😊🥰🤲
نیایش صبحگاهی🌼🍃
🌼خداوندا🤲
✨در شروع هفته بهترین نعمت ها
✨را نصیب همه بگردان
🌼نعمت داشتن سلامتی
✨نعمت داشتن زندگی خوب
✨نعمت داشتن کار عالی
🌼نعمت داشتن دوست خوب
✨نعمت داشتن سایه پدر و مادر
✨و هزار نعمت خوب دیگر
🌼آمیـــن🤲🤲🌺
🌱_______🥀
@shahid_aviiny
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹🍃🌹🍃🔹
#پناه_من | آیه ۵۳ سوره اسراء
شیطان از میان کلمات شما
راه باز میکند به قلبهایتان!
پس به بهترین وجه، باهم حرف بزنید!
#قرار_عاشقی 🥀
🍃🌹🔸ـــــــــــــــــــــــــ
صـــراط
🌱_______🥀
@shahid_aviiny
7.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷
🎥 شگفتی و ناراحتی کارشناسان صهیونیست اینترنشنال از طوفان نیروهای مقاومت علیه سرزمینهای اشغالی!
🍃🌹🍃
🔸تاکنون چنین حملهای علیه اسرائیل سابقه نداشته، نیروهای مقاومت با موتور و ماشین به داخل اسرائیل آمدند؛ ایران همیشه میگفت که از چند جهت شما را محاصره کردیم!😄
#معیار
#روشنگری ❣
🌱_______🥀
@shahid_aviiny
11.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✌️#طوفان_الاقصی🇵🇸🇮🇷
الله اکبر، نحن انصار الحيدر✊
الله اکبر جئنا من حرب خیبر✊
#القدس_لنا
#القدس_اقرب🇵🇸🇮🇷
#اللّٰهمَّ_عَجِّلْ_لِوَلِیِّكَ_ٱلْفَرَجَ 💠
🌱_______🥀
@shahid_aviiny
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️هشدار داده بودیم که تا دیر نشده خانه هایتان را بفروشید و به اروپا فرار کنید...!🫵🏼
#وعده_صادق_ولی_امر
#طوفان_الاقصی
🌱_______🥀
@shahid_aviiny
عجب روزِ پربرکتی :))
•صبح خبر نفلگی صهیونیستهایِ آدمکُش؛
•فیلم فرار گلهٔ غاصبها!
•ضجه زدن گلهٔ کفتــارها!
•طلای کُشتی آزاد با یونس امامی،
•طلای کشتی آزاد با پهلوان حسن یزدانی :))
•اولین طلای تاریخ شطرنج ایران، در بازیهای آسیایی!
#ایران_قوی 💪
#روشنگری ❣
🌱_______🥀
@shahid_aviiny
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فرق من و مامانم تو آشپزی 😂
#جوک_حلال 🤣
#ای_ول_مامانم👌
🌱_______🥀
@shahid_aviiny
#پارت_سیصدو_هشتادو_ششم🦋🥀
خشک شده و رو به سفیدی می رفت.🍃حجم خاک روی قبر هم کمی خوابیده بود. هر بار که سر مزارشان می رفتم، خاک هایی را که باد پخش کرده بود را از دور و بر قبر جمع می کردم و دور و برش را صاف می کردم.👋
به جایی که لباس های علی را دفن کرده بودم هم نگاه می کردم، می ترسیدم حیوانی🐗 آن را از دل خاک بیرون بکشد. خیلی دلم می خواست لباس ها را بیرون بیاورم و آن ها را ببینم ولی فرصت نداشتم و هر بار با توجیه آرام شدن اوضاع و رفتن عراقی ها از این کار منصرف می شدم.😞
هر چند به خوبی می دانستم وخامت اوضاع روز به روز بدتر می شود. حلقه محاصره عراقی ها که نعل اسبی وارد شهر شده بودند، تنگ تر شده بود. یقین داشتیم که توپخانه شان 💥را هم به شهر نزدیک تر کرده اند. حجم آتشی که ریخته می شد ، شدیدتر از روهای اوّل بود. آن ها پیشروی می کردند و جلو می آمدند، نیروهای تحلیل رفته ما مقاومت می کردند و یکی یکی به شهادت🌹 می رسیدند. از بیرون مهمّات نمی رسید و آنچه داشتیم هم رو به اتمام بود. اسلحه هایی که دست بچّه های مدافع بود، غالباً کارآیی شان را از دست داده بودند. جادّه خرمشهر _ اهواز به طور کلّی بسته شده بود. ❌حجم آتش روی جادّه به قدری شدید بود که کسی جرات نمی کرد در آن قدم بگذارد. می گفتند: عراقی ها آن قدر به جادّه تسلّط دارند که کوچک ترین جنبنده ایی را می زنند. 😱
از مناطق بالاتر هم خبر می رسید، عراقی ها از سمت پادگان حمید به طرف اهواز در حرکت هستند و خطر تصرف اهواز هم کمتر از خرمشهر نیست. به دهلاویه و سوسنگرد هم وارد شده اند. با این شرایط امیدی به کمک بچّه های سپاه اهواز یا دیگر شهرهای خوزستان نبود.😢
نیروهای پراکنده و غیر منسجمی که خبر درگیری ها و شرایط اضطراری خرمشهر را شنیده بودند، به شکل داوطلبانه آمده بودند. آقای صادق فلّاح پور و دوستانش از این جمله بودند. آن ها به خواهش احمد شوش از رودسر برای کمک آمده بودند . بندگان خدا طاقت گرمای 😞جنوب را نداشتند. من در مسیرهایی که رفت و آمد می کردم، مدافعین بومی و یا غیر بومی را می دیدم که از شدّت خستگی ، نای راه رفتن ندارند و سلّانه سلّانه خودشان را می کشانند. حتّی اسلحه🔫 های روی دوش شان را نمی توانستند نگه دارند. اسلحه توی.....
📚برگرفته از کتاب دا
#ادامه_دارد.....
#داستان_شب
🌱_______🥀
@shahid_aviiny