eitaa logo
⸤ شاهِدان اُسوه‍ ⸣
302 دنبال‌کننده
27.5هزار عکس
3.7هزار ویدیو
30 فایل
• ما را بُکُش و مُثله کن و خوب بسوزان • لایق که‍ نبودیم در آن جنگ بمیریم...(: و اینجا می‌خوانیم از سرگذشت، از جان گذشتگان جبهه های حق!-♥️ محلِ ارتباط با ما ☜︎︎︎ @shahidgomnam70 ﴿صلوات بفرست مؤمن🌱﴾
مشاهده در ایتا
دانلود
🔮📿🔮📿🔮📿🔮 💠⚜💠 💠⚜💠 💠⚜ ⚜💠 ⚜⚜ 🌷 ⚜⚜ ⚜⚜⚜⚜⚜⚜⚜ 💠📿💠📿💠📿💠 بار آخر که می خواست بره عراق اومد خونمون که از ما خداحافظی کنه تو پارکینگ خونمون حدود دو ساعت باهم قدم زدیم و حرف زدیم که بتونم راضیش کنم نره عراق هرچی استدلال آوردم و زور زدم نشدجوابام رو با آیه های قران میداد تا جایی که دیگه بهش گفتم باشه من تسلیمم اومدم بالا قبل این که خودش بیاد به مادرش گفتم من نتونستم قانعش کنم که نره خودش هم اومد بالا که با مادرش هم خدافظی کنه که مادرش هم شروع کرد به گریه کردن که نرو…بعد بعنوان آخرین تیر ترکش بهش گفته بود تو بچه داری پدری اگه بلایی سرت بیاد تکلیف بچه ات چیه؟ که وحید برمی گرده می گه شما هستین شما نباشین همسایه ها هستن اینجا تبریزه شیعه هستن مردم مشکلی پیش نمیاد تازه اگر هیچ کدوم شما نباشین خدای شما هست ولی اونجا تو عراق ما با بچه هایی طرف هستیم که تکفیری ها همه اعضای خانوادشون رو جلو چشمشون سلاخی کردن و به خاک و خون کشیدن پس تکلیف اونا چی می شه؟ اونا کسایی هستن که بچه دو ساله رو با سرنیزه زدن به دیواراگه ما نریم با اونا بجنگیم میان سمت مرزای خودمون و این اتفاقات برا خودمون می افته اینا رو گفت و مادرش رو هم قانع کرد (یاد و خاطره شهید وحید نومی گلزار گرامی باد) 🔮 🌷⚜ 💠🔮📿 🌷⚜🌷⚜💠 🔮📿⚜💠⚜📿🔮 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
نامه شهید وحید نومی گلزاربه فرمانده پایگاه بسیج قبل از اعزام به عراق.... 🔮⚜📿⚜🔮 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🔮📿🔮📿🔮📿🔮 💠⚜💠 💠⚜💠 💠⚜ ⚜💠 ⚜⚜ 🌷 ⚜⚜ ⚜⚜⚜⚜⚜⚜⚜ 💠📿💠📿💠📿💠 هشت ماه پیش از رفتن در تلاش بود که بتواند از ایران اعزام شود. اما چون اعزام رسمی نیروها وجود نداشت، نتوانست از هیچ طریقی به نتیجه برسد. من هم جدی نمی گرفتم و تصور می کردم که مدتی بعد حال و هوای جهاد از سرش خواهد افتاد.پیش هر کسی می شناخت رفته بود و در آخر گفته بودند که اگر اولویتی هم باشد با افراد نظامی است، بعد از اینکه از ایران ناامید شد همراه عمویش یک ماه مانده به محرم سال ۹۳ به عراق رفت.در عراق با فردی که در یکی از گردان ها بود آشنا شدبلاخره توانست  در یکی از جیش ها پذیرش شود. در مدت کمی هم که در عراق بود بر حسب نبوغ نظامی و رشادتی که از ویژگی های منحصر رزمندگان ایرانی است، خیلی زود بین رزمندگان عراقی شناخته شده می شود. در آنجا نمی توانست بیکار بنشیند، رزمندگان عراقی به گونه ای بودند که منتظر می شدند که داعش حمله کند سپس آنها دفاع نمایند که وحید همیشه نسبت به این مسئله منتقد بود. تا اینکه فرماندهشان به او گفته بود اگر بیست مرد جنگی مثل شما داشتم، مطمئن باشید