فرماندهان ارشد سپاه سردار عزیز جعفری، غلامعلی رشید، غلامپور و اعلایی در کنار حاج علی هاشمی @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم

شهید والامقام سردار حاج حمید رمضانی او از روز اول با حاج علی بود و یکی از ارکان قرارگاه نصرت به حساب می آمد. او یک ماه قبل از حاجی در شلمچه شهید شد. حاج علی نمی‌توانست فراق او را تحمل کند. بعد از حمید، لبخند به لبان حاج علی نمی‌آمد تا اینکه او هم به شهادت رسید. @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم

حاج علی يك نابغه بود. بسياری از ادوات مهم نظامی را در مهندسی قرارگاه نصرت بوجود آورد. طرح پل خيبر نيز از شاهكارهای مهندسی دوران دفاع مقدس بود. @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم

مجمع فرماندهان سپاه به یاد فرماندهان شهید، رضا دستواره، حسین خرازی، غلامرضا صالحی، حاج علی و... @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم

مالك اشتر سپاه اسلام شهیدحاج قاسم سليماني. حاج قاسم در اواسط دهه هفتاد وقتی به فرماندهی سپاه قدس انتخاب شد، در اولين سخنانش به تجليل از شخصيت حاج علی پرداخت و زمانی كه پدر حاج علی را ديد در جلوی همه فرماندهان خم شد و خاك كفش اين پدر را به چشمان خود گذاشت. @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم

⭕️ تصویری پر از ستاره .... ♨️ از چپ: امین شریعتی، مرتضی قربانی، جعفر اسدی، شهید علی هاشمی، غلامرضا محرابی، احمد صیاف زاده و شهید حاج قاسم سلیمانی یک هفته قبل از شهادت @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم

در بالا باقیمانده‌ی قرارگاه نصرت قرار دار و در پایین، یادمان شهدای هور و محل کشف پیکر حاج علی هاشمی است. مزار او در بهشت اباد اهواز، زیارتگاه عاشقان است. @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافع

تشييع حاج علی. واقعا در ايام فاطميه سال ۱۳۸۹ شور حسينی به كشور بازگشت. شهر تهران يكپارچه شور و غوغا بود. در اهواز چنين جميتی بی نظير بود. همه آمده بودند تا با سردار هور وداع نمايند. @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم

حاج علی را كسی نمی‌شناخت. او عاشق گمنامی بود. اما خدا خواست كه او شناخته شود. رئيسان جمهور در دولت دهم و يازدهم بر كنار پيكرش حاضر شدند و بر مزار او بوسه زدند‌. @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم

اهداء مدال طلای قهرمانی به مادر شهید علی هاشمی @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم

💠فرازی از وصیت نامه سردار شهید حاج علی هاشمی : 🌷برادران عزیز! پشتیبان  ولایت فقیه باشید و ولایت فقیه را از دولت و اسلام جدا ندانید.شما رفتارتان طوری باشد که دیگران رفتار شما راسرمشق خود قراربدهند. @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم

💌 سهم امروزمون از یاد مولای غریب ☘🌺☘🌺☘🌺☘🌺☘🌺 🔴 راه میانبر دوستی با امام زمان 🔵 از دو مسیر می توان به صورت ویژه به امام زمان (عج) نزدیک شد 🎙 #استاد_عالی #مهدویت

✊ او ایستاد پای امام زمان خویش... 💐 امروز ۲۳ آذر سالروز شهادت شهید مدافع حرم " #ابوالفضل_شیروانیان " گرامی باد. #صلوات @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم

این شهید عزیز را بیشتر بشناسیم... 🕊شهید مدافع حرم ابوالفضل شیروانیان 💫با این ستاره ها میتوان راه را پیدا کرد. 💐شادی روح پرفتوح شهید #صلوات. @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم

#شهدا_طبیب_دل‌هاےبیمارند❣ هواے آلوده ے شهر دل ها را بہ نفس انداختہ طبیب دلٺ ڪہ شهـ🌷ـدا باشند هواےدلٺ هم آسمانے مےشود دلم آسمـ🕊ـان مےخواهد😔 #شهیدمرتضی_برگریزان 🥀 🌹 #سالروز_شهادت 🕊 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم

#سیره_شهید انگار پسر خودش را داماد کرده بود اسمش غلامعلی بود ولی من او را علی صدا می کردم. علی پدرو مادرش را بسیار دوست داشت هر پنجشنبه به احترام مادرش به شوشتر و مقام صاحب الزمان می رفت اعتقاد داشت حتی بعد از مرگ هم باید والدین را تکریم کرد .یک روز در حیاط نشسته بود و فکر میکرد از پشت پنجره آشپزخانه در حالی که غذا را آماده می کردم هر چند لحظه یکبار نگاهی به اومی کردم و می دیدم غرق در افکار خودش است. نمی دانستم چه چیزی این همه ذهنش را درگیر کرده است ولی از آنجایی که علی همیشه درکمک به دیگران مخصوصا ایتام پیش قدم بود حدس می‌زدم کسی برای او چیزی تعریف کرده که اینقدر به فکر فرو رفته. دو فنجان چای ریختم و به حیاط رفتم در کنارش نشستم و گفتم: " چه کسی به خودش اجازه داده ذهن مرد مرا این همه به خود مشغول کند؟ " علی مثل همیشه لبخندی زد و گفت: " عزیزم هیچ کس جز مهربانی تو. " هر دو خندیدیم گفتم: " چه شده علی؟ چرا این همه ذهنت درگیره؟ " گفت: " حاضری برای یه بچه یتیم مادری کنی؟ " گفتم: " کی؟ " گفت: " یه کسی که پدر و مادر نداره و می‌خواد ازدواج کنه؟ " گفتم: " اگر تو او را تایید می کنی بله. اصلاً هر چی آقامون بگه. " کمی آرامتر شد  فردا با  هم به مسجد رفتیم و با خیرین مسجد جلسه گرفتند و بساط عروسی دو جوان عاشق را مهیا کردند. شب عروسی علی آنقدر خوشحال بود که انگار پسر خودش را داماد کرده بود. راوی: همسر مکرم شهید @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم

🔺 کلامی از علما ⭕️ علامه حسن‌زاده آملی #کلام_علما

💌#شھیدانہ ✍️ کت و شلوار شهادت ▫️کت و شلوار دامادی‌اش را خیلی دوست داشت. تمیز و نو در کمد نگه داشته بود. به بچه‌های سپاه می‌گفت: برای این که اسراف نشود، هر کدام از شما خواستید داماد شوید، از کت و شلوار من استفاده کنید. این لباس ارثیه من برای شماست. کت و شلوار دامادی محمد حسن، وقف بچه‌های سپاه شده بود و دست به دست می‌چرخید. هر کدام از دوستانش که می‌خواستند داماد شوند، برای مراسم دامادی‌شان، همان کت و شلوار را می‌پوشیدند. جالب‌تر آنکه، هر کسی هم آن کت و شلوار را می‌پوشید؛ به شهادت می‌رسید! 📚 راوی: فاطمه فخار همسر شهید 🌹#شهید_محمدحسن_فایده 🌱#از_شھدا_بیاموزیم ❣❣❣❣

#در_محضر_معصومین 🔰رسول خدا صلی الله علیه وآله: ✍مَنْ ارضی فاطمةَ فقد ارضانی و مَنْ اَسخطَ فاطمةَ فقد اسخطنی. 🔴 هرکس فاطمه را راضی کند، مرا راضی نموده و هر کس فاطمه را خشمگین کند، مرا خشمگین نموده است. 📚احقاق الحق، ج 10، ص 217 #حدیث_روز

✍به وقت شهادت ❣✨بعد از شهادت ابوالفضل به کربلا رفتیم. خردادماه بود و هوا گرم. از مقام امام زمان (عج) تا پشت حرم حضرت عباس (ع) راه زیادی بود؛ حدود ۴۵ دقیقه. ساعت هم سه بود و هنگام استراحت ماشین‌ها. ❣✨همان‌طور که پیاده می‌آمدیم مادرش گفت: «ببین ابوالفضل، بابا که قلبش را عمل کرده، من هم که کمر ندارم. زهرا خانم هم که پاهایش درد گرفته، مهدی هم خسته شده، یک ماشین بفرست.» ❣✨حاج آقا گفت: «خانم چه می‌گویی؟ ابوالفضل این وسط ماشین از کجا بیاورد؟ او اکنون جایش خوب است.» ❣✨همان‌طور که سه تایی می‌خندیدیم، یک ماشین که داشت می‌رفت برای تعویض خادم‌ها نگه داشت جلوی پای‌مان. پرسید: «علقمه؟» سوار شدیم، اما سه تایی تا موقع رسیدن گریه می‌کردیم. ❣✨حاج آقا گفت: «شهدا همه جا حاضرند. ما‌ها دقت نمی‌کنیم تا لیاقت نظر شهدا را داشته باشیم.» راوی: پدر شهید 🌷تاریخ شهادت۱۳۹۲/۹/۲۳ #شهید #ابوالفضل_شیروانیان🌷 #شهید_مدافع_حرم @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم

🕊 اینگونه شهید شدم ...‼️ 💐 روایت نحوه شهادت شهید ابولفضل شیروانیان از زبان خودش 💠 همسر محترم شهید ابوالفضل شیروانیان: هنوز دوست‌هایش نیامده بودند تا نحوه شهادت ابوالفضل را بگویند. نمی‌دانستم هنگام شهادت چه اتفاقی برایش افتاده است. یک شب خوابش را دیدم. گفتم، «ابوالفضل چرا دیر کردی؟» 🕊گفت، «کار داشتم باید تعداد بسیاری سوال، جواب می‌دادم.» 🌸گفتم، «از خودت بگو، وقتی زخمی شدی درد داشتی؟» 🕊گفت، «راه افتادیم به سمت یک مقر برویم. فردی به من گفت، بایست. ایستادم.» 🌸پرسیدم، «چرا ایستادی؟» 🕊گفت، «در غربت یک آشنا پیدا کرده بودم و خوشحال بودم. از من پرسید، تو دوست قاسم هستی؟ پاسخ مثبت دادم. گفت، پس بنشین. گفتم، سرم سنگین است. گفت، ابوالفضل سرت را روی پای من بگذار. سرم را که روی پایش گذاشتم، گفت: بلند شو تا برویم. بلند شدم. دیدم در یک باغ بزرگ پر از میوه ایستادیم. به من گفت، آقا ابوالفضل چند تا از این میوه‌ها بخوری سر دردت خوب می‌شود. منم تعدادی میوه خوردم. بعد هم رفتیم و تمام.» 💐شادی روح پرفتوح شهید #صلوات @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم

⭕️ #پرونده_ویژه(۱) | خدمت یا خیانت 🏷 مروری بر فراز و فرود ابوالحسن بنی‌صدر 💢 ۸) عزل بنی‌صدر و فرار خفت‌بار وی به همراه مسعود رجوی ❌ به ‌دنبال اتفاقات پیش‌آمده در تاریخ بیستم خرداد ماه ۱۳۶۰، امام خمینی رحمة‌الله‌علیه بنی‌صدر را از سِمَت فرماندهی کل قوا عزل کردند. پس از آن، طرح دوفوریتی عدم کفایت سیاسی وی در مجلس مطرح شد. در نهایت هم در تاریخ ۳۱ خرداد ۱۳۶۰، با ۱۷۷ رأی موافق، ۱۲ رأی ممتنع و یک رأی مخالف عزل گردید. ✅ امام خمینی رحمةالله‌علیه در تاریخ ۱ تیرماه ۱۳۶۰ گفتند: «من بسیار متأسفم از اینکه کوشش کردم که در این دوره‌ی اول جمهوری اسلامی این‌طور مسائل پیش نیاید، و این‌طور عزل و نصب‌ها نشود؛ لکن با کمال کوششی که کردم، این‌ها نتوانستند بفهمند. من با زبان‌های مختلف آن‌ها را دعوت کردم به اینکه رها کنند این راهی را که در پیش دارند و با ملت ایران این‌طور نکنند. من می‌خواستم که تمام این کسانی که در کار دولتمردی هستند تا آخر انقلاب و پیروزی انقلاب، همه در محل خودشان باقی باشند و این جمهوری اسلامی را همه با هم به آخر برسانند و به پیروزی مطلق برسانند؛ لکن دست‌هایی در کار بود و گرگ‌هایی بود در بین این‌ها... وقتی احساس شد که این‌ها [با] نقشه‌ی شیطانیِ اتحاد با منافقین... و با گروه‌های منحرف دیگر دست به دست هم داده بودند برای اینکه این کشور را به تباهی بکشند، وقتی که احساس همچو خطری شد. من قبلًا هم گفته بودم که اگر من احساس خطر بکنم، آن چیزی را که به شما داده‌ام پس می‌گیرم». 📚منبع: صحیفه‌ی امام خمینی رحمةالله‌علیه، جلد۱۴، صفحه‌ی ۴۸۰ #واقعیت_های_عصر_پهلوی

#تلنگࢪ یه‌‌زمانی👁👁 دشمن‌با‌بمب‌و‌موشک‌حمله‌میکرد🚀 الان‌با‌اینترنت📡 رفیق🙃 ما‌الان‌تو‌خط‌مقدم‌جنگ‌نرمیم اگه‌سنگر‌و‌ول‌کنیم‌و‌عقب‌نشینی‌کنیم🥀 مدیون‌خون‌تک‌تک‌شهداییم😔 پس‌بیا‌خودمون‌و‌به‌امام‌زمان‌نزدیک‌کنیم✨ یه‌راهی‌بهت‌نشون‌میدم☺️ که‌‌بهش‌میگن‌راه‌وصال✨ بیا‌از‌این‌راه‌بگذریم‌تاشرمنده‌امام‌زمان‌و‌شهدا‌نشیم🌿 ┄═❈๑๑๑๑❈═┄ #پویش_حجاب_فاطمے

آیت‌اللہ خامنہ‌اے: افتخار خودِ من این است کہ یک #بسیجے باشم؛ سعے کرده‌ام این‌جورے عمل کنم.. 🌸اللهم احفظ امامنا الخامنه ای🌸 ↙ قرار ما هرشب ساعت ۲۳ یک تصویر از #آقای_عشق @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم