به طول غیبت و اشک مدام و سوز دلـت
که جان شیعه ز هجران به لب رسیده بیا
ز پشــت در بشنــو نالــههای فاطمــه را
به ســوز سیـــنه آن مــادر شهیــده بیــا
#الهم_عجل_لولیک_الفرج
#بهشت_نویس
#رسم_بهشت
#اقای _مهربون
🌺
@masome_paygah
حرف های زنانه
💫گرم صحبت های زنانه خود بودیم که سیّد مجتبی وارد آشپزخانه شد به خیال اینکه سر وقت یخچال می رود خیلی به او توجهی نشان ندادیم و مثل خودروی که تازه گرم شده باشد تخت گاز میرا ندیم.
💫اما سیدمجتبی کفگیر را برداشت و دور سر چرخاند انگار که مگس کش توی دستش باشد مرتب تکرار می کرد: « کیش کیش» توی این سرما خبری از مگس نبود پرسیدم:« چه کار می کنی داداش؟؟»
✨خیلی جدی گفت:«مگر نمی بینی این جا پر شده است از مگس غیبت دارم آنها را دور می کنم نکند شیطان به شما آسیبی برساند»
💫 ما که حالا زده بودیم روی ترمز محو نگاه او شدیم سید مجتبی کفگیر را روی زمین گذاشت و خیلی مؤدب به مادرم گفت:« ببین مادرم وقتی از کسی ناراحتی یا ازش دلخوری داری اول یک صلوات برایش بفرست که ثواب به دست آوری و بعد یک صلوات برای خودت بفرست که از شیطان دور شوی و آرامش بگیری»
✍روایتی از خواهر شهید
#ما_ملت_امام_حسینیم
#بهشت_نشین
#رسم_بهشت
#دلاور _غیور
🌹شادی روح شهدا #صلوات
🌺@masome_paygah
👍
✨مصطفی گفت: «مامان سعی کن دل بکنی و ببخشی تا دل نکنی به معرفت نمیرسی، از دنیا و تعلقاتش بگذر.
✨برای هر کسی یک روز، روز عاشورا است، یعنی روزی که امام حسین ندای "هل من ناصر" را داد و کسانی که رفتند و با امام ماندند، شهید و رستگار شدند، ولی کسانی که نرفتند چه چیزی از آنها ماند، تا دنیا باقیست، لعنت میشوند.»
✨در جواب حرفهایش با خنده گفتم: «مگر تو صدای "هل من ناصر" شنیدی» که جوابم داد: «دوست داری چه چیزی از من بشنوی؟»
✨گفت: «مامان میخواهم یک مژده بدهم، اگر از ته قلب راضی شوی که به سوریه بروم، آن دنیا را برایت آباد میکنم و دنیای زیبایی برایت میسازم که در خواب هم نمیتوانی ببینی»،
✨گفتم: «از کجا معلوم میشود که من قلبا راضی شدم»
✨که گفت: «من هر کاری میکنم بروم، نمیشود. علت اصلیاش این است که شما راضی نیستید، اگر راضی شوی خدا هم راضی میشود. اگر راضی نشوی فردای قیامت جواب حضرت زهرا (س) و حضرت زینب (س) را چه میدهی؟»
✨من در مقابل این حرف، هیچ چیزی نتوانستم بگویم و از ته قلبم راضی شدم.
✨قبل از رفتن، به من میگفت: «خیلی برایم دعا کن تا دست و دلم نلرزد و دشمن در نظرم خار و ذلیل بیاید.»
✍روایتی از مادر شهید
#ما_ملت_امام_حسینیم
#بهشت_نشین
#رسم_بهشت
🌹@masome_paygah
✨در مدت زندگی مشترک خصلتهای بسیار خوبی از او مشاهده کردم.اخلاق و کردار نیکوی او، محبتهای بیمنتش، ساده زیستیاش و... که موجب شد تا به امروز بخاطر همهی این خصایص خوبش جای خالی او را هر ثانیه احساس کنم و در دلتنگیاش غوطهور باشم.
✨ من از عبدالرحیم تماماً خوبی دیدم و دلسوزانه بفکر من و بچهها بود. همین دسته از آدمها هستند که خدا انتخابشان میکند تا در کنار خودش منزل بگیرند.
✨عبدالرحیم نقش پررنگ و فعالی در بسیج داشت. همیشه سعی میکرد در همهی مراسمات مذهبی و فرهنگی شرکت کند.
✨جوانان محل را با ترفندهای مختلف به مسجد و بسیج میکشاند و به آنها آموزش نظامی میداد. دغدغه کار فرهنگی داشت و بدنبال جذب حداکثری نوجوانان و جوانان به مسجد بود.