که منتظر حمله ی داعش نمی ماندم. پیش می آمد که بسته های امدادی آمریکایی ها که برای داعش از بالگرد هایشان می انداختند به دست نیروهای جبهه مقاومت می رسید، آنها بسته ها را به وحید می دادند که نحوه ی کاربرد ابزارها را برایشان ترجمه کند؛ وحید زبان را در مالزی خواند بود تسلط کامل به آن داشت. دو روز مانده تا عاشورا همرزمانش به وحید گفتند بیایید تا شروع عملیات به زیارت امام حسین (علیه السلام) برویم و برگردیم، او قبول نکرد و گفت امروز کربلا همین جاست و من جای دیگری نمی روم. وحید در آن مقطع تک تیر انداز بود، صبح روز عاشورا هم مسئولیت حراست از یک معبر را بر عهده داشت. او در بالای یک پشت بام مستقر می شود و از گروه ۲۰ نفری داعش که از آن نقطه قصد نفوذ داشتند، ۱۲ نفر را به درک واصل می کند. کم کم داعش ها خودشان را به وحید می رسانند و با پرتاب نارنجک در مرحله ی اول او را از ناحیه ی دست زخمی می کنند. سپس وقتی وحید می خواسته جایش را عوض کند تیربار را می بنندد و او را به شهادت می رسانند. بعد از شهادت وحید داعشی ها شدت حملات را بیشتر کردند چون می خواستند به پیکر وحید دست یابند و تبلیغات شوم رسانه ای خود را انجام دهند. همرزمانش که متوجه این مسئله می شوند، تلاش می کنند که پیکر به دست داعشی ها نیفتند که در این درگیری منطقه ی وسیعی از بیجی را از دست داعشی ها پاکسازی می کنند. 🔮 🌷⚜ 💠🔮📿 🌷⚜🌷⚜💠 🔮📿⚜💠⚜📿🔮 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♦️حسینیه امام خمینی امروز حال و هوای کلاس درس گرفت! 🔹کتیبه متفاوتی که با الهام از تخته‌ی کلاس درس، طراحی و با روایتی از امام صادق علیه‌السلام در دیدار امروز معلمان با رهبر انقلاب در حسینیه امام خمینی نصب شده است: ▫️در برابر کسی که از او دانش می‌آموزید، فروتن باشید. @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨🔮✨🔮✨🔮✨🔮✨ یاد حضرت در دقایق زندگی 🔴 داستان مردی که به خاطر یک دانه گندم از زیارت امام زمان ارواحنا فداه محروم شد! @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بیانات امام خامنه ای پیرامون شهیدمطهری تصور من این است که مرحوم آیت‌الله‌مطهری رضوان‌الله‌علیه به عنوان یکی از چهره‌هایی که در احیاء تفکر اسلامی بیشترین نقش را داشتند و جزو یکی از پرچمداران این بینش نوین اسلامی و طرح دوباره‌ی اسلام در فضای فرهنگ امروزی جهان باید به شمار بیاید. استاد شهید🕊🌹 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹بیانات علامه طباطبایی در خصوص استاد شهید مطهری ♦️گرامیباد12 اردیبهشت سالروز شهادت استاد 🕊🌹 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🗓 5️⃣ 5️⃣ روز تا عیدالله الاکبر، عید بزرگ غدیر باقی مانده است... ⭐️خاتم الانبیاء، حضرت محمد صلی الله علیه و آله: ⚡️مَعاشِرَ النّاسِ، تَدَبَّرُوا الْقُرْآنَ وَ افْهَمُوا آیاتِهِ وَ انْظُرُوا اِلى مُحْكَماتِهِ وَ لاتَتَّبِعُوا مُتَشابِهَهُ،فَوَ اللَّهِ لَنْ یُبَیِّنَ لَكُمْ زَواجِرَهُ وَ لَنْ یُوضِحَ لَكُمْ تَفْسیرَهُ اِلّا الَّذى اَنَا آخِذٌ بِیَدِهِ وَ مُصْعِدُهُ اِلَىَّ وَ شائِلٌ بِعَضُدِهِ وَ رافِعُهُ بِیَدَىَّوَ مُعْلِمُكُمْ: اَنَّ مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلِىٌ مَوْلاهُ، وَ هُوَ عَلِىّ بْنُ اَبى طالِبٍ اَخى وَ وَصِیّى، وَ مُوالاتُهُ مِنَ اللَّهِ - عَزَّوَجَلَّ - اَنْزَلَها عَلَىَّ. 📚بخشی از فراز سوم خطابه شریف غدیر @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
•• •• ﮼𖡼 شعر ارزانے مردم ﮼𖡼 دلِ من عطرِ تو را می‌خواهد عشق یعني، یڪ رهبر شده👇🏻 🌸اللهم احفظ امامنا الخامنه ای🌸 ↙ قرار ما هرشب ساعت ۲۳ یک تصویر از @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مـولای مهربان ما... از فکر گنـاه پـاک بودن عشـق است از هجر تو سینه چاک بودن عشق است آن لحظه که راه می‌روی آقـا جـان زیر قـدم تو خاک بودن عشـق است اللّهُمّ عَجّلْ لِوَلیّکَ الفَرج @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
شدیداً نیاز دارم آقا امام حسین ازم بپرسه: -کیْفَ حالُکَ؟! منم بگم: +هَلْ یَمکَنك اَنْ تَعٰانَقني...! «میشه بغلم کنی؟؟» حسین جان 💔 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
روزهایت سرشار از رشادت‌هاست و این قاب‌ها برای ما، مانده یادگاری از روزهایی که هر لحظه‌اش را در انتظار شهادت نشسته‌ای ... سردار دل‌ها فرمانده لشکر ۴۱ ثارالله شهید حاج 🌷 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
📃فـــرازی از ✍خدایا عملی ندارم ڪه بخواهم به آن ببالم، جز معصیت چیزی ندارم و ... اگر تو ڪمڪ نمی ڪردی و تو یاریم نمی ڪردی، به اینجا نمی آمدم و اگر تو ستـارالعیـوبـی را برمی داشتی، می دانم ڪه هیچ ڪدام از مردم پیش من نمی آمدند، هیچ بلڪه از من فرار می ڪردند، حتی پدر و مادرم. خدایا به ڪرمت و مهربانیت ببخش آن گناهانی ڪه مانع از رسیدن بنده به تو می شود. الهـی العفــو... @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔮 🌷⚜ 💠🔮📿 🌷⚜🌷⚜💠 🔮📿⚜💠⚜📿🔮 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🔮📿🔮📿🔮📿🔮 💠⚜💠 💠⚜💠 💠⚜ ⚜💠 ⚜⚜ 🌷 ⚜⚜ ⚜⚜⚜⚜⚜⚜⚜ 💠📿💠📿💠📿💠 روز جمعه بود ,گذرم از جلوی مصلی افتاد, بنرهایی که در کنار خیابان نصب شده بودند توجه من را به خودشان جلب کردند, برای اولین بار عکس شهیدی را دیدم که از خیره شدن به عکسش خسته نمیشدم و همین باعث شد, چند دقیقه ای کنار خیابان ایستادم, و به دوستانم گفتم که آنها بروند و منتظرم نمانند, حتی دوستانم شگفت زده شدند که چرا دیگ نخواستم ادامه مسیرو برم, برام جالب بود بدونم صاحب عکس کیه, اونجا ک چن نفر بودند از اونا پرسوجو کردم ,گفتن که ایشون نظامی نیستن و شغلشون نبوده اجباری هم نرفتن, گفتن کارمند شرکت نفت هستن, برایم خیلی جالب بود, انگار یک راه جدیدی برای زندگیم باز میشد,برای اولین بار بود که تابوت یک شهید ,اونم شهید مدافع حرم روی دوشم رف, تو هیاهوی جمعیت فقط تو دلم