eitaa logo
شهید اسماعیل کرمی
216 دنبال‌کننده
20.1هزار عکس
8.5هزار ویدیو
129 فایل
شکر خدا را که در پناه حسینیم گیتی از این خوبتر پناه ندارد شهید مدافع وطن و امنیت کشور تاریخ تولد : 1350/06/01 تاریخ شهادت : 97/11/24 نحوه شهادت : حمله تروریستی جاده خاش زاهدان سن شهادت : 47 سال جهت ارسال مطالب @karami_113
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌿🌿 قصه های مربوط به: علیه السلام 🔹آزمایش داود علیه السّلام🔹 بنی اسرائیل با برنامه های پادشاه خود خو گرفته بودند و با خرسندی از آن متابعت می کردند ولی یک روز دو فرشته به صورت دو مرد و در شرایط غیر معمول، روش همیشگی را برهم زدند و نزد دربانان بارگاه داود آمدند، تا با وی ملاقات کنند ولی این ساعت، وقت قضاوت و پذیرایی از مردم نبود و نگهبانان ناگزیر بودند، آن دو مرد را از درب منزل داود برانند تا وقت عمومی برسد و آنها نیز مانند دیگران اجازه تشرف یابند. دربانان نمی توانستند درک کنند که این دو مرد ملائکه هستند، سرانجام آن دو با نیرویی خدایی و ما فوق بشر، به صورت دو مرد در پیش محراب عبادت داود ظاهر شدند و نزدیک او قرار گرفتند ابتدا داود از این دو مردی که بدون اطلاع و واسطه بر او وارد شده اند ترسید. سپس آن دو ملک گفتند: «نترس ما دو تن خصم یکدیگریم که برهم ستم کرده ایم (و به قصد حکومت پیش تو آمده ایم)، میان ما به حق حکم کن! و در قضاوت با هیچیک جور و طرفداری مکن و ما را به راه راست دلالت فرما». [3] داود خود را در مقابل عمل انجام شده دید، لذا تصمیم گرفت به کارشان رسیدگی کند و در حل اختلافشان اقدام نماید و به سخنان آنان گوش دهد. یکی از این دو نفر گفت: این برادر من است که نودونه میش دارد و من یک میش دارم. برادرم چشم طمع به تنها گوسفند من دوخته و نتوانسته بر هوای نفس خود پیروز گردد، بلکه می گوید: این یک گوسفند را نیز به من بده! موقعی که من با او به مخالفت برخاستم، با دلیل و برهان مرا مغلوب ساخته، زیرا برادرم در بیان دلیل و احتجاج از من قوی تر است. داود از طرف دیگر دعوی نیز توضیح خواست و نظر او را درباره اختلاف جویا شد وی ضمن تأیید گفته های مدعی گفت: من نودونه میش دارم و او یک میش دارد، من می خواهم تنها گوسفند او را بگیرم تا عدد حیوانات من تکمیل گردد. داود گفت: آیا برادرت از این کار ناراضی است؟ طرف نزاع جواب داد: آری در این هنگام داود با ناراحتی و خشم به قرائت حکم پرداخت و رو به مدعی کرد و گفت: به راستی که برادرت در حق تو ظلم کرده، در صورت اصرار او را رها نمی کنم و مورد تنبیه قرار می دهم. چون انشاء حکم پایان یافت، آن دو نفر ناپدید شدند و داود مدتی در کار آن دو بیندیشید و ناگهان دریافت که این ماجرا آزمایشی بزرگ از جانب خداوند و تنبیهی غیبی برای او بوده است زیرا او بود که با وجود داشتن نود و نه زن (زن نکاحی و کنیزان)، تمایل به ازدواج با دوشیزه مورد علاقه اوریا پیدا کرد و جوانی را ناکام در رنج هرمان و درد هجران گذاشت و رعایت حال و پیمان و احترام او را نکرد. چون داود رمز مطلب را کشف و حقیقت را درک کرد، از خدای خود طلب آمرزش نمود و به عبادت پرداخت، داود به مدت چهل روز در پیشگاه خدای کریم به زانو درآمد و استغفار کرد. خدا هم توبه او را پذیرفت و از لغزش داود درگذشت و مقام پیغمبری او را حفظ نمود. ( این قصه توضیحاتی دارد که در پیام بعد حتما باید اون رو بخونین اگه قصه رو جای دیگه منتشر میکنین حتما پیام زیر رو هم بفرستین ) منبع: کتاب قصه های قرآن؛ زمانی، مصطفی، پایگاه اطلاع رسانی حوزه ؛ جادالمولى، محمد احمد، قصه هاى قرآنى 🌸🌸🌸🌸🌸
