eitaa logo
'شهید ࢪضو؎‌'
143 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
719 ویدیو
19 فایل
﴾﷽﴿ میگفت: یہ‌طوࢪے‌زندگے‌ڪن؛ ڪہ‌هࢪ‌کس‌تو‌رو‌دید بگہ‌این‌زمینے‌نیست…حتماً‌شهید‌میشہ!♥️🌿 حالا‌که‌دعوتت‌کرده‌بمون..... اندڪے شرط!⇩👀🌸 @shahid_razavi ناشناس مدیࢪ! ⇩🖊🖇🕶 https://harfeto.timefriend.net/16638770000902
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸 حتےاگرخستہ‌اےیاحوصلہ‌ندارے ؛ ‏نمازهایت‌ را ‌بخوان..! تڪرارهیچ‌چیز‌، جز در‌ این‌ قشنگ‌نیست :) -شهید‌چمران ۰-𝒿ℴ𝒾𝓃⇣ ❥ @shahid_Lakcheri
••😎✌••: ❬🌹✨❭ 🌱 ♦️همسر شهید حاج محمد ابراهیم همت می گوید: «ابراهیم بعد از چند ماه عملیات به خانه آمد. سر تا پا خاکی بود و چشم هایش سرخ شده بود.😨 🔹به محض اینکه آمد، وضو گرفت و رفت که نماز بخواند. به او گفتم: حاجی لااقل یک خستگی دَر کُن، بعد نماز بخوان. سر سجاده اش ایستاد و در حالی که آستین هایش را پایین می زد، به من گفت: من باعجله آمدم که نماز اول وقتم از دست نرود.😇🌱 🔸این قدر ابراهیم خسته بود که احساس می کردم، هر لحظه ممکن است موقع نماز از حال برود». 💠تا حالا چند بار شده برای نماز اول وقت انقدر حساس باشیم؟!😔💔 🌷خاطره ای از همسر شهید
10.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چگونه‌ یڪ‌ نماز‌ خوب بخوانیم؟!↬ مرحله‌ی اول نمازِخوب خواندن، رفتار درست در نماز است، که بایـــد باشد!☝️🏿✨ به هیچ عنوان این ویدیو رو از دست ندید.✔️ آغوش‌خدا 🆔@Clad_Girls
20.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃پیشنهاد‌دانلود... این‌اذان‌مــــخـــصوص‌شماسٺ✨ ❗️اذان‌وقت‌مشـخـصــے‌ندارد❗️ آغو‌ش‌خدا💕 🆔@Clad_Girls
🕊 🎶🎶🎶🎵🎶🎶🎶 🤲📿اثر نماز حقیقی 🔘پيامبر اکرم صلى الله عليه وآله: 🔻مَنْ رَكْعَتَيْنِ يَعْلَمُ مَا يَقُولُ فِيهِمَا انْصَرَفَ وَ لَيْسَ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ اللهِ . ✔️🔶کسی که رکعت بخواند و بداند که در آن چه می ، پس از گناهی برای او باقی نمی ماند. 📜 کافی، ج 3، ص 266 ➣ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌الهم_عجل_الولیک_الفرج
.🎈🧸. 👦🏻_پسر: حجابتو رعایت کن خانوم! دیدن زیباییهات منو ب گناه میندازه! . 🧕+دختر : شما چشماتو درویش کن!مگه من باید ب خاطر تو خودمو محدود کنم؟! . 👦🏻_پسر: طبیعت من نگاه کردن و بردن از زیباییهاست دست خودم ک نیست! . 🧕+دختر: منم زیبام و طبیعت منم نشون دادن زیباییهامه دختر اگه جلوه گری نکنه ک نیست!! . 👦🏻_پسر: خوب جلوه گریتو بذار برای شوهرت ن تو خیابون این طوری منو هم ب نمیندازی! . 🧕+دختر: خب تو نگاه آلودتو بذار برای همسرت! این طوری منو هم محدود نمی کنی . 👦🏻_پسر: اگه همسر نداشتم چی؟! اگه نتونستم ازدواج کنم چی؟! اصلا اگه ازدواج کردم و بعد از ازدواج تو خیابون چشمم ب تو افتاد چی؟! مگه من می تونم چشمامو ببندم؟ . 🧕+دختر: اع!! خب اگه منم نتونستم ازدواج کنم چی؟! برای کی جلوه گری کنم؟! . 👦🏻_پسر: اصلا منم ن! گفته خودتو بپوشونی خدا گفته ب صبر و پناه ببری! خدا گفته با ایمان و عبادت فقط برای اون جلوه گری کنی . 🧕+دختر: خب خدا گفته تو هم چشماتو کنترل کنی!! پیامبر هم گفته نگاه تو ب من تیری زهر آلوده از طرف شیطانه گفته برای کنترل خودت روزه بگیری! . 👦🏻_پسر: اما باور کن با وجود جلوه گری تو کنترل نگاه برای من خیلی سخته... انصاف نیست ک تو خودتو نپوشونی و از من انتظار داشته باشی نگات نکنم.خودتو بذار جای من!نمیشه... . 🧕+دختر: تو هم اگه نگاهتو کنترل نکنی پوشیدن این همه لباس برام خیلی سخته انصاف نیست تو ب من نگاه کنی و از من انتظار داشته باشی جلوه گری نکنم.تو چرا خودتو نمیذاری جای من!؟؟ . 👦🏻_پسر: اما اگه تو جلوه گری نکنی من دیگه دلیلی برای نگاه بهت ندارم . 🧕+دختر: تو هم اگه نگاه نکنی من دیگه دلیلی برای جلوه گری برات ندارم . . 👦🏻_برادر بزرگوار! 🧕+خواهر محترم! بهتر نیست ک "" هر دومون""همدیگه رو درک کنیم!؟✨ بهتر نیست ک "" هر دومون""برای عفت عمومی تلاش کنیم؟!🍂 . همه این حرف هایی ک بلد بودید رو زدم تا برسم ب اینجا!✨ این رعایت هم شامل کوچه و خیابون میشه و هم شامل فضای مجازی!📲 بیایم خودمونو گول نزنیم!✨ فضای مجازی هم حریم داره...📲 بعضی از ما مذهبی ها فکر نکنیم چون اینجا صورت، صورت رو نمیبینه هر حرفی میتونیم بزنیم...🍂 خدای اون بیرون، خدای اینجا هم هست! متاسفانه بعضی از ما مذهبی ها ب این نقد ها میگیم خشک مقدسی!🌞 دیگه ببینید بقیه چی میگن...😌 . دارم مشاوره میدم!🙃 ابجیمه...🧕 داداشیمه...👦🏻 اون ک منو نمیبینه!🌼 از حجابش خوشم اومده...♥️ خوننده ارزشیه... و...💚 (( اگر میخوایم گناه کنیم، لا اقل روی اون سر پوش دین نذاریم...))😉 . 🧕 👦🏻 ❤️ 🌎 📲
🌱 😔 ♨️ غسالی گفت ،وقتی که جوانی🧑🏻 را برای غسل کردن بردیم ميخواستیم لباس👕 های او را از بدن خارج کنیم اما از بس که لباس هایش تنگ و اندامی بود، نتوانستیم آنها را از بدنش خارج کرده و مجبور شدیم با قیچی✂️ لباس‌هایش را برش داده و شروع به غسل کردن او کنیم. اما ماجرا از آنجا شروع شد که وقتی سربندی که هنگام مرگ بر سرش بسته بود را باز کردیم بوی بسیار بد🤢 و تهوع‌آوری🤮 که حال هر انسانی را به هم میزد تمام اتاق را فرا گرفت. ما برای اینکه راحت‌تر او را غسل بدیم مجبور شدیم که به دستمال‌های خود عطر زده و جلوی بینی👃🏻را گرفته و او را غسل دهیم اما هر کاری کردیم، نتوانستیم این بوی بد را دفع کنیم. مجبور شدیم میت را غسل بدهیم اما هر بار که او را غسل میدادیم، بوی بد او نه‌تنها کم نميشد بلکه هربار از بار دیگر شدیدتر میشد🤢. آخر مجبور شدم تمام عطرهایی که موجود بود را بر سر مرده خالی کنم تا حداقل بویش کمتر شود اما فایده‌ای نداشت.❌ یکی از خویشاوندان مرده در بیرون از اتاق و چند تن از دیگر خویشاوندان این مرده سروصدا میکردند. 🗣️ که این دیگر چه غسالی است که مرده میشوید در حالی که خودش آدمی سیگاری است و بو میدهد.❌ وقتی که من از اتاق بیرون آمدم سر و صدايش بیشتر شده من هم دستش را گرفتم و او را به اتاق بردم تا متوجه بوی بدِ میت خود شوند🤢. وقتی که او را داخل اتاق بردم یک لحظه هم طاقت نیاورده و زود بیرون آمد تا اینکه از من معذرت خواهی کرد🙏🏻 و گفت:«اجازه بدین برم تا به همه ی مردم بگم که بوی بد، بوی مرده بوده نه چیز دیگر»اما من به او اجازه ندادم❌ و گفتم که من چندین سال است که غسالم، و تا به حال آبروی هیچ کس را نبرده‌ام، این بار هم اجازه این کار را نه به خود و نه به کس دیگری نمیدهم.❌ پس از کفن کردن نوبت به قرائت نماز جماعت جنازه رسید. یکی از نزدیکان مرده آمد و گفت: نماز جنازه را داخل مسجد میخوانیم اما من گفتم: نمیتوانیم همچین کاری بکنیم چون جنازه بوی بسیار بدی میدهد و این بی‌احترامی به مسجد است❌ اما آنها قبول نمیکردند تا اینکه من گفتم برویم از امام جماعت بپرسیم او بین ما قضاوت خواهد کرد.✔️ ما از امام جماعت پرسیدیم او هم با من هم نظر بود.✔️ تا اینکه وقت نماز جنازه رسید اما به علت اینکه جنازه بوی بسیار بدی میداد کسی حاضر نشد نماز برای آن جنازه بخواند. من چند نفر که حدودا به پنج نفر رسید جمع کرده و نماز جنازه را خواندیم.✔️ پس از خواندن نماز جنازه، من به داخل قبر رفتم تا کارهای دفن میت را انجام دهم. وقتی او را داخل قبر کردیم، به چیز عجیبی برخورد کردیم. سبحان ﷲ 😳😳‼️ وقتی ما سرِ او را به سمت قبله میکردیم، به یک‌بار متوجه میشدیم که پاهای او به طرف قبله شده و سرش طرف دیگر یعنی جای سر و پاهای او عوض میشد😳 من چندین بار این کار را تکرار کردم اما هر بار که این کار را میکردم، دوباره همان اتفاق می‌افتاد. (یعنی سرش خلاف جهت قبله میشد و پاهایش به طرف قبله می رفت) برادر میت از دیدن این حالت برادرش حالش به هم خورد و غش کرد. من هم حالم زیاد خوب نبود. نتیجه گرفتم که باید به یک عالِم بزرگ زنگ بزنم تا ماجرا را برایش تعریف کنم تا مرا راهنمایی کند. وقتی که به ایشان تماس گرفتم و همه‌ی اتفاقات عجیبی که روی داده بود را تعریف کردم، آن عالم بزرگوار به خاطر کارهایی که من انجام داده بودم عصبانی شده و گفت: ای شیخ میخواهی چکار کنی! میخواهی نعوذ بالله با خدا بجنگی؟ وقتی که مُرده در حالتی که بو میداد، تو باید او را می‌شستی و اگر باز هم آن بو نرفت، تو حق نداشتی که او را غسل بدهی چون خداوند با این کارش ميخواست او را مایه دیگران قرار دهد. وقتی کسی نمیخواست بر او نماز جنازه بخواند تو حق نداشتی مردم را وادار به خواندن نماز جنازه کنی، شاید این امر خداوند بوده است. و الان هم که حکم خداوند است که او این گونه در قبر باشد تو حق نداری بیشتر از این دخالت کنی چون فایده‌ای ندارد... پس او را همان‌گونه که هست بر رویش خاک بریز. منم هم همین کار را کردم. پس از اتمام خاکسپاری، من پیش برادرش رفتم و به او گفتم که مگر برادرت چه گناهی انجام داده که اینگونه غضب خدا را برانگیخته؟🤔 برادرش اول نمیخواست چیزی بگوید ولی در آخر گفت که برادرم در زندگی هیچ‌گاه نماز نخوانده بود و صورتش را در مقابل پروردگارش به زمین نزده و حتی برای نمازهای عید و جمعه حاضر نمیشد.😞😭💔 بله این است جزای بی‌نمازی💔 پس وعده کنیم که نشر بدیم شاید حداقل یہ نفر با خوندن این متن بہ خودش بیاد و نمازخون شه🙂♥️ اون‌وقتہ کہ ثوابی واسمون نوشتہ میشہ کہ حسابش دست هیچ‌کس نیست🤩 أللَّھُـمَ عَـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرج
••💦💙•• 💫 👹 شیطان می گوید : 🍃 کسی که صدای اذان را می شنود و نمی خواند، پدرمن است 💀 🍃کسی که اسراف می کند، برادر من است 🧟‍♂ 🍃کسی که زودتر از امام جماعت به رکوع می رود، پسر من است 🎯 🍃خانمی که با آمدن مهمان اعصاب خردی درست می کند، مادر من است 🎭 🍃خانمی که بدون می گردد، خانم من است 😰 🍃کسی که بدون بسم الله غذا می خورد، اولاد من است🕸 ✨🍃🌺🍃✨
همسر شهید امنیت، گفتند:اشنایان خواب‌شهید‌رادیدندکه‌گفتندمهمان‌امیرالمومنین هستندوامیرالمومنین‌فرمودند‌برای‌جمع‌شدن این فتنه‌نمازاستغاثه‌به‌حضرت‌زهرا(سلام‌الله علیها)بخوانید. منبع:🔰برنامه‌تلویزیونی((ماجرای امروز)) روایت‌زندگی‌شهدای‌امنیت‌واغتشاشات 🔰۲۴آبان‌ساعت۱۸:۳۰- شبکه‌افق‌سیما نحوه‌خواندن استغاثه‌حضرت‌زهرا (س) دورکعت‌نمازبخوانیدوبعدازسلام،سه‌مرتبه‌تکبیر بگوید،سپس‌تسبیحات‌حضرت زهرا(س)رابه‌جای‌آورید،به‌سجده‌برویدو صدمرتبه‌بگویید:  «یامَوْلاتی‌یافاطِمَةُ‌اَغیثینی».  ای سرپرستم ای فاطمه به فریادم برس. ➖بعدطرف‌راست‌صورت‌خودرابرزمین‌بگذارید وهمین‌ذکرراصدمرتبه‌بگویید،سپس‌طرف چپ چهره‌‌رابرزمین‌بگذاریدوصدمرتبه‌بگویید، دوباره به‌سجده‌برودو۱۱۰مرتبه‌بگویید؛بعد‌ازآن‌حاجت خود‌رابیان‌کنید بانشرمطالب، شوید😇که زنده‌نگه‌داشتن ،کمتراز نیست"
استاد پناهیان ؛ اجازه عاشقی ... چرا حال نماز ندارم؟.mp3
3.55M
😍 ⭕️ چرا حال نماز ندارم؟! ➕ چه چیزی اجازه نمیده منم مثل بعضیا از نماز خوندن لذت ببرم؟؟ اللّهُم عَجِّل‌لِوَلیِّڪَ الفَرج ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
••💦💙•• 💫 👹 شیطان می گوید : 🍃 کسی که صدای اذان را می شنود و نمی خواند، پدرمن است 💀 🍃کسی که اسراف می کند، برادر من است 🧟‍♂ 🍃کسی که زودتر از امام جماعت به رکوع می رود، پسر من است 🎯 🍃خانمی که با آمدن مهمان اعصاب خردی درست می کند، مادر من است 🎭 🍃خانمی که بدون می گردد، خانم من است 😰 🍃کسی که بدون بسم الله غذا می خورد، اولاد من است🕸 ✨🍃🌺🍃✨
* چند خاطره از*👇 ** * :* *یکی از نزدیکان :* *بابک خیلی سخت کوش و پرتلاش بود. همیشه در حال * *مطالب و های جدید.یک روز خسته بود و خواب موند.ساعت ده از خواب بیدار شد و می گفت: من نباید انقدر میخوابیدم نباید عمرم رو از دست بدم.* * شهید :* *بابک همیشه اول وقت بود.* *توی مناطق موقع چفیه هامون روی زمین پهن میکردیم و روش میخوندیم.* * :* *روی ارتباطش با خیلی حساس بود و سعی میکرد خودش رو از دور نگه داره. از گناه فراری بود.* * :* *جزء اعضای اتاق فکر ستاد* * برادرش بودم. همیشه به جلسات دیر میرسیدم. یه روز که قرار بود همه توی حظور* *داشته باشن و کسی نکنه طبق معمول دیر رسیدم. دیدم خیلی گرسنه ام قبل از اینکه برم داخل اتاق دیدم روی میز سالن یک جعبه* *شیرینی و شربت هست، نشستم با خیال راحت خوردم.* *بابک بالای پله ها بود و من رو نمی‌دید. بهم زنگ زد. من با دهن پر گفتم:* *داداش دارم میام دو دقیقه دیگه اونجام. همونطور که داشتم* *میخوردم در اوج گشنگی یکی از پشت دستش رو گذاشت رو شونم و وارانه گفت:* *علی کارد بخوره به شکمت بلند شو بچه ها منتظرن* *گفتم : بههههه آقا بابک خوبید چه خبرا‌.* *دید نه گرسنه‌ام گفت:* *علی بردار جعبه شیرینی رو با خودت بیار بالا تو از گرسنگی میمیری.* *گفتم: تو که میدونی من اگه گرسنه باشم راه خونمونو یادم میره.* *گفت : آره مطمئنم لازم به دونستن نیست...*