میگفتم راهتو ادامه میدم, و باید کمکم کنی,دستمو بگیری, بتونم ب راه و هدفت بیام, منی که اصلا در باب شهادت و شهید شدن نبودم, ولی انگار در عرض چند دقیقه ,معادله زندگیم در حال عوض شدن بود, چند روزی گذشت.... ولی دلم به شهدای مدافع حرم گره خورده بود, که دلیلش شهید نومی بود.... شهیدی که قانون ها را برهم زد, و به همه اثبات کرد,در شهادت به روی همه باز است, یک ماهی گذشت با چهار نفر آشنا شدم, که با بنده پنج نفر میشدیم با همدیگه حرف زدیم, دیدم روحیه بزرگتر از من رو دارن ,روحیه ای که به زندگی ابدی فکر میکند, روحیه ای که به جاودانگی, به مردانگی, به انسانیت می اندیشد, و مادیات و دلبستگی های این دنیا را از چشم خود می اندازد, آری همانا وحید از پسرش,پدرومادرش ,همسرش, شغلش, از آسایش زندگیش گذشت ,کلا دنیارو از چشم خودش انداخت, تا خودش رو به قافله شهدای کربلا برسونه,و رسوند,خلاصه با متوسل شدن به شهید (وحید) توانستیم رضایت پدرو مادر را جلب کنیم, ما پنج نفر راهی کشور عراق و شهر سامرا شدیم, به جیش هایی که زیر نظر حشدالشعبی هست ,مراجعه کردیم,ولی متاسفانه کسی نبود که مارو قبول کنه, واقعا دیکه از همه جا ناامید شده بودیم, بعد از چند روزی اومدیم حرم به خود آقا متوسل شدیم, که همون شب اتفاقا یک نفر که لباس نظامی پوشیده بود کنار بنده نماز میخوند, بنده متوجه شدم که ایشون ایرانی هستن, هر جور التماس کردیم قبول نمیکردند,گفتند امکان ندارد, شما باید از طریق ایران اعزام میشدید, نه اینکه سر خود اومدید اینجا, بعد از مدتی التماس و حرف زدن, دید ک تصمیم ما جدیه, گف به شرطی قبول میکنم که با من بیاید,فقط باید صاحب حرم اجازه بدند, صاحب حرم کسی جز امام زمان (عجل الله تعالی فرجه شریف ) نیستند, همان شب در سرداب مقدس به خود آقا متوسل شدیم, و فردا ظهر یه نفر اومد حرم ,دنبال ما میگشت, و ما با اون شخص رفتیم از حرم دور دورتر شدیم, رفتیم داخل یه ساختمان ,همون آقا رو دیدیم که داخل حرم باهاش آشنا شده بودیم, ایشان از فرماندهان سپاه قدس, و یکی از معاونین سردار سلیمانی در حشدالشعبی ,بودند,مردی با چهره بسیار نورانی و خیلی تلاشگر, هر لحظه از شدت پیگیری کارها, عرق بر پیشانیشان بود, ایشان مارو توجیه کردند که عملیات مهمی قراره انجام بشه, و کار ما پشتیبانی در عملیات بود, فک میکردم رویاست, دارم خواب میبینم ,ولی خواب نبود, اینها همش نظر عنایت شهید نومی به یکی از رهروان و عاشقانش بود, خلاصه مدتی در همون منطقه اطراف سامرا بودیم و بعد از یک هفته ای ,به منطقه ای بعد از تکریت, منطقه مزرعه بودیم که خیلی نزدیک به منطقه بیجی بود, از آنجا میتوانستم بیشتر بوی وحید را بر مشامم حس کنم, شهیدی که دلم را با خودش به کجاها برد, خلاصه مدتی هم در آن منطقه حضور داشتیم به لطف و عنایت این شهید بزرگوار , دوستانم به بنده خیلی میگند که مارو هم با خودت ببر,وقتی که میری, ولی اینجور نیست, باید دلت را بدهی به شهید تا خود شهید راه رفتنت را هموار