eitaa logo
کف خیابان🇮🇷
1.3هزار دنبال‌کننده
13.8هزار عکس
12.3هزار ویدیو
60 فایل
تاریخ ساخت کانال:97/1/11 به یاد رفیق شهیدم کانال وقف شهید محمودرضابیضائی مبارزه با فتنه ارتباط با خادم کانال 👈🏽 @Mojahd12
مشاهده در ایتا
دانلود
می گفـت : طوری تلاش کنید ، ڪہ اگـر روزی . . . #امام_زمان_عج فرمودند یک سرباز متخصص میخوام بفرمایند فلانی بیاید ...🍃 میگفت سربازی که هیچ‌کارایی نداشته باشه بدرد اقا نمیخوره☝️ برید امادگی جسمانی خودتون رو ببرید بالا #مومن باشید همراه با امادگی جسمانی👌 (العقل السليم في الجسم السليم) #شهید_ذاکرالحسین #مدافع_حرم حسین_معزغلامی یادش با صلوات❤️ @shahid_beyzaii
🔹پدرش متوجہ مےشود ڪہ صادق و دوستانش تیمے را تشـڪیل داده اند و با مبالغ ناچیزخوار و بار تهیہ مےڪنند و شـبانہ ‌بہ‌ حاشـیہ ‌نشـینان شـهـر آذوقہ مےرساندند. این ڪار نشان از آن داشت ڪہ واقعاً بہ درسهایےڪہ از امام علے(؏) گرفتہ بودند عمل مےڪردند، آنطور نبود ڪہ‌ بشنود و عمل نڪند... 📝راوے:مادر شهید 🌷 ۸۸ ⇦ولادت:۱۳۶۷/۲/۲ ⇦شهادت: ۱۳۹۵/۲/۴ ⇦محل شهادت: حلب سوریہ @Shahid_Beyzaii
🍁جمعه همه با هم میاییم به عشق تمام ... و به نیابت از شهدای که پای ثابت « » بودند🇮🇷
🍁جمعه همه با هم میاییم به عشق تمام ... و به نیابت از شهدای که پای ثابت « » بودند
کف خیابان🇮🇷
🕊~°•~°•🍃🌸🍃 🕊پس از شهادت محمودرضا آمد تبریز. سر خاک محمودرضا نشست و بلند بلند گریه کرد. 👤حاج بهزاد اصرار می‌کرد یکی از بچه‌ها حرف بزند. هیچکس حاضر نشد حرف بزند. کنار مرتضی ایستاده بودم. اصرار کردم حرف بزند. قبول نکرد. گفت: 😔می‌شود کوثر را بیاوری؟ گفتم: بله. رفتم کوثر را از مادرش گرفتم و آوردم دادم بغل مرتضی. یکی 2 دقیقه کوثر را به حرف گرفت و دوباره به من برش گرداند. مثل آدم‌های حیران دور خودش می‌چرخید و با گریه حرف می‌زد. گفت : 😭«خدایا، داغ جدایی را تحمل کنم یا داغ ماندن را؟ گفتم کوثر را بغل کنم شاید آروم شوم اما نشدم.» بعد هم های های گریه کرد... @shahid_beyzaii
روزی از موضوعی ناراحت بودم و از آن رنج میبردم، ابوالفضل منو دید و بعد از فهمیدن قضیه به من گفت: داداش دو رکعت نماز بخون تا آروم بشی🙂👌 گفتم: آخه... گفت: بخون. منم خواندم و بهتر شدم☺️ این قضیه گذشت تا روزی که خبر شهادتش💔 رو به من دادن. حالم خیلی خراب بود. به یاد پند برادرم افتادم و دو رکعت نماز خواندم و آرام شدم .🌺 راوی:برادرشهید 🌹 @shahid_Beyzaii
خواستند با همسر شهید مصاحبه🎤 کنند که عذر خواهی کرد🌱 و گفت همسرم سفارش کرد «نبینم جایی بروی و از من تعریف کنی»🙂☝️ 🌹
💠من یک روز شهید می‌شوم 🌷 #حسین_ولایتی_فر در شش تیرماه 1375 در شهرستان #دزفول دیده به جهان گشود. هشت سالگی عضو #جلسات_قرآن مسجد حضرت مهدی(عج) شد. حضور چندین ساله در فضای مسجد و جلسات تاثیر به سزایی در شکل گرفتن #روحیات حسین گذاشت. 🌷در 20 سالگی جذب سپاه شد. دوره‌های #تکاوری را پشت سر گذاشته بود. محل خدمت حسین بعد از گذراندن دوره‌های ابتدایی #اهواز بود. 🌷در جمع رفقای هیئتی حسین لقب #سردار داشت. همیشه می‌گفت: «من یک روز شهید می‌شوم.» 🌷هیچ‌وقت اهل ریا نبود، اما یکجا #ریا کرد آنجایی که گفت:«بذار تا ریا بشه تا بقیه یاد بگیرند، من می‌دانم شهید می‌شوم.» همیشه می‌گفت: «من یک روز #شهید می‌شوم.» 🌷حتی یکبار هم در همان سنین نوجوانی به علت بازیگوشی معلم او را از کلاس بیرون کرد. حسین هم می‌گوید: «حالا که مرا از کلاس بیرون می‌کنید حرفی نیست، اما حواستان باشد که دارید #شهید_آینده را از کلاس بیرون می‌کنید.» 🌷چند وقتی پیگیر اعزام به #سوریه شد؛ اما شرایط جوری نشد که بتواند #مدافع_حرم شود. سرانجام روز 31 شهریور ماه 97 در حمله تروریست‌ها به مراسم رژه نیروهای مسلح اهواز، حسین ولایتی فر در سن 22 سالگی به #شهادت رسید. #شهید_حسین_ولایتی_فر🌷 #سالروز_شهادت
شهادت نوع را عوض میکند مرگ را عوض نمی‌کند❌ 🌴از مرگ نترسید؛ جوری در زندگی حرکت کنید که خداوند را نصیبتان کند و از دنیا ببرد🕊 🕊 🤲 @shahid_Beyzaii
✍دست نوشته شهید : هرکس ولو به لحظه ای فکر کند کسی شده است، همان لحظه لحظه ی سقوط اوست. شهید به روایت همسر ❤️🌸@shahid_Beyzaii
🌿 آخر من کجا و شهدا کجا خجالت می‌کشم بخواهم مثل شهدا وصیت کنم من ریزه خوار سفره ی آنان هم نیستم, 📕 احترام به بزرگتر و والدین ،نماز اول وقت دو ویژگی مهم عباس بود ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ در برنامه روزانه اش حتما مطالعه بود قرآن رو هر روز حتی نیم ساعت با تفسیر میخوند ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ یکی از مسائلی که عباس بسیار بر آن حساس بود نگاه به نامحرم بود. تنها نا محرمی که عباس آن را دید نامزدش بود که دختر عمویش بود. در انتشار این مطلب کوشا باشیم https://eitaa.com/shahid_Beyzaii