eitaa logo
'شهید ࢪضو؎‌'
142 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
719 ویدیو
19 فایل
﴾﷽﴿ میگفت: یہ‌طوࢪے‌زندگے‌ڪن؛ ڪہ‌هࢪ‌کس‌تو‌رو‌دید بگہ‌این‌زمینے‌نیست…حتماً‌شهید‌میشہ!♥️🌿 حالا‌که‌دعوتت‌کرده‌بمون..... اندڪے شرط!⇩👀🌸 @shahid_razavi ناشناس مدیࢪ! ⇩🖊🖇🕶 https://harfeto.timefriend.net/16638770000902
مشاهده در ایتا
دانلود
<·💙🔗·> 📒 دوست_شهید : ࿐ رفته بودیم راهیان نور ...🌱 موقع ا؎ ڪه رسیدیم خوزستان، هرگز باڪفش 👞راه نمیرفت، پیاده دراون گرما... ♨️میگفت : "وجب به وجب این رو قدم زدن..👣🕊 زندگی ڪردند...راه رفتند... خون شهیدانمون دراین سرزمین ریخته شده..❤️ و ماحق نداریم بدون وضو وباڪفش دراین سرزمین گام برداریم."🥾👣🥾 هرگز دراین سرزمین بدون وضو و با ڪفش راه نرفت…❌ شھیدبابڪ‌نوࢪ؎ھِࢪیس
🎞 |هم‌دانشگاهی‌شهید| دخترے‌میگفت: من‌همکلاسی‌بابک‌بودم. خیلیییی‌تو‌نخش‌بودیم‌هممون... اما‌انقد‌باوقاࢪبودکه‌همه‌دخترا‌میگفتند: " این‌نوری‌انقد‌سروسنگینه‌حتما‌خودش‌ دوس‌دختر‌داره‌و‌عاشقشه !" 😏 بعد‌من‌گفتم:میرم‌ازش‌میپرسم‌تاتکلیفمون‌ ࢪوشن‌بشه... رفتم‌ࢪو‌دࢪࢪو‌پرسیدم‌گفتم : " بابک‌نوری‌شمایی‌دیگ ؟! " بابک‌گفت‌:"بفرمایید ." گفتم:"‌چراانقد‌خودتو‌میگیری ؟! چرا‌محل‌نمیدی‌به‌دخترا؟! " بابک‌یہ‌نگاه‌پر‌از‌تعجب‌و‌شرمگین‌بهم‌کرد و‌سریع‌ࢪفت‌و‌واینستاد‌اصلا! بعدها‌ک‌شهیدشد ، همون‌دختراو‌من‌فهمیدیم‌بابک‌عاشق‌کی‌بوده‌که‌ بہ‌دخترا‌و‌من‌محل‌نمیداد... 🥺?💔 💛
🎞 ˼شھید‌بابک‌نوری‌هریس˹❤️ ازفعالترین‌جوانهای‌رشت‌بود.🌱 سرشار‌اززندگی‌بود‌و😍 همیشه‌در‌برنامه‌های‌مختلف‌‌پیش‌قدم‌بود✨ درفـعالیتهای‌اجتمـاعی‌‌و‌👥 عام‌المنفـعه‌وانجـمن‌های‌‌خیریه‌🌸 مانند‌هلال‌احمر‌و‌بهزیستی‌مشارکت‌داشت✌️🏻
'شهید ࢪضو؎‌'
<·💙🔗·> 📒 دوست_شهید : ࿐ رفته بودیم راهیان نور ...🌱 موقع ا؎ ڪه رسیدیم خوزستان، هرگز باڪفش 👞راه نمیرفت، پیاده دراون گرما... ♨️میگفت : "وجب به وجب این رو قدم زدن..👣🕊 زندگی ڪردند...راه رفتند... خون شهیدانمون دراین سرزمین ریخته شده..❤️ و ماحق نداریم بدون وضو وباڪفش دراین سرزمین گام برداریم."🥾👣🥾 هرگز دراین سرزمین بدون وضو و با ڪفش راه نرفت…❌ شھیدبابڪ‌نوࢪ؎ھِࢪیس
🎞 دوست‌شهید: »پیاز🧅«!!! ماوقتےدر‌جلسات‌دوره‌میرفتیم‌به‌ما‌شام میدادند،»بابک« یکم‌از‌پیاز🧅‌بدش‌میومد??😂‌بیشتر‌توقات‌هم‌غذا‌آبگوشت🥘بود. دور‌هم‌که‌مینشستیم‌غذا‌میخوردیم »بابک«میگفت‌به‌من‌پیاز‌ندین،من‌پیاز نمیخورم‌دهنم‌بو‌میگیره😖 یکم‌رو‌پیاز🧅حساس‌بود... جالب‌اینجاست،‌مدام‌بچه‌ها‌پیاز🧅 میخوردند‌میرفتن‌جلوش‌میگفتن: پیاز-پیاز🤪??😂بابک«‌هم‌میگفت‌نکنین‌دیگه😣 ماهم‌اذیتش‌میکردیم‌...خدا‌ماࢪوببخش...💔 شھیدبابڪ‌نوࢪ؎ھِࢪیس
|🍃|↫ رفیق‌شهید🌹 : ✨عاشق‌خونواده‌بود 🍃عاشق‌‌زندگی‌بود... ✨... 🍃خیلی‌چیزام‌داشت،خیلی‌چیزا‌که‌جوونای امروزی،همسنوسالای‌ما‌دوست‌دارند‌داشته‌باشن.. 💢 ! 🦋گفتش‌که‌اسمم‌دراومده‌دارم‌میرم‌سوریه... یه‌روزی‌به‌من‌گفت‌که‌مسیرموپیداکردم. گفت‌که: ..✨❤️ شھیدبابڪ‌نوࢪ؎ھِࢪیس
🎞 رفیق‌شہید: «من‌یک‌ماشین‌ریش‌تراش‌داشتم‌که‌سر‌و‌صورت رزمنده‌ها‌را‌اصلاح‌میکردیم‌این‌ماشین‌ریش‌تراش بعضی‌وقتها‌موقع‌اصلاح‌گاز‌میگرفت‌وداد‌رزمنده درمی‌آمد‌وقتی‌اینطور‌میشد ، شهید‌بابک‌کلی‌می‌خندید😂» شھیدبابڪ‌نوࢪ؎ھِࢪیس
* چند خاطره از*👇 ** * :* *یکی از نزدیکان :* *بابک خیلی سخت کوش و پرتلاش بود. همیشه در حال * *مطالب و های جدید.یک روز خسته بود و خواب موند.ساعت ده از خواب بیدار شد و می گفت: من نباید انقدر میخوابیدم نباید عمرم رو از دست بدم.* * شهید :* *بابک همیشه اول وقت بود.* *توی مناطق موقع چفیه هامون روی زمین پهن میکردیم و روش میخوندیم.* * :* *روی ارتباطش با خیلی حساس بود و سعی میکرد خودش رو از دور نگه داره. از گناه فراری بود.* * :* *جزء اعضای اتاق فکر ستاد* * برادرش بودم. همیشه به جلسات دیر میرسیدم. یه روز که قرار بود همه توی حظور* *داشته باشن و کسی نکنه طبق معمول دیر رسیدم. دیدم خیلی گرسنه ام قبل از اینکه برم داخل اتاق دیدم روی میز سالن یک جعبه* *شیرینی و شربت هست، نشستم با خیال راحت خوردم.* *بابک بالای پله ها بود و من رو نمی‌دید. بهم زنگ زد. من با دهن پر گفتم:* *داداش دارم میام دو دقیقه دیگه اونجام. همونطور که داشتم* *میخوردم در اوج گشنگی یکی از پشت دستش رو گذاشت رو شونم و وارانه گفت:* *علی کارد بخوره به شکمت بلند شو بچه ها منتظرن* *گفتم : بههههه آقا بابک خوبید چه خبرا‌.* *دید نه گرسنه‌ام گفت:* *علی بردار جعبه شیرینی رو با خودت بیار بالا تو از گرسنگی میمیری.* *گفتم: تو که میدونی من اگه گرسنه باشم راه خونمونو یادم میره.* *گفت : آره مطمئنم لازم به دونستن نیست...*
'شهید ࢪضو؎‌'
🎞 دوست‌شہید:🧔🏻 قراربودتواین‌عڪس‌اخم‌ڪنہ‌ولۍ خندید😀 گفت:"خیلۍ‌قشنگ‌شده‌همین درست‌کن"😍 خیلۍهاازمن‌میپرسن‌ڪہ‌بابڪ‌ فعالیت‌مدلینگ‌داشتہ‌یانہ؟؟ ❌"شہید‌بابڪ‌"مدل‌نبودن❌ فقط‌عکساروبراےدل‌خودشون‌میگرفتن تمام‌عکساش‌هم‌توسط‌دوستشون‌ کہ‌آتلیہ‌دارن‌گرفتہ‌شده🖼 ❤️ 𝙹𝚘𝚒𝚗🌙🌸↯
‹👑🍁› ‌ •° قرار بود بابڪ براے تحصیل در رشته دڪترے به آلمان فرستاده بشه، حتے در سفارت هم صحبت ڪرده بودیم، و شرایط براے اقامت آلمان ڪاملا برایش فراهم بود😍 ، روز آخر خداحافظے همه بهش میگفتند : نرے اونجا غرب زده😂 بشے، بابڪ❤، فقط میخندید، و جوابش این بود :(حلالم ڪنید)... بعد بیست و هفت روز متوجه شدیم به جاے مهاجرت به خارج از ڪشور ، به صف مدافعان حرم🌸 پیوسته •° 👑🍁¦⇢ شهید بابک نوری
<·💙🔗·> 📒 دوست_شهید : ࿐ رفته بودیم راهیان نور ...🌱 موقع ا؎ ڪه رسیدیم خوزستان، هرگز باڪفش 👞راه نمیرفت، پیاده دراون گرما... ♨️میگفت : "وجب به وجب این رو قدم زدن..👣🕊 زندگی ڪردند...راه رفتند... خون شهیدانمون دراین سرزمین ریخته شده..❤️ و ماحق نداریم بدون وضو وباڪفش دراین سرزمین گام برداریم."🥾👣🥾 هرگز دراین سرزمین بدون وضو و با ڪفش راه نرفت…❌ شھیدبابڪ‌نوࢪ؎ھِࢪیس
'شهید ࢪضو؎‌'
شھآدت🕊 آغازِخوشبختےاست . . .! خوشبختےاۍکھ پایان‌ندارد شھیدکھ بشوے خوشبخت اَبَدۍمیشوۍ:) #برادرانه
🎞 همرزم شهید نوری: بابک چندباری میگفت : برادرم دفتر مهندسی داره. خیلی قشنگه 😍 دار ودرخت داره🌳 خیلی خوش اب و هواست. اگه برگشتیم ایران حتما یک روز میبرمتون اونجا. ولی پر کشید ....😢💔