eitaa logo
کف خیابان🇮🇷
1.3هزار دنبال‌کننده
13.9هزار عکس
12.3هزار ویدیو
60 فایل
تاریخ ساخت کانال:97/1/11 به یاد رفیق شهیدم کانال وقف شهید محمودرضابیضائی مبارزه با فتنه ارتباط با خادم کانال 👈🏽 @Mojahd12
مشاهده در ایتا
دانلود
🍂 بی‌آنکه کسی بتواند پیکر بی‌جانش را برای خانواده‌اش برگرداند، کنار دیگر دوستان شهیدش زیر آسمان غم گرفته خانطومان آرام خوابیده است... «همه می‌دانستند من و مجید رابطه‌مان به چه شکل است. رابطه ما مادر فرزندی نبود. مجید مرا «مریم خانم»️ و پدرش را «آقا افضل» صدا می‌ڪرد. 😍 ما هم همیشه به او داداش مجید می‌گفتیم.  آن‌قدر به هم نزدیک بودیم که وقتی رفت همه برای آنکه آرام و قرار داشته باشیم در خانه‌مان جمع می‌شدند. 🔷 وقتی خبر شهادتش پخش شد اطرافیان نمی‌گذاشتند من بفهمم. لحظه‌ای️ مرا تنها نمی‌گذاشتند. 😔 با اجبار مرا به خانه برادرم بردند که کسی برای گفتن خبر شهادت به خانه آمد، من متوجه نشوم. حتی یک روز عموها و برادرهایم تا ۴ صبح تمام پلاکاردهای دورتادور یافت‌آباد را جمع کرده بودند که من متوجه شهادت پسرم نشوم. 💠 این کار تا ۷ روز ادامه پیدا کرد و من چیزی نفهمیدم ️ولی چون تماس️ نمی‌گرفت بی‌قرار بودم. یکی از دخترهایم درگوشی همسرش خبر شهادت را دیده بود و حسابی حالش خراب‌شده بود.  او هم از ترس اینکه من بفهمم خانه ما نمی‌آمد. آخر از تناقضات حرف‌هایشان و شهید شدن دوستان نزدیک مجید، فهمیدم مجید من هم شهید شده است... ولی باور نمی‌کردم. هنوز هم که هنوز است ساعت ۲ و ۳ نصفه‌ شب بی‌هوا بیدار می‌شوم و آیفون را چک می‌کنم و می‌گویم همیشه این موقع می‌آید، تا دوباره کنار هم بنشینیم و تا ۵ صبح حرف بزنیم و بخندیم؛ ️اما نمی‌آید!» @shahid_beyzaii
زندگی‌ شوقِ رسيدن ، بہ هـمان پروازی است ڪہ شـــــــهـادت نام دارد . . . #پاسدار_مدافع_حــرم #شهـید_مجید_قربانخانی ♡وصیت نامه شهید بادست خط مبارک شهید @shahid_beyzaii
کف خیابان🇮🇷
💢 واپسین روزهای سال است اما دلم در پیِ خاطره‌های میدَوَد ... کاش میشد سفره مان را کنار پهن می‌کردیم ، و بچه‌ها را صدا می‌زدیم ، و دعای یَا مُحَوِّلَ الْحَوْلِ وَ الْأَحْوَالِ را با هم زمزمه می‌کردیم ! امــــــــــــــا ، تقدیر اینچنین داغِ را بر پیشانی‌مان نشاند ... بخدا خجالت می‌کشم وقتی دختر ، صبوری‌اش را با لبخندی به رُخَم می‌کشد تا به من بفهماند که بزرگ شدن به سن و سال نیست !! کاش می‌شد پا به پای قدم‌های کوچک تا مزار بی پیکر ِ پدرش ( ) همراهیش کنم ... من هرگز نخواهم فهمید درجه‌ی تب ِ پسر را ! وقتی که فهمید بابایش چگونه شهید شد... معنای انتظار را باید از مادر بپرسم ... داغِ دلم تازه می‌شود با یادآوری ِآخرین نگاهِ یاد را در لحظه لحظه‌های زندگیم قاب گرفتم تا فراموشم نشود معنای واقعیِ زندگی را ... اسطوره هایی که فراموش نشدنی اند و من هر لحظه .. هر روز ... هر ماه و هر سال ، آرزوی رسیدن به قافله ای را دارم که از آن جاماندم .... : حَوِّلْ حَالَنَا إِلَی أَحْسَنِ الْحَال ، بحـــــــــقّ شهـــــــــداء ... ... جامانده از کبوتران حرم : 🚨کپی فقط با ذکر نام رزمنده مجاز است . @shahid_beyzaii
خبر آمد ... که از سیاهی شام ؛ نور صبحی سپید آوردند پیکر مطهر شهید مدافع حرم #شهید_مجید_قربانخانی ✨ از شهدای جاویدالاثر کربلای خانطومان بعد از گذشت ۳ سال از زمان شهادت تفحص و شناسایی شد. #مراسم_وداع پنجشنبه ۵ اردیبهشت ؛ ساعت ۱۵ معراج الشهـدای تهران @shahid_beyzaii