کند, ان شاالله اینبار که میروم , یکی از دوستانم را با خودم به کمک شهدا میبرم و معرفیشون کردم,چون میدونم واقعا عاشق شهید نومی ,و عاشق شهادت و لایق شهادت می باشد, چون وقتی باهاش حرف میزنم حرفهایش بوی این دنیارو نمیدهد, بنده چندین بار شهید نومی را در خواب رویت کردم, و خواب آخری که از ایشان دیدم شب تولدشان بود,که شب به خوابم اومدند و تو خواب دیدم که گفتند تولدشونه,ازخواب پا شدم دیدم تو کانال شهید هم مراسم تولدشونو اعلام کردند,و توفیق حاصل شد تو مراسم تولد شهید حضور یافتیم, از شهیدنومی,و خدایش, میخواهم همانطوری که دستم را تابحال گرفتندو هایم نکردند, کمکم کنند , ان شاالله روح وحید دعاگویم باشد,تا با شهادت از این دنیا بروم, وحید حقش بود تو ظهر عاشورا به قافله ارباب برسه, 👇👇👇👇
👆👆👆👆 من مدتی که اونجا بودم فهمیدم غربت؛ دوری؛ خطر؛جان ؛ زندگی؛ اینهارو کسی نمیتونه ازش بگذره ،جزکسی که ایمان قلبی به خدا و وعده های خدا داره...خدایا دستم را بگیر راه شهیدانت, راه امام حسین را بروم, بتوانم نوگر خوبی بر امام حسین باشم.... اللهم الرزقنا الشهاده در ره لیلی چو خطرهاست به جان شرط او 🔮 🌷⚜ 💠🔮📿 🌷⚜🌷⚜💠 🔮📿⚜💠⚜📿🔮 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
جواب همسر بزرگوار شهیدوحید نومی گلزار به حاشیه سازی ها 🔮 🌷⚜ 💠🔮📿 🌷⚜🌷⚜💠 🔮📿⚜💠⚜📿🔮 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🔮📿🔮📿🔮📿🔮 💠⚜💠 💠⚜💠 💠⚜ ⚜💠 ⚜⚜ 🌷 ⚜⚜ ⚜⚜⚜⚜⚜⚜⚜ 💠📿💠📿💠📿💠 عنایت شهیدان کربلایی وحید نومی گلزار ,و محمودرضا بیضایی سلام دوستانم همه ما ناراحتیم که از شهدا جاماندیم , ولی میتوانیم شهید گونه زندگی کنیم ,میتوانیم اهداف شهدارو همه جا به گوش همه برسونیم , میتوان گفت زینب گونه که اهداف امام حسین (ع),رو به گوش همه رسوند ,ماهم اهداف شهدارو به گوش همه برسونیم... میخوام براتون از خودم بگم ,از منی که یه مدت جبهه عراق بودم ولی حکمت خدا در این بود که شهادت نصیبم نشه , و حتما لایق این مقام نبودم... بعد از برگشتن از عراق واقعا فکرم خیلی مشغول بود که چرا از جهاد بازماندم ,چرا نمیتوانم راه شهدا رو ادامه بدم.... ولی خب از شهدا کمک خواستم دستم را گرفتند و راههایی را در زندگیم برام نشون دادن که اهدافشونو به گوش همه برسونم , همانا حضرت آقا فرمودن که زنده نگه داشتن یادو خاطره شهدا کمتر از شهادت نیس, بنده به کمک شهدا توصیف و متن نویسی و شعر نوشتن در وصف شهدای مدافع حرم را انتخاب کردم تا شهدا راه جدیدی را برایم نشان دادند.... بنده به علت نداشتن کار مناسب فعلا با پراید که مال بابام هس مسافرکشی میکنم, ولی هدفم مسافرکشی نیس ,بنده عکسهای شهید کربلایی وحید نومی و شهید محمود رضا بیضایی رو داخل ماشین گذاشتم و نوحه هایی در وصف شهدای مدافع حرم باز میکنم , این کارو یه هفته مونده به ماه محرم ۹۵ شروع کردم , قسم میخورم به خون شهیدان که روزی حداقل ده نفر تا به مقصدشون برسن ازم زندگینامه شهدارو میپرسن , و با چشمانی اشکبار دلشون به سمت شهدا برمیگرده, و با گریه میگن تو ماشینت از خواب زدگی بیدار شدیم ,هر لحظه حس میکنم روح شهدا تو ماشین باهامه, و امروز یک خانم خیلی بی حجاب سوار ماشینم شد ,در صندلی عقب نشسته بود , یکم بعد متوجه شدم با گوشیش نوحه مدافعان حرم رو داره ضبط میکنه , چندی گذشت از صندلی عقبی از عکس های شهیدان ,کربلایی وحید نومی و شهید بیضایی عکس گرفت و با چشمانی اشکبار بدون اینکه چیزی بگه پیاده شدو رفت..... دوستان بیایید کار زینبی را حتی ثانیه ای ترک نکنیم تا بلکه دل یکی برگرده به سمت شهدا... غرض از گفتن این مطالب ,فقط تلنگری بود برای خودم... خدا درسته لیاقت ندارم ولی چی میشه اینبار که منطقه میام شهادتمو برام هدیه بدی... التماس دعا (فدای حرم) 🔮 🌷⚜ 💠🔮📿 🌷⚜🌷⚜💠 🔮📿⚜💠⚜📿🔮 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
چه زیباست این دعا اللهم اغفرلی الذنوب التی تحبس الدعاء... خدایا بیامرز برایم گناهانی را که جلو استجابت دعاها را میگیرند. 🔮💠⚜🌷⚜💠🔮 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
🔮📿🔮📿🔮📿🔮 💠⚜💠 💠⚜💠 💠⚜ ⚜💠 ⚜⚜ 🌷 ⚜⚜ ⚜⚜⚜⚜⚜⚜⚜ 💠📿💠📿💠📿💠 تازه بادنیای شهدای مدافع حرم آشناشده بودم .. اوایل اصلاباورنمیکردم که مردجوانی بخوادازهمه نعمتهای دنیوی دست بکشه و در دیارغریب بادشمنان بجنگه تااینکه...یکی ازشب جمعه های ماه محرم بعدازعاشورای سال۹۴خواب عجیبی دیدم توعالم رویادیدم دربین الحرمین یه مصلای بزرگ بادیوارهای سفیدرنگ ساخته اند.معماری این مصلی خیلی زیبابود .همه رزمندگان سوریه باحالتی کاملامحزون ومتضرعانه اقتدابه سردارحاج آقا قاسم سلیمانی کرده بودن حاج آقاباحالتی کاملامعنوی ودرحال قنوتش اشک ریزان دعای ربناامناسمعنامنادی ینادی رومیخوندن وهمه رزمندگان هم صدایی میکردن یک دفعه تابوتی آوردن که پیکریه شهیدبودحاج اقاوسایررزمندگان احترام ویژه ای به این شهیدکردن . متعجبانه پرسیدم این شهیدکیه؟ آقاسردارگفتن وحیدنومیه .. که بیدارشدم فکرم تاوقت نمازجمعه مشغول بود .. بعدازادای نمازجمعه وعصردرمصلی٬مکبرگفتن امروزشهیدی داریم ازدیارعشق که شهیدظهرعاشوراست . منم که شرکت درتشییع شهدارورفتم ..وقتی بنراین شهیدرودیدم کاملامنقلب شدم مخصوصا وقتی تابوتشودیدم واسم شهید روخوندم خوابم تعبیرشدوتامسیرخونه فقط گریه کردم اولین۵شنبه این شهیددرگلزارشهدابا مادروخواهرش آشناشدم درمراسم اربعینش اومدبه خوابم وبه مراسمش دعوتم کرد مسجدی که نمیشناختم توکدوم مسیره خودش توعالم معناراهشونشونم داد الانم بامادروخواهرش ارتباط دارم. حسن ختام این دلنوشته ام آقاوحیدازت ازته دل ممنونم که دستموگرفتی شفاعتم کن. 🔮 🌷⚜ 💠🔮📿 🌷⚜🌷⚜💠 🔮📿⚜💠⚜📿🔮 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
به دلم لک زده با تو جان بدهم "طرحِ تو پايانِ پريشاني هاست" @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم
: مبادا کسانی کنند، که دوره ‌سخن گفتن از و زحمت‌کشان میدان نبرد،سپری شده است. @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم