eitaa logo
حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر شاه فضل
252 دنبال‌کننده
128 عکس
126 ویدیو
37 فایل
لطفاً سوالات خود را به آدرس زیر ارسال نمایید @Alireza_shahfazl
مشاهده در ایتا
دانلود
باسمه تعالی بحث داغ این روزها بر می گردد به حاشیه های حوزه علمیه متعلق به آیت الله صدیقی امام جمعه محترم موقت تهران، مسأله ای که به نظر می رسد ابعاد آشکار و پنهان زیادی داشته باشد و فهم عمق ماجرا قدری مشکل و نیازمند اطلاعات پشت پرده می باشد. اگر چه قضاوت کامل را باید قضات محترم انجام دهند و نتیجه آن را به سمع و نظر مردم برسانند (که معمولا این گونه مسایل اطلاع رسانی کامل نمی شود ، چرا که مصلحت‌سنجی های زیادی لحاظ می شود) ولی با یک نگاه ساده و بدون نیاز به اطلاعات دقیق نیز می توان تحلیل‌هایی ارایه نمود. ضرورت این تحلیل‌ها عبرت گیری خواص و آگاه سازی عوام خواهد بود و کسی نمی تواند دیگران را از اظهار نظر کارشناسی منصفانه منع کند و بگوید فقط و فقط قوه قضائیه باید در این زمینه سخن بگوید، چرا که این اتفاق هم هیچگاه رخ نخواهد داد و همواره در هاله ای از ابهام باقی خواهد ماند. نکاتی که به ذهن حقیر می‌رسد و امیدوارم درست فهم کرده باشم در چند سطر تقدیم می شود: 1. در بسیاری از مواقع در کنار انسانهای بزرگ خلافکارهای بزرگ و حرفه ای رخنه می کنند تا به منافع خویش برسند و این گونه افراد را ابزار و طعمه خود قرار می دهند. این موضوع هشداری است برای افراد بزرگ تا مراقبت بیشتری نسبت به نزدیکان خود داشته باشند. 2. سرمایه های انسانی انقلاب، باید بیش از پیش تحت نظارت دستگاه های نظارتی باشند و این دستگاه ها باید به موقع و بدون ملاحظه مسایل پیرامونی این سرمایه های جبران نشدنی را به ایشان تذکر دهند، تا کوچکترین خدشه و آسیبی به این عزیزان وارد نشود. 3. تاسیس موسسات خصوصی با بودجه های دولتی، یکی از نقاط آسیب زای نظام اسلامی بوده است. به نظر می‌رسد این سبک خصوصی سازی به ویژه در بخشهای فرهنگی و معنوی باید مورد ارزیابی و تجدید نظر قرار گیرد تا موجب سرمایه سوزی معنوی نشود. 4. شفاف سازی و پذیرش اشتباهات احتمالی، موجب تضعیف جایگاه افراد نخواهد شد، بلکه موجبات اعتماد بیشتر مردم به بزرگان را فراهم می آورد. لذا در این موضوع خاص، شاید نیاز باشد طی چند مرحله سوالات مردم پاسخ داده شود تا ذهنیت منفی برای مخاطبان ایجاد نشود و اگر اشتباهی هم صورت پذیرفته، بیان شود؛ چرا که مردم انتظار معصوم بودن از مسوولین ندارند ولی انتظار دارند اگر خطایی رخ داده، به عهده گرفته شود. 5. ساخت ساختمانهای مجلل و گرانقیمت، برای فعالیتهای مذهبی، در این برهه زمانی سوال برانگیز است. از حرم امام خمینی ره گرفته تا حوزه های علمیه تا مساجد مجلل و .... این موضوع باید برای مردم تبیین شود که آیا ضرورتی برای انجام این همه هزینه وجود دارد یا خیر؟ اگر ضرورت دارد بیان شود تا مردم قانع شوند و اگر ضرورت ندارد، تکرار نشود و همانها که ساخته شده نیز به گونه ای تغییر جهت پیدا کند تا شبهات بر طرف شود. 6. دشمن همه تلاش خود را می کند تا سرمایه های انسانی نظام مقدس جمهوری اسلامی را ترور شخصیتی نماید. بر همگان لازم است ضمن پیگیری مطالبات و درخواست پاسخهای قانع‌کننده، مراقب باشند در زمین دشمن بازی نکنند و آب به آسیاب دشمن جاری نکنند. هر چند معتقدم شفاف سازی و برخورد قاطع و سریع با مجرمان، می تواند این تلاش دشمن را به شکست بکشاند. در پایان از خداوند متعال می خواهیم نظام مقدس اسلامی را از کج رفتاری ها و شیطنت های دشمنان داخلی و خارجی مصون بدارد. علیرضا شاه فضل
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
با سلام تقارن بهار قرآن و بهار طبیعت فرصتی است برای نوسازی توامان معنوی و مادی. زدودن خانه و دل از آلودگی ها، فرشتگان رحمت را گرداگرد حریم انسان به پرواز در می آورد و فرصت عروج در شب قدر را به بنده سالک عنایت می کند. مهمانی خدا و مهمانی های بندگان خوب خدا، برکت رمضان را مضاعف نموده و مسیر زندگی یکساله مان را هموار و پر رونق خواهد ساخت. ❀ سال نو و بهار قرآن مبارک ❀ 🌸 🌺🍃🌸 🍃🌺🍃🌸🍃🌺 🌼🍃🌸🍃🌺🍃🌸🍃🌺
🔆 کارگاه مهارتی حفظ قرآن کریم📖 ♨️ در بخش دانشگاهی سی و یکمین نمایشگاه بین‌المللی قرآن کریم 💠 آشنایی با طرح ملی حفظ دانشگاهیان 🔹آموزش مهارت‌های حفظ قرآن کریم 👤با حضور استاد ارجمند ⏪ حجت الاسلام دکتر علیرضا شاه‌فضل عضو هیأت علمی دانشگاه، حافظ قرآن و مسئول طرح ملی حفظ دانشگاهیان 🔺جلسه اول: امروز (جمعه ۳ فروردین) ساعت ۲۰ 🔸جلسه دوم: دوشنبه ۶ فروردین ساعت ۲۱ 🔺جلسه سوم: پنج‌شنبه ۹ فروردین ساعت ۱۹ 🔸جلسه چهارم: شنبه ۱۱ فروردین ساعت ۱۹ 🏢 مکان: تهران، مصلای امام خمینی(ره)، بخش دانشگاهی ☫اداره‌کل تبلیغ و امور دینی نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه آزاد اسلامی 🌐 http://eitaa.com/joinchat/2000027835Ce5ccd89770
=========== [1]ـ سوره‌ي إسراء، آيه‌ي 82. [2]ـ سوره‌ي يونس، آيه‌ي 57. [3]ـ سوره‌ي احزاب، آيه‌ي 32. [4]ـ سوره‌ي مائده، آيه‌ي 52. ++++++++++ *{تسنيم، جلد 1، صفحه 253} 12 ـ درياي بي كران معرفت همچنين اميرالمؤمنين (عليه السلام) مي فرمايد: «ثمّ أنزل عليه الكتاب نوراً لا تُطفأ وسراجاً لا يخبو توقّده وبحراً لا يُدْرَك قعره ومنهاجاً لا يُضِلّ نهجُه وشعاعاً لا يُظلِم ضوئُه... جعله الله ريّاً لعطش العلماء وربيعاً لقلوب الفقهاء ومحاجَّ لطرق الصلحاء ودواءً ليس بعده داء ونوراً ليس معه ظلمة وحبلا ً وثيقاً عروته ومعقِلا ً منيعاً ذِروته...»[1] ؛ خداي سبحان كتابي آسماني بر پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) فرو فرستاد و آن، نوري است كه خاموشي ندارد و چراغي است كه افروختگي آن زوال ناپذير است و دريايي ژرف است كه قعر آن به چنگ ادراك آدمي (بشر عادي) نمي افتد و راهي است كه در آن گمراهي نيست و شعاعي است كه روشني آن تيرگي نگيرد... خداوند آن را فرونشاننده‌ي تشنگي علمي دانشمندان و خرّمي دلهاي فقيهان و راه روشن سالكان صالح قرار داد. قرآن كريم دارويي است كه پس از آن، بيماري نمي ماند و نوري است كه هيچ گونه تيرگي در آن نيست و ريسماني است كه دستگيره‌ي آن مطمئن و پناهگاهي است كه قله‌ي بلند آن مانع دشمن است. 13 ـ يگانه عامل توانگري پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايد: «القرآن غني لا غني دونه ولا فقر بعده»[2] ؛ قرآن مايه‌ي توانگري است كه جز در آن توانگري يافت نشود و هيچ فقري نيز پس از آن نيست. همچنين آن حضرت مي فرمايد: «من قرأ القرآن فرأي أنّ أحداً أعطي أفضل مما أعطي فقد حقّر ما عظّمه الله وعظّم ما حقّره الله»[3] ؛ كسي كه قرآن =========== [1]ـ نهج البلاغه، خطبه‌ي 198، بند 25. [2]ـ جامع أحاديث الشيعه، ج 15، ص 7. [3]ـ همان، ص 16. ++++++++++ *{تسنيم، جلد 1، صفحه 254} تلاوت كند و آنگاه بپندارد بهره‌ي ديگران از او بيشتر است، او آنچه را خدا بزرگ شمرده (قرآن) حقير پنداشته و آنچه را خدا حقير دانسته (دنيا) او بزرگ پنداشته است. نيز مي فرمايد: «لا ينبغى لحامل القرآن أن يظن أحداً أعطى أفضل مما أعطى لانه لو ملك الدنيا بأسرها لكان القرآن أفضل مما ملكه»[1] ؛ براي حاملان قرآن سزاوار نيست كه بهره‌ي ديگران را برتر ازبهره‌ي قرآني بدانند؛ زيرا اگر آدمي مالك سراسر گيتي نيز باشد، قرآن بر هر چه دارد برتر است. والحمد لله ربّ العالمين 10 بهمن 1375، شب 19 ماه مبارك 1417 جوادي آملي =========== [1]ـ جامع أحاديث الشيعه، ج 15، ص 26. ++++++++++ ***{تسنيم، جلد 1، صفحه 255} تسنيم، جلد 1، صفحه 256 تسنيم، جلد 1، صفحه 257
