eitaa logo
کانال رسمی شهید محمدرضا دهقان امیری
7.6هزار دنبال‌کننده
10.6هزار عکس
3.3هزار ویدیو
69 فایل
﷽ [ مـن شنیـدم سـر عشـاق به زانـوے شمـاست و از آن روز سـرم میـل بریـدن دارد ] • ↫زیر نظر خانواده‌‌ محترم‌ شهید "تنھا کانال‌ رسمی‌ شهید در پیامرسان‌ ایتا" 📞| روابط عمومی مجموعه شهید دهقان: 🆔| @Ghoqnooos_7494
مشاهده در ایتا
دانلود
•┄══🌤❝سـلـام❞🌤══┄• 🌤 شهید محمدرضا دهقان ذکر روز چهارشنبه: یا حی یا قیوم 100 مرتبه •┄═•🌤•═┄• @shahid_dehghan •┄═•🌤•═┄•
کانال رسمی شهید محمدرضا دهقان امیری
🍃📽| #مصاحبه #قسمت_یازدهم از گفت وگوی تفصیلی خبرگزاری تسنیم با #خواهر_و_مادرشهید 🌹 تسنیم: حس و حال
🍃📽| از گفت وگوی تفصیلی خبرگزاری تسنیم با 🌹 تسنیم: نحوه شهادت محمدرضا چگونه بود؟ : دقیقا ساعت یک ربع به 7 شب در عملیات العیس در حومه حلب مورد اصابت گلوله مستقیم توپ 23 قرار می‌گیرد و از سر و گردن و قسمت چپ بدن او از بین می‌رود که حتی فرماندهانش می‌گفتند از بین آن 4 شهید یگان فاتحین نحوه شهادت محمدرضا از همه دلخراش‌تر بود و آن 3 شهید دیگر با ترکش‌های این گلوله‌ای که به محمدرضا خورده بود شهید شدند. 💠 تسنیم: دلیل اینکه در امامزاده علی اکبر چیذر دفن شدند چه بود؟ : خواست و وصیت خودش بود و به مادرم این قضیه را گفته بود. ... 🍃🌹 @shahid_dehghan🌹🍃
کانال رسمی شهید محمدرضا دهقان امیری
﴾•°﷽°•﴿ #حرف_هاے_خودمانے تازه مد شده بود.یه جعبه بود که یه قلم لیزر داشت و چهارتا سر متفاوت که شکل
﴾•°﷽°•﴿ هواپیما،دنده عقب نداره!فقط جلو میره!وقتی قراره از پارک بیرون بیاد،یه ماشین کوچیک اونو به عقب میکشه تا سر خط بشه.هیچوقت هم به یه کاپیتان هواپیمای غول پیکر بر نمی خوره که اجازه داده راننده یه وسیله ی کوچیک اونو بکشه و برای پرواز بهش کمک کنه. بعضی مواقع هم بزرگ نیاز دارن که کوچک ترها و جوان تر ها،اونا رو قدری عقب بکشن و به قول ما پیچشونو تنظیم کنن!🙂 معلوم نیست چرا به اونا بر می خوره!؟ خب آدمای بزرگ ممکنه بعضی توانایی ها و مهارت های فنی به ظاهر کم اهمیت رو نداشته باشن ولی به شدت به اون نیازمند باشن.تحقیر و توهین و بی اعتنایی و تهدید،راه مقابله با منتقدین و معترضین جوان نیست...اونا رو به بشناسیم.✌️ ✋ 🔴 🍃🌹 @shahid_dehghan 🌹🍃
•┄══❁🌸❞ #قرار‌هرشب‌ما❝🌸❁══┄• فرستـادن پنج #صلواتــ بہ نیتــ سلامتے و ٺعجیـل در #فرج‌آقا‌امام‌زمان«عج» هدیہ ‌بہ‌ روح ‌مطهر ‌شهید #محمدرضا_دهقان♥️ •┄═━❝🌸❞━═┄• @shahid_dehghan •┄═━❝🌸❞━═┄•
رفتنِ بعضی ها یانه! اینطوربگویم بعضی، رفتن ها فرق می کندجنسش انگارخدابرای بعضی بنده هایش! آغوشش راباز کرده...💞 🌙 🍃🌹 @shahid_dehghan
•┄══🌤❝سـلـام❞🌤══┄• 🌤 شهید محمدرضا دهقان ذکر روز پنجشنبه: لاالاالله الملک الحق المبین 100 مرتبه •┄═•🌤•═┄• @shahid_dehghan •┄═•🌤•═┄•
کانال رسمی شهید محمدرضا دهقان امیری
🍃📽| #مصاحبه #قسمت_دوازدهم از گفت وگوی تفصیلی خبرگزاری تسنیم با #خواهر_و_مادرشهید 🌹 تسنیم: نحوه شه
