🌙ماه رمضان شهدایی
#شهیدمدافعحرم_علیامرایی
#راوی_مادرشهید
یکبار ماه مبارک رمضان وقتی از نماز جمعه برگشتیم، دیدم علی نیمی از برنجهای موجود در خانه را در آب خیس کرده بود تا به مردم عدسپلو بدهد! اما نمیدانست حالا چهکار باید کند.
از او پرسیدم:«علی چه کار میکنی؟» گفت:«میخواهم افطاری بدهم.» به شوخی گفتم:«خب بده!» جواب داد:«نمیتونم، بلد نیستم درست کنم!» از او دلخور شدم چرا بدون اینکه بگوید، این کار را انجام داده اما آمد کنارم نشست و گفت:«مامان! ببخش، کمکم کن! نذار پیش دوستام شرمنده بشم.»
با آن چهرهی مظلوم که به خود گرفته بود و حرفی که زد، قبول کردم. همگی کمک کردیم؛ همهی برنجهایی را که خیس کرده بود، عدسپلو درست کردم و موقع افطار بین مردم پخش کرد. بعدها یاد این خاطره که میافتادیم، با هم میخندیدیم.
ماه رمضان هر هفته سهشنبه کاروان به جمکران میبُرد. از سر کار خسته میآمد و خریدهای کاروان را انجام میداد و در گرمای شدید افطار و شام را آماده میکرد و داخل اتوبوس ها میبرد. به جمکران که میرسیدیم همه دو اتوبوس را افطاری وشام می داد، کلی از اذان گذشته بود. وقتی هم که بر میگشتیم برای کسانی که راهشان دور بود،آژانس می گرفت و همه که میرفتند به خانه برمیگشت. در ماه مبارک این کار هر هفته اش بود.
📚 گزیده ای از کتاب «بابای آسمانی»
#شهیدآرمان_وسیدروح_الله
@shahid_Arman_seyyed
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