فصل دهم: اوصاف قرآن در نگاه اهل عصمت ++======++ همان گونه كه مباحث تفسيري هر يك از آيات قرآن كريم در اين كتاب با بحث روايي پايان مي پذيرد، مباحث قرآن شناسانه اين پيشگفتار را نيز با كلام وزين عترت طاهرين (عليهم السلام) درباره‌ي عظمت و ويژگيهاي قرآن به پايان مي آوريم. در روايات معصومين (عليهم السلام) اوصاف فراواني براي قرآن ذكر شده است كه به برخي از آنها اشاره مي شود: 1 ـ اوّلين مهمان خداي سبحان پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايد: «أنا أوّل وافد علي العزيز الجبّار يوم القيامة وكتابه وأهل بيتى»[1] . در قيامت كه همه مخلوقها به خالق باز مي گردند: (ألا إلي الله تصير الأمور)[2] ، اولين مهماني كه بر خداي سبحان وارد مي شود، پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) و قرآن كريم و اهل بيت پيامبر است و چون چنين كثرت نوري با وحدت حقيقي هماهنگ است، مي توان از مجموع انوار سه گانه به نور واحد و وافِد فارِدْ ياد كرد و گفت: اولين مهمان. =========== [1]ـ جامع أحاديث الشيعه، ج 15، ص 6. [2]ـ سوره‌ي شوري، آيه‌ي 53. ++++++++++ *{تسنيم، جلد 1، صفحه 242} 2 ـ برترين مخلوق خداوند همچنين آن حضرت مي فرمايد: «القرآن أفضل كل شى ء دون الله فمن وَقَّر القرآن فقد وقر الله ومن لم يوقر القرآن فقد استخفّ بحرمة الله»[1] . قرآن كريم پس از خداي سبحان از هر چيزي برتر است. پس هر كس قرآن را بزرگ شمارد خدا را بزرگ شمرده و هر كس آن را بزرگ نشمارد، به حريم خداي سبحان استخفاف روا داشته است. قرآن كريم مراحل مختلفي دارد: در مرحله‌ي نازله، «عربي مبين» است و در مرحله‌ي برتر، «عَليّ حكيم»: (إنّا جعلناه قرآناً عربياً لعلّكم تعقلون وإنّه في أمّ الكتاب لدينا لعليّ حكيم)[2] و بين اين دو مرحله نيز مراتب متوسط است. قرآن حبل پيوسته و مستحكمي است كه يك سوي آن به دست خداي سبحان و سوي ديگر آن در دست انسانهاست و تمسك و اعتصام به حبل الله مايه‌ي سعادت و سيادت دنيا و آخرت است. خداي سبحان به حاملان قرآن دستور بزرگداشت قرآن مي دهد و ثمره‌ي آن را محبوبيّت خدا و خلق ذكر مي كند. پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايد: «يقول الله عزّ وجلّ: يا حملة القرآن تحبّبوا إلي الله تعالي بتوقير كتابه يزدكم حباً ويحببكم إلي خلقه»[3]. شايان ذكر است كه، قرآن مراتبي دارد؛ چنانكه ولايت رسول گرامي و اهل بيت (عليهم السلام) نيز داراي مراتب است. مرتبه برين قرآن و ولايتْ نور واحد است و از اين رو در آن جا سخن از فاضل و مفضول نيست. اگر كثرت مراتب ملحوظ شود، مرتبه برين قرآن از مرتبه نازل ولايت افضل است و تفصيل آن را =========== [1]ـ جامع أحاديث الشيعه، ج 15، ص 7. [2]ـ سوره زخرف، آيات 3 ـ 4. [3]ـ جامع أحاديث الشيعه، ج 15، ص 7. ++++++++++ *{تسنيم، جلد 1، صفحه 243} در نوشتار ديگر راقم (علىّ بن موسي الرضا والقرآن الحكيم) مي توان يافت. 3 ـ كتاب نجات بخش معاذ بن جبل مي گويد: كنّا مع رسول الله (صلي الله عليه و آله و سلم) فى سفرٍ فقلت يا رسول الله: حدّثنا بما لنا فيه نفع. فقال: «إن أردتم عيش السّعداء وموت الشهداء والنّجاة يوم الحشر والظّل يوم الحرور والهُدي يوم الضلالة فادرسوا القرآن فإنّه كلام الرّحمن وحرز من الشيطان ورجحان فى الميزان»[1] ؛ در سفري ملازم پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) بوديم. به آن حضرت عرض كردم براي ما سخن سودمندي بگوييد. آن حضرت فرمودند: اگر زندگي سعادتمندانه، مرگ شهيدانه، نجات روز حشر، سايه‌ي روز سوزندگي و هدايت روز گمراهي مي طلبيد، به درس قرآن بپردازيد كه آن، سخن خداي رحمان و سپري در برابر شيطان و مايه‌ي سنگيني كفّه‌ي عمل در ميزان عدل است. 4 ـ راهنماي بهشت پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايد: «تعلّموا القرآن واقرؤوه واعلموا أنّه كائن لكم ذكراً وذُخراً وكائن عليكم وزراً فاتّبعوا القرآن ولا يتبعنكم فإنّه من تبع القرآن تهجم به علي رياض الجنة ومن تبعه القرآن زج فى قفاه حتي يقذفه فى جهنّم»[2] ؛ قرآن را فرا گيريد و آن را قرائت كنيد و بدانيد كه قرآن نام شما را بلند مي كند و وسيله اي براي ياد خداست. قرآن هم ذُخْر (ذخيره) است و هم وِزْر؛ اگر امام و پيشواي انسان بود براي او ذخيره‌ي نيكويي است و اگر كسي خود را امام و پيشواي قرآن قرار داد، قرآن بار سنگيني بر دوش او خواهد بود و او را از پشت به دوزخ =========== [1]ـ جامع أحاديث الشيعه، ج 15، ص 9. [2]ـ همان، ص 10. ++++++++++ ***{تسنيم، جلد 1، صفحه 244} مي افكند. حضرت اميرالمؤمنين (عليه السلام) نيز درباره‌ي قرآن مي فرمايد: هر كس قرآن را در پيش روي خود قرار داد، «قائد» او به سوي بهشت خواهد بود و هر كس آن را به پشت سر افكند، «سائق» او به سوي دوزخ خواهد بود: «من جعله أمامه، قاده إلي الجنّة ومن جعله خلفه، ساقه إلي النار»[1].
صعود در درجات بهشت پاداش قرائت در عالم آخرت نيست؛ زيرا در عالم برزخ، تكليف و عمل مكلفانه كه جزا را به همراه داشته باشد نيست، ++++++++++ *{تسنيم، جلد 1، صفحه 247} بلكه صعود بهشتيان در درجات بهشت، همان ظهور انس با قرآن در دنياست. حفص مي گويد: «فما رأيت أحداً أشدّ خوفاً علي نفسه من موسي بن جعفر (عليهماالسلام) ولا ارجأ النّاس منه وكانت قرائته حزناً فإذا قرء فكانه يخاطب انساناً»[1] ؛ در خوف و رجا كسي را همتاي موسي بن جعفر (عليه السلام) نيافتم و قرائت او با حزن آميخته بود هنگامي كه قرآن را قرائت مي كرد گويا با كسي سخن مي گفت و اين ويژگي تلاوت متدبرانه است كه قاري متدبّر خود را گاهي «مخاطِب» و گاهي «مخاطَب» خداوند مي يابد. نحوه‌ي فراگيري قرآن در ميان اصحاب پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) بدين گونه تبيين شده است: «كانوا يأخذون من رسول الله (صلي الله عليه و آله و سلم) عشر آيات. فلا يأخذون فى العشر الأخري حتي يعلموا ما فى هذه من العلم والعمل»[2] ؛ آنان ده آيه از پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) فرا مي گرفتند و تا بر علم و عمل به آن واقف نمي گشتند، آيات بعدي را فرا نمي گرفتند. 7 ـ درجه اي از نبوّت اميرالمؤمنين (عليه السلام) مي فرمايد: «من قرء القرآن فكأنما أُدرجت النبوة بين جنبيه إلاّ أنه لا يُوحي إليه»[3] ؛ آن كس كه قرآن را قرائت كند، گويا نبوّت در جان او ادراج شده است، گرچه او وحيي دريافت نمي كند. قرائت قرآن شرايط خاصي دارد كه با رعايت آنها چنين آثاري مترتب خواهد شد؛ چنانكه قرائت در آياتي مانند (اقرء باسم ربّك الّذي خلق) و (اقرء وربّك =========== [1]ـ جامع أحاديث الشيعه، ج 15، ص 15. [2]ـ همان، ص 27. [3]ـ همان، ص 17. ++++++++++ *{تسنيم، جلد 1، صفحه 248} الأكرم)[1] نيز خواندن صِرْف نيست. پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) نيز مي فرمايد: «من قرء ثلث القرآن فكأنّما أوتى ثلث النبوة ومن قرء ثلثى القرآن فكأنّما أوتى ثلثى النبوة ومن قرء القرآن كلّه فكأنّما أوتى تمام النبوة ثم يقال له: إقرء وارق بكل آية درجة. فَيرقي فى الجنّة بكل آية درجة حتي يبلغ ما معه من القرآن ثم يقال له: اقبض فيقبض... فاذاً فى يده اليمني الخلد وفى الأخري النعيم»[2]. پس از صعود مؤمن در درجات بهشت حكم جاودانگي در بهشت را در دست راست خود و نعم الهي را در دست چپ خود مي يابد و از اين رو در دعاي وضو مي گوييم: «اللّهم أعطنى كتابى بيمينى والخلد فى الجنان بيسارى...»[3]. 8 ـ عامل نورانيت ابوذر (رضوان اللهعليه) از رسول اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) درخواست نصيحت كرد. آن حضرت فرمودند: تو را به تقواي الهي كه سرآمد همه امور است سفارش مي كنم. ابوذر گفت: بيش از اين مرا نصيحت كنيد. آن حضرت فرمودند: بر تو باد به تلاوت قرآن و كثرت ياد خدا؛ زيرا تلاوت قرآن، عامل ياد تو در ملكوت و مايه ي نوراني شدن تو در زمين است: «أوصيك بتقوي الله فإنّه رأس الأمر كلّه». قلت: زدنى. قال: «عليك بتلاوة القرآن وذكر الله كثيراً فإنّه ذكر لك فى السماء ونور لك فى الأرض»[4] . قرآن كه خود ذكر خداست و يكي از القاب آن =========== [1]ـ سوره‌ي علق، آيات 1 و 3. [2]ـ جامع أحاديث الشيعه، ج 15، ص 17. [3]ـ بحار، ج 77، ص 319. [4]ـ جامع أحاديث الشيعه، ج 15، ص 19. ++++++++++ ***{تسنيم، جلد 1، صفحه 249} نيز «ذكر» است پيروان خود را در ملكوت بلندآوازه و در زمين نوراني مي كند. مطلوبيت تلاوت قرآن محدود به پنجاه آيه در روز نيست و آنچه در برخي روايات آمده كه در هر روز پنجاه آيه تلاوت كنيد بيان حدّ نهايي نيست؛ زيرا دست كم قرائت پنجاه آيه پس از نماز صبح مطلوب است؛ چنانكه حضرت امام رضا (عليه السلام) مي فرمايد: «ينبغى للرجل إذا أصبح أن يقرأ بعد التعقيب خمسين آية»[1]. 9 ـ راه دستيابي به ثواب شاكران پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايد: قال الله تبارك وتعالي: من شغله قرائة القرآن عن دعائى ومسئلتى، أعطيته أفضل ثواب الشاكرين»[2] ؛ اگر اشتغال به قرائت قرآن، بنده‌ي مؤمن را از بازگويي خواسته هايش در پيشگاه الهي باز دارد، خداي سبحان، بدون درخواست، بهترين ثواب شاكران را به چنين بنده اي عطا مي كند؛ همان گونه كه خليل حق، حضرت ابراهيم (عليه السلام) در هنگام شنيدن (حرّقوه وانصروا آلهتكم)[3] يا (فألقوه في الجحيم)[4] از خدا چيزي طلب نكرد؛ چون مي دانست كه بر آمدن حاجت او در نخواستن است: «حسبى من سؤالى علمه بحالى»[5]. =========== [1]ـ جامع أحاديث الشيعه، ج 15، ص 20. [2]ـ همان، ص 21. [3]ـ سوره‌ي انبياء، آيه‌ي 68. [4]ـ سوره‌ي صافات، آيه‌ي 97.
[5]€ ـ بحار، ج 68، ص 156. ++++++++++ *{تسنيم، جلد 1، صفحه 250} 10 ـ عامل حشر با پيامبران پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايد: «إن أكرم العباد إلي الله بعد الأنبياء العلماء ثم حملة القرآن يخرجون من الدّنيا كما يخرج الأنبياء ويحشرون من قبورهم مع الأنبياء ويمرّون علي الصراط مع الأنبياء ويأخذون ثواب الأنبياء. فطوبي لطالب العلم وحامل القرآن ممّا لهم عند الله من الكرامة والشرف»[1] ؛ گرامي ترين بندگان خدا پس از پيامبران دانشمندان هستند و سپس حاملان قرآن. عالمان و حاملان علم و عمل قرآن به گونه‌ي پيامبران از دنيا رخت بر مي بندند و حشر آنان و عبورشان از صراط همراه پيامبران خواهد بود و از ثواب انبيا بهره مند مي شوند. پس خوشا به حال جويندگان علم و حاملان قرآن كه از كرامت و شرف الهي برخوردارند. كسي كه قرآن را فرا گيرد تا فقط در خطابه ها يا نگارش كتابها از آن بهره گيرد، معلوم مي شود قرآن را براي تدبّر در آن و عمل به آن نخواسته است و اين دانشِ تجاري، حرفه اي بيش نيست و چنين علمي در اواخر عمر آدمي نيز به