✍روایتی از همسر شهید
#ما_ملت_امام_حسینیم
#بهشت_نشین
#رسم_بهشت
🆔@masome_paygah
✨یکی از دوستان بعد از خواندن نماز ظهر میخواست به بالای ساختمان برود. محمود رادمهر دستش را گرفت و گفت: «هنوز نماز عصر را نخواندهای. این من و شما نیستیم که کارهای جنگ را پیش میبریم؟ خدایی که ما را تا اینجا آورده جنگ را نیز پیش خواهد برد.»
✨ با شنیدن این صحبت فردی که مخاطب رادمهر بود نماز عصر خود را خواند، دقایقی از رفتن مرد به پستش نگذشته بود که ساختمان مورد اصابت خمپاره قرار گرفت و مرد مجروح شد.
✨آن روز بیش از سیصد زخمی و کشته از دشمن گرفتیم و در غروب هم با عقبنشینی دشمن، شهید رامهر با بیسیم بچههای خط عمار، مالک، حمزه و یاسر را صدا کرد
✨و گفت به شکرانه پیروزی که خداوند نصیب ما کرد، زمان اذان مغرب، همه به پشت خاکریز بیایند و اذان و الله اکبر بگویند و به کوری چشم دشمن اشهد ان علی، ولی الله را بلندتر بگویید.
✍روایتی از همرزم شهید
#ما_ملت_امام_حسینیم
#بهشت_نشین
#رسم_بهشت
🌹@masome_paygah
✨به آقا مصطفی گفتم برای اتمام حجت و آرامش خودم برویم حرم واستخاره بگیریم. (در مورد اعزام همسرم به سوریه)
🍂وقتی رسیدیم حرم خجالت می کشیدم وارد حرم شوم چون از خدا خواسته بودم که به بنده اش نشان دهد آیا راهی که می رویم درست است یا نه و آیا حضرت آقا راضی به این کار هستند یا نه و خداوند به خوبی با خواب صادقه و تحقیقات نشانم داده بود.
✨وقتی استخاره گرفتیم جوابش اینگونه بود؛ دعوت پیامبر با دعوت انسانهای عادی فرق می کند به او اجازه دهید.
🍂از آقا علی بن موسی الرضا خواستم همانگونه که تا کنون مراقبم بود از این پس نیز هوایم را داشته و صبوری نصیبم کند.
✨هنوز از حرم مطهر بیرون نرفته بودم که به آقا مصطفی گفتم: به گمانم امام رضا(ع) برمن منت گذاشتند و صبوری بسیاری به من عطا کردند. آرامشی خاص وجودم را فرا گرفته بود و از آن همه نا آرامی و بیتابی خبری نبود.
✍روایتی از همسر شهید
#ما_ملت_امام_حسینیم
#بهشت_نشین
#رسم_بهشت
🌿@masome_paygah
✨برادران و خواهران عزیز ایرانی من، مردم پر افتخار و سربلند که جان من و امثال من، هزاران بار فدای شما باد، کما اینکه شما صدها هزار جان را فدای اسلام و ایران کردید؛ از اصول مراقبت کنید.
✨اصول یعنی ولیّ فقیه، خصوصاً این حکیم، مظلوم، وارسته در دین، فقه، عرفان، معرفت؛ خامنهای عزیز را عزیزِ جان خود بدانید. حرمت او را حرمتِ مقدسات بدانید.
✍ فرازی از وصیت نامه شهید #حاج_قاسم سلیمانی
🌹 ۱۶ شب تا سالگرد یک پرواز
#سردارسلیمانی
#حاج_قاسم
#رسم_بهشت
#سردارشهیدم_جای_تو_خالیست
🌹@masome_paygah
🌹 أیُّهَا بَنِي قَیْلَةَ!
وَ أَسْرَرْتُمْ بَعْدَ الإعْلَانِ؟
وَ نَکَصْتُمْ بَعْدَ الإقْدَامِ؟
وَ أَشْرَکْتُمْ بَعْدَ الإیمَانِ؟
🔆 «آیا با گروهی که پیمان های خود را شکستند و تصمیم به اخراج پیامبر (صلی الله علیه و آله) گرفته اند، پیکار نمی کنید؟ در حالی که آنها نخستین بار (پیکار با شما را) آغاز کردند. آیا از آنها می ترسید؟ با این که خداوند سزاوارتر است که از او بترسید، اگر مؤمن هستید».
🌹(أَ لَا تُقَاتِلُونَ قَوْماً نَّکَثُوا أَیْمَانَهُمْ وَ هَمُّوا بِإخْرَاجِ الرَّسُولِ وَ هُمْ بَدَءُوکُمْ أَوَّلَ مَرَّة أَ تَخْشَوْنَهُمْ فَاللهُ أَحَقُّ أَنْ تَخْشَوْهُ إنْ کُنتُمْ مُؤْمِنِینَ).
✍ خطبه فدکیه را بخوانیم.
#خطبه_فدکیه
#رسم_بهشت
#قرار_عاشقی
📚@shahid_aviiny