eitaa logo
کف خیابان🇮🇷
1.3هزار دنبال‌کننده
13.8هزار عکس
12.3هزار ویدیو
60 فایل
تاریخ ساخت کانال:97/1/11 به یاد رفیق شهیدم کانال وقف شهید محمودرضابیضائی مبارزه با فتنه ارتباط با خادم کانال 👈🏽 @Mojahd12
مشاهده در ایتا
دانلود
👆👆👆 قرار هر روزمان این بود که زنگ که بزنه، زنگ زد ولی حال خوشی نداشت ،غم توی صداش موج میزد.... تا اینکه تقریبا دوماه بعد برگشت ، خوشحال نبود لبخندهای گذرا و سردش زود از صورتش محو میشد... خبر شهادت محمود رضا رو آورد...بیقرار بود تا اینکه رفت تبریز و برگشت.کمی آروم تر شده بود‌ پوستر عکس آقا محمود رضا دوسال تمام تو ماشینش بود ... تا اینکه بالاخره محمود دست شو گرفت... کاش بتونیم با شهدا از این رفاقتها داشته باشیم....! @shahid_beyzaii
✍شهید مرتضی خیلی دوست داشتن با دوستان قدیمی و هیئتی اش رفت وآمد داشته باشیم. و به همین خاطر معمولا مهمانی دوره ای داشتیم... وزمانی که نوبت منزل مامی شد ایشون تاکید داشتندکه همه چیز ساده وبه دورازتشریفات باشد. تاهمه احساس راحتی وصمیمیت بکنند.هیچوقت اجازه نمی دادندکه دو نوع غذاتدارک ببینم. ✍صمیمیت شهید مرتضی ودوستانش به حدی بود که یادم می اید در ماه مبارک رمضان یکی ازدوستان صمیمی اش قصد داشت ضیافت افطاری داشته باشد وچون ما درسفرمشهدبودیم منتظرشدندتا برگردیم وبعداین مهمانی برگزار شد . دوستان شهید مرتضی *خیلی به ایشان ارادت ویژه ای داشتند و همدیگر را برادرخطاب می کردندـ. و این دوستی حتی بعد از شهادت ایشان دستخوش تغیر نشد... ✍اکنون هم دوستان ایشان به بنده ودخترانمان نازنین زهزا و فاطمه سلما" محبت بسیاری دارندو خاله ودایی دخترها هستن وباید اعتراف کنم از نزدیکانی که ادعای صمیمیت میکنند دلسوزترند.، در زمان حیات شهید مرتضی هر بار در منزل ما مهمانی بود به همه میگفتند من به کسی تعارف نمی کنم خودتان مشغول باشید و حتی منزل پدر بنده هم که می آمد ،سر سفره اگه کسی به ایشانتعارف می کرد می گفتند: به من چیزی نگویید من معذب میشوم .اصلا اهل تعارف نبودن این از خصوصیات عامیانه شهید است . راوے : 🌷 @shahid_beyzaii
🌹شهید مدافع حرم مرتضی مسیب زاده🌹 💠دوستان صمیمی داشت💠 شهید مرتضی خیلی دوست داشتن با دوستان قدیمی و هیئتی اش رفت وآمد داشته باشیم. و به همین خاطر معمولا مهمانی دوره ای داشتیم... وزمانی که نوبت منزل مامی شد ایشون تاکید داشتندکه همه چیز ساده وبه دورازتشریفات باشد. تاهمه احساس راحتی وصمیمیت بکنند.هیچوقت اجازه نمی دادندکه دو نوع غذاتدارک ببینم. صمیمیت شهید مرتضی ودوستانش به حدی بود که یادم می اید در  ماه مبارک رمضان یکی ازدوستان صمیمی اش قصد داشت ضیافت افطاری داشته باشد  وچون ما درسفرمشهدبودیم منتظرشدندتا برگردیم وبعداین مهمانی برگزار شد . دوستان شهید مرتضی خیلی به ایشان ارادت ویژه ای داشتند و همدیگر را برادرخطاب می کردندـ. و این دوستی حتی بعد از شهادت ایشان دستخوش تغیر نشد... اکنون هم دوستان ایشان به بنده ودخترانمان نازنین زهزا و فاطمه سلما" محبت بسیاری دارندو خاله ودایی دخترها هستن وباید اعتراف کنم از نزدیکانی که ادعای صمیمیت میکنند دلسوزترند.، در زمان حیات شهید مرتضی هر بار در منزل ما مهمانی بود به همه میگفتند من به کسی تعارف نمی کنم خودتان مشغول باشید و حتی منزل پدر بنده هم که می آمد ،سر سفره اگه کسی به ایشان تعارف می کرد می گفتند: به من چیزی نگویید من معذب میشوم .اصلا اهل تعارف نبودن این از خصوصیات عامیانه شهید است . راوے : همسر شهید #خاطرات_ناب_شهدا #شهید_مرتضی_مسیب_زاده @shahid_beyzaii
آرزوی حاج مرتضی شهادت در راه ولایت بود.... وقتی تفرقه‌افکنان و بی‌بصیرت‌ها از او می‌پرسیدند زن و زندگی و دخترت نازنین زهرا را به امان کی می‌گذاری و می‌روی؟ پاسخش قاطع بود: به امان همان بزرگی که کاروان اصحاب کربلا را در شام و دمشق و محله یهودی‌ها حفظ کرد.... حاج مرتضی در این راه لحظه‌ای درنگ و غفلت نداشت. 🌷
کف خیابان🇮🇷
🕊~°•~°•🍃🌸🍃 🕊پس از شهادت محمودرضا آمد تبریز. سر خاک محمودرضا نشست و بلند بلند گریه کرد. 👤حاج بهزاد اصرار می‌کرد یکی از بچه‌ها حرف بزند. هیچکس حاضر نشد حرف بزند. کنار مرتضی ایستاده بودم. اصرار کردم حرف بزند. قبول نکرد. گفت: 😔می‌شود کوثر را بیاوری؟ گفتم: بله. رفتم کوثر را از مادرش گرفتم و آوردم دادم بغل مرتضی. یکی 2 دقیقه کوثر را به حرف گرفت و دوباره به من برش گرداند. مثل آدم‌های حیران دور خودش می‌چرخید و با گریه حرف می‌زد. گفت : 😭«خدایا، داغ جدایی را تحمل کنم یا داغ ماندن را؟ گفتم کوثر را بغل کنم شاید آروم شوم اما نشدم.» بعد هم های های گریه کرد... @shahid_beyzaii