eitaa logo
شهید مدافع‌حرم حسین بواس
617 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
303 ویدیو
4 فایل
شهید‌مدافع‌حرم حسین‌بواس 《اللهم‌ اجعلنا من الذابین‌ حرم‌سیده زینب‌ (س)》 تاریخ‌شهادت:1395/01/21 خانطومان-سوریه مزار مطهر شهید: گلزارشهدای یوسف رضاچالوس قطعه اول ارتباط با مدیر خادم‌شهید @ABOLFAZL_razavi313
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از خـــط یاسر ¹⁵⁵🪖
🔖قسمت سوم/۱۸فروردین صبح که بیدار شدیم تا صبحانه آماده شود بچه هایی که شب قبل به خط رفتند هم آمدند بعد از صبحانه چند نفر از بچه ها با گرفتن آدرس مخابرات از نیروهای شیراز رفتند تا با خانواده های خودتماس بگیرند و صحبت کنند. در برگشت از مخابرات بچه ها فرمانده گردان یاسر را دیدند که با ماشین در حال منتقل کردن نیروهای شیراز به عقبه به سمت خلسه بود، داشت رد میشد که گفت خیلی مراقب باشید و از کنار دیوار حرکت کنید چون همین الان با کورنت جلوی یکی از مقرهای را زدند و چند شهید و زخمی دادیم. موقع ناهار که شد ناهار کم آمد و به همه نرسید، بچه‌ها تصمیم گرفتن تا نان خشک و ماستی که بود را باهم بخورند. درحال خوردن ناهار بود که دو نفر از بچه های فاطمیون آمدند و سراغ فرمانده جدید را گرفتند و گفتن با او کار داریم، در دستشان پارچه ای بود،دونفر از بچه ها با حاجی فرمانده گردان رفتن بیرون ،آن فرد پارچه در دست خود را روی بشکه ای که در حیاط بود گذاشت باز کرد درون آن چند تکه گوشت سوخته تازه بود و گفت داخل این پارچه تکه های بدن رفیقمان است که چند ساعت قبل با کورنت زدند و شهید شد! از شرایط خیلی ناراضی بودند... شب برای گشت زدن بچه ها به خط رفتند. فاصله مواضع ماتا دشمن حدود 300متر بیشتر نبود بطوری که صدای تروریست ها به گوش میرسید رو به روی ما جنگل کاجی وجود داشت که اوایل فروردین از همان جا تک تیرانداز دشمن فرمانده همین خط از شیراز (شهید ماندنی) که برای تبریک سال نو و سرکشی به خط رفته بود را شهید میکند شهر خانطومان شهری بود که مقر اصلی گروهک جبهه النصره بود که به لطف و همت رزمندگان اسلام در آذر ماه 94آزاد شد اما پیکر بعضی از بچه های فاتحین تهران به دست دشمن افتاد جبهه النصره بعد از ان چند بار اقدام به بازپسگیری آن کرده بود که خداروشکر شکست خورده بود طول خط یاسر حدودا 700متر بود که ارتفاع خاکریز آن حدودا 1متر بیشتر نبود، باید در طی کل طول خط نیرو ها مجبور بودند نیم خیز حرکت کنند ‌.‌. 🔖 @khat_yaser /خط یاسر¹⁵⁵
هدایت شده از خـــط یاسر ¹⁵⁵🪖
📎قسمت هشتم / درگیری ۳۱فروردین امروز صبح یکی از فرماندهان به خانطومان امده بود و صحبت از این بود که شاید ما به نیروی احتیاط تبدیل شویم بچه ها اطلاعاتی به دست آوردند که نیرو های دشمن دو الی سه برابر شده همان روز جلسه ای برگزار کردند و فیلم درگیری روز ۲۱را برایمان پخش کردند اطلاعات خیلی خوبی از نحوه حرکت و حمله آنها به دست آوردیم خواستیم استراحت کنیم ساعت ۳بعدازظهر شده بود دشمن ممکن بود در این ساعت حمله کند چند دقیقه هم نگذشته بود که صدای انفجار های پیاپی باعث شد بچه ها سریع به خط بروند قرار شد من به ساختمان بروم و نیرو هارا بیاورم اما زمانی که رسیدم هیچ کدام از نیرو های فاطمیون به دلیل اختلافی که با فرمانده خط داشتند حاضر نبودند به خط بیایند با کلی صحبت که بچه های ما تنها هستند و الان وقت این کارها نیست تعدادی از آنها حاضرشدند و آمدند با ۲۰نفر از کوچه ها به سمت خط حرکت کردیم سعی میکردم اخرین نفر باشم که کسی جا نماند به نزدیکی خط که رسیدیم همه در خانه های اطراف مخفی شدند گرد و غبار خط را فرا گرفته بود دشمن کل خط های یاسر حمزه مالک و عمار را زیر آتش گرفته بود از نیرو ها خواهش کردم با فاصله حرکت کنند تا مورد اصابت قرار نگیرند یکی از دوستان قدیمی آمد و خبر داد که این حجم از آتش ها خبر از حمله بزرگی را میدهد از آن تعداد از بچه های فاطمیون که حدود ۲۰نفر بودند فقط سه نفر راضی شدند که به خط بیایند دستور دادند ما در جناح سمت چپ مستقر شویم و یکی از همکاران هم آمد و حالا شده بودیم پنج نفر! خمپاره ای به نزدیکی ما اصابت کرد که یکی از بچه های فاطمیون ترکش به پایش اصابت کرد پایش را با باند بستیم و اطلاع دادیم ماشین آمد و او را به بهداری انتقال دادند یکی از بچه ها اطلاع داد که دشمن در جنگل رو به رویمان نیروی پیاده مستقر کرده است و ماهم با چند خمپاره آنجا را زدیم دستور رسید که همه در سنگر ها پناه بگیرند و هیچ تلفاتی در زمان آتش دشمن مورد قبول نیست هر چند لحظه جلوی خط را نگاه میکردم که نکند دشمن زیر آتش پیشروی کند ساعت حدود ۱۷:۳۰شده بود و صدای هلیکوپتر و هواپیما به گوش رسید که نوید خبر های خوبی را میداد حدود ساعت ۱۸دیگر از آتش سنگین دشمن خبری نبود هلیکوپتر ها بمب های بشکه ای را بر سر تروریست ها ریختند.. الله اکبر دقیقا همانجایی که باید میخورد خورد یکی هم دقیقا به مدرسه ایکس که محل تجمع تکفیری ها بود خورد همه بچه ها در حال دادن شعار لبیک یا زینب (س) بودند در بیسیم شنیدیم که دشمن در حال عقب نشینی است و کمر دشمن شکسته است دشمن حملات خود را با هلی شات مدیریت میکرد نماز مغرب را نشسته خواندیم و گروهی از بچه ها برای استراحت به محل اسکان رفتند و شام خوردیم و بعد از چند ساعت تعویض شیفت انجام دادیم روزی سختی را پشت سر گذاشتیم... 🔖 @khat_yaser /خط یاسر¹⁵⁵