباسی که از نفوذ باد و آب جلوگیری می‌کرد. بعد هم این طرح را با برادر محسن رضايی مطرح کرد و بادگیرها به تولید انبوه رسید. در عملیات والفجر ۸ بر تن همه‌ی رزمندگان، یکی از همین بادگیرهای ابداعی حاج علی دیده می‌شد. یکی دیگر از ابداعات حاجی، سوار کردن مینی کاتیوشا و تیربار دوشکا بر روی قایق بود. كه خودش ماجرائی طولانی دارد. حاجی یک سری از بچه‌ها را فرستاد و تعداد زیادی قایق، شبیه قایق‌های اهالی عرب هور خریدند. حاجی تأکید داشت قایق‌ها کهنه باشد! که زیاد جلب توجه نکند. اما بدنه‌ی قایق‌های ما که برای عملیات تهیه شده بود بعد از گذشت مدتی به دليل قلیايی بودن آب هور، از بین می‌رفت. مدتی بعد حاج علی روغنی آورد و گفت: « بزنید به بدنه‌ی قایق‌ها. » پرسيديم: « این چیه؟ » گفت: « روغن کوسه، بعد از کلی تحقیق فهمیدم بهترین چیز برای حفظ بدنه‌ی قایق در داخل هور، روغن کوسه است! » ⬅️ ادامه دارد.... ⛔️ ارسال فقط با ذکر لینک کانال مجاز و شرعی است. 🌸🌸🌸🌸🕊🕊🕊🕊🌸🌸🌸🌸 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🌷   ‍✿﷽✿ 🕊 🔴 🌟 خاطرات قسمت 7⃣6⃣ از دیگر کارهايی که نشانه‌ی نبوغ حاجی بود اینکه در همه‌ی کارها، همه‌ی جوانب را بررسی می‌کرد؛ مثلا، یک روز تعداد زیادی اسلحه با خودش آورد و گفت: « در شناسايی‌های منطقه از این سلاح‌ها استفاده کنید! » چندين نوع اسلحه‌ی مختلف بود! ما هم این کار را انجام دادیم. بعد از مدتی مشاهده کردیم که بیشتر این سلاح‌ها زنگ زده‌اند. یعنی تحمل آب و هوای هور را ندارد. تنها سلاح‌های موفق، اسلحه‌ی کلاش سیبری (نوع خاصی از کالشینكف) و دو مدل سلاح دیگر بود. حاجی در جلسه‌ی مسئولان، این مسئله را مطرح کرد و گفت: « برای عملیات در هور باید از این نوع سلاح‌ها تهیه شود. » از دیگر ابداعات گروه مهندسی نصرت، ساخت قایق با موتور برقی بود! این قایق هیچ صدايی نداشت و با باطری کار می‌کرد. حاجی به ریزترین مسائل پیرامون خود دقت می‌کرد. به موضوع تخلیه‌ی اطلاعاتی اسرا بسیار توجه می‌کرد و نتایج بسیار خوبی از این موضوع می‌گرفت. در کارهای مربوط به جنگ اجازه‌ی توقف کار را نمی‌داد. در سال‌های میانی جنگ، مشکل بودجه داشتیم. فرماندهی سپاه هم نمی‌توانست همه‌ی هزینه‌های ما را تأمین کند. حاجی متوجه شد که ماهی‌های زیادی در منطقه‌ی هور پرورش می‌یابد. برخی نیروهای بومی در ساعات بیکاری مشغول صید ماهی می‌شدند. برای همین از نیروها خواست که در ساعات بیکاری مشغول صید ماهی شوند! بعد هم ماهی‌ها را برای فروش به بازارهای محلی می‌فرستاد. از فروش ماهی‌ها مبالغی تهیه می‌شد که به هزینه‌های قرارگاه و خانواده‌ی شهدا و اسرای قرارگاه اختصاص می‌داد. یادم هست وقتی می‌خواستیم در داخل هور و جزایر، جاده بزنیم، احتیاج به کامیون بود. اما حاجی گفت: « نه! وقتی کامیون می‌خواهد جَک بزند و خاک خود را خالی کند، قسمت بار آن بالا می‌رود و کاملاً در دید دشمن قرار می‌گیرد و مورد هدف واقع می‌شود. » برای همین گفت: « ما یک ماشین کوچک می‌خواهیم که بتواند بار خود را به راحتی تخلیه کند. » کمی فکر کرد و به بچه‌های مهندسی گفت: « روی نیسان کار کنید. ببینید ميتوانید این کار را انجام دهید؟ » بعد از مدت کوتاهی طرح آماده شد. حاجی با مسئولان جهاد صحبت کرد و گفت: « ما تعدادی نیسان با این ویژگی می‌خواهیم. » و بعد، طرح تکمیل‌ شده‌ی خودش را فرستاد. مدتی بعد این کار انجام شد. اين ماشين‌های جديد كار ما را آسان كرد. یادم هست یک روز حاجی را رساندم به منزلشان. یک تابلوی تبلیغاتی روی یک پایه‌ی بزرگ در اطراف منزل حاجی نصب شده بود. این تابلو از قبل انقلاب در این منطقه مانده بود. حاجی خیره شد به تابلو! رفت جلو و به پایه‌ی بلند تابلو نگاه کرد. طرح ساخت این پایه به صورت پیچ و مهره‌ای بود. ⬅️ ادامه دارد.... ⛔️ ارسال فقط با ذکر لینک کانال مجاز و شرعی است. 🌸🌸🌸🌸🕊🕊🕊🕊🌸🌸🌸🌸 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🌷   ‍✿﷽✿ 🕊 🔴 🌟 خاطرات قسمت 8⃣6⃣ این سازه محصول کشور آلمان بود. خیلی راحت با پیچ و مهره باز و بسته می‌شد و قدرت بالايی داشت. حاجی گفت: « خیلی عالیه! بهترین وسیله برای دکل دیدهبانی توی جزیره پیدا شد! » بعد بچه های مهندسی قرارگاه را فرستاد تا این سازه را از نزدیک ببینند. بعدها شبیه همین دکل در جزیره ساخته شد. بهترین وسیله برای دیدهبان‌های ما آماده گردید. بعدها این طرح را به جهاد خودکفايی ارائه کرد و در بسیاری از مناطق استفاده شد. این سازه‌ها اکنون هم در بسیاری از مکان‌ها به صورت پیچ و مهره‌ای دیده می‌شود. خیلی روی کارهای حاج علی فکر می‌کنم. واقعاً یک جوان ۲۲ تا ۲۶ ساله چقدر می‌تواند خلاقیت داشته باشد. او از کمترین امکانات، بهترین استفاده را می‌کرد. حاجی هر کسی را که می‌دید طرحی برای اجرا دارد، به مهندسی معرفی می‌کرد. حتی اگر بودجه و امکانات نداشت او را تشویق می‌کرد و طرحش را در جايی دیگر استفاده می‌نمود. خستگی برایش معنا نداشت. یادم هست كه لوله اگزوز تویوتا در کنار هور دچار مشکل می‌شد. یکی از بچه‌ها طرحی داد و گفت: « با استفاده از پوکه‌ی توپ، می‌توان لوله‌های اگزوز را طوری پوشاند که آب داخل آن نرود. » حاجی او را به مهندسی معرفی کرد و این طرح عملی و موفق شد و در پشتيبانی قرارگاه ساخته شد. عده ای دیگر از بچه‌ها قایقی ساخته بودند که پره‌های آن با نیروی باطری به حرکت درمی‌آمد و بی سر و صدا در میان هور راه می‌رفت. این قایق برای غافلگیر کردن سنگرهای کمین و پاسگاه‌های داخل هور پیش‌بینی شده بود. بچه‌ها حسابی خلّاق شده بودند. يادم هست كه طرح بلدوزرهای زير آب مطرح شد. بچه ها پيگير شدند. کار انجام شد. وقتی آن را در آب انداختند، اولش خوب رفت ولی بعد در داخل گیاهان هور گیر کرد. شرایط خاص هور و ریشه‌ دار بودن نی‌ها اجازه نداد این طرح عملی شود. از جمله اقدامات دیگر بچه‌ها این بود که روی لندیگراف کار می‌کردند تا برای کارهای لجستیکی از آن استفاده شود. این اقدامات خلّاقانه، گره‌گشا بود آن هم با آن وضعیت اقتصادی که کشور به خاطر تحریم‌ها در آن گرفتار بود. ⬅️ ادامه دارد.... ⛔️ ارسال فقط با ذکر لینک کانال مجاز و شرعی است. 