eitaa logo
🇮🇷شهدای گمنام و مدافعان حرم🇮🇷
305 دنبال‌کننده
8.8هزار عکس
4.3هزار ویدیو
55 فایل
💐حرم مطهر امام زادگان،هاشم ابن علی علیه السلام و فاطمه بنت العسکری سلام الله علیها،مرقد مطهر شهدای گمنام و مدافعان حرم💐 🌹ارتباط با ادمین🌹 📲 @mahmood_S64
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰 | 📍بی ریا و خالصانه مثل ابراهیم 🔻سر وصدا نداشت. هرجا می دید کاری زمین مانده عجله می کرد و کار را انجام می داد. اگر می دید جایی یادواره شهداست، خودش را می رساند و مشغول فعالیت می شد.برای معرفی شهید ابراهیم هادی خیلی زحمت کشید. برای رزمندگان عراقی از ابراهیم و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها می گفت. برای آنها پیشانی بند و چفیه تهیه می کرد.او جوانان عراقی را با راه و رسم شهدا آشنا نمود و همراه با آنها در عملیات ها حضور داشت تا اینکه در اطراف سامرا به قافله شهدا پیوست. 🌷🌷 ✅ و💐 📲 https://eitaa.com/shahid_AranandBidgol
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥فيلم کامل و جذاب خاطره‌گويی جانباز شهيد دکتر محمود رفيعی، در محضر حضرت امام خامنه‌ای، در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۳۸۴. ❤️✅۲۳ مهر ۱۴۰۳، یازدهمین سالگرد شهادت جانباز ذوالشهادتین و عارف شهید، دکتر محمود رفیعی گرامی و جاوید باد. 🕊شادی روح پاکش، حمد و سوره و صلواتی قرائت کنیم. ✅ و💐 📲 https://eitaa.com/shahid_AranandBidgol
نماهنگ مادر چشم به راه.mp3
3.53M
من مادرم هم صحبتم با عکس هایت دست خودم که نیست دلتنگم برایت اصلا حواست نیست خیلی دیر کردی ای پهلوانم مادرت را پیر کردی 🎙 #️⃣ #️⃣ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ✅ و💐 📲 https://eitaa.com/shahid_AranandBidgol
# رئیس_جمهور_انقلابی_ایران: 🔷حزب الله... آنهایی هستند که به فرمان امام اگر لازم باشد سکوت میکنند واگر لازم باشدفریادمیکشند.حزب الله نه تنها توقعی از انقلاب ندارند بلکه هنوز هم خود را بدهکار به آن می دانند. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ✅ و💐 📲 https://eitaa.com/shahid_AranandBidgol
هرگز فراموش نکنید تا خود را نسازیم و تغییر ندهیم جامعه تغییر نمی‌کند... 🕊 -شهید ابراهیم هادی ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ✅ و💐 📲 https://eitaa.com/shahid_AranandBidgol
📚 روز شمار ، و شهدا؛ ____🎀🎀🎀🎀🎀_____ 🗓 ( ۲۴ مهر ماه ) 🌸🌼🌺🌸🌼🌺🌸🌼🌺 🖌۱• به آتش کشیدن مسجد جامع کرمان توسط مزدوران رژیم پهلوی (۱۳۵۷ ه. ش) 🖌۲• تعطیلی بازار تهران و شهر‌های مختلف ایران در اعتراض به جنایات رژیم پهلوی (۱۳۵۷ ه. ش) 🖌۳• آغاز اشغال خرمشهر توسط قوای متجاوز بعثی عراق (۱۳۵۹ ه. ش) 🌷🪴🌻🌷🪴🌻🌷🪴🌻 ✅ و💐 📲 https://eitaa.com/shahid_AranandBidgol
🦋🦋🦋 🪶🪶🪶 🕊🕊🕊 ✅سلام بر شهدا: *یکـبار فاطمہ را گذاشـت روۍ اپن ‌آشپزخانـھ* *و بہ او گفت :* بپر بغـل بابا و فاطمہ بـھ آغـوش‌ او پرید 🌱 بـھ مـن نگاھ کـرد و گفت : ببین فاطمہ چطور بـھ من اعتماد داشت ؛ اون پرید و میدونست من اون رو میگـیرم ، اگـھ ما همینطور بـھ خدا اعتماد داشتیـم همہ مشڪلاتمان حل بود . تـوکـل واقعۍ یعنـے همین کـھ بدانیم در هـر شـرایطے خدا مواظـب مـٰا هست❤️' به روایت‌همسر‌🌷 ❤️🧡💛💚💙💜🤍🤎 ۱۰۱۳ روز ( ۲ سال و ۹ ماه و ۹ روز ) از آرام گرفتن کبوترهای خونین در سرزمین حماسه و ایثار گذشته است. 💐🌹🍀💐🌹🍀💐🌹🍀 ✅ و💐 📲 https://eitaa.com/shahid_AranandBidgol
📚 🤲 بسم رب الشهدا ‍ 🎬 🗓 سه شنبه : ۲۴ مهر ماه ۱۴۰۳ 🇮🇷 📎‍ روز بعد از تولد لیلا تلفن زد . این ده روز اندازه ی یک سال بر من گذشته بود . پرسید " خُب چه طوری رفتی بیمارستان ؟ با کی رفتی ؟ ما را هم دعا کردی ؟ " حرف هایش که تمام شد ، گفتم " خب ! خیلی حرف زدی که زبان اعتراض من بسته شود . " گفت " نه ، ان شاءالله می آیم . دوباره بهت زنگ می زنم " بعد از ظهر همان روز دوباره تلفن زد . گفت " امشب مامانم اینها می آیند دیدنت . " این جا بود که عصبانیت ده روز را یک جا خالی کردم . گفتم " نه هیچ لزومی ندارد که بیایند . " اولین بار بود که با او این طوری حرف می زدم . از کسی هم ناراحت نبودم . فقط دیگر طاقت تحمل آن وضعیت را نداشتم . باید خالی می شدم . باید خودم را خالی می کردم . گفت " نه ، تو بزرگ تر از این حرف ها فکر می کنی . اگر تو این طوری بگویی من از زن های بقیه چه توقعی می توانم داشته باشم که اعتراض نکنند . تو با بقیه فرق می کنی . " گفتم " عیب ندارد ، هنداونه بذار زیر بغلم " گفت " نه به خدا ، راستش را می گویم . تازه ما در مکتبی بزرگ شده ایم که پیغمبرش بدون پدر و مادر بزرگ شد و به پیغمبری رسید . مگر ما از پیغمبرمان بالاتر هستیم ؟ " ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 📕📔📓📒📙📘📗 ✅پايان قسمت ششم داستان زندگي 🔰 🌺🌼🌸🌺🌼🌸🌺🌼🌸 ✅ و💐 📲 https://eitaa.com/shahid_AranandBidgol ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
🔴به آتش کشیدن مسجد جامع کرمان توسط مزدوران رژیم پهلوی 24 مهر 1357 ♦️در روز 24 مهر 1357 ش حدود 20 هزار نفر از مردم مسلمان کرمان به منظور بزرگداشت اربعین شهدای 17 شهریور تهران و اولین سالگرد شهادت آیت اللَّه مصطفی خمینی، کلیه مغازه ها را تعطیل کرده و در مسجد جامع کرمان اجتماع کردند. ناگهان حدود 300 نفر از عوامل رژیم در لباس زاغه نشینان معروف به کولی با در دست داشتن چوب و میله آهنی و با شعار جاوید شاه به مسجد حمله کردند و با میله و چوب به جان مردم افتاده و پس از ضرب و شتم، قسمتی از وسایل مسجد و ساختمان از جمله قرآن ها را سوزاندند. ♦️علاوه بر آن مغازه هایی را که تصویر امام را نصب کرده بودند، غارت نموده و آسیب فراوانی زدند. هدف رژیم از ایجاد این بلوا، برهم زدن اجتماع بزرگ مردم مسلمان و ایجاد رعب و وحشت آن هم به اسم مردم بود. این حادثه موجب نفرت شدید مردم شد و امام خمینی(ره) در پیامی، این اعمال را نتیجه حمله های جنون آمیز دانستند. ✅ و💐 📲 https://eitaa.com/shahid_AranandBidgol
🌹٢٤مهر,سالروز شهادت عالم مبارز,شهید شیخ محمد حسن شریف قنوتی اولین شهید روحانی دفاع مقدس گرامیباد ♦️حجت الاسلام محمد حسن شریف قنوتی نمایندگی ویژه دادستان انقلاب اسلامی بروجرد را عهده دار بود که پس از اطلاع یافتن از شروع تهاجم سراسری ارتش عراق,بلافاصله تلاش خود را آغاز میکند ودربروجرد به جمع آوری نیرو وامکانات برای اعزام به جبهه اقدام میکند. ♦️شیخ در هنگام خداحافظی با خانواده اش ضمن یادآوری جریان عاشورا وتلاش ومقاومت حضرت زینب س در این جریان,به همسرش میگوید:ما اولاد بزرگ کرده ایم برای کی؟الآن اسلام خون لازم دارد,مگر میشود ما بنشینیم و خرمشهر از دست برود. ♦️حجت الاسلام موسوی امام جماعت مسجد جامع خرمشهر در این باره میگوید:((شیخ میگفت ما باید در خرمشهر بمانیم و از شهر دفاع کنیم حتی اگر ما را قطعه قطعه کنند تا مردم شهر های دیگر مثل آبادان و اهواز متوجه و بیدار شوند و از شهر دفاع کنند.شیخ میگفت اگر ما الآن از خرمشهر عقب نشینی کنیم و آن طرف پل موضع بگیریم عراق به راحتی شهرهای دیگر را تصرف میکند.شیخ خود ویارانش را سپر بلای اسلام و امام وایران کرد و با حفظ خرمشهر نگذاشت شهر ها دیگر سقوط کند.) ♦️یکی از افسران اسیر عراقی میگوید :(ماقصد داشتیم خرمشهر را سه چهار روزه تصرف کنیم و حتی خوزستان را بگیریم.افرادی که با ما همکاری میکردند( منافقین)اطلاع داده بودند که ارتش ایران در خرمشهر نیرویی نداردونیروی مقاومت آنچنانی از سپاه و مردم در شهر نیست.اما بعد از شروع جنگ و برخورد با مقاومت آنچنانی مردم,مطلع شدیم که در خرمشهر یک شیخ لجوجی است که جوانان ومردم را هدایت میکند ومانع پیشروی ارتش بعثی و سقوط خرمشهر شده است.بدانید که اگر عراقی ها به این شیخ دست پیدا کنند,او را قطعه قطعه خواهند کرد.) ✅ و💐 📲 https://eitaa.com/shahid_AranandBidgol
📔 | 📚 عنوان کتاب:با دست های خالی 🔻کتاب پیش رو، برش هایی است کوتاه و گزیده شده از مجاهدات غرورآفرین «حاج حسن طهرانی مقدم» که به حق، او را «پدر موشکی ایران» لقب داده اند. به اعتقاد نویسنده، آنچه در این کتاب آمده است، حتی نَمی از دریای عزم و اراده آن سردار نیست. بسیاری از خاطرات و اطلاعات تاریخی، به دلایل امنیتی و سیاسی ناگفته یا ناقص گذارده شده اند. جمعی نیز گفتنی های خود را مشروط به نبردن نامشان بیان کردند که از آنان با عنوان «محفوظ» یاد شده است. گفتنی است این اثر به تصاویری رنگی از آن شهید مزین شده است. ✍ نویسنده:مهدی بختیاری و💐 📲 https://eitaa.com/shahid_AranandBidgol
📝 | 🔆 اینجا سرزمینی است که هنوز هم خاکریزها بوی عطر پیراهن و چفیه و پوتین شهدا را به نسیم امانت میدهند و شعر حماسه جاوید آنان را بر اروند می سرایند. اینجا خاک از رشادت ها و جانفشانی های فرزندان وطن روایت میکند. 🔸 آنان رفته اند اما اینجا در این سرزمین، نخل ها بر فراق آنها می گریند و سنگرها هنوز هم دعای ربانیت را بر گوش باد می نوازند، لاله های صحرا نیز تکبیر نماز صبح را در افاق منکعس میکنند. آری! اینجا عشق است که جریان دارد. 📍خون شهدا رگ های وطن را از آزادی پر کرده و نغمه شهادت را بر جای جایش نوشته است. اکنون ما مانده ایم و رسالتی که شهدا بر دوش ما نهاده اند،به راستی که باید خود را از قید و بندهای زمانه برهانیم و ادامه دهنده راه آنان باشیم ✅ و💐 📲 https://eitaa.com/shahid_AranandBidgol
⭕️ عکسی که شوخی شوخی جدی شد 😔😔😔 ♨️ زمانی شهید حاج قاسم سلیمانی نزد رزمندگان لشکر فاطمیون رفت، زمانی که فرماندهان خواستند یک عکس یادگاری با حاج قاسم بگیرند، ابوحامد (علیرضا توسلی) به شوخی گفت: شهدا به ترتیب. ‼️ ولی این شوخی نبود، بلکه خیلی جدی به واقعیت تبدیل شد. 🔻 در این تصویر عکس شهیدان علی سلطان مرادی (۲۲ بهمن‌ماه سال ۱۳۹۳)، عباس عبداللهی (۲۲ بهمن‌ماه سال ۱۳۹۳)، علیرضا توسلی (نهم اسفندماه سال ۱۳۹۳)، حسین بادپا (۳۱ فروردین‌ماه۱۳۹۴)، مصطفی صدرزاده(اول آبان‌ماه سال ۱۳۹۴) و حاج قاسم سلیمانی (۱۳ دی‌ماه سال ۱۳۹۸) دیده می‌شود. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ✅ و💐 📲 https://eitaa.com/shahid_AranandBidgol
چقدر شـهدا شبیه یکدیگرند! وما همچنان در حسرت جاماندن از شهدا.. 🥀سمت راست: شهید دفاع مقدس🥀 🥀سمت چب: شهید مدافع حرم🥀 شادی روح همه شهدا صلوات...❣ ✅ و💐 📲 https://eitaa.com/shahid_AranandBidgol
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹سراپا وسعت دریا گرفتند همان مردان كه در دل جا گرفتند 🌹تمام خاطرات سبزشان ماند به بام آسمان مأوا گرفتند 🌹به دوش ما چه ماند اى دل، كه وقتی خدا را شاهدى تنها گرفتند 🌹چه شد اى دل، كه در این راه رفته‏ جواز وصل را بى ما گرفتند 🌹مگر مردان غریبى میپسندند غریبانه ره دریا گرفتند! 🌷 و💐 📲 https://eitaa.com/shahid_AranandBidgol
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕊️ 🦋 به‌ قلبت‌ نگاه‌ میڪند! اگر جایی‌ برایش‌ گذاشته‌ باشی می‌آید، می‌ماند، لانه‌میڪند؛ تا شهیدت ڪند :) 🦋✨ ✅ و💐 📲 https://eitaa.com/shahid_AranandBidgol
| بازگشت به آغوش امام میگویند ولایت فقیه خط قرمز مرتضی بود! ولایت فقیه بود و فرمایشات آقا و تأکید مرتضی مسیب زاده...🍃✨ وقتی ولایت در زندگی‌‌ات حرف اول را بزند، دنیایت متفاوت خواهد شد... اشک و لبخندت، تازه معنا پیدا میکنند و میفهمی باید برای چه زندگی کنی! آن وقت است که دیگر برای افق های کوچک حیف هستی و باید برای خودت آرزوهای بزرگ داشته باشی...💎 شبیه آن روز استثنایی برای مرتضی در حرم امام رضا علیه‌السلام، وقتی که پای سفره عقد به اسما گفته بود برایش دعای شهادت کند... دعای شهادتی که زود مردن نیست خوب مردن است یا به تعبیر دقیق تر زنده شدن🥲 و مرتضی این را خوب می‌دانست که در تمام این سالها شهادت را نه فقط به عنوان دعای قنوت نمازش بلکه یک افق و هدف دست یافتنی می‌دانست که برای رسیدن به آن باید جهاد کرد. جهادی که روزی او را به پایگاه بسیج و کانون های فرهنگی کشانده بود و روزی دیگر عازم سفر سوریه کرده بود تا در کنار محمودرضا بیضایی مدافع حرم اهل بیت علیهم السلام باشد❤️‍🩹 و همین جهاد سخت و شیرین بود که درست در روز رحلت حضرت امام 'رحمة الله علیه' ، ابراهیم را به آغوش آقاروح الله بازگرداند🕊✨ تا هم ابراهیم از امام تشکر کند که مسیر جهاد را به او آموخت و هم امام از ابراهیم برای اینکه پای کار آقاسیدعلی ماند. و💐 📲 https://eitaa.com/shahid_AranandBidgol
. ✨💎بخشی از وصیت‌نامه شهید مرتضی مسیب زاده: •شدیدا نیازمند، خیرات و مجالس روضه هستم، مرا فراموش نکنید! خواهرانم برای دیگران در نماز و حجاب الگو باشید... •دوستان و همرزمان بزرگوارم، خدا را شاهد میگیرم که خود را لایق جمع معنوی و شما نمی دیدم این را لطف پروردگار می دانسته ام که توفیق همنشین بودن با شما را برایم رقم زده است. •اگر توفیق دستبوسی امام خامنه‌ای را داشتید، سلامم را به ایشان برسانید. امیدوارم، مانند دوستان شهیدمان عمر من نیز به شهادت ختم شود. انشاءالله. ✅ و💐 📲 https://eitaa.com/shahid_AranandBidgol
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 فیلم کوتاه شهیدانه زیستن 🔸شهید سید علی‌اکبر ابوترابی ▫️روایتی از شهید سید علی‌اکبر ابوترابی ✅ و💐 📲 https://eitaa.com/shahid_AranandBidgol
📚 روز شمار ، و شهدا؛ ____🎀🎀🎀🎀🎀_____ 🗓 ( ۲۵ مهر ماه ) 🌸🌼🌺🌸🌼🌺🌸🌼🌺 🖌۱• شهادت خلبان علی رنجبر طره‌ای (استان اصفهان، شهرستان کاشان) (۱۳۵۹ ه. ش) 🖌۲• عملیات عاشورا (میمک) (۱۳۶۳ ه. ش) 🖌۳• حضور مقام معظم رهبری حضرت امام خامنه‌ای (مدظله العالی) در یادمان شهدای پاوه (۱۳۹۰ ه. ش) 🌷🪴🌻🌷🪴🌻🌷🪴🌻 ✅ و💐 📲 https://eitaa.com/shahid_AranandBidgol
🦋🦋🦋 🪶🪶🪶 🕊🕊🕊 🏭 پدرش صاحب کارخانجات عظیم ماشین‌سازی فیات بود و یکی از ثروتمندترین انسان‌های دنیا. 💰قرار بود ثروتی که تو توی خوابت هم نمی‌بینی،یکجا به او برسد.ثروتی معادل سه برابر درآمد نفتی ایران. 🔺اما این شرط دارد.شرطش هم دست برداشتن ادواردو از ایمان و اعتقادش بود... 📘برشی از کتاب⬆️ عنوان کتاب: من ادواردو نیستم ناشر:گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی📑 ✅ ❤️🧡💛💚💙💜🤍🤎 ۱۰۱۴ روز ( ۲ سال و ۹ ماه و ۱۰ روز ) از آرام گرفتن کبوترهای خونین در سرزمین حماسه و ایثار گذشته است. 💐🌹🍀💐🌹🍀💐🌹🍀 ✅ و💐 📲 https://eitaa.com/shahid_AranandBidgol
