eitaa logo
کانال رسمی شهید محمدرضا دهقان امیری
8.4هزار دنبال‌کننده
10.5هزار عکس
3.3هزار ویدیو
69 فایل
﷽ [ مـن شنیـدم سـر عشـاق به زانـوے شمـاست و از آن روز سـرم میـل بریـدن دارد ] • ↫زیر نظر خانواده‌‌ محترم‌ شهید "تنھا کانال‌ رسمی‌ شهید در پیامرسان‌ ایتا" 📞| روابط عمومی مجموعه شهید دهقان: 🆔| @Ghoqnooos_7494 📲| تبلیغات: 🆔| @abo_vesaal74
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹بسم رب الشهدا🌹 #خاطره _محمدرضا: به قول سردار ناصری که تو جمع یگان عملیات ویژه سپاه صحبت میکرد،ما باید برای سپاه حضرت حجت آماده شیم. باید رزم بلد بود ، باید جنگ بلد بود. حضرت حجت جنگجو میخواد. شعار ما فقط اینه اللهم عجل لولیک الفرج. اما وقتی حضرت ظهور کنه میتونیم تو سپاه حضرت خدمت کنیم و بجنگیم⁉️ چیزی از هنر جنگیدن بلدیم⁉️ _من: محمدرضا از ما بهترون تا دلت بخواد هستن که بخوان جنگجو باشن. _محمدرضا: کی مثلا؟ کی فکر میکرد عقیل یا رسول شهید شن؟ _من: عقیل بختیاری؟ _محمدرضا: بله عقیل بختیاری. اما #شهید شدن و رفتن جز ۳۱۳ نفر به قول خودت.... ◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️ . ▪️خاطره ای از دوستان #شهید_محمد_رضا_دهقان_امیری▪️ @shahid_dehghan
💠بسم رب الشهداء💠 🌹روایت خواهر شهید محمدرضا دهقان🌹 با هم رفته بودیم کربلا، یک بار دیدم توی رواق روبروی ضریح خوابش برده و من هم برای بقیه جریان خوابیدنش را تعریف کردم. تا اینکه یک روز که مشغول دعا خواندن بودم، آمد کنارم و گفت چقدر دعا می خوانی؟!! برو بنشین با آقا حال کن ،با آقا حرف بزن. میگفت: "خیلی خیلی لذت بخش است که خوابت ببرد ، چشم باز کنی و ببینی شش گوشه ارباب جلوی چشمانت است." بعد از اینکه خبر شهادتش آمد و رفتیم معراج شهدا به او گفتم به خدا اگر می دانستم خوابت در حرم می خواهد این طور بشود و تورا به اینجاها ببرد من هم می آمدم کنارت می خوابیدم . 🌹 🌹 @shahid_dehghan
چقدر سخت است حال عاشقی که نمی داند محبوبش نیز ، هوای او را دارد !!! گاهی ... نگاهی 🌹یاد شهدا همراه با صلوات🌹 #شهید_محمد_رضا_دهقان_امیری @shahid_dehghan
💠بسم رب الشهداء💠 🌹روایت خواهر شهید محمدرضا دهقان🌹 با هم رفته بودیم کربلا، یک بار دیدم توی رواق روبروی ضریح خوابش برده و من هم برای بقیه جریان خوابیدنش را تعریف کردم. تا اینکه یک روز که مشغول دعا خواندن بودم، آمد کنارم و گفت چقدر دعا می خوانی؟!! برو بنشین با آقا حال کن ،با آقا حرف بزن. میگفت: "خیلی خیلی لذت بخش است که خوابت ببرد ، چشم باز کنی و ببینی شش گوشه ارباب جلوی چشمانت است." بعد از اینکه خبر شهادتش آمد و رفتیم معراج شهدا به او گفتم به خدا اگر می دانستم خوابت در حرم می خواهد این طور بشود و تورا به اینجاها ببرد من هم می آمدم کنارت می خوابیدم . 🌹🌹 @shahid_dehghan
‍ 🍃🌹بسم رب الشهدا🌹🍃 🍃 _محمدرضا: به قول سردار ناصری که تو جمع یگان عملیات ویژه سپاه صحبت میکرد،ما باید برای سپاه حضرت حجت آماده شیم. باید رزم بلد بود ، باید جنگ بلد بود. حضرت حجت جنگجو میخواد. شعار ما فقط اینه اللهم عجل لولیک الفرج. اما وقتی حضرت ظهور کنه میتونیم تو سپاه حضرت خدمت کنیم و بجنگیم⁉️ چیزی از هنر جنگیدن بلدیم⁉️ _من: محمدرضا از ما بهترون تا دلت بخواد هستن که بخوان جنگجو باشن. _محمدرضا: کی مثلا؟ کی فکر میکرد عقیل یا رسول شهید شن؟ _من: عقیل بختیاری؟ _محمدرضا: بله عقیل بختیاری اما شدن و رفتن جز ۳۱۳ نفر به قول خودت..... 🍃خاطره ای از دوستان 🌹 ┄═••🏴••═┄ @shahid_dehghan ┄═••🏴••═┄
🌹روایت خواهرشهید محمدرضا دهقان🌹 دوسال پیش باهم رفته بودیم بهشت زهرا، یکی از مهمترین تفریحات و عاشقانه هایش با شهدا، تمیز کردن سنگهای مزار و چیدن گل روی آن بود. آن روز هم مثل همیشه کلی عکس انداختیم. . اما وقتی رسیدیم به مزار ، رفت نشست کنار مزار و گفت: "سریع اینجا از من عکس بنداز!! " با تعجب گفتم : "چرا اینجا؟ پاشو کنار آقارسول ازت عکس بگیرم! " گفت :🔹" نه! شهید ترک کلید فتح شهدای ایران توی سوریه ست! آقارسول و آقامحمودرضا هم اینجا عکس دارن! ازم عکس بنداز که بعد از شهادتم پخش کنی..."🔹 عکس انداختم اما به او خندیدم و گفتم اگر به عکس انداختن بود، الان نصف تهران شهید بودند!! گاهی فکر می کنم چقدر لحظه پروازش را دور میدیدم. 🔸حالا سه شهید کنار مزار محرم ترک عکس دارند!!! 🔸 🌹🌹 @shahid_dehghan
💠 💠 🔹من کان باذلاً فینا مُهجتَه و موطّنا علی لقاءِ اللهِ نفسَه فلیرحَل معنا🔹 سیدالشهداء فرمود: هر کسی در راه ما میخواهد خون قلب خود را فدا کند، و هر کسی که وطن او لقای الهی است، همراه ما (به کربلا) بیاید. محمدرضا، تو در این دنیا غریب بودی. تو اصلا اهل این دنیا نبودی، که وطن اصلی تو لقاء الله بود. امام فرمود هر کسی وطنش اینجا و این دنیا نیست، با من به کربلا بیاید. و تو چه زیبا لبیک گفتی به ندای حسین. چه زیبا پیوستی به کاروان حسین حالا تو همراه سیدالشهدا هستی... این "معیت" مبارکت باشد. مگر در فراز آخر زیارت عاشورا نمیخوانیم و ثبت لی قدم صدق عندک مع الحسین و اصحاب الحسین الذین بذلوا مهجهم دون الحسین علیه السلام تو به مقام الذین بذلوا مهجهم دون الحسین رسیدی... خون قلبت را فدای آل الله کردی ملائکه به تو خوش آمد گفتند ورودت به وطنت را .. کاری کن ما هم باورمان شود اینجا غریبیم... ما هم باورمان شود اهل جای دیگری هستیم... ما رو هم به کاروانی که در آنی ملحق کن. 🍃| @shahid_dehghan |🍃
