خوابتــــ هم #عبادت می شود اگر دغدغه ات ڪار برای #خدا باشد و سربازی برای امام زمان #هدفِ زندگیتــــ #شبتون_شهدایی🌙 @shahid_dehghan

•┄══🏴❝سـلـام❞🏴══┄• #صبحتون_شهدایی شهید محمدرضا دهقان ذکر روز جمعه: اللهم صل علی محمدوآل محمدوعجل فرجهم🍃🌷 100 مرتبه •┄═•🏴•═┄• @shahid_dehghan •┄═•🏴•═┄•

#استوری 🍃 @shahid_dehghan

ببخش که گهگاهی دلم میآد سمت تو! ببخش همیشه نیست در راه تو! اقاجان شرمنده ام که نیستم نه در انتظار تو... #ف_وصالی @shahid_dehghan

هرگز ! دمی ز حال تو غافل نبوده ایم ! یا گفته ایم نام تو را یا شنیده ایم... 🌸🍃| @Shahid_dehghan

💛🍃| @shahid_dehghan

تو رسیدی به جمع یاران و شاهد حال ماخدا باشد... بین آن جمع پاک و نورانی کاش جایی برای ما باشد... 🍃🌸 روز و شب فکر من شده این که این شباهت تو را کجاها برد.... #شهید_محمدرضا_دهقان 💛🍃| @shahid_dehghan

کسی به خوبـیِ من مشق عشق را ننوشت ؛ ببین به دیده‌ی انصاف آفـریـن دارمـــ ... #شبتون_شهدایی 🍃🏴 @shahid_dehghan

•┄══❝سـلـام❞══┄• #صبحتون_شهدایی شهید محمدرضا دهقان ذکر روز شنبه: یا رب العالمین 100 مرتبه •┄═•🏴•═┄• @shahid_dehghan •┄═•🏴•═┄•

روضه خواندن را زینب سلام الله علیها به ما آموخت تا در مجلس اربابی قد علم کنیم که پرچمش روزی جایگزین پرچم کفر خواهد شد. روضه هایی که یک شام را علوی کرد و قرار است روزی دنیا را عاشق امیرالمومنین علی علیه السلام کند... 💠روضه #عاشق_پرور است...💠 این را از مجالسی فهمیدیم که مستمعانش انقلاب کردند و مقدمه ساز ظهور حضرت حجت علیه السلام شدند. از مجالسی که در عملیات ها هر وقت کار گره میخورد در سنگری به پا میشد و سینه زنانش لحظات آخر عمر سرشان روی زانوی همان صاحب مجلس بود. مجالسی که گریه کن هایش به روضه های حضرت زینب سلام الله علیها حساسند و نمی گذارند عصر عاشورا تکرار شود و به حریم بانو جسارت... روضه هایی که ما می شناسیم #دهقان ها و#سیاوشی ها #خلیلی ها را پرورش داد تا کسی نگاه چپ به مرقد عمه جان نکند.... روضه ارباب ،تاریخ را بیمه کرده است و برای همیشه عاشق تربیت میکند... 🔸در بین اشک و روضه گرفتید بال و پر حالا به نام و یاد شما سینه میزنیم🔸 #هیاتی_ها_باید_شهید_شوند 🍃💕| @shahid_dehghan

@shahid_dehghan

بسم رب الشهداء 💠آمادگی برای شهادت💠 🌹روایت مادرشهید محمدرضادهقان🌹 🔷فیلمی از محمدرضا مربوط به 2 سال پیش داریم که سر مزار #شهید_جهان_آرا، به خواهرش می گوید که فیلم ها را پس از شهادتم منتشر کنید. خواهرش در جواب می گوید مگر قرارست شهید شوی؟ در جواب می گوید بله شهید می شوم و از او می پرسد کجا قرار است شهید شوی؟ می گوید : دمشق، اگر نشد حلب شهید می شوم. سعی می کرد به عناوین مختلف این موضوع را مطرح کند. 🔷 قبل از اعزامش در هفته دفاع مقدس به مسجدی در محله ایران می رود و در طراحی بنر و کارهای فرهنگی به آنها کمک می کند و به فرمانده بسیج مسجد می گوید که از من یک عکس یادگاری بگیر و بعد از شهادتم هم در این مسجد برایم یادواره برگزار کنید. که به فاصله یک ماه و نیم بعد شهید شد و برایش هم یادواره برگزار کردند. 🔷یک چیزی که برایم عجیب بود این بود که ایمان خودش بود، 🔸باور داشت که شهید می شود و در راه ایمانش هم از همه چیزهایی که علاقه داشت گذشت.🔸 🔷محمدرضا به موتورش علاقه خاصی داشت، روزی که می رفت به من گفت که دو روز دیگر دوستم می آید و موتور را می برد، موتورم را به او بخشیدم. 🔷به موهایش خیلی علاقه داشت، وقتی می خواست برود موهایش را از ته زد و کچل کرد. 🔷 وقتی بعد از شهادتش وسایلش را جمع کردیم بیشتر از یک ساک کوچک نبود حتی لباس و کفش نویی را که قبل از رفتنش برایش خریده بودم هم بخشیده و رفته بود. خیلی راحت از اموال شخصی اش گذشت ، فکر می کنم باید به یک درجه از ایمان و عرفان رسیده باشد که راحت از تمایلات و خواسته هایش بتواند بگذرد. 🌹#شهید_محمد_رضا_دهقان_امیری 🌹 @shahid_dehghan