eitaa logo
|قرارگاه شہید محمدرضا دهقان امیرے|♡
1.3هزار دنبال‌کننده
20.5هزار عکس
7.1هزار ویدیو
764 فایل
⭕کانال شهید محمدرضا دهقان امیری شهادت،بال نمیخواد،حال میخواد🕊 تحت لوای بی بی زینب الکبری(س)🧕🏻 و وقف شهید مدافع حرم محمدرضا دهقان🌹 رمان #اورا³ پارت مدیر و خادم الشهدا: @Bentol_hosseinn
مشاهده در ایتا
دانلود
❗️ کدام سخت تر است؟🤔 دیروز یا ... امروز؟ حواسمون باشه! دشمن همون دشمنه هدفش هم همون هدفه ولی این دفعه فرق میکنه بجای اینکه بیاد رو در رو بجنگه داره از پشت صحنه میجنگه این دفعه خیلی نرم به طعمه اش نزدیک میشه و در لحظه ای مناسب زهرشو میریزه این دفعه با گلوله نمیاد به مصاف ما این دفعه با رژ لب و کرم و لاک ناخن میاد بجنگه و این دفعه خیلی سخت تر داره میجنگه این دفعه اون ماهارو نمیکشه داره کاری میکنه که خودمون ،خودمون رو به کشتن بدیم😐 این دفعه گلوله نمیزاره رو مخمون ها ،نه این دفعه رژ میزاره رو لبمون💄🤦‍♀ حواسمون باشه کاری رو که دشمن میخواد رو انجام ندیم👊 حواسمون به مارهای خوش خط و نقش دور و برمون باشه🧐
6352_1579285033.mp3
3.99M
°°•🖤🎧! "اے‌مادر غم خوار...!😭💔 "شده حرفت ورد زبونا...!😭💔 👌 🎤
❇️ *پنج توصیه حاج قاسم خطاب به بسیجیان* 📝 بسم الله الرحمن الرحیم 🖋 برادران و عزیزان بسیجیم سلام علیکم خداوند شما را برای خدمت به اسلام حفظ بفرماید. 1️⃣ عزیزانم اولا بزرگترین امانت سپرده شده به ما جمهوری اسلامی است که امام عارفمان فرمود: حفظ آن از اوجب واجبات است در حفظ این امانت از هر کوششی دریغ نفرمائید. 2️⃣ ثانیا؛ به حلال خداوند وحرام آن توجه خاص خاص بفرمائید. 3️⃣ ثالثا؛ پدر و مادرتان را آنچنان بزرگ بشمارید که شایسته آن باشد که خداوند وائمه معصومین توصیه فرموده‌اند. 4️⃣ رابعا؛ دوستی ورفاقت ارزش بزرگی است اما مهم این است که با چه کسی رفاقت و برای چه راهی می‌کنید. 5️⃣ خامساً؛ نماز شب نماز شب نماز شب کلید تمام عزت‌هاست. برادرتان قاسم 📆 انتشار به مناسبت هفته بسیج
🌹 روح‌الله دلش پر مےکشید براے به دیگران . انگار خدا او را آفریده بود تا بۍ‌وقفه دلش برای دیگران بتپد . با آن مردم دوستے که از روح‌الله سراغ داشتم رفتنش به و از حرم برایم عجیب نبود(: راوے:همسر شہید🍃 🌷 ♥️🦋♥️
🕸 خـوآبَش‌رادیـدوَگُفـٺ: چِگـونِہ‌تـوفیق‌شَهـآدَت‌پِـیداڪَردۍ؟! گُفٺ: ازآنچِـه‌دِلَـم‌میخـوآست،گُذَشتَـم...🍂
شغلت‌چیہ؟! بسیجے.. :یعنی‌چیکار‌مےکنے؟ روزاےعادے‌فحش‌میخوریم، روزاے‌شلوغ‌گلولہ(:🖤 •
|قرارگاه شہید محمدرضا دهقان امیرے|♡
شغلت‌چیہ؟! بسیجے.. :یعنی‌چیکار‌مےکنے؟ روزاےعادے‌فحش‌میخوریم، روزاے‌شلوغ‌گلولہ(:🖤 • #امام_زمان #هفت
‌خستہ‌ام‌ارباب(:💔 هَمِہ‌رَفتند‌ُ‌مَن‌‌تَنہا‌ماندم.. رُفَقایَم‌..🖤 هَمان‌هایے‌کِہ‌زَمانے‌میخَندیدَند‌.. می‌دَویدَند.. بازےمےکردَند.. حال‌هَمگے‌‌شَہید‌شُدند‌ُ‌تَنہا‌مَن‌ماندَم‌..💔 • • .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📚 💟 💟 قسمت سوم گوشی تلفن گذاشتم سرجاش و روبه مادرم گفتم : مامان آقاجون گفتن برای شب همه بچه ها را دعوت کنید خونه بعد فقط برنج بذارید خودش تو حجره به یکی از بچه ها میگن برن کباب سفارش بدن مامان : باشه حتما بعد روش کرد سمت نرجس گفت مادرجان توام بگو سیدمحسن بیاد با مادر شوهرت اینا بمون مهمانی بزرگ گرفتیم همه فامیل دعوت کردیم اونارو هم دعوت میکنیم نرجس : چشم مامان مامان : چشمت بی بلا بچه ها بیاید صبحانه رقیه سادات دخترم توام صددرصد صبحانه نخوردی مادر بیا بخور ضعف نکنی رقیه سادات : چشم مادرجون نرجس میگم بعداز صبحانه میایی بریم امامزاده حسین ؟ نرجس: امامزاده برای چی؟ - برای ادای نذرم نرجس : باشه صبحونه مون بخوریم من هم زنگ بزنم از سیدمحسن اجازه بگیرم هم مهمونی شب بهش بگم - باشه نرجس مبایلش برداشت رو به من گفت تا من با آقا سید حرف بزنم توام حاضرشو بریم - باشه راهی اتاقمون شد همینطور به خانواده پرجمعیت اما صمیمی خودم فکر میکردم پدرم حاج سید حسن موسوی از بازاری های به نام و دست به خیر قزوینی بود مادرم زینب السادات طباطبایی دختر یکی از علمای شهرمون بود ماهم ۸ تا بچه بودیم مادر و پدرم زود ازدواج کردند و بچه دار شده بودند چهار تا دختر چهار تا پسر برادر بزرگم سیدعلی مسئول حوزه امام صادق قزوین بود بعدش سید مجتبی که پاسدار بود بعد سید مصطفی که رئیس یکی از بانکهای قزوین بود سید محمد هم داداش کوچکم تو یکی از حجره های فرش آقاجون کار میکرد مهدیه و محدثه السادات هم خواهرام بودند جز داداش محمدم بقیه سنشون از ما خیلی بزرگتره حتی چندتاشون داماد و عروس دارند غرق در فکر بودم که یهو صدای جیغ نرجس بلند شد نرجس: تو هنوز آماده نشدی؟ - چته دیوونه ترسیدم داشتم حاضر میشدم نرجس : با سرعت مورچه حاضر میشی - ‌نه داشتم فکر میکردم با نرجس از خونه در اومدیم الان هر کس منو با نرجس ببینه فکر میکنه منم یه دختر خانم محجبه ام اما اینطور نیست من یه دختر با حجاب بدون حجاب برتر چادرم چادر دوست دارم هر وقتم یه جایی مذهبی مثل امامزاده حسین و مزارشهدا و....میرم سرش میکنم نرجس: نرگس مامان گفت به دوستت افسانه هم زنگ بزنی برای شام بیان - باشه تلفن همراه از داخل درآوردم و شماره افسانه گرفتم افسانه: الو - سلام افسانه خانم افسانه: وای نرگس خودتی؟ - ن پس روحمه افسانه : نرگس نتیجه کنکور اومد چی شد - اووم برای همون زنگ زدم دیگه امشب آقاجون برام مهمونی گرفته افسانه : ای جانم رتبه ات چند شده ؟ ۹۸ افسانه : وای خیلی خوشحالم - پس منتظرتونم افسانه دوست مشترک من و نرجس هست سال دوم دبیرستان بودیم که افسانه ازدواج کرد اما یه عالمه مشکل داشتن که الحمدالله حل شد بالاخره رسیدیم امامزاده حسین یه دسته پول از توکیفم در آوردم و انداختم تو ضریح نرجس : آجی بیا یه سرم بریم مزار شهدا - باشه آجی ....
📚 💟💟 قسمت چهارم با نرجس رفتیم سر مزار شهید عباس بابایی‌ شهید بابایی از شهدای معروف استان قزوین بود از خلبان های نیروی هوایی که تو عید قربان سال ۶۶ شهید میشن همیشه دلم میخاد تو یه ستاد یا مرکز کشوری کار کنم که شهدای شهرم به تمام ایران معرفی کنم از مزارشهدا خارج شدیم به سمت ایستگاه خط واحد حرکت 🚶🚶 کردیم منتظر بودیم 🚌 اتوبوس شرکت واحد بیاد سوار بشیم بریم خونه که تلفن همراه 📱 نرجس زنگ خورد و اسم یار بهشتی روی گوشیش طنین انداز شد نرجس اسم همسرش یار بهشتی تو گوشیش سیو کرده بود - چه زود دلتنگت شد نرجس بامشت زد رو بازومو گفت خجالت بکش بچه پرو 👊 یه ربعی حرف زدنشون طول کشید تا قطع کرد گفت نرگس جونی - 🙄🙄🙄😳😳😳چه بامحبت شدی یهو تو چی شد ؟ نرجس : خواهری جونم شرمنده اما باید تنها بری خونه - چرااااا 😢😢😢 نرجس: آقا محسن میاد دنبالم تا شب بریم یه هدیه بگیریم - من فدات بشم اما نرجس جان نمیخاد شما هدیه بخری نرجس: چرا عزیزم - آخه مگه آقا سید چقدر حقوق میگره که هدیه هم بخرید نرجس : آخی من فدات بشم که انقدر دلسوزی اما عزیزم فراموش نکن بابا جواد ( پدرشوهرم) به سید محسن یه حجره فرش داده از اونجا هم زندگی ما تامین میشه تو نگران نباش - در هرصورت من راضی نیستم خودتون رو به زحمت بندازید شما الان میخواید برید سر خونه زندگیتون نرجس : ای جان چه خواهر دلسوزی نگران نباش عزیزم - باشه پس من برم إه اتوبوس 🚌 هم که اومد نرجس : باشه پس به مامان بگو من ناهار هم با سید محسن 🍕🍕 میخورم - باشه عزیزم خوش بگذره فعلا نرجس : فعلا تا برسم خونه یه نیم ساعتی طول کشید زنگ در زدم مامان آیفون برداشت : کیه مامان منم باز کن رفتم تو مامان : نرجس کجاست - هیچی بابا داشتیم از مزار شهدا برمیگشتیم که سید محسن زنگ زد بهش که برن ناهار و هدیه بخرن گفت به شما هم بگم مامان : باشه نرگس دخترم بیا ناهار بخوریم که از چند ساعت دیگه خواهر و برادرات میان - چشم ناهار خوردیم تموم شد من رفتم تو اتاقم یه سارافون دو تیکه بلند با یه روسری بلند درآوردم با چادر رنگی این چادر سر کردن منم یه ماجرای داره چند ماه پیش که نرجس سادات و سید محسن تازه عقد💍 کرده بودن یه چند روز بعد از عقدشون اومدن خونه منم مثل همیشه یه سارافون دوتیکه بلند با یه روسری بلند مدل لبنانی سر کرده بودم اما سید محسن انگار با پوششم راحت نبود چون علاوه بر اینکه سرش بلند نکرد منو ببینه که هیچ سرش بلند نکرد زنش نرجس سادات ببینه آخر سرم نرجس صدا کرد رفتن بیرون با اصرار مادرم قبول کرد برای شام برگرده اونا که رفتن من سراغ چادری که مادرم همزمان برای منو نرجس سادات دوخته بود گرفتم از اون به بعد من پیش هر سه دامادمون چادر سر کردم اگه پیش بقیه سر نمیکردم نه اینکه اونا نامحرم ندونم نه من و نرجس سادات همسن و حتی کوچکتر از خواهر زاده هامون بودیم نرجس سادات از دوم دبیرستان چادر علاوه بر بیرون تو خونه هم سر کرد اما من تازه دارم سرش میکنم ....
بــا چــادر مـیـشـود تـیـپ زد ولــۍ مـتـأسـفـانـه ...💔 الـلـہـم عـجݪ لـولـیڪ الـفـدجــ🤲🏻
هدایت شده از ✓تبادلات گسترده گل نرگس✓
ممنون از صبوری شما عزیزان🙏🏻 در تایم تبادلات نه کانالی تایید میشه نه رد💥 هدف تبادل پیشرفت کانال هاست👊🏻 شرایط تبادلات: 1⃣کانالتون مذهبی باشه👌🏻 2⃣آمارتون +80 باشه🖐🏻 3⃣ در اینفو تب عضوباشید✌️🏻 جذب بستگی به بنر داره💯 +100جذب هم داشتم💣 برا اطلاع بیشتر از طرز کارم در اینفوتب عضو شید"سنجاقه"🔥 https://eitaa.com/joinchat/2046886010C514de53f6c بعد از مطالعه شرایط و طرز کار؛ اگر شرایط رو داشتید، پی وی در خدمتتونم✋🏻 💫@Makh8807💫
هدایت شده از ★تبادلات گسترده گل نرگس«یکشنبه»★
وااای چقدر درخواست😲 بفرمایید @Girls_province فقط سریع عضو بشید که دیگه نمیذارم
هدایت شده از ★تبادلات گسترده گل نرگس«یکشنبه»★
بسم رب ••مقر زینبیون تقدیم میکند•• تجمع مذهبی های پر انرژی 😌💪🏻 مذهبی باید شاد باشه که اگه یکی دیدش نگه افکارش خشکه 😎🌪 کلی شگفتانه داریم براتون 😻👊🏻 ●شهیدانه های ناب 🦋🤭 ●پست های امام حسینی 🤫💚 ●پست های انگیزشی 🍊🦊 ●ترفند های جالب 🤪☝️🏻 ●عکاسی های خودمون 🤤✌️🏻 ●تلنگرانه و معرفی کتاب💯📚 و کلی چیز دیگه...😃💕 با کلی سوپرایز 💣🔮 از ایتی و ساخت استیکر🛍🎁 تا آیفونی کردن اینشات و انیمیشن ساز 🎀💊 آماده ای به جمع ما بپیوندی 🤨💛 منتظرتیم!!!🏃‍♀✋🏻 @baghferdoos وا پس چرا واستادیی هااا😵💔 بدو تا ظرفیت تکمیل نشده!!🏃‍♀💙
هدایت شده از ★تبادلات گسترده گل نرگس«یکشنبه»★
دخترچادری هستی و اینجا عضو نیستی😳 تجمع دختران چادری و مذهبی اینجاس🌹 ما اینجا کلی برنامه های خاص و دخترانه مخصوص شما فرشتگان داریم🌺 🔮 💔 🎀 📎❤️ 📿 👌 💥 👩‍❤️‍👩 و یک عالمه چیزهای دیگه که مخصوص شما فرشتگان هست🌸 پس معتل چی هستی روی لینک بزن و بیا تو کانال مطمئن هستم پشیمان نمیشی❤️ به عشق چادرت کلیک کن😉 @shuimt55