🌿🌿
#قصههای_قرآنی
قصه های مربوط به: #حضرت_شعیب علیه السلام #قسمت_چهارم
🔹 هشدار شعیب علیه السّلام «۱» 🔹
شعیب علیه السّلام رسالت و دعوت خود را ابلاغ کرد ولی احساس کرد که قوم از دعوت وی روی گردانند و اصرار به مخالفت با او دارند، در صورتی که شعیب تردیدی در ایشان باقی نگذاشت و حجت را بر آنان تمام کرد، اما او دریافت که قوم از روی گمراهی و حسادت و بغض و خودخواهی از دعوت وی سرپیچی می کنند.
آنگاه که شعیب فساد عقاید مردم مدین را برای آنان تشریح و کیفر ستمگری آنان را برایشان بیان کرد و گفتار خویش را با برهان صحیح و دلیلهای آشکار تأیید کرد. قوم به آیین ابلهان پناه بردند و در مقابل دلیلهای روشن شعیب به یاوه گویی پرداختند و گفتند: ما بیشتر حرفهای تو را نمی فهمیم، گفتار تو راهی به دلهای ما ندارد و به اندیشه ما نفوذ نمی کند. ای شعیب تو باید از سرزنش سران قبایل و طوایف دست برداری، تو در نظر ما فردی ذلیل و ضعیف هستی و ما تنها بخاطر احترام طایفه و قبیله ات از آزار تو خودداری می کنیم وگرنه سنگسارت می کردیم.
شعیب علیه السّلام در مقابل این تهدید و اتکاء به قدرت قوم، سر فرود نیاورد و در مقابل قوت آنها احساس ضعف نکرد، بلکه با دعوت حق، به دفع عقیده باطل آنان پرداخت و ادعای کذبشان را با منطق آشکار خویش محو ساخت و عزت و شوکت خود را از خدا خواست.
شعیب علیه السّلام خطاب به اهل مدین گفت:
اعتبار و عظمت قبیله من، در برابر خدای یکتایی که این اقتدار را به ایشان بخشیده، هیچ ارزش و اهمیتی ندارد، چرا برای احترام قبیله، رعایت حال مرا می کنید و از آزار من پرهیز می کنید، اما رعایت حق خالق یکتا را نمی کنید و مرا به حرمت او احترام نمی کنید درحالی که رعایت احترام خالق بر مخلوق مقدم است و اگر قصد رعایت مرا دارید، نبوت و رسالت من سزاوارتر از قوم و قبیله ام است. (ادامه دارد)
#هشدار_شعیب_علیه_السلام!
منبع: کتاب قصه های قرآن؛ زمانی، مصطفی، پایگاه اطلاع رسانی حوزه ؛ جادالمولى، محمد احمد، قصه هاى قرآنى
🌸🌸🌸🌸🌸
🌿🌿
#قصههای_قرآنی
قصه های مربوط به: #حضرت_شعیب علیه السلام #قسمت_پنجم
🔹 هشدار شعیب علیه السّلام «۲» 🔹
تهدید مردم مدین، نیروی شعیب را تضعیف نکرد و بیم آنها، شعیب را از عزم خود بازنداشت، بلکه به آنان گفت: من از دعوت خود دست برنمی دارم، شما هم هر چه نیرو دارید در آزار و اذیت من بکار گیرید.
شعیب علیه السّلام به آنان اعلام کرد که در طریق دعوت خویش احساس خستگی نمی کند و برای وصول به هدف خود از نیرویی که در اختیار دارد استفاده می کند، زیرا به نصرت الهی و فتح نهایی اطمینان قلبی دارد و پاداشی شایسته نزد خداوند برای او منظور است، زیرا خدا بر عمل و رفتار مردم آگاه و بصیر است.
شعیب علیه السّلام در دعوت به سوی پرستش خدا سعی فراوان کرد تا از میان مردم مدین گوشهای شنوا و قلب های بیداری یافت و عده انگشت شماری به وی گرویدند. قوم چون متوجه این موضوع شدند، وحشت وجودشان را فراگرفت و ترسیدند کار شعیب بالا گیرد و نیرومند گردد و دین او منتشر شود و افرادش افزایش یابند، پس شعیب و پیروان او را به تبعید از مدین تهدید کردند و گفتند: اگر از دین خویش بیزاری نجویید و به آیین قوم بازنگردید، شما را از شهر بیرون می کنیم. ولی شعیب به ایشان گفت: آنان که متابعت مرا نموده اند با تمام وجود به خدای یکتا ایمان آورده اند و برکت ایمان با روح آنها درهم آمیخته است و هرگز به لجن زار مفاسد بازنمی گردند و از عبادت خدای یکتا دست برنمی دارند.
آری، روح پیروان شعیب پس از نجات از گناهان زیر بار معصیت نمی رود و پس از بیداری دیده و دل هرگز در پرتگاه ضلالت سقوط نمی کنند.
#هشدار_شعیب_علیه_السلام!
منبع: کتاب قصه های قرآن؛ زمانی، مصطفی، پایگاه اطلاع رسانی حوزه ؛ جادالمولى، محمد احمد، قصه هاى قرآنى
🌸🌸🌸🌸🌸