توضیحات قصه قرآنی بالا: (مهم: قصه داود علیه السّلام را منابع متعدد و با استناد به روایات مختلف نقل کرده اند و بعضى جریان آشنایى داود و نامزد اوریا را بسیار شنیع ذکر کرده اند که با عصمت پیامبران از نظر شیعه سازگار نیست. اما در مقام علت استغفار حضرت داود و افتنان و امتحان خدا نسبت به او نیز نظریات و روایات زیادى وجود دارد که به ذکر برخى از آنها اکتفا مى کنیم. اول آنکه: استغفار حضرت داود براى گناه نبود بلکه براى تذلل و خشوع و شکستگى نزد حق تعالى بود. دوم آنکه: اوریا زنى را خواستگارى کرده بود و آن حضرت بعد از او، زن را خواستگارى کرد و اوریا همسرى نداشت و داود نود و نه زن داشت، و اولى آن بود که زن را براى اوریا بگذارد و چون چنین نکرد، حق تعالى او را به این مکروه معاتبه فرمود. سوم آنکه: داود اوریا را به جنگ فرستاده بود، چون خبر شهادت او رسید، بسیار متأثر نشد به اعتبار آنکه دانست زن مقبوله اى دارد و او را خواهد خواست، این نیز مکروهى بود که مناسب شأن آن حضرت نبود. اما چون گناه نبود، خدا دو ملک را براى تنبه آن حضرت فرستاد. امّا مجملا باید دانست که از پیغمبران گناه صادر نمى شود و لیکن چون نهایت مرتبه کمال انسانى اقرار به عجز و ناتوانى و تذلل و شکستگى و انکسار است و این معنى بدون صدور فى الجمله مخالفتى حاصل نمى شود، لهذا حق تعالى گاهى انبیا و دوستان خود را به خود مى گذارد که مکروهى یا ترک اولایى از ایشان صادر گردد تا به عین الیقین بدانند که امتیاز ایشان از سایر خلق به عصمت به تأیید ربانى است و درجات کمال ایشان به سبب هدایت سبحانى است، و به سبب صدور این معنى در مقام توبه و انابه و تذلل و تضرع و انکسار درآیند، و این معنى موجب مزید محبت و قرب و کمالات و علو درجات ایشان گردد. (براى اطلاع بیشتر رجوع شود به حیاة القلوب، جلد 2، تألیف علامه مجلسى) منبع: کتاب قصه های قرآن؛ زمانی، مصطفی، پایگاه اطلاع رسانی حوزه ؛ جادالمولى، محمد احمد، قصه هاى قرآنى
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اعمال‌قبل‌از‌خواب☝️🏻🌸 شبتون‌رؤیاۍ‌حرم❤️ التماس‌دعا✋🏻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❇️ استغفار 70 بندی امیرالمومنین علیه السلام بند10: اللَّهُمَّ وَ أَسْتَغْفِرُکَ لِکُلِّ ذَنْبٍ ظَلَمْتُ بِسَبَبِهِ وَلِیّاً مِنْ أَوْلِیَائِکَ أَوْ نَصَرْتُ بِهِ عُدُوّاً مِنْ أَعْدَائِکِ أَوْ تَکَلَّمْتُ فِیهِ بِغَیْرِ مَحَبَّتِکَ أَوْ نَهَضْتُ فِیهِ إِلَى غَیْرِ طَاعَتِکَ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اغْفِرْهُ لِی یَا خَیْرَ الْغَافِرِینَ. بند ۱۰: بار خدایا ! از تو آمرزش می طلبم از هر گناهی که به واسطه ی آن به ولی ای از اولیایت ظلم کردم، یا یکی از دشمنانت را یاری کردم، یا به جهت غیر محبت تو سخن راندم، یا در غیر مسیر طاعتت به آن اقدام کردم؛ پس بر محمد و آل محمد درود فرست و این گونه گناهانم را بیامرز ای بهتری آمرزندگان! اللهم عجل لولیک الفرج یا ابا صالح المهدی ادرکنی اللهم‌صل‌علی‌محمدو‌آل‌محمدوعجل‌فرجهم
4_6030397476748396774.mp3
8.36M
💬 قرائت دعای "عهــــد" هدیه میڪنیــم به امام زمــان ارواحنافداه 🌹
🌱‌ (علیه‌السلام) ▫️ روزِ من... با نام شما شروع می‌شود… مولای من … السَّلامُ‌عَلَيْكَ يَاخِیَرَةَ‌اللّٰهِ