eitaa logo
کف خیابان🇵🇸
1.2هزار دنبال‌کننده
11.1هزار عکس
7.9هزار ویدیو
57 فایل
تاریخ ساخت کانال:97/1/11 به یاد رفیق شهیدم کانال وقف شهید محمودرضابیضائی مبارزه با فتنه ارتباط با خادم کانال 👈🏽 @Mojahd12
مشاهده در ایتا
دانلود
🌳🌳🌳🌳🌳🌳🌳🌳🌳🌳 🌳🌸 ❄️ 🌸🌸 ❄️ 🌸🌳 🌳 ❄️❄️ 🌸 ❄️❄️ 🌳 ❄️🌹❄️ ❄️🌹❄️ ❄️🌹🌹❄️ ❄️🌹🌹❄️ ❄️🌹🔸🌹 ❄️ 🌹🔸🌹❄️ ❄️🌹🌹❄️ ❄️🌹🌹❄️ ❄️🌹❄️ ❄️🌹❄️ ❄️❄️ 🌸 ❄️❄️ 🌳🌸 ❄️ 🌸🌸 ❄️ 🌸🌳 🌳🌳🌳🌳🌳🌳🌳🌳🌳🌳 محمدآقا زمانیکه منزل بود پا به پای من بچه داری می کرد و من چون ی بچه کوچک داشتم و مجدد دومی را باردار بودم دست تنهایم نمی گذاشت وشبها بیدار می شد و کمک می کرد و از بچه اولمان نگهداری می کرد و به علت اینکه بیمار هم شد من خیلی ناراحت بودم وغصه بیماری اش خیلی اذیتم می کرد اما محمد آقا بود و پشت وپناهم بود . محمد آقا وقتی از سرکار بر می گشت مثل خانمها مشت میزد بر روی سینه اش و کلی قربون صدقه بچه ها می رفت . یادمه یکبار از بیرون آمد و داشت صدای علی پسر دوممان میزد و قربون صدقه اش می رفت؛ علی هم که تازه نو پا بود دست و پا میزد تا برود بغل پدرش و کلی ذوق می کرد می فهمید که پدرش از سر کار برگشته است . به خاطر اینکه بچه اول فوت شد محمدآقا خیلی دلنگران فرزند دوم بود؛ و هر وقت می رفت راه دور یا ماموریت جبهه زنگ می زد و سفارش می کرد حالت زیاد مساعد نیست تنها منزل نمانید و بروید خانه پدرت تا شبها مادرت کمک حالت باشد . (من چون داغ بچه دیده بودم حالم خوب نبود) و همین موضوع برای محمد آقا دلواپسی آورده بود . و تاکید داشت که شبها تنها نمانم و به منزل پدرم بروم . محمد آقا با اینکه این همه علاقه به فرزند داشت ولی مانع رفتنش به جبهه های حق علیه باطل نشد و ما را به خدا می سپرد و خودش راهی جبهه می شد . 🌳🌳🌳🌳🌳🌳🌳🌳 🌳🌸 ❄️ 🌸🌳 🔸 ❄️🌹❄️ 🔸 🌳🌸 ❄️ 🌸🌳 🌳🌳🌳🌳🌳🌳🌳🌳