#کلام_بزرگان 🔹مرحوم آیت الله احمدی میانجی 🔸نفهمی‌های دوران جوانی🔸 یکی از علمای بزرگ می فرمود: از نفهمی های دوران جوانی من این بود که ساعتها زیر کرسی کتاب معراج السعاده نراقی را می خواندم و از اینکه به جایی نرسیده ام گریه می کردم ولی وقتی پدرم با من کاری داشت و صدایم می کرد و کمک می طلبید، جواب نمی دادم و اطاعتش نمی کردم! #دوران_جوانی #تلنگر #قرار_عاشقی 🥀 #صلوات 🍀 🌱_______🥀 @shahid_aviiny

حکم قصاص قاتل آیت‌الله سلیمانی اجرا شد رئیس کل دادگستری مازندران: حکم قصاص قاتل شهید آیت‌الله عباسعلی سلیمانی، پس از تایید در دیوان عالی کشور و طی تشریفات قانونی، امروز با حضور اولیای دم در زندان بابل به اجرا در آمد. سلیمانی، نماینده مجلس خبرگان رهبری و نماینده سابق ولی‌فقیه در سیستان‌و‌بلوچستان بود که پارسال در بابلسر با شلیک گلوله به شهادت رسید. #روشنگری ❣ ‌‎🌱_______🥀 @shahid_aviiny

#سبک_زندگی #التماس_دعا 🤲 #فرهنگی 🦋 🌱_______🥀 @shahid_aviiny

🇮🇷🇵🇸 📝 صدور پاسپورت با هویت جعلی یکی از خدمات سرویس اطلاعاتی آلمان به مسئولین رده بالای گروهک تروریستی منافقین است‼️ 🍃🌹🍃 #منافقین #روشنگری ❣ 🌱_______🥀 @shahid_aviiny

▪️🍃🌹🍃▪️ 💢 بخشی از رنج آوارگان غزه در پرتو هوای سرد و بارانی #طوفان_الاقصی #فلسطین #روشنگری ❣ 🍃🌹▪️ـــــــــــــــــــــــــ صـــراط 🌱_______🥀 @shahid_aviiny

🎥#کلیپ_سخنرانی 🎤استاد دانشمند شکم خالی دین نمی‌شناسه!!! #فقر #بی_دینی #روشنگری❣ 🌱______🥀 @shahid_aviiny

#پارت_چهارصدو_بیستم🦋🥀 گفت: پس برای چی می خوای بمونی اینجا؟😳 اگه الان اینجا روبمبارون کنن وهمه فرارکنن تومی تونی بری یه جاپناه بگیری.🌱 نمی دانستم چه جوابی بدهم. گفتم: خدابزرگه. گفت: یعنی چه ؟ خداعقل داده. تومی خوای بااین کارهات خودت رودستی دستی فلج کنی.😔 اگه من دکترم وتخصصم ارتوپدی یه، تشخیصم اینه که تواصلا نباید تومنطقه بمونی. بایدمستقیم بری ماهشهر.😞 خیلی ناراحت شدم. اگرمی توانستم راه بروم ومطب راهم نمی دادند می رفتم مسجدجامع.🕌 اگرآنجا هم نمی گذاشتند بمانم می رفتم جنت آباد، مثل اول. آنجا دیگر کسی نمی توانست حرفی بزند. ولی بدبختی ام این بودکه ازایستادن وراه رفتن عاجز بودم.😔 دکترگفت: پانسمان زخمش روعوض کنید. دخترهازخم راشستشو دادندو دوباره پانسمان کردند. خود دکتر هم یک آمپول کفلین که انتی بیوتیکی قوی بود، 🍃 آورد وگفت: این زخم هیچ شرایط بهداشتی نداره. اگه عفونت کنه فلج شدنش حتمی یه.😣 گفتم: به دستم بزنید. آمپول چنان دستم را سوزاند که در تمام بدنم احساس سوزش کردم.😞 خیلی خودم را کنترل کردم گریه نکنم.😢درحالی که ازدرد به خودم می پیچیدم، توی دلم می گفتم: این دکتره الکی میگه وبال گردن تون می شه. این می خواد من رواز سرخودشون بازکنه. نمی خوان به من رسیدگی کنن، این طوری می گه. من نهایتا تا فردا خوب می شم ومی تونم راه برم.😯 وقتی حسین آمد وگفت وانت خبرکرده، ازاین دکترخیلی بدم آمد. بچه ها دورم را گرفتند. یکی شان گفت: توبه ما کلک زدی اگه می دونستیم وضعیتت خطرناکه اصلا نمی آوردیمت. 😠حالابا این کارت با دست خودت برگه اخراجت روامضاکردی.🤔 این راکه شنیدم. خیلی بهم سخت آمد. اشک هایم ریختند. با گریه والتماس به دکتر گفتم: اجازه بدید من بمونم. تورو خدا صبرکنید. من تافردا حالم خوب می شه. قول می دم.🙄من رو نبرید. دکتردرحالی که هم خنده اش گرفته بود وهم دلش می سوخت، گفت: اخه مگه دست خودته که قول می دی خوب بشی؟ ماکه بد تورو نمی خوایم. ما که دشمن تو نیستیم.🤥 گفتم: به خدامن کاری نمی کنم که مزاحم تون بشم. من وبال گردن کسی نمی شم. هر... 📚برگرفته از کتاب دا #ادامه_دارد..... #داستان_شب 🌱_______🥀 @shahid_aviiny