#پارت_پانصدو_پنجاه_ویکم🦋🥀
آسفالته از خیابان اصلی به طرف خانه ها منشعف می شد و دربین محوطه چمن وشمشادها🌱 به خانه ها می رسید. روی هم رفته منازل رادیو📻و تلویزیون📺 به سبک انگلیسی ساخته شده بود. داخل ساختمان درطبقه اول آشپزخانه و انباری و هال و پذیرایی و سرویس بهداشتی🚽 قرار داشت. پذیرایی رو به تراس باز می شد و تراس با چند پله به محوطه چمن کاری شده راه داشت. بالای آشپزخانه در طبقه دوم یک اتاق خواب قرار داشت و به دنبالش یک راهرو و پل مانند این قسمت را به اتاق روبه رو و حمام و سرویس بهداشتی متصل می کرد.🍃 باشروع جنگ این خانه ها متروک شده بودند. صاحب خانه ها وسایل شان رابا خود برده بودند و فقط مبلمان بزرگ خانه🏠به جامانده بود. قرارشد وسایل زندگی مان رابه اینجا بیاوریم. وقتی مابه آنجا رفتیم وسایل خانه خیلی کثیف بود. ابن خانه موش نبود ولی مارمولک های 🦎زیادی داشت. احتمالا موش ها اینجا چیزی برای خوردن پیدا نکرده بودند. اول که من مارمولک ها رادیدم👁 باوحشت😨 روی میز وسط هال پریدم تا حبیب آن ها را بکشد. حبیب دنبال مارمولک ها کردو هفت هشت تایی ازآن ها را ازبین برد.🙈
بازحمت فراوان خانه را تمیزکردیم. دورتادور خانه پنجره بود. از شدت صداها و موج انفجارها🧨همه شیشه ها خردشده بودند. حبیب به جای شیشه پلاستیک های ضخیم و سیاه رنگی آورد تا برای استتار و درامان ماندن ازباد و بوران به پشت پنجره ها🪟نصب کند. در ورودی اصلی که به داخل بالکن راه داشت. باخمپاره ایی به کلی از جاکنده شده بود.چارچوب دررا بامشما و پتو میخ زد و آنجارا بست. قرارشد از در سمت آشپزخانه رفت و آمد کنیم. هرچند وقت یک باربا اصابت گلوله☄ خمپاره ایی برق ها قطع می شد. می آمدند درست می کردند و دوباره خمپاره ایی دیگرو..
آب باریکه ایی هم از شیر بیرون ساختمان می آمد. هر وقت می خواستیم چند تکه ظرف بشوریم به خاطر کمی فشار آب یک ساعت طول می کشید. چون اگر کس دیگری ازخانه مجاور آب را باز🚰می کرد.از این طرف قطع می شد. بعداز چندوقت همان آب باریکه هم قطع می شد می گفتند منبع اصلی آب را قطع کرده اند. ازطرف سپاه برای هرخانه ایی یک منبع آب می آوردند. هرچند روز یک بار تانکردار 🚛 می آمد و منبع ها راپر می کرد. چون منبع را به لوله کشی ساختمان وصل کرده بودند، آب داخل لوله های ساختمان هم جریان پیداکرد. اما چون چاه آشپزخانه ما گرفته بود و وسیله ایی برای باز کردنش نداشتیم، آب مرتب بالا می زد. وقتی هم آب می ماند بوی متعفنی خانه را می گرفت.🤥 اجاق گاز خانه خراب بود. یخچال هم نداشتیم. در آن وضعیت دو،سه ماه دیگر من مادر می شدم،🤩 درحالی که از ساعت هشت....
📚برگرفته از کتاب دا
#ادامه_دارد.....
#داستان_شب
#شبتون_حسینی 🖤
🌱______🥀
@shahid_aviiny
.
🍂تردید ندارم غم ما میگذرد
یعنی غم هجران شما میگذرد...
🍂راه فرج آنگونه که گفتی با ما
راهی است که از بین دعا میگذرد...
#سلام_حضرت_عشق💚
#امام_زمان♥
#صلوات 🍀
🌱______🥀
@shahid_aviiny
💌 #کــلامشهـــید
🌷 شهـــید آوینی:
شهدا، اصحاب آخرالزمانی سیدالشهدا علیهالسلام هستند. پیام آنها عشق و اطاعت است و وفاداری.
#شهیدانه🥀
#شهید_آوینی
#قرار_عاشقی 🌸
#شادی_روحش_صلوات 🍀
🌱______🥀
@shahid_aviiny
🌺 نشست روشنگری و جهاد تبین
🌺به همراه سفره صلوات ساعت ۱۶
🌺 سخنران: حاجیه خانم یزدانی (چگینی)
🌺 مورخ: ۲۴مهر۱۴۰۳
🌺 زمان سخنرانی: سه شنبه ساعت ۱۷
🌺 مکان: مسجد حضرت قائم،انتهای خیابان نظامی
🌺 ویژه خواهران
🌺 منتظر قدوم سبز شما عزیزان هستیم.
🌺 لطفا دوستان خودتان را هم دعوت کنید.
#روشنگری ❣
🌱______🥀
@shahid_aviiny
May 11
🇮🇷🇵🇸
﷽
📝 هاآرتص: پهپاد، پاشنه آشیل اسرائیل
🍃🌹🍃
🔸هاآرتص: حمله پهپادی موفق حزب الله به مقر تیپ گولانی که به کشته شدن ۴ نفر و زخمی شدن ده ها نفر (آمار بعد از اعمال نظر واحد سانسور ارتش) منجر شد در واقع پاشنه آشیل قدیمی اسرائیل را افشا کرد، اسرائیل علارغم سرمایه گذاری در بخش پدافندی در مساله رهگیری و انهدام پهپادها مشکل اساسی دارد.
#طوفان_تبیین | #پایان_اسقاطیل
#روشنگری ❣
🌱______🥀
@shahid_aviiny
🔺 از یه جایی به بعد حتی دنبال کردن اخبار این دست رسانه ها ، نشانه زوال عقل محسوب میشه
#وعده_صادق
#پایان_اسقاطیل #طوفان_تبیین
#روشنگری ❣
🌱______🥀
@shahid_aviiny