⭕️چکیده کتب آسمانی
🔸آیا تا به حالا تورات و انجيل و زبور را خوانده ايد؟قرآن را چطور؟
📖 دوست دارید از هرکدام کلمه ای را چکیده بخوانید؟
🔸آن هم به انتخاب امیرالمومنین علی ابن ابی طالب علیه السلام؟
🔅علی (علیه السلام) فرمودند: تورات و انجيل و زبور و فرقان را خواندم و از هر كتابي كلمه اي را انتخاب كردم،
🔺از تورات؛ هر كس سكوت كرد، (از بلاها و مهلكه ها) نجات يابد.
🔺و از انجيل: هر كس قانع باشد، سير گردد.
🔺و از زبور : هركس شهوات را ترك كند، از آفات در امان خواهد بود،
🔺و از قرآن :هر كس بر خدا توكل كند، خداوند او را كفايت مي كند.
📚مواعظ العدديه، آيت الله مشكيني، ص 221
@shahid_Beyzaii
گفته بودی که:
چرا محو تماشای منی؟
آنچنان مات که
یکدم مژه بر هم نزنی!
مژه برهم نزنم که
ز دستم نرود...
ناز چشم تو
به قدر مژه برهم زدنی!
#شهید_محمود_رضا_بیضایی
@shahid_Beyzaii
یادته داداش حسینم😞باهم میرفتیم هیئت؟
ولی الان دیگه کسی نیست بهم بگه آماده شو باهم بریم😭
#شهید_حسین_ولایتی_فر
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
#قربة_الی_الله
#روضه_ناگهان
-پاشو!
مثل وقتهایی که مامانفاطی شانههایم را تکان میداد،از خواب میپرم:
-آخ
پیشانیم به سنگ مینشیند.درد در تمام وجودم ریشه میدهد.پهلوبهپهلو میشوم.گونه راستم را گذاشتهاند روی خاک.بهعادت دست میبرم تا آب دهانم را پاک کنم.کسی در تاریکی صدایم میزند:
-پاشو
از هیبت صدا روپوش روی تنم را کنار میزنم.حس میکنم برهنهام.چقدر اینجا تنگ است،سرد،تاریک.من کجام؟مادرم کجاست؟پدرم؟آبجیساداتم؟برادرانم؟چیزی از روی تنم پایین میافتد.با دست لمسش میکنم.تسبیح است.بو میکنمش.بوی آشنایی دارد.خاک ماسیده کنار لبم را مزه میکنم.تمام گونه راستم را آغشته کرده.مزهاش آشناست.این مزه را هر صبح عیدفطر مامانفاطی به خوردَم میداد.
کم میآورم.از درد و تنهایی.جای درد را روی پیشانی میمالم و آرام اشک میریزم.
به قدر روشن شدن تاریکی به نور شمع،دور و برم روشن میشود.خودم را میبینم درچهاردیواری خاکوخلی.وحشت میکنم.بالاپوشم مثل کفن دور و برم تنیده شده.صدا خطابم میکند:
-اسمت چیست بنده؟
صدای موجودات غریبی را در تنه دیوار میشنوم.شبیه جویدن موش.
-خدایت کیست؟
نور نزدیکتر میشود.تسبیح در دستم زیر روشنایی دیده میشود.آخ!این تسبیح تربتی است که دوست داشتم با من دفن..
وحشت میکنم.دست بر زمین میگذارم تا بلند شوم.پیشانیام به سقف کوتاه سنگی بالا سرم میخورد.از درد صورت بر خاک میگذارم.صدا تکرار میکند:
-پیشوا و امامت کیست؟
به پهنه صورت اشک میریزم.پیشانیم درد میکند،گمانم شکسته.مثل حسین بن علی.خاک به دهانم فرو رفته،مثل حسین بن علی،برهنه به پهلو افتادهام بر خاک مثل حسین بن علی.بر حال رقتانگیز خویش ترحم میکنم و از سر عادت میان هقهق بلند میگویم:
-صلی الله علیک یا جدی، یا اباعبدالله
نور خاموش میشود.صداها میروند.همه چیز انگاری ساکن میشود.فقط صدای گریه من است و سلامهایی که جاری میشوند:
-سلام آقایی که برهنه بر خاک رها شدی
به هر سلام،همه جا سرخ میشود.جای سیاهی خاک،پارچههای عزا فرو میافتد.کسی با صدایی آرام میگوید:
-سلام و صلوات خدا بر شما آقازاده
بیتوجه از آنچه دور و برم میگذرد،با صدایی شبیه مردان جوانازدستداده گریه میکنم و بیتوقف سلام میدهم:
-سلام آقایی که تشنه رها شدی
سلام آقای تنها
به هر سلام ضرب سینهها دورم اوج میگیرد و سنگینی از روی سینهام کم میشود.بالاپوش سپیدم سیاه میشود و پیدرپی صاحب صدا جواب سلام میدهد؛کسی تکانم میدهد.چشم باز میکنم،سرگذاشتهام به دیوار هیئت و آقای روضهخوان مجلس دم گرفته:
بعد از شهادتین
لبیک یا حسین
*
تنھا ڪسانی شهید مےشوند
ڪہ #شهیــد_باشند
باید قتـلگاه رقم زد
«باید ڪُشتــ»
منیَّتــ را ، تَڪُـبر را ، دلبستگیـ را
غــرور را آرزوهاے دراز را ، هوس را
#اللهمارزقنےشهادتفےسبیلڪ❤
@Shahid_beyzaii
👆 #نائب_الشهدا
✊در پیاده روی حماسی اربعین نائب شهید "محمود رضا بیضائی" باشیم
✅هر زائر نائب یک شهید
🕊شادی روح شهید بیضائی #صلوات
✊25روز تا حماسه اربعین حسینی
🖤 @Shahid_b_mirzakhani