📚 🤲 بسم رب الشهدا ‍ 🎬 🗓 چهار شنبه : ۲۵ مهر ماه ۱۴۰۳ 🇮🇷 📎 لیلا چهل روزه شده بود که تازه او آمد . نصفه شب آمده بود رفته بود خانه ی مادرش . فردا صبح پیش من آمد ، خیلی عادی ؛ نه گُلی ، نه کادویی . صدایش را از آن یکی اتاق می شنیدم که داشت به پدرم می گفت " حاج آقا ، اصلاً نمی دانم جواب زحمت های شما را چه طور بدهم . " پدرم گفت " حرفش را هم نزنید بروید دخترتان را ببینید . " وقتی وارد اتاق شد ، من بهت زده به او زل زده بودم . مدت ها از او خبری نداشتم ، فکر می کردم شهید شده ، مفقود یا اسیر شده . آمد و لیلا را بغل کرد . بغلش کرده بود و نگاهش می کرد . از این کارهایی هم که معمولاً پدرها احساساتی می شوند و با بچه ی اولشان می کنند ، گازش می گیرند ، می بوسند ، نکرد . فقط نگاهش می کرد . من هم که قبل از آن این همه عصبانی بودم انگار همه عصبانیتم تمام شد . آرامشش مرا هم در بر گرفته بود ، فهمیدم عصبانیتم بهانه بوده . بهانه ای برای دیدن او و حالا که دیده بودمش دیگر دلیلی برای عصبانیت نداشتم . به قول مادربزرگم مکه رفتن بهانه بود ، مکه در خانه بود . هنوز دو روز نشده بود دوباره رفت . وقتی داشت می رفت گفتم " من با این وضعیت که نمی توانم خانه ی پدرم باشم . شما منو ببر توی منطقه ، آن جایی که همه خانم هایشان را آورده اند . " احساس می کردم تولد لیلا ما را به هم نزدیک تر کرده و من حق دارم از او بخواهم که با هم یک جا باشیم . فکر می کردم لیلا ما را زن و شوهر تر کرده است . گفتم " تو خیلی کم حرفهایت را می گویی . " خندید و گفت " یک علت ابراز نکردن من این است که نمی خواهم تو زیاد به من وابسته شوی . " گفتم " چه تو بخواهی چه نخواهی ، این وابستگی ایجاد می شود . این طبیعی است که دلم برای شما تنگ شود . " گفت " خودم هم این احساس را دارم . ولی نمی خواهم قاطی این بازی ها شوم . از این گذشته می خواهم بعدها اگر بدون من بودی بتوانی مستقل زندگی کنی و تصمیم بگیری . " گفتم " قبلاً فرق می کرد اشکالی نداشت که من خانه پدرم بودم ، ولی حالا با یک بچه " گفت " اتفاقاً من هم دنبال یک خانه ی مستقل هستم . " گفتم " مهدی گاهی حس می کنم نمی توانم درونت نفوذ کنم " گفت " اشتباه می کنی . به ظواهر فکر نکن . ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌📕📔📓📒📙📘📗 ✅پايان قسمت هفتم داستان زندگي 🔰 🌺🌼🌸🌺🌼🌸🌺🌼🌸 ✅ و💐 📲 https://eitaa.com/shahid_AranandBidgol ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 ماجرای رجب‌علی غلامی شهید افغانستانی که در دوران دفاع مقدس به‌ خاطر باز کردن معبر مین بر روی سیم‌های خاردار خوابید تا همرزمان ایرانی‌اش بتوانند از روی او عبور کنند 📙برگرفته از کتاب غریب قریب. اثر گروه شهید هادی ✅ و💐 📲 https://eitaa.com/shahid_AranandBidgol