🍃📽| از گفت وگوی تفصیلی خبرگزاری تسنیم با 🌹 تسنیم: در این مدت جای خالی‌اش را احساس کردید؟ : جدای اینکه آیه قرآن می‌فرماید شهدا زنده‌اند ولی من حضورش را با تمام وجودم احساس می‌کنم... آنقدر عشق و علاقه‌ای بین من و محمدرضا بود که اگر محمدرضا به هر شکلی به غیر از شهادت از این دنیا می‌رفت به خانواده گفته بودم که من را هم باید همراه محمدرضا دفن کنید و کسی بودم که شاید به مراسم هفتم محمدرضا هم نمی‌رسیدم اما حالا این مقام شهادت یک مقام عظیمی است که باعث شده ما آرامش داشته باشیم. هر موقع که دلتنگش می‌شویم پیش ما می‌آید و حتی بوی عطر خاصی را که استفاده می‌کرد را استشمام می‌کنیم. بارها شده هیچ کس در خانه نبوده و وقتی وارد خانه شدیم متوجه شدیم که بوی عطر محمدرضا در خانه است,حتی یکبار من از سرکار به خانه آمدم و اینقدر بوی عطرش زیاد بود که با تعجب رفتم و تلفن را برداشتم که به شوهرم زنگ بزنم وقتی تلفن را برداشتم دیدم خود تلفن بوی عطر می‌دهد و برایم خیلی عجیب بود... مجلس شهید رسول خلیلی که از ما دعوت کرده بودند و رفته بودیم, من اصلا طاقت نداشتم در این مجلس بنشینم و آنقدر از محمدرضا و رسول صحبت کردند که حالم خیلی بد شد. همین که نیت کردم بلند شوم یک لحظه بوی عطر محمدرضا آمد و کنار من صندلی خالی بود و احساس کردم محمدرضا کنار من نشسته که حتی برخورد شانه‌هایش را احساس کردم. در خانه مدام احساسش می‌کنیم و با او حرف می‌زنیم صبح که دلم برایش تنگ می‌شود و گریه می‌کنم شب به خوابم می‌آید و من را دعوا می‌کند و می‌گوید «برای چه ناراحتی؟» از نحوه شهادتش هیچ کسی چیزی به من نمی‌گفت و دوستش که در سوریه با او بود از جواب دادن طفره می‌رفت. هنوز پیکر محمدرضا دفن نشده بود, در شب شهادت امام رضا حالم خیلی بد شد و خوابیدم همین که سرم را روی بالش گذاشتم محمدرضا به خوابم آمد و به صورت واضح می‌گفت: «فلانی را اینقدر سوال‌پیچ نکن وقتی سوال می‌کنی اون غصه می‌خوره,دوست داری نحوه شهادت من را بدانی من بهت می‌گویم» و من را برد به آنجایی که شهید شده بود و لحظه شهادت و پیکرش را به من نشان داد که حتی بعد از این خواب نحوه شهادت را برای فرماندهانش توضیح دادم آنها تعجب کردند و گفتند شما آنجا بودید که از همه جزئیات با خبر هستید... ... 🍃🌹 @shahid_dehghan🌹🍃
🍃📚|روایت زندگی برگرفته شده از کتاب ♦️ دوران شیر خوارگی محمدرضا،سوره (طه)را می خواندم وبه او شیر می دادم. همان زمان این سوره را حفظ شدم وآن حالت معنوی و مهر مادری برایم لذتبخش بود. 🔺نقل شده از 🌹 🍃📚 @shahid_dehghan📚🍃
🍃🌹| 📝 پست اینستاگرامی مادر بزرگوار شهید دهقان در شب اول ماه مبارڪ رمضان🌹🌙 👇
کانال رسمی شهید محمدرضا دهقان امیری
🍃🌹| #پست_ویژه 📝 پست اینستاگرامی مادر بزرگوار شهید دهقان در شب اول ماه مبارڪ رمضان🌹🌙 👇
🍃🌹| 📝پست مادر بزرگوار شهید دهقان در شب اول ماه مبارڪ رمضان🌹🌙 امشب شب اول ماه رمضان است و اولین افطار در روز پیشواز ... تنها نشسته ام ... هرچه میکنم دستم به سفره دراز نمے شود... عجب شبی است امشب... از ابتدای غروب صدای حرف زدنت درون خانه پیچیده است ... حضور پر رمز و رازت تمام فضای خانه را پر کرده است ..... سر سفره افطار...احساس میکنم کنارم نشسته اے ... یادت هست تا سر سفره مے آمدے دست را دراز میکردے ظرف خرما را به سمت تڪ تڪ ما دراز میکردے و میگفتے: میخوام ثواب مهمان ڪردن روزه دار به من برسد ... محمدرضا با این سن ڪمت مگر براے پریدن به آسمــــان چقدر ثواب نیاز داشتے؟؟؟ چرا اینقدر خاطره درون ذهن و قـلـب ما جا گذاشتے ..... گوشه گوشه اتاق فقط گویاے حضور توست... محمدرضا جان امروز یڪ عده از خدا بی خبر با حرفهاشون و تهمت هاشون به شهــــدا دل منو شکستن ... هرچی تلاش میکنم نمیتونم ببخشمشون ... فقط واگذارشون میکنم به دهر ... ڪه دنیا دار مکافات است و محل برگشت اعمالشان... پســر عزیزم ... حلول ماه صیام را بهت تبریک میگم و ازت میخوام تا پیش حضرت ارباب یاد من هم باش ... جایت خیلی خالیـــست ... امـــان از دل زینب سلام الله علیها😔 🍃🌹 @shahid_dehghan🌹🍃
نیست نشان زندگے تا نرسد نشان او...🍃 #شبتون_شهدایے 🌙 #التماس_دعاے_شهادٺ ❤️ •═•••◈🌙◈•••═• @shahid_dehghan •═•••◈🌙◈•••═•
•┄══🌤❝سـلـام❞🌤══┄• 🌤 شهید محمدرضا دهقان ذکر روز جمعه: اللهم صل علی محمدوآل محمدوعجل فرجهم🍃🌷 100 مرتبه •┄═•🌤•═┄• @shahid_dehghan •┄═•🌤•═┄•
کانال رسمی شهید محمدرضا دهقان امیری
🍃📽| #مصاحبه #قسمت_سیزدهم از گفت وگوی تفصیلی خبرگزاری تسنیم با #خواهر_و_مادرشهید 🌹 تسنیم: در این مد
🍃📽| از گفت وگوی تفصیلی خبرگزاری تسنیم با 🌹 خواهر شهید : مراسم هفتم محمدرضا که در مدرسه عالی برگزار شد اولین باری بود که کاملا وجودش را احساس کردیم. من هیچ وقت فکرش را نمی‌کردم که وارد مدرسه عالی شوم و محمدرضا آنجا نباشد. آن روز حالم بد شد و فضا برایم سنگین بود. از مراسم بیرون آمدم و در آن راهرو راه می‌رفتم و سر محمدرضا غُر می‌زدم. چند دقیقه بعد بوی عطر محمدرضا اطرافم پیچید و تپش قلبم زیاد شد. دور و برم را دیدم اما کسی آنجا نبودو مطمئن شدم محمدرضا پیشم آمده. در خوابم هم می‌آید و یکسری غُرغُرهایی می‌کند و نشان می‌دهد که حواسش به ما است. ♦️تسنیم: با توجه به اینکه محمدرضا دهه هفتادی بوده و بسیاری از جوانان تحت تاثیر او قرار گرفتند در این مدت عنایت خاصی شامل حال کسی شده؟ : خیلی از این موضوعات اتفاقا افتاده است. یک مورد که برای خودم نیز عجیب بود و برای دیدنش نیز به شیراز رفتم. آن جوان را در یک یادواره ای که برای محمدرضا در شیراز گرفته بودند,دیدم. با اینکه دو ماه از اتفاقی که برایش افتاده بود, وقتی من را دید فقط گریه می‌کرد. او تعریف می‌کرد که فردی 32 ساله هستم که تا پانزده سالگی بچه‌ای پاک و طاهر بودم و قرآن‌خوان و نماز خوان و اهل مسجد بودم... به سبب آشنایی با دوستان ناباب از راه به‌در شدم و 17 سال خدا و ائمه را منکر شدم و هیچ چیز را قبول نداشتم و هر گناهی که بگویید از من سر زده است. اسم من مصطفی بود بعد از آنکه آن اتفاق برایم افتاد یک اسم عجیب و غریب برای خود گذاشتم و بعد از آن اتفاق حتی پدر و مادرم من را عاق کرده بودند و از خانه خود بیرون کرده بودند.یک شب نزدیک اذان صبح دیدم یک جوانی مرا صدا می‌زند : «حاج مصطفی پاشو وقت نماز است» من بلند شدم و نشستم و خیلی متعجب شدم و دوباره خوابیدم,دوباره آن پسر به خوابم آمد و گفت : «حاج مصطفی پاشو یک ربع به اذان مانده پاشو نماز بخوان» این را که گفت بلند شدم و چهره‌اش به دلم نشست. 10 روز در اینترنت دنبال این شخص بودم که بعد پیدایش کردم و با او آشنا شدم... آن جوان می‌گفت: محمدرضا آنقدر بر روی من اثر گذاشته که با همه آن دوستانم قطع رابطه کردم و از همه گناهانم توبه کردم و به خاطر توبه‌ام و مال‌های حرامی که کسب کرده بودم, تمام زندگی‌ام را فروختم تا مال‌های حرام از زندگی‌ام بیرون برود و حقوق ضایع شده را به صاحبانش بازگردانم و حتی برای جلب یک رضایت 4،5 بار به مازندران رفتم تا حق ضایع شده را بازگردانم... مواردی دیگر و چیزهای عجیبی رخ می‌داد که روحیه‌ام منقلب شدیم که به نظرم دلیل این اتفاق این است که محمدرضا سن و سال کمی دارد و برای همه عجیب است که این جوان با این سن و سال رفته و دفاع کرده است... محمدرضا یک معامله با خدا کرده و به خاطر این معامله خدا خریدارش شد. ... 🍃🌹 @shahid_dehghan
حسین_حدادیان_خوابتو_دیدم_با_رفیقام.mp3
4.69M
خوابتو دیدم...💔 با رفیقام جلو در حرم رسیدم...🌙 ممنونم آقا، گفتم سلام جواب سلام و هم شنیدم... 💚 💔 ✋🍃 🍃🌹 @shahid_dehghan🌹🍃
•┄══❁🌸❞ #قرار‌هرشب‌ما❝🌸❁══┄• فرستـادن پنج #صلواتــ بہ نیتــ سلامتے و ٺعجیـل در #فرج‌آقا‌امام‌زمان«عج» هدیہ ‌بہ‌ روح ‌مطهر ‌شهید #محمدرضا_دهقان♥️ •┄═━❝🌸❞━═┄• @shahid_dehghan •┄═━❝🌸❞━═┄•
نیست نشان زندگے تا نرسد نشان او...🍃 #شبتون_شهدایے 🌙 #التماس_دعاے_شهادٺ ❤️ •═•••◈🌙◈•••═• @shahid_dehghan •═•••◈🌙◈•••═•
•┄══🌤❝سـلـام❞🌤══┄• 🌤 شهید محمدرضا دهقان ذکر روز شنبه: یا رب العالمین 100 مرتبه •┄═•🌤•═┄• @shahid_dehghan •┄═•🌤•═┄•
کانال رسمی شهید محمدرضا دهقان امیری
🍃📽| #مصاحبه #قسمت_‌چهاردهم از گفت وگوی تفصیلی خبرگزاری تسنیم با #خواهر_و_مادرشهید 🌹 خواهر شهید :
🍃📽| گفت وگوی تفصیلی خبرگزاری تسنیم با 🌹 تسنیم: کلام آخر؟ : محمدرضا فوق‌العاده از خودش مراقبت می‌کرد. ظاهر امروزی داشت و اصلا به ظاهرش پایبند نبود. به خاطر پاکی و صداقت درونش خدا خریدارش شد. محمدرضا موقعیت‌های زیادی داشت و می‌توانست کارهای زیادی که همه جوانان می‌کند را انجام دهد اما محمدرضا در چارچوب‌های مشخص حرکت می‌کرد.با تمام وجود می‌گفت من سرباز امام زمانم و سر این موضوع می‌ایستاد.با دوستانش خیلی صمیمی بود و راحت با همسر یکی دو تا از دوستانش که نامزد کرده بودندصحبت می‌کرد ولی نگاه و رفتار حرامی نداشت... یکبار صحبت خواستگاری محمدرضا شد من گفتم محمدرضا از فاصله خانه تا دانشگاه روزی صدتا عروس می‌بیند این جمله را که گفتم محمدرضا اینقدر مسخره‌بازی و بگو بخند کرد و گفت «صدتا چیه دویست‌تا سیصدتا، بیشتر مامان چشمات را بستی» به محمدرضا گفتم که وقتی بیرون می‌روی مگر چشم‌بند می‌بندی که اینها را نمی‌بینی؟ اما محمدرضا طفره می‌رفت و خیلی پیگیر شدم تا آخر گفت « مامان به خدا قسم نمی‌بینم,اگر من بخواهم سرباز امام زمان شوم و با این چشمهایم صورت امام زمان را ببینم آیا با این چشم‌هایم می‌توانم آدمهای اینجوری را ببینم؟» و وقتی این حرف را زد خیلی متعجب شدم و نتوانستم چیزی به او بگویم. محمدرضا به خاطر این چیزها بود که با خدا معامله کرد, در این دنیا هم اهل معامله بود و هر وقت مرا با موتور جابه‌جا می‌کرد می‌گفت کرایه‌ات اینقدر شده و تا ندهی من داخل نمی‌آیم! در آن معامله که با خدا کرد به خدا گفت خدایا من یک حاجت دارم و حاجتم شهادت است و شما می‌گویید که این کار حرام است باشد انجام نمی‌دهم ولی خدایا من دربست در اختیار شما هستم و یک حاجت دارم که آن را برآورده کنید. محمدرضا در این راه سماجت کرد و با چشم باز به سوریه رفت و می‌دانست آن طرف چه خبر است و هیچ مشکلی در زندگی نداشت و با اعتقاد رفت و دفاع جانانه‌ای کرد ... 🍃🌹 @shahid_dehghan🌹🍃
✍ هرگاه به هر امامی سلام دهید خــــــود آن امام جواب ســـــــلام تان را میدهـــــد...❤️ ولی اگر کسی بگوید: 💚 “السلام علیک یا فاطمه الزهرا”💚 همه‌ی امامان جواب میدهند … می‌گویند: چه شده است که این فرد نام مادرمان را برده است !؟ السلام علیکِ یا فاطمهُ الزهراء(س) تا ابد این نکته را انشا کنید پای این طومار را امضا کنید هر کجا ماندید در کل امور رو به سوی حضرت زهرا کنید... 🍃🌹 @shahid_dehghan 🌹🍃
•┄══❁🌸❞ #قرار‌هرشب‌ما❝🌸❁══┄• فرستـادن پنج #صلواتــ بہ نیتــ سلامتے و ٺعجیـل در #فرج‌آقا‌امام‌زمان«عج» هدیہ ‌بہ‌ روح ‌مطهر ‌شهید #محمدرضا_دهقان♥️ •┄═━❝🌸❞━═┄• @shahid_dehghan •┄═━❝🌸❞━═┄•
درمــان ڪہ نمی یابیم زین دردِ فـراق تو چون شمع بسوزیم مـــا در حسرتِ دیدارت ... #شبتون_شهدایی🌙 #التماس_دعاے_شهادت 🍃🌹 @shahid_dehghan
•┄══🌤❝سـلـام❞🌤══┄• 🌤 شهید محمدرضا دهقان ذکر روز یکشنبه: یا ذی الجلال و الاکرام 100 مرتبه •┄═•🌤•═┄• @shahid_dehghan •┄═•🌤•═┄•
خواستم از عطش روزه بگویم اما از لب تشنه ات احساس خجالت کردم 😔 🍃🌹 @shahid_dehghan 🌹🍃
•┄══❁🌸❞ #قرار‌هرشب‌ما❝🌸❁══┄• فرستـادن پنج #صلواتــ بہ نیتــ سلامتے و ٺعجیـل در #فرج‌آقا‌امام‌زمان«عج» هدیہ ‌بہ‌ روح ‌مطهر ‌شهید #محمدرضا_دهقان♥️ •┄═━❝🌸❞━═┄• @shahid_dehghan •┄═━❝🌸❞━═┄•
نیست نشان زندگے تا نرسد نشان او...🍃 #شبتون_شهدایے 🌙 #التماس_دعاے_شهادٺ ❤️ •═•••◈🌙◈•••═• @shahid_dehghan •═•••◈🌙◈•••═•