ز طواف شام ؛ سوی مشهد آمده‌ام بوی بـی‌ بـی را برایِ شاه طوس آورده‌ام آمدم ای شــاه پناهـم بده . . . #هم_اڪنون_حرم_مطهر_رضوی #پیکر_حـر_مدافعـان_حـرم #شهید_مجید_قربانخانی سلام عزیزپرپرم سلام عزیز برادرم😔 @shahid_beyzaii
" خیز از جا بخاطر بابا " خواهشِ آشنای عاشوراست پدر پیرت آمده ... برخیز ! چقدر قصه مثلِ ڪرببلاست #معراج_الشهداء #دیدار_پدر_با_پسر #شهید_مجید_قربانخانی #علی_علی‌ا‌لدنیا_بعدک_العفا @Shahid_beyzaii
📝دست نوشته دختر شهید منصور عباسی هفشجانی برای شهید مجید قربانخانی وقتی قصه مجید بربری رو سه سال پیش میخوندم، خب اون موقع پدر من شهید نشده بود، یاد منصور فِری خودمون میافتادم. جوانی که مثل داش مجید اصلا حال و هوای مذهبی نداشت اما لوتی بود و غیرتی ... پدر من با خاطر داشتن موهای فر معروف بود به منصور فِری... منصور فری در جوانی دائم به کویت و بندر عباس میرفت و خوراک و پوشاک و سیگار برای فروش می آورد تا اینکه برادرش آیت الله در آزاد سازی خرمشهر شهید شد و منصور فری متحول شد...طبق وصیت برادر شهیدش وارد جبهه ها و سپس ملحق به سپاه پاسداران می شود. منصور فری بعد از بازنشستگی مدتی سوپر مارکت و سالها بنگاه املاک داشت. مجید بربری ما از قهوه خانه و منصور فری از بنگاه املاک راهی سوریه شدن... شاید خیلیا دید خوبی نسبت به مشاورین املاک نداشته باشن، شغلیست بسیار خطرناک که ممکن است با کمترین بی توجهی دچار خسران در دنیا و آخرت شوی، حجم پولی که در این شغل جابجا میشه بسیار زیاد هست، کلاه برداری، کلک، قسم دروغ و ... سخت میشه از این شغل پاک و سالم بیرون اومد. هنر این هست که در بستر گناه باشی و آلود نشی... منصور عباسی در بنگاه املاک فقط با مردم معامله نمی کرد با خدا معامله میکرد، فقط در حال خرید و فروش خانه در دنیا نبود، به دنبال خرید سکنی در بهشت بود... اگر کسی به خاطر قرض و بدهی قصد فروش خانه رو داشت تمام تلاشش رو میکرد تا کمک کند بدهی پرداخت بشود و خانه به دوش نشود، اگر کسی خونه میخرید از طرفین معامله کمیسیون رو طبق قانون دریافت نمیکرد طبق رضایت طرفین دریافت میکرد، امین اموال مردم بود. فقط بنگاه املاک نبود، به گفته مردم بنگاه خیریه بود. جهزیه عروس آماده میکرد، گرفتاری های خانوادگی رو حل و فصل میکرد، قرض مردم رو ادا میکرد، بعد از شهادت، خیلی ها آمدند و گفتند آقای عباسی تا دو سال، سه سال ... کرایه ی منزل ما را پرداخت می کرد یا به تعبیر آقا مقام معظم رهبری شهید عباسی حقیقتا معامله گر خوبی بوده... وقتی سوریه بود، خیلی از مقدس نماها باور نمیکردند عباسی به سوریه رفته باشد و گفته بودند عباسی دائم به دنبال دنیا و کسب درامد است، سوریه نمی رود...بعد از بار اول که بابا از سوریه مجروح برگشت به او گفته بودند مگه درامد سوریه بیشتر از املاک بود که به سوریه می روی... وقتی مجید بربری هم به سوریه رفته بود خیلی ها باور نمیکردند، تا اینکه خبر شهادت منصور فری و مجید بربری، در همه جای شهر پیچید... او شد حبیب بن مظاهر شهدای مدافع حرم و آن شد حر شهیدان مدافع حرم آری مقدمات شهادت، با پوشیدن لباس سپاه و رفتن به سوریه فراهم نمی شود، مقدمات شهادت با غیرت وانصاف و مهربانی و دست گیری از ضعیف و خدمت به پدر و مادر و خانواده مهیا می شود... به ریش نیست برادر، به ریشه است... به قول شاعر ؛ ما سینه زدیم بی صدا باریدند از هر چه که دم زدیم آنها دیدند مامدعیان صف اول بودیم از آخر مجلس شهدا را چیدند @shahid_beyzaii