#چادراݩہ
خـدایا...
از تو میخواهمـ✋🏻
چادر مرا آنچنان با
چادر خاڪے جدهے ساداتــ💚🍃
پیوند زنے ڪھ
اگر جان از تنم رود
چادر از سرم نرود...😌👌🏻
#زن_عفت_افتخار
#حجاب
آب طلب نکرده همیشه مراد نیست!
گاهی بهانهایست که قربانیت کنند...
(:کانال امام حسینی ها:))🌒👇🏻]
https://eitaa.com/joinchat/3294298296C3251788649
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تا پای جان دلداده ی فرمان مولاییم🤞🏻
|قرارگاه شہید محمدرضا دهقان امیرے|♡
تَولدٺمبـٰآركبـٰاشھآرټینجـان :)
تولدت مبارک ارتین جانم♥️🌱
#Part_24
نقطه ضعف اسما شکمشه، به سمت آشپزخونه میرم د در کابینت رو باز میکنم و یک ظرف پر تخمه میکنم یکی هم چیپس و پفک میریزم با لواشک به پذیرایی برمی گردم و روی میز میچینم، گوشیم رو برمیدارم و ازش عکس میگیرم و برای اسما میفرستم...
سریع سین زد به سمت در اتاقش میرم و با کلید زاپاس درو قفل میکنم که اسما محکم به در میزنه...
بی توجه به در زدن های اسما میام پایین و روی مبل مینشینم و مشغول خوردن خوراکیها شدم...
بابا همینطوری که کنترل تلویزیون داخل دستهاشه و مشغول عوض کردن کانال های تلویزیون میگه:
- برو اسما رو صدا بزن بیاد
لبخند شیطونی تحویل بابا میدم و میگم:
- دوست داشته باشه خودش میاد
بابا که این لبخند های منو میشناسه چشمکی بهم میزنه و میگه:
- باز چه آتیشی سوزوندی وروجک؟
- تا اون باشه از آشپزی من عیب نگیره
که صدای جیغ اسما بلند میشه و با بابا به سمت اتاق میریم کلید رو از جیبم بیرون میکشم و درو باز میکنم.
بابا به سمت اسما که میره و اونو در آغوش میگیره...
که پقی میزنم زیر خنده از بچگی از تاریکی و اینه جایی زندانی بشه بدش میاد و گاهی منم برای حرص دادنش انجام میدم.
پوزخند میزنم و میگم:
- تا تو باشی من رو اذیت کنی و بگی آشپزی من خوب نیست!
به سمتم میاد و مشتی به بازوم میزنه و میگه:
- خیلی نامرد و بیشعوری
به سمتش میرم و مشغول نوازش موهای لَخت خُرماییش میشم.
- ببخشید، من فقط خواستم یکمی سر به سرت بذارم.
و دستمال کاغذی ای بهش میدم تا اشکهاش رو پاک کنه، اسما غرید:
- دست بذاری رو نقطه ضعف من و زندانیم کنی یک کوچولو سر به سر گذاشتنه؟
- گفتم معذرت
با هم به سمت پذیرایی میریم و روی مبل ولو میشم.
احساس تشنگی میکنم و به سمت آشپزخونه میرم در یخچال رو باز میکنم و بطری آب رو بر میدارم و داخل لیوان میذارم.
#ادامهدارد...
ـ ـ ـ ـــــ❀ـــــ ـ ـ ـ
💛🌿『@Shahid_dehghann』🌿💛
#Part_25
لیوان رو روی سینک میذارم که پام سر میخوره و با کله میرم زمین{فکرکنم نفرین اسما منو گرفت}
درد بدی درون پام پیچید، از لبهی میز میگیرم و بلند میشم و روی صندلی مینشینم که درد پام شدیدتر میشه...
یکم مینشینم که درد پام آروم میشه و به سمت پذیرایی میرم و خودم رو روی نزدیکترین مبل میندازم.
ای اسما خدا نکشتت نفرینت منو گرفت فلج شدم.
***
دو روز میگذشت و امروز قرار بود با رویا و بقیه بریم خرید...
به سمت کمد حمله میکنم و از بین مانتو های رنگارنگم، مانتوی مشکی ای با شلوار مشکی می پوشم روسریم رو لبنانی میبندم و بعد پوشیدن چادرم کیفم رو بر میدارم و میپرم بیرون از اتاق، مامان روی مبل نشسته و مشغول تلفنی صحبت کردنه اسما هم روی مبل