فراموشي سپرده مي شود. گرچه اين فراگيري نيز ثواب آشنايي با ظاهر قرآن را دارد؛ اما آن كه قرآن را براي تدبّر و عمل فرا گيرد جايگاه ديگري دارد. 11 ـ مايه‌ي خرّمي دلها اميرالمؤمنين (عليه السلام) مي فرمايد: «وتعلموا القرآن فإنّه أحسن الحديث وتفقّهوا فيه فإنّه ربيع القلوب واستشفوا بنوره فإنّه شفاء الصدور وأحسنوا تلاوته فإنّه أنفع القصص وإن العالم العامل بغير علمه كالجاهل الحائر الذى لا يستفيق من =========== [1]ـ جامع أحاديث الشيعه، ج 15، ص 24. ++++++++++ *{تسنيم، جلد 1، صفحه 251} جهله بل الحجة عليه أعظم والحسرة عليه ألزم وهو عند الله ألوم»[1] ؛ قرآن را فرا گيريد كه آن نيكوترين سخن است و به فهم عميق آن دست يابيد كه آن مايه‌ي خرّمي دلهاست و از نور آن شفا بجوييد كه آن شفاي بيماريهاي روحي است و آن را نيكو تلاوت كنيد كه سودمندترين قصه هاست و كسي كه به علم خويش عمل نكند، همانند نادان سرگرداني است كه به هوش نمي گرايد و چون عالم است، حجت بر او گرانتر و حسرت او افزونتر و ملامت او در پيشگاه خداي سبحان بيشتر است. مراد از تفقّه (تفقّهوا) در قرآن كريم و روايات اهل بيت طهارت (عليهم السلام)، آشنايي با فقه مصطلح كه در مقابل كلام و فلسفه قرار دارد، نيست؛ همان گونه كه واژه‌ي «حكمت» در قرآن و روايات،حكمت مصطلح، يعني فلسفه نيست، بلكه بر فراگيري معارف اصول دين و معارف عقلي نيز «فقه» اطلاق مي گردد و فهميدن احكام حرام و حلال الهي نيز «حكمت» ناميده مي شود. پس فقه كه عبارت از فراگيري عميق است به معنايِ مطلق آگاهي به معارف دين است و به معناي اصطلاحي آن نيست وگرنه لازم مي آيد كه تنها يك سيزدهم قرآن كه آيات الأحكام و مربوط به فروع فقه مصطلح است، داراي فقه باشد و مراد از تفقّه در قرآن معرفت خصوص همان مقدار اندك باشد؛ در حالي كه تمامي قرآن فقه است. البته اگر مسائل حقوقي، سياسي، اجتماعي و مدني را جزو فقه بدانيم، آيات فقهي رقم بيشتري پيدا مي كند. از قرار گرفتن شفا در نور قرآن (واستشفوا بنوره) بر مي آيد كه جهل به قرآن نيز مانند به كار نبستن آن، بيماري است؛ جهل مانند رذايل اخلاقي ديگر، از =========== [1]ـ نهج البلاغه، خطبه 110، بند 6. ++++++++++ ***{تسنيم، جلد 1، صفحه 252} بيماريهاي قلبي است و قرآن كريم شفاي اين دردهاست: (ونُنزّل من القرآن ما هو شفاء)[1] ، (شفاء لما في الصّدور)[2]. مراد از قلب در قرآن، همان لطيفه الهي، يعني روح است، نه عضو گرداننده‌ي خون در بدن. سلامت و بيماري قلب جسماني انسان، در محدوده‌ي دانش پزشكي است و ارتباطي با سلامت و بيماري قلب روحاني ندارد؛ ممكن است انساني از سلامت كامل قلب جسماني برخودار باشد، اما نتواند نگاه خود را در برابر نامحرم مهار كند و در نتيجه قلب روحاني او بيمار باشد: (فلا تخْضعن بالقول فيطمع الذي في قلبه مرض)[3] . همچنين كسي كه گرايشهاي نارواي سياسي دارد بيمار دل است، گرچه از نظر طب مادي، قلبي سالم داشته باشد: (فتري الذين في قلوبهم مرضٌ يسارعون فيهم...)[4]. قرآن كريم در كلام حضرت اميرالمؤمنين (عليه السلام) به عنوان «أحسن الحديث» و «أنفع القصص» معرفي و به نيكو تلاوت كردن آن، سفارش شده است. مراد از تلاوت نيكو، تنها آهنگ خوب نيست. فهم درست قرآن و عمل به آن نيز از مدارج تلاوت نيكوست؛ زيرا اميرالمؤمنين (عليه السلام) در ادامه‌ي سخن خود مي فرمايد: عالم بي عمل همانند جاهل سرگرداني است كه از جهل خود به هوش نمي گرايد و علمْ حجّتي عليه عالم بي عمل و مايه‌ي حسرت و ملامت او نزد خداي سبحان خواهد بود. البته ترتيل و شمرده و با تأنّي تلاوت كردن و حدود تجويد را رعايت كردن، فيض خاص تلاوت نيك را به همراه دارد.
