#آخرین سخنان#حاج_احمد_متوسلیان
🔴 روزى را نزدیک خواهیم کرد که #اسرائیل چنان بترسد و در فکر این باشد که مبادا از لوله سلاحمان، به جاى گلوله، #پاسدار بیرون بیاید.
باشد که ما شبانگاهان بر سرشان بریزیم؛ همچون عقابان تیزپروازى که شب و روز برایشان معنا ندارد
🔹و باشد آن جایى به هم برسیم که با گرفتن هزاران اسیر از #صهیونیستها به جهانیان ثابت کنیم که ما به اتکا به سلاح "ایمانمان" مىجنگیم؛ نه به اتکاى هواپیما، نه با موشکهاى سام، نه با تانک، نه با توپ، نه با آتش جنگافزارهاى مادىمان، ان شاءالله
@shahid_beyzaii
ماپاسداروبسیجیِ خشڪ وخالے نمےخواهیم📛
پاسداروبسیجے باید:
👈مڪتبے،ایدئولوژے وعقیدتے باشد.
واے بر #ما!
واے بر #پاسدار ما!
واے بر #بسیج ما!
💥اگر
روزےبرسد ڪه فقط نظامے صرف باشد
#سردارشهید_ابراهیم_همت
@shahid_beyzaii
1.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹اولین گام از #گام_دوم_انقلاب توسط #پاسدار #جوان اصفهانی برداشته شد
🌹#شهید_امید_اکبری: ان شاءالله سریع شهید می شویم.
#شهید_وطن
@shahid_beyzaii
#آخرین سخنان#حاج_احمد_متوسلیان
🔴 روزى را نزدیک خواهیم کرد که #اسرائیل چنان بترسد و در فکر این باشد که مبادا از لوله سلاحمان، به جاى گلوله، #پاسدار بیرون بیاید.
باشد که ما شبانگاهان بر سرشان بریزیم؛ همچون عقابان تیزپروازى که شب و روز برایشان معنا ندارد
🔹و باشد آن جایى به هم برسیم که با گرفتن هزاران اسیر از #صهیونیستها به جهانیان ثابت کنیم که ما به اتکا به سلاح "ایمانمان" مىجنگیم؛ نه به اتکاى هواپیما، نه با موشکهاى سام، نه با تانک، نه با توپ، نه با آتش جنگافزارهاى مادىمان، ان شاءالله
@shahid_beyzaii
:
🌷چقدر واژه ی #پاسدار به تو می آید
اصلا این اسم چقدر به دل مینشیند
پاسدار حریم عشق...!
و تو که از میان این همه نام و نشان
#پاسداری را برگزیدی !!!
چرا که راه و هدفت را از پیش تعیین کرده بودی!!!!
لباس سبز رنگش را به تن کردی تا روزی با سرخی خونت برهمگان بفهمانی که راهت همان راه حسین است
پاسدار شدی تا چون ارباب بی کفنت
حرمت دار حریمش بشوی وچه چیز ازین زیباتر...
واژه ها وکلمات ناچیزند تا بتوان وسعت و عظمت نام #پاسدار را معنا کرد...
🍃روزت مبارک پاسدارمکتب حسین 🍃
با تمام مخالفت ما که اصرار داشتیم همون رشته ای که دانشگاه قبول شدی ادامه بدی لباس پاسداریو توی هجده سالگی به تن کرد و #پاسدار شد علت اشتیاق عجیبشو به این شغل و لباس نمیدونستم تا وقتی لباساشو بعد شهادتش💔 از اداره آوردن توی جیبش چندتا دونه تخمه بود میخواست به من بگه #پاسداری نه فقط شغل و باور که تفریح و همه زندگیش بود🙂👌 اون فهمیده بود که پاسداری واقعی یعنی چی
@shahid_beyzaii
کف خیابان🇮🇷
🔰هر وقت می نشستم توی ماشین🚗 محمودرضا، اولین چیزی که توجهم را جلب می کرد #خوراکی هایی بود که روی سینه ماشینش بود. ماشینش #پراید بود و سینه تخت ماشین باعث می شد بتواند همیشه مقداری خوراکی😋 روی آن بگذارد و دم دست داشته باشد.
🔰تا سوار می شدم، قبل از اینکه راجع به خوراکی ها بپرسم، تعارف می زد و می گفت: #بخور! همه چیز، از انواع بیسکویت🍪 و کلوچه و #تنقلات تا گاهی یک تکه نان🍞 و گاهی هم غذایی که از خانه آورده بود روی سینه ماشین🚘 پیدا می شد. اما بیشتر وقتها بیسکویت و کلوچه🍩 و تنقلات بود.
🔰یکبار که دم یکی از ایستگاههای مترو🚝 شرق #تهران آمد و سوارم کرد، تا نشستم، دیدم یک بسته #شش تایی کیک با روکش شکلاتی🍩 باز کرده و گذاشته آنجا. یکی برداشتم و گفتم: «من #ناهار نخورده ام؛ با اجازه ات من چند تا از اینها می خورم😋»
🔰گفت: همه اش را بخور، من #سیرم. گفتم: تو که #همیشه در حال خوردنی! گفت: من باید همیشه بخورم🍝 نخورم که نمی شود✘ گفتم: ورود شما را به #سپاه_پاسداران انقلاب اسلامی تبریک عرض می کنم!😂 خندید.
🔰 #خاطره ای را یادش آورده بودم که خودش یکبار آن اوایل که پاسدار شده بود👤 برایم تعریف کرده بود و مربوط به #مزاحی میشد که یکی از پاسدارهای قدیمی با #محمودرضا کرده بود. تعریف می کرد که: «یکبار در روزهای اول دانشکده🏢 که با بچه های پاسدار و اصطلاحا #کادر، غذا می خوردیم🍜
🔰بعد از خوردن ناهار #کمربند شلوارم را کمی شل کردم. یکی از پاسدارهای #قدیمی متوجه شد، از جا بلند شد دستش را گذاشت روی سینه✋ و گفت: ورود شما به #سپاه را تبریک عرض می کنم!😄
🔰محمودرضا بعد از اینکه #پاسدار شد، وقت برای خوردن و خوابیدن نداشت❌ اقلا در دفعاتی که من در طول رفت و آمدهایم به #تهران می دیدمش اینطور بود. خودش می گفت: علت اینکه همیشه توی ماشینش🚗 خوراکی دارد این است که #کمتر وقت می کند غذا بخورد.
🔰محمودرضا وقتی این را می گفت من همیشه یاد حرفی از #شهید_باکری می افتادم که می گفت: «اگر خداوند متعال تدبیری میکرد👌 و یک اتفاقی میافتاد که ما از این غذا خوردن #نجات پیدا میکردیم، وقتمان تلف نمیشد⌛️» (نقل از حاج مصطفی مولوی)
🔰هر چقدر #محمودرضا کم خور بود، بجایش من بخور بودم☺️ یکبار صبـ☀️ـح که با یکی از بچه رزمنده های #جبهه مقاومت آمده بود فرودگاه✈️دنبالم، وقتی نشستم توی ماشین دیدم یک نصفه #بربری روی سینه ماشین است.
🔰نصف نان را قبل از آمدن من، دو نفری👥 خورده بودند. یک تکه از نان🍞 را کندم و گفتم: «من #گرسنه ام... امروز هم که معلوم نیست تو به ما ناهار🍲 بدهی.» تا برسیم به #مقصد، من همه آن نصفه بربری را خوردم😅
#شهید_محمودرضا_بیضایی
#شهید_مدافع_حرم
@shahid_Beyzaii
دکتر احمدرضا بیضائی:
🔹چقدر #غبطه خورده بودم به محمودرضا بخاطر #پاسدار شدنش و چقدر حالش خوب شده بود😍 از اينكه پاسدار شده بود.
🔸بارها پيش آمد كه به او گفتم:
"توى اين لباس از ما به #شهادت🌷 نزديكترى خوش به حالت" وقتى اين را مى گفتم مى خنديد😅
🔹وقتى پاسدار شد، مثل اين بود كه به همه چيز رسيده و ديگر هيچ #آرزويى در اين دنيا ندارد❌ #محمودرضا لباس پاسدارى را با عشقـ❤️ پوشيد.
🔸گاهى كه افتخار مى دهد و به #خوابم مى آيد توى همين #لباس مى بينمش. آنطرف هم مشغول پاسدارى از انقلاب است✌️
#شهید_محمودرضا_بیضایی
🌹🍃🌹🍃
@shahid_Beyzaii
دکتر احمدرضا بیضائی:
🔹چقدر #غبطه خورده بودم به محمودرضا بخاطر #پاسدار شدنش و چقدر حالش خوب شده بود😍 از اينكه پاسدار شده بود.
🔸بارها پيش آمد كه به او گفتم:
"توى اين لباس از ما به #شهادت🌷 نزديكترى خوش به حالت" وقتى اين را مى گفتم مى خنديد😅
🔹وقتى پاسدار شد، مثل اين بود كه به همه چيز رسيده و ديگر هيچ #آرزويى در اين دنيا ندارد❌ #محمودرضا لباس پاسدارى را با عشقـ❤️ پوشيد.
🔸گاهى كه افتخار مى دهد و به #خوابم مى آيد توى همين #لباس مى بينمش. آنطرف هم مشغول پاسدارى از انقلاب است✌️
#شهید_محمودرضا_بیضایی
🌹🍃🌹🍃
دکتر احمدرضا بیضائی:
🔹چقدر #غبطه خورده بودم به محمودرضا بخاطر #پاسدار شدنش و چقدر حالش خوب شده بود😍 از اينكه پاسدار شده بود.
🔸بارها پيش آمد كه به او گفتم:
"توى اين لباس از ما به #شهادت🌷 نزديكترى خوش به حالت" وقتى اين را مى گفتم مى خنديد😅
🔹وقتى پاسدار شد، مثل اين بود كه به همه چيز رسيده و ديگر هيچ #آرزويى در اين دنيا ندارد❌ #محمودرضا لباس پاسدارى را با عشقـ❤️ پوشيد.
🔸گاهى كه افتخار مى دهد و به #خوابم مى آيد توى همين #لباس مى بينمش. آنطرف هم مشغول پاسدارى از انقلاب است✌️
#شهید #محمودرضا_بیضایی
#راوی_احمد_رضا
🇮🇷 صلوات 🌷🍃