🌹بسم ربّ الحُسین...🌹 تو خـــیره ای به من و بـــرق مے زند چشمم... چو برڪه ای ڪه به تصویرِ ماه منقوش است... و ما را همه شب نمیبرد خواب... ای خفته ی روزگار دریــــاب... حدودای ساعت یک بامداد براش عکسِ حرمِ ارباب رو فرستادم گفت ان شاء الله طلبیده بشیم قرار بود بعد از برگشتنش از سوریه،با رفقاش اربعین کربلا بره اما زودتر از رفقاش نزد ارباب طلبیده شد البته #طلبیده_شدنی_ابدی فکر نمیکردم یه روزی فاصله بینمون بشه از زمین تا آسمون... چقدر زود طلبیده شدی... محمدرضا جان نزد ارباب مرا دریاب... #شبای_حرم_التماس_دعا_دهقان #شهید_محمد_رضا_دهقان_امیری 🍃| @shahid_dehghan
🌸| بسم رب الشهداء |🌸 ماه صفر بود ، یکی از دوستانم عکسی را همراه با مطالبی مربوط به آن در فضای مجازی قرار داد. با دیدن عکس که با همه تصاویر متفاوت بود، حس و حال عجیب و خاصی در وجودم غوغا کرد، بی تاب و بی قرار بودم ،غم بزرگی بر قلبم سنگینی میکرد ، بغضی در گلویم ساکن شده بود. تا غروب آن روز ساعت ها را به سختی سپری کردم . از طرف دیگر دختر دوساله ام فاطیما بی تاب پدرش که به سفر کربلا رفته بود ،شده بود . هردو حال خوشی نداشتیم . بعد اذان مغرب تصمیم گرفتم که از منزل بیرون برویم تا شاید حالمان کمی بهتر شود . سوار ماشین شدیم ، مقصد مشخصی نداشتیم تا اینکه متوجه شدم به سمت چیذر ، امامزاده علی اکبر ع در حرکتم . وقتی رسیدیم داخل گلزار شهدا با عکس همان شخصی مواجه شدم که در فضای مجازی دیده بودم ، بسیار متعجب و شوک زده شدم . با فاطیما کنار قبر این عزیز رفتیم ، با نگاه به عکس بالای قبر و رسیدن در کنار مزارش آرامشی در وجود خود احساس می کردم و کودکم نیز آرام شد و پرسید : "مامان این کیه ؟" گفتم: "شهید ....." گفت: "اسمش چیه ؟" گفتم: "محمد رضا" . از آن لحظه به بعد فاطیما لفظ را به کلام آورد و مدام ورد زبانش شده است . معلوم بود که ارتباط قلبی بین فاطیما و این شهید عزیز برقرار شده و علاقه وافری نسبت به داداش محمد رضا دارد تا حدی که تقاضا می کند که برویم پیشش. یا تصاویر و کلیپ از این شهید بزرگوار میبیند و دوست دارد در تبلتش داشته باشد. 🍃🌸| @shahid_dehghan
‍ 🍃🌹بسم رب الشهدا🌹🍃 🍃 _محمدرضا: به قول سردار ناصری که تو جمع یگان عملیات ویژه سپاه صحبت میکرد،ما باید برای سپاه حضرت حجت آماده شیم. باید رزم بلد بود ، باید جنگ بلد بود. حضرت حجت جنگجو میخواد. شعار ما فقط اینه اللهم عجل لولیک الفرج. اما وقتی حضرت ظهور کنه میتونیم تو سپاه حضرت خدمت کنیم و بجنگیم⁉️ چیزی از هنر جنگیدن بلدیم⁉️ _من: محمدرضا از ما بهترون تا دلت بخواد هستن که بخوان جنگجو باشن. _محمدرضا: کی مثلا؟ کی فکر میکرد عقیل یا رسول شهید شن؟ _من: عقیل بختیاری؟ _محمدرضا: بله عقیل بختیاری اما شدن و رفتن جز ۳۱۳ نفر به قول خودت..... 🍃خاطره ای از دوستان 🌹 ┄═••🏴••═┄ @shahid_dehghan ┄═••🏴••═┄
🌺 حدودای 4 صبح بود. نزدیکای اذان... خسته شده بودیم از بس حرف زدیم😅 کم کم میخواستیم خداحافظی کنیم...🙈✋ بهش گفتم مزاحم نماز شبت شدم در همان حال گفت :دعا کن ما نماز یومیه رو از دست ندیم ...نماز شب پیشکش...🙂 {ترک محرمات و انجام واجبات} سر این موضوع با هیچ کس شوخی نداشت... کلا سر هم 20 تا نماز قضا داشت.... اونم نماز صبح بود. تازه دسته بالا گرفته بود!!! خلاصه در جوابش گفتم :تو ام دعا کن تو این راه،شهدا دستمون رو بگیرن و راهِ مستقیم رو بهمون نشون بدن...😢 گفتش من کی باشم که دعا کنم...☺️ 💟| @shahid_dehghan
برق چشمانت آتش به قلبم میزند ،یاد باد آن ایام که از چند روز مانده به روز بیست و دوم بهمن ماه ،مدام پیگیر راهپیمایی بودی،مدام میگفتی:پس کی میریم راهپیمایی؟ عشق ما این بود که از دم در خونه توی محله سلسبیل،کوچه سرهنگ باستی پای پیاده بیاییم سر آزادی،و از اونجا همراه با جمعیت و سیل خروشان ملت برویم به سمت میدان آزادی تا وارد میدان نمیشدیم و تا نزدیکی های جایگاه نمی رفتیم تو آرام نمی شدی!!!! اما امسال تو زودتر از همه ی ما به میدان آزادی رسیدی!!!! وقتی عکس زیبایت را بر بلندای ضلع داخلی میدان دیدم بر خودم بالیدم، یادت بخیر محمدرضای عزیزم. امسال هم مثل هر سال در روز بیست و دوم بهمن ماه همراه تو ،به یاد تو و به یاد همه همرزمان دلیرت قطره ایی میشویم از دریای بیکران ملت و خروشانتر از قبل و تماشایی تر از قبل حماسه می آفرینیم. گوش به فرمان رهبریم............ 🌹 🇮🇷 🇮🇷{ @shahid_dehghan }
24.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 لحظہ لحظہ به خدا؛ جاے شهیدان خالے است! حِیف؛ جا مانده از آن قافله ی یٰار شدیم... •┄═•🍃🌹🍃•═┄• @shahid_dehghan •┄═•🍃🌹🍃•═┄•۰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
برادر پر ڪشیدن نوش جانتـــ باد... ولے ‌اِی کاش گاهے هم نگاهے سوی این تنهــــا بینــــدازے 🌸 🌸 🙏 😭 🙏 آقا محمدرضا دعامون می‌کنید؟؟؟؟؟؟ •┄═•💐•═┄• @shahid_dehghan •┄═•💐•═┄•
روز تشییع‌پیکرشهیدمحمدرضادهقان‌امیری بود حین خواندن نماز کنارش ایستاده بودم... رفتن محمد او را هم هوایی کرده بود. از انتهای نگاهش که باحسرت به تابوت شهید خیره شده بود می شد احساس جاماندگی را فهمید. عزم رفتن کرد و چند روز بعد راهی شد. و مراسم تشییع و آسمانی شدنش همزمان شد با چهلم شهید دهقان امیری چه خوب دلتان را صاف کردید و به معشوقتان رسیدید. به امید ملحق شدن به شما. @shahid_dehghan
‍ 💖💚 « به نقل دوست شهید » تازه یه تصادف سخت کرده بود و شده بود سوژه اون روزها؛ پشت کمرش کشیده شده بود روی آسفالت خیابان و از اصطکاک کمرش سوخته بود. نمیتوانست کمرش رو خم کنه برا همین اگر هوس آب میکرد باید یکی اینطوری آبش میداد که هم آبش میدادیم و هم حسابی سر به سرش میذاشتیم😁 تو همون ایام بود که بهش گفتم واقعا ایندفعه داشتی میمردیا... دست کرد تو جیبش و کیف پولش رو در آورد یه کاغذ درآورد گفت این وصیت نامه امه هر وقت بگن بیا برو، آمادم!!! 😓 فرق ما ک شهدا اینه که ما اهالی حرفیم و آنها از اهالی عمل... کسی است که به مقام رسیده است یعنی از یک جایی به بعد ما هنوز داریم میگوییم و میشنویم ولی او میبیند.. از شنیدن تا دیدن فقط یک قدم فاصله است که آن یک قدم عمل است.. به کرات در جلسات محرم گفته ام که اگر فقط یک محرم، محرم شویم و بفهمیم که چه شده است یقین بدانید که به محرم سال آینده نمیرسیم.. و من یقین دارم در شام فهمید که با رفتن محرم رفت... قال الصادق علیه السلام: "لو قتل الارض به الحسین ماکان سرفا " اگر همه اهل زمین برای حسین علیه السلام کشته شوند اسراف نیست... 🌷کافی ج 8 ص 255 خیلی این عکسشو میخواست که بفرستم واسش ولی نمیدونم چی شد که نتونستم که امروز پیداش کردم خلاصه محمد جان ببخشید که دیر شد..😭 @shahid_dehghan
ماه صفر بود ، یکی از دوستانم عکسی را همراه با مطالبی مربوط به آن در فضای مجازی قرار داد. با دیدن عکس که با همه تصاویر متفاوت بود، حس و حال عجیب و خاصی در وجودم غوغا کرد، بی تاب و بی قرار بودم ،غم بزرگی بر قلبم سنگینی میکرد ، بغضی در گلویم ساکن شده بود. تا غروب آن روز ساعت ها را به سختی سپری کردم . از طرف دیگر دختر دوساله ام فاطیما بی تاب پدرش که به سفر کربلا رفته بود ،شده بود هردو حال خوشی نداشتیم . بعد اذان مغرب تصمیم گرفتم که از منزل بیرون برویم تا شاید حالمان کمی بهتر شود . سوار ماشین شدیم ، مقصد مشخصی نداشتیم تا اینکه متوجه شدم به سمت چیذر ، امامزاده علی اکبر ع در حرکتم . وقتی رسیدیم داخل گلزار شهدا با عکس همان شخصی مواجه شدم که در فضای مجازی دیده بودم ، بسیار متعجب و شوک زده شدم . با فاطیما کنار قبر این عزیز رفتیم ، با نگاه به عکس بالای قبر و رسیدن در کنار مزارش آرامشی در وجود خود احساس می کردم و کودکم نیز آرام شد و پرسید : "مامان این کیه ؟" گفتم: "شهید ....." گفت: "اسمش چیه ؟" گفتم: "محمد رضا" . از آن لحظه به بعد فاطیما لفظ را به کلام آورد و مدام ورد زبانش شده است . معلوم بود که ارتباط قلبی بین فاطیما و این شهید عزیز برقرار شده و علاقه وافری نسبت به داداش محمد رضا دارد تا حدی که تقاضا می کند که برویم پیشش. یا تصاویر و کلیپ از این شهید بزرگوار میبیند و دوست دارد در تبلتش داشته باشد. این شهید بزرگوار کسی نبود جز شهید محمد رضا دهقان که آن روز عنایت خاصی داشتند به من و فاطیما.... 💟| @shahid_dehghan
سلام🍀 امروز سالروز زمینی شدن برادر شهیدم آقا رسول خلیلیِ. آقا رسول دوست شهید آقا محمدرضا بود و عجیب آقا رسول رو اراده ی آقا محمدرضا تاثیر داشت مسیر رو براش عوض کرد و با اراده و عزمو تلاش خودش و همراهی امام زمان و دوست شهیدش به بزرگترین ارزوی یه مومن یعنی رسید🕊 امروز فکر کردم سالها گذشت و من هنوز درجا میزنم هنوز دوست شهیدم چند قدم اونورتر داره نگاهم میکنه تا از زمین بلند بشم کار کنم ؛تلاش کنم خودسازی کنم.🌹 تمام بازی های دنیا جمع بشن،لذت اینکه خودم رو به چالش بکشونم رو نداره وقتی شعار میدیم... از امروز به خاطر دل امام زمانت ترک یک گناه کن یعنی کاری که رسول کرد کاری که محمدرضا کرد و حالا پیشوند کنار اسمشونه....💫 و من حیا میکنم اسمشون رو تنها صدا بزنم.اونها همسن من بودن جوون همین مملکت بودن اگه تونستن پس منم میتونم.فکر میکنم بهترین هدیه ای که میتونم به دوست شهیدم بدم صفتی باشه که در من قوی نیست.مثلا با اراده نیستم خب از امروز شروع میکنم...حتما آقا محمدرضا هم از یک روز شروع کرد تا بشود:👇🏻 ... پس بلند شو یا علی بگو رفیق🙃 🌸| @shahid_dehghan
🌸| _محمدرضا:به قول سردار ناصری که تو جمع یگان عملیات ویژه سپاه صحبت میکرد،ماباید برای سپاه حضرت حجت آماده شیم. باید رزم بلد بود ، باید جنگ بلد بود.حضرت حجت جنگجو میخواد. شعار ما فقط اینه اللهم عجل لولیک الفرج.اما وقتی حضرت ظهور کنه میتونیم تو سپاه حضرت خدمت کنیم و بجنگیم⁉️چیزی از هنر جنگیدن بلدیم⁉️ _من: محمدرضا از ما بهترون تا دلت بخواد هستن که بخوان جنگجو باشن. _محمدرضا:کی مثلا؟ کی فکر میکرد عقیل یا رسول شهید شن؟ _من: عقیل بختیاری؟ _محمدرضا:بله عقیل بختیاری.اما شدن و رفتن جز ۳۱۳ نفر به قول خودت.... ▪️خاطره ای از دوستان ▪️ 💚| @shahid_dehghan
رازی که بر غیر نگفتیم و نگوییم با دوست بگوییم که او محرم راز است... دیدار جمعی از دوستداران شهید مدافع حرم محمد رضا دهقان امیری با خانواده ی بزرگوار ایشان در امام زاده علی اکبر چیذر 🍃💚 ۱۴۰۱/۰۸/۱۹ <🕊>@shahid_dehghan
دیدار جمعی از دوستداران شهید مدافع حرم محمد رضا دهقان امیری با خانواده ی بزرگوار ایشان در امام زاده علی اکبر چیذر 🍃💚 ۱۴۰۱/۰۸/۱۹ <🕊>@shahid_dehghan
دیدار جمعی از دوستداران شهید مدافع حرم محمد رضا دهقان امیری با خانواده ی بزرگوار ایشان در امام زاده علی اکبر چیذر 🍃💚 ۱۴۰۱/۰۸/۱۹ <🕊>@shahid_dehghan
دیدار جمعی از دوستداران شهید مدافع حرم محمد رضا دهقان امیری با خانواده ی بزرگوار ایشان در امام زاده علی اکبر چیذر 🍃💚 ۱۴۰۱/۰۸/۱۹ <🕊>@shahid_dehghan
از خوابِ مامان فاطمه معلوم بود که تو یه انسان معمولی نیستی معلوم بود مهمون ویژه داریم... ولی چقد کم مهمونمون بودی🥲 آره،میدونم که اصلا مال زمین نبودی،هوایی آسمون بودی و آخرهم🕊 همونطور که بدرقت کردن،با نسبت اومدن دنبالت🥀 تو اومده بودی تا کنجی بشی برای دست گیری دل های زمینی،پل بشی برای رساندن ما به حق✨ خوش بحالِ ما، چه زیبا پناهی داریم🌱 تولدت مبارک،پناهِ خسته دلان♥️ ۱۴۰۲/۰۱/۲۶ دیدار جمعی از دوستداران شهید مدافع حرم محمد رضا دهقان امیری <🕊>@shahid_dehghan
آرزو ....mp3
1.54M
🎙| آرزوی دو چیز به دلم ماند یکی اینکه یه دل سیرکتکت بزنم یکی هم اینکه یه یادگاری از تو داشته باشم 🌱|@shahid_dehghan