5 ـ راه ربّاني شدن انسان پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايد: «ما من مؤمن، ذكر أو أنثي، حرّ أو مملوك إلاّ ولله عليه حق واجب: أن يَتَعَلّم من القرآن ويتفقّه فيه. ثمّ قرء هذه الآيه: (ولكن كونوا ربانيّين بما كنتم تعلّمون الكتاب)[2] ؛ حق خداي سبحان بر همگان اين است كه قرآن را فقيهانه فرا گيرند؛ زيرا قرآن كريم انسانها را به ربّاني شدن فرا مي خواند و راه آن را نيز فراگيري قرآن مي داند. عالم ربّاني كسي است كه هم پيوندي مستحكم با ربّ العالمين داشته باشد و هم انسانها را به خوبي بپروراند و گفتار امامان معصوم (عليهم السلام): «فنحن العلماء وشيعتنا المتعلمون»[3] نيز براي تبيين مصداق كامل عالم رباني است، نه حصر آن در اهل بيت (عليهم السلام). البته كاملترين مصاديق عالم ربّاني امامان (عليهم السلام) هستند؛ اما راه ربّاني شدن براي شاگردان آنان نيز باز است. 6 ـ عامل صعود بهشتيان مردي از حضرت سجّاد (عليه السلام) سؤالاتي كرد و آن حضرت به آنها پاسخ داد. =========== [1]ـ بحار، ج 89، ص 17. [2]ـ جامع أحاديث الشيعه، ج 15، ص 9 «سوره ي آل عمران، آيه ي79». [3]ـ اصول كافي، ج 1، ص 34. ++++++++++ *{تسنيم، جلد 1، صفحه 245} آن مرد به فكر طرح پرسش جديد افتاد، امام سجاد (عليه السلام) فرمودند: «مكتوب فى الإنجيل: لا تطلبوا علم ما لا تعلمون ولمّا عملتم بما علمتم فإن العالم إذا لم يعمل به لم يزده من الله إلاّ بعداً» ثم قال: «عليك بالقرآن فإنّ الله خلق الجنة بيده لِبنةً من ذهب ولِبنةً من فضّة وجعل ملاطها المسك وترابها الزعفران وحصاها اللؤلؤ وجعل درجاتها علي قدر آيات القرآن فمن قرء القرآن قال له اقرء وارق ومن دخل منهم الجنّة لم يكن أحد فى الجنّة أعلي درجةً منه ما خلا النبيين والصديقين»[1] ؛ در انجيل آمده است: تا به آموخته هاي پيشين خود عمل نكرده ايد، دانش جديد مطلبيد (زيرا معلوم مي شود علم را براي عمل نمي خواهيد و) علمي كه براي عمل نباشد عامل دوري از خداست. آنگاه فرمود: خداوند بهشت را با دست خود، خشتي از طلا و خشتي از نقره آفريد و ملات آن را مِشك و خاك آن را زغفران و ريگ آن را لؤلؤ قرار داد و درجات بهشت را به اندازه‌ي آيات قرآن قرار داد. پس كسي كه (در دنيا) قرآن خواند، خداوند به او مي فرمايد: بخوان و بالا برو و كسي كه از آنان (اهل قرآن) وارد بهشت شد، هيچ كس در درجه بهشت از او برتر نخواهد بود، مگر پيامبران و صدّيقان. حفص مي گويد: حضرت موسي بن جعفر (عليه السلام) به مردي فرمودند: «أتحبّ البقاء فى الدّنيا»؛ آيا بقاي در دنيا را دوست داري؟ آن شخص كه از تربيت شدگان مكتب امامت بود، عرض كرد: آري آن حضرت پرسيدند: چرا؟ عرض كرد: براي آن كه به قرائت سوره‌ي محبوب خود، (قل هو الله أحد) بپردازم[2] . امام كاظم (عليه السلام) پس از لحظه اي سكوت =========== [1]ـ جامع أحاديث الشيعه، ج 15، ص 15. [2]ـ در يكي از جنگهاي صدر اسلام كه اميرالمؤمنين (عليه السلام) از سوي رسول اكرم(صلي الله عليه و آله و سلم) فرماندهي لشكر را بر عهده داشت، پيامبر(صلي الله عليه و آله و سلم) پس از بازگشت لشكر، از برخي سپاهيان گزارش سفر خواست و پرسيد فرمانده‌ي لشكرِ خود را چگونه يافتيد؟ آنان از مداومت حضرت اميرالمؤمنين (عليه السلام) بر قرائت سوره‌ي توحيد در نمازها، نزد پيامبر(صلي الله عليه و آله و سلم) شكايت كردند. رسول اكرم(صلي الله عليه و آله و سلم) از اميرالمؤمنين (عليه السلام) پرسيدند: درباره‌ي اين گزارش چه مي گوييد؟ حضرت اميرالمؤمنين در پاسخ عرض كرد: من تلاوت قل هو الله أحد را دوست دارم (بحار، ج 89، ص 348). ++++++++++ *{تسنيم، جلد 1، صفحه 246} فرمودند: «يا حفص! من مات من أوليائنا وشيعتنا ولم يُحسن القرآن عُلّم فى قبره ليرفع الله به من درجته فإن درجات الجنة علي قدر آيات القرآن يقال له: اقرأ وارق. فيقرأ ثم يرقي»؛ اگر از شيعيان ما، كسي قرآن را به خوبي فرا نگرفته باشد (چون به حقيقت آن ايمان دارد) در جهان برزخ، قرآن به او تعليم داده مي شود تا خداي سبحان با معرفت قرآن بر درجات او بيفزايد؛ زيرا درجات قرآن به اندازه‌ي آيات قرآن است. به قاري گفته مي شود: بخوان و بالا برو. او نيز مي خواند و بالا مي رود. در جهان برزخ زمينه اي براي تكامل عملي نيست، تا انسان با انجام كاري واجب يا مستحب به كمال برتر عملي برسد، ولي راه تكامل علمي باز است؛ نظير آنچه در رؤيا براي روح معلوم مي شود و براي آگاهي به آنْ حركت فراگيري از قبيل كوششهاي بدني در زمان بيداري راه ندارد و بسياري از علوم و معارف دين در آن جا براي انسانها روشن و مشهود خواهد شد و چون عدد درجات بهشت به عدد آيات نوراني قرآن كريم است، براي ترفيع درجات شيعيان، ابتدا از تعليم قرآن بهره مند خواهند شد و سپس با فرمان «اقرأ وارق»، مي خوانند و در درجات بهشت صعود مي كنند.
باسمه تعالی روزه خواری و امر به معروف ایام عید است و مسافران نوروزی حضور پر شوری در کاشان دارند. خدا رو شکر این هفته وقتی از نماز جمعه بر می گشتم تو مسیر، مسافران سفره پهن کرده بودند و باربیکیو های ساخت شهرداری مملو از زغال و جوجه و دود بود 😳 امروز یکی از عزیزان برای امر به معروف به باغ فین رفته بود و می گفت موقع نماز ظهر، از بوی کباب و جوجه سفره خانه های اطراف باغ فین شل شده بودیم 😤 اتفاقی که امسال با مجاز شدن فعالیت رستورانها در روزهای ماه رمضان دیگه قابل تذکر دادن هم ظاهراً نیست . تذکر لسانی هم منحصر بود به بی حجابها که بعضاً با اعتراض شدید مواجه می شدیم به گونه ای که در بین اونها احساس غریبی می کردیم و اگر آقایان همراه ما نبودند و ... کتک مفصلی نوش جان می کردیم 🤕 به نظر میرسه با همین فرمون اگر پیش بریم ...
باسمه تعالی امسال بعد از چندین سال، توفیق شد تا از نمایشگاه قرآن تهران بازدید داشته باشم. نمایشگاهی که سالی یک بار برگزار می گردد و میزبان صدها هزار نفر از علاقمندان به قرآن کریم است. چند نکته: 1 - به علاقمندان برنامه های مذهبی و قرآنی توصیه می شود از این رویداد بزرگ قرآنی دیدن نمایند تا در جریان روند فعالیتهای قرآنی کشور قرار گیرند. 2 - حال و هوای قرآنی نمایشگاه خوب است اما گاه و بیگاه حال و هوای غیر قرآنی (موسیقی ) هم مشاهده می شد که شاید اقتضای جذابیت بخشی به فعالیتهای قرآنی باشد🤔 3 - بخش های فروشگاهی نمایشگاه خیلی ضعیف بود و فروش محصولات قرآنی زیاد به چشم نمی خورد 4 - در نمایشگاه، فضای مناسبی برای ارائه فعالیتهای موسسات قرآنی شهرستانها تدارک دیده نشده بود. این در حالی است که برخی از موسسات شهرستانی کارهای کشوری انجام می دهند و بهترین فضا برای معرفی و جذب مخاطب در نمایشگاه وجود دارد. 5 - بخشهای معارفی نمایشگاه نسبتا مناسب بود و فضا برای گفتگو و نشست های قرآنی فراهم بود، اما با توجه به اینکه سر و صدای زیادی در نمایشگاه وجود دارد کیفیت این بخشها تا حد زیادی پایین آمده بود. 6 - خدمات سرویس ایاب و ذهاب و افطار و نیز تبلیغات محیطی نمایشگاه نسبتا مناسب بود. 7 - استفاده از فناوری های نوین در نمایشگاه قابل مشاهده بود. جا دارد این زمینه در سالهای بعد تولیدات قوی تر و به روز تری را شاهد باشیم. 8 - علی رغم اینکه برای کودکان در نمایشگاه بخشهایی تدارک دیده شده بود و مورد استقبال هم بود، اما به نظر می رسید حضور کودکان و نوجوانان در نمایشگاه کم رنگ بود. سالهای بعد می توان که ماه رمضان در روزهای تحصیلی خواهد بود می شود برای حضور دانش آموزان برنامه ریزی کرد. 9 - فضای گفتگو و هم اندیشی در بخشهای مختلف قرآنی در نمایشگاه کمتر دیده شده بود. این در حالی است که نمایشگاه قرآن یکی بهترین ظرفیت ها برای گفتگوی صاحبنظران می باشد. به امید اینکه فعالیتهای قرآنی کشور از رونق روز افزون برخوردار باشد. از کلیه دست اندرکاران نمایشگاه تشکر و قدردانی می گردد.