زندگینامه شهید علیرضا فرامرزی ┄┄┅┅┅❅☘🥀☘❅┅┅┅┄┄ علیرضا فرامرزی نوزدهم اردیبهشت سال ۱۳۴۱ در خوزستان به دنیا آمد. پس از دریافت مدرک فوق دیپلم بعنوان دبیر کار آموزش نوجوانان این مرز و بوم را به عهده گرفت و در خاطره جمعی دانش اموزان به عنوان یک معلم دلسوز و وظیفه شناس باقی ماند. می گویند که او از کودکی و نوجوانی انس و علاقه خاصی به کلام الله مجید داشت و در جلسات قرآن شرکت می کرد . او یکپارچه شور و شوق و عشق و فعالیت بود. بارها در جبهه های غرب و جنوب به جنگ دشمن بعثی رفت. آنها که او را می شناختند، می گفتند کم گویی و گزیده گویی از خصلت های پسندیده شهید فرامرزی بود . سال ۶۵ برای دفاع از میهن در مقابل تجاوز دشمن راهی جبهه جنوب شد . یارانی که ماندند روایت می کنند که فرامرزی پیش از شهادت به همرزمانش گفته بود : ' قافله ما ، قافله از جان گذشتگان است ' و چه شهودی در این کلمات نهفته بود . وقتی حین کار احساس می کرد که برادرانش خسته شده اند، شعار سر می داد : اگر خسته جانی بگو یا حسین (ع) ┄┄┅┅┅❅☘🥀☘❅┅┅┅┄┄ 👇 https://eitaa.com/shaheid_ali_ghanaat #یادشهداباصلوات #شهید_علی_قناعت #بندرانزلی #علی_قناعت #امام_زمان #شهید_علیرضا_فرامرزی #الّلهُـمَّ‌عَجِّــلْ‌لِوَلِیِّکَـــ‌الْفَـــرَج

. ┄┄┅┅┅❅☘🥀☘❅┅┅┅┄┄ پرستویی که از جنوب ایران به کرانه خزر آمد و سال ها بعد برای دفاع از میهن بار دیگر به مرزهای جنوب بازگشت و از همانجا با یاران شهیدش به دیار خوبان کوچ کرد . همسر شهید در خاطره هنگام سفر بی بازگشت علیرضا فرامرزی به جبهه می گوید: فاطمه دخترم دو ساله بود که پدرش به جبهه می رفت . علی با خوشرویی با همه اقوامی که برای بدرقه آمده بودند، خداحافظی کرد و لبخندی زد و رفت . قدم هاش مثل همیشه آهسته و محکم و باوقار بود و آرام آرام از ما دور می شد . همگی به او خیره مانده بودیم که ناگهان فاطمه فریاد زد : بابا نرو ، بابا نرو! اما علی آقا حتی به پشت سرش نگاهی هم نکرد و رفت. در دفترچه خاطرات جبهه اش که از او به یادگار آوردند، نوشته بود که سخت ترین لحظه زندگی اش ، همان لحظه بوده و اینکه اگر برمی گشت ، رفتن برایش سخت یا شاید غیر ممکن می شد. جهادگر و معلم شهید علیرضا فرامرزی ، ۲۳ اردیبهشت سال ۱۳۶۵ در یکی از روزهای ماه مبارک رمضان در جبهه جنوب (فاو)، دعوت حق را لبیک گفت و به قافله سالار شهیدان پیوست. ┄┄┅┅┅❅☘🥀☘❅┅┅┅┄┄ 👇 https://eitaa.com/shaheid_ali_ghanaat #یادشهداباصلوات #شهید_علی_قناعت #بندرانزلی #علی_قناعت #امام_زمان #شهید_علیرضا_فرامرزی #الّلهُـمَّ‌عَجِّــلْ‌لِوَلِیِّکَـــ‌الْفَـــرَج

. ┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄ سَلٰامْ بر آنانی که اَوَلْ از ســیم خاردار نَـفْسـْ گُذَشْتَنْـ و بَـعْد از سیم خار دار دشْمَنــــْ🥀 ┄┅═☫ 🕊🕊🌷🕊🕊 ☫═┅┄ آخرین یادداشت شهید علی قناعت لحظاتی قبل از شهادت «...شهدا همینطور ریخته شده همه چهره خنده...» ┄┅═☫🕊 🕊🌷🕊🕊 ☫═┅┄ #یادشهداباصلوات #شهیدعلی_قناعت #بندرانزلی #علی_قناعت #امام_زمان #الّلهُـمَّ‌عَجِّــلْ‌لِوَلِیِّکَـــ‌الْفَـــرَج

. ┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄ ┈┉┅━❀🍃🌼🌼🌼🍃❀━┅┉┈ ‌ زندگینامه خلبان شهید احمد پیشگاه هادیان امیر سرتیپ دوم شهید احمد پیشگاه هادیان در ۱۳۳۰/۵/۵در شهرستان ساحلی بندر انزلی دیده به جهان گشود. تحصیلات ابتدایی و دبیرستان را در همان شهر به پایان رساند  او از همان دوران کودکی قلب رئوف و مهربانی داشت و در حد توان و وسع خود به دیگران کمک و یاری می‌رساند. او ۱۲ سال بیشتر نداشت که دیدن پیرمرد از کار افتاده‌ای در محل زندگیش‌شان که به سختی روزگار می‌گذراند روح لطیفش را آزار می‌داد تا جایی که نصف غذای روزانه‌اش را برای آن پیرمرد می‌برد اما این کار او را راضی نمی‌کرد غیرتمندی او زبانزد خاص و عام بود و اطرافیان می‌توانستند خود را با انتساب به او از گزند دور سازند. بعد از اتمام دوران دبیرستان با توجه به این که علاقه وافری به خلبانی داشت. در سال ۱۳۵۲ به هوانیروز رفته و به استخدام نیروی هوایی ارتش در آمد. پس از گذراندن آموزش‌های نظامی و یادگیری زبان انگلیسی به دانشکده پرواز، اعزام شد و با اخذ گواهینامه پرواز بالگرد رسما در کنار دیگر خلبانان به انجام وظیفه پرداخت. طی یکی از دوره های آموزشی در اصفهان زمینه آشنایی او را با شهیدان کشوری، سهیلیان و شیرودی فراهم کرد. خلبان شهید احمد پیشگاه هادیان بدون استثناء در تمام درگیری‌های منطقه غرب کشور شرکت و نقش اساسی داشت . ┈┉┅━❀🍃🌼🌼🌼🍃❀━┅┉┈ ‌ 👇  https://eitaa.com/shaheid_ali_ghanaat #یادشهداباصلوات #شهید_علی_قناعت #بندرانزلی #شهید_احمد_پیشگاه_هادیان #الّلهُـمَّ‌عَجِّــلْ‌لِوَلِیِّکَـــ‌الْفَـــرَج