🌸🌸🌸🌸🕊🕊🕊🕊🌸🌸🌸🌸 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🌷   ‍✿﷽✿ 🕊 🔴 🌟 خاطرات قسمت 9⃣6⃣ ✨ خودش امضاست راویان: شریفزاده و حاج آقا توحیدی هزینه‌های قرارگاه بالا بود. همه‌ی نیازها را باید خودمان مستقیماً برطرف می‌کردیم. گرفتن بودجه خودش کار مشکلی بود. هر بار که ما پول می‌خواستیم چون مقدار زیادی بود با درد سر مواجه می‌شدیم. این پول‌ها را هم از بند هشت به ما می‌دادند که مربوط به امور خاص و سرّی بود. قرارگاه از هدایايی که مردم برای جبهه می‌فرستادند، محروم بود. کسی ما را نمی‌شناخت و چون از هر شهری نیرو در قرارگاه بود ما شامل هدایای هیچ کدام از استان‌ها نمی‌شدیم! یک روز از سپاه سوسنگرد تماس گرفتند و به حاجی گفتند: « یک آقا از چالوس با یک سری پتو، کلاه و... برای جبهه آمده و اصرار دارد که حتماً نامه‌ای بگیرد و ما در آن نامه قید کنیم که این اقلام را از فلانی تحویل گرفته‌ایم. فکر می‌کنیم قصد سوء استفاده دارد. » ما به آن هدایا احتیاج داشتیم و نامه نوشتن و اینها هم مرسوم نبود. ضمن اینکه کار ما هم سرّی بود. حاجی دستور داد: « همه‌ی جنس‌ها را بگیرید، نامه هم لازم نیست بدهید. راننده را بفرستید برود و بعد وسایل را کم‌کم بیاورید اینجا در هور. » بچه‌ها هم همین کار را کردند. حاج علی بچه‌ها را فرستاد بوشهر تا از بوشهر قایق بخرند. بچه‌ها خودشان هم بار می‌زدند و شبانه به هور می‌آوردند. نیروهای قرارگاه نصرت هم راننده بودند، هم شناسایی، هم عملیات، هم باربر و... بچه‌ها یاد گرفته بودند کارهای بزرگ را در گمنامی انجام دهند. تا عملیات زمانی باقی نمانده بود. قرار بود پل‌هايی در داخل منطقه زده شود. برای این کار و برنامه‌های دیگر پول می‌خواستیم. حاجی، شریف‌زاده را صدا کرد و یک کاغذ داد دستش و گفت: « این کاغذ رو ببر و پول بگیر بیار. » شریف‌زاده کاغذ را نگاه کرد و گفت: « حاج علی با این کاغذ پول نمی‌دهند این خیلی کوچیکه، هیچ نشانه‌ای هم نداره فقط نوشته‌ای " برادر محسن رضایی به برادر شریف‌زاده یک میلیون پول بدهید. " حداقل روی یک کاغذ بزرگتر بنویسید و زیرش یک امضايی بزنید. » ⬅️ ادامه دارد.... ⛔️ ارسال فقط با ذکر لینک کانال مجاز و شرعی است. 🌸🌸🌸🌸🕊🕊🕊🕊🌸🌸🌸🌸 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🌷   ‍✿﷽✿ 🕊 🔴 🌟 خاطرات قسمت 0⃣7⃣ حاجی خندید و گفت: « برو، می‌دهند، این کاغذ خودش امضاست. » او هم کاغذ را برداشت و پیش آقا محسن برد. آنجا هم به آقا محسن گفته بود: « حداقل شما که می‌خواهید برای آقای رفیق‌ دوست بنویسید، نامه را روی یک کاغذ بزرگتر بنویسید. » آقا محسن هم یک کاغذ کمی بزرگتر برداشته و گفته بود: « خوبه؟ » اون بنده‌ی خدا هم گفته بود: « والله نمی‌دونم. » اما بالاخره با همان کاغذ یک میلیون تومان گرفت و آورد. وقتی حاجی رو دید گفت: « باورم نميشد با این کاغذ اینقدر پول بدهند. » البته حاج علی تدابیر دیگری هم داشت. نیروهای بومی که کار شناسایی می‌کردند برای خودشان ماهی می‌گرفتند و می‌فروختند. حاجی تعدادی از نیروها را برای ماهیگیری می‌گذاشت و یک نفر را مسئول می‌کرد تا ماهی‌ها رو بفروشند. هر چند این کار پوشش شناسایی‌ها بود ولی پول خوبی در می‌آمد. با این کار حاجی قصد داشت تا آنجا که می‌شود قرارگاه خودکفا باشد تا هزینه‌ی کمتری از مقامات بالا گرفته شود و آن پول‌ها صرف جبهه‌های دیگر شود. هر وقت علی جلسه یا کاری داشت و به تهران می‌آمد، سری به خانه‌ی ما هم ميزد. یک بار با دو تا اتوبوس از نیروهای نصرت برای دیدار امام آمده بودند که سه روز مهمان ما شدند. یک روز رفتم پیش علی و گفتم: « این بچه‌ها همش میرن شناسایی روی آب و وقتی برمی‌گردند، نان و لوبیا می‌خورند. درسته صداشون در نمیاد اما این درست نیست به خدا. » علی کمی مکث کرد و گفت: « حق با شماست. اما چه کار کنم. بودجه نداریم و گرنه خودم هم راضی نیستم که بچه‌ها رو در این وضع ببینم. » گفتم: « اگر اجازه بدید، ميروم بندرعباس و تن ماهی می‌آورم. فقط یک نامه بنویسید و یک نفر هم با من برای کمک بفرستید. » رفتم و بعد از چند روز با یک کامیون تن ماهی برگشتم. علی و بچه‌ها خیلی خوشحال شدند. ⬅️ ادامه دارد.... ⛔️ ارسال فقط با ذکر لینک کانال مجاز و شرعی است. 🌸🌸🌸🌸🕊🕊🕊🕊🌸🌸🌸🌸 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
﷽ ⛔️شبهه: خبر داری ایران از نظر افسردگی و خودکشی تو رتبه های برتره؟! ❇️پاسخ: افسرده‌ترین کشورهای جهان کدامند؟ بنا بر آخرین آمار منتشر شده از سوی سازمان بهداشت جهانی، ایالات متحده امریکا «افسرده ترین» کشور در جهان است و بعد از آن کلمبیا و اوکراین در رتبه‌های بعدی قرار دارند. کشورهای هلند، فرانسه، ژاپن، نیجریه، هند و چین نیز در رتبه‌های بعدی این جدول قرار گرفته‌اند. https://b2n.ir/e82582 کشورهای پیشرفته و مرفه" صاحب بالاترین آمار "خودکشی" در جهان نرخ خودکشی در بین کشورهایی مانند ژاپن، روسیه، کره جنوبی، فنلاند، بلژیک، لهستان، فرانسه، آمریکا، سوئد و ... نسبت به دیگر کشورهایی مانند پاکستان، افغانستان، عراق، تونس و ونزوئلا بسیار بالاتر است. https://b2n.ir/a31365
✊ او ایستاد پای امام زمان خویش... 💐 امروز ۱۳ آذر سالروز شهادت شهید مدافع حرم " " گرامی باد. @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🕊شهید مدافع حرم محمد احمدی جوان این شهید عزیز را بیشتر بشناسیم... 💐شادی ارواح طیبه شهدا صلوات @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
💌 سهم امروزمون از یاد مولای غریب ☘🌺☘🌺☘🌺☘🌺☘🌺 🔴 دشتِ آخرِ شب منتظران... 🔹 در روایات آمده است کسی که با وضو به رختخواب می رود ثواب شخصی را می برد که تا صبح مشغول شب زنده داری و عبادات بوده است 🔹 وضو گرفتن یکی از آن عبادات است که اثرش طولانی و زمانش بسیار کم است، یعنی شاید عمل وضو گرفتن بیشتر از سه دقیقه طول نکشد اما در عین حال ثواب مستمر و پر برکتی برایت به همراه خواهد داشت. 🔹 برنامه ی شب هایت را طوری تنظیم کن که آخرین کارت وضو گرفتن باشد، پریشانی های ذهنت با این عمل از بین می رود و آرامشی خدایی تمام وجودت را فرا می گیرد، 🔺 این ثواب غیر قابل شمارش را تقدیم کن به امام زمانت، که آن جوانمرد بدهکارت نخواهد ماند .. 🔹 یک دقیقه با امام زمان ارواحنافداه صحبت کنیم.. (که اذن الله و عین الله امام زمان ارواحنافداه و تفسیر معنایی سمیع الدعا بودن است)... 🌹دشتِ آخرِ شبت را کنار بگذار برای امام زمانت.... 🔺 وضو روزی را زیاد میکند و بالاترین روزی، رزق معنوی و بالاترین معنویت توجه قلبی به حجت خداست.....
🔰رسول خدا صلّی الله علیه و آله: ✍اَحَبُّكُمْ اِلَى اللّه ِ اَحْسَنُكُمْ اَخْلاقا؛ 🔴محبوب ترين شما در نزد خدا، خوش اخلاق ترين شماست. 📚مجمع البيان، ج 10، ص 87 .
شما را به تقوای الهی و ایستادن در خط ولایت فقیه سفارش میکنم... @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم