تویِ مفاتیح به نقل از ابنخالویه اومده «مناجات شعبانیه، مناجاتِ امیرالمومنین و ائمه علیهمالسلام است که در ماهِ شعبان میخواندند»
شروع به خوندنِ دعا میکنی؛ به جایی از مناجات میرسی که نوشته «خدایا اگر در دوزخم افکنی؛ به دوزخیان میگویم که دوستت دارم..»
و از تصورِ اینکه امیرالمومنین(ع) اینطور با خدایِ خودش در شبهایِ همین ماهِ شعبانی که تو به راحتی از دستش دادی؛ مناجات میکردن شرمنده میشی و یواشکی زیرِ لب زمزمه میکنی:
«خدایا! این “من” رو تویِ معاشرتِ منِ هیـــچ؛ با خودت که همــهچیزی و هیچچیـز بیتو معنا ندارد؛ به خاکم بنداز و بیغرورم کن..»
🌱______🥀
@shahid_aviiny
سلام دوستان عزیزم.امروز دوشنبه ۲۱ اسفند سفره صلوات و مناجات شعبانیه در مسجد قائم عج الله برگزار می شود .در ضمن 🌸
از اول ماه مبارک رمضان جزء خوانی قرآن کریم در مسجد قائم عج الله بعد از نماز ظهر و عصر با حضور حاجیه خانم یزدانی برگزار می شود.
#مناجات_شعبانیه 🍃
#التماس_دعا🤲
#ساعت_۴
#برنامه_های_پایگاه_حضرت_معصومه_س
#فرهنگی 🦋
🌱______🥀
@shahid_aviiny
7.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شب اول ماه رمضان چه اتفاقاتی میوفته
استاد عالی
🌱______🥀
@shahid_aviiny
🇮🇷🇵🇸
﷽
🖼 آمریکا به بهانه انفجار ۱۱ سپتامبر چند نفر را آواره کرد؟
🍃🌹🍃
#روشنگری | #افول_آمریکا
#روشنگری ❣
🌱______🥀
@shahid_aviiny
6.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📣 مراسم استقبال از ماه مبارک رمضان، ماه نزول قرآن در حرم رضوی با اجرای زیبای حاملان قرآن
🌱______🥀
@shahid_aviiny
#پارت_چهارصدو_شصت_ویکم🦋🥀
دریایی، ستادامور جنگزدگان وخلاصه هرجایی که به فکرمان می رسید، سرزدیم.
به هرکس می گقتیم: می خواهیم برویم منطقه.
می گفتند: نمی شه مگه بچه بازیه؟😳
می گفتیم: خب ما امدادگریم. قبلا اونجابودیم.
تازه همین بچه ها بابچه بازی هاشون تو خرمشهر دشمن را معطل کردند.😉
بالاخره وقتی ازهمه جا ناامید شدیم. من گفتم: بچه ها من یه بار رفتم اتاق جنگ، حتما اونا من رو یادشون هست. بریم ببینیم می تونیم کاری کنیم. 😔
پرسان پرسان اتاق جنگ را که دریک محوطه نظامی بود، پیداکردیم. ازجلوی درسوال پیچ مان کردند؛ اینجاچه کار داریم و چه می خواهیم. من هم گفتم: آقایونی که تواتاق جنگ هستن. من رو می شناسند. من اومدم برای رفتن به منطقه جنگی امریه بگیرم.🖐
این راکه می شنیدند، می گفتند: مگه الکی یه، برای هرکسی که امریه صادرنمی شه. بیایید برید سراغ کارتون.
بااصرار تاتوی ساختمان راه پیدا کردیم. آنجا یک عده ازتکاورها را دیدیم. قبلا باآن ها درمسجدجامع 🕌و خیابان های اطرافش زیادبرخورد کرده بودیم. آن هاهم خوب ما رامی شناختند. خصوصا من با دونفرشان که خیلی آدم های هیکلی بودند، توی مطب جرو بحث کرده بودم.😡 به دنبال توصیه های محمودفرخی و آقای مصباح ، ماهرکس را که کاری توی مطب نداشت، آنجا راه نمی دادیم. یک بارکه من ازاین دونفر خواسته بودم مطب ر اترک کنند، جنجال به پا کردند. ازهمان موقع هروقت من و دخترها را می دیدند بانگاه ها و رفتارهایشان نشان می دادند دل پری ازما دارند. این هانیروهای درکشورهای خارجی دوره دیده بودند و به توان نظامی خودشان خیلی افتخار می کردند.🍃 روی همین حساب انتظار برخوردهای این چنینی را نداشتند. این ها درحالی بود که این گروه برخلاف گروه های دیگر تکاورها که پا به پای بچه ها توی خطوط می جنگیدند، دائم ایه یاس می خواندند بیکار می چرخیدند واوضاع راتحلیل می کردند همه اش می گفتند: این جنگ نا برابره و با هیچ معادله نظامی نمی خونه و..
به محض اینکه چشم آن ها به ما افتاد، جلوآمدند. یکی شان پرسید: اینجا چی کارمی کنید؟ کی گفته بیایید اینجا؟😳
گفتم: این آقایونی که تواتاق جنگ هستن من رو می شناسند. می خوام ازشون امریه بگیرم. خندیدند 😂وهر کدامشان چیزی گفتند. زهره فرهادی که می دانست الان من جوش...
📚برگرفته از کتاب دا
#ادامه_دارد.....
#داستان_شب
🌱______🥀
@shahid_aviiny
#سلام_امام_زمانم💚
🌼 نفس بده تا برایت نفس نفس بزنم
🌸نفس به جز تو نخواهم برای کس بزنم
🌼مرا اسیر خودکرده ای آقا دعایی کن
🌸که آخرین نفسم را در رکابت بزنم
#اللّهمَّ_عَجِّلْ_لِوَلِیِّڪَ_الفَرَج🤲
#صلوات 🍀
🌱______🥀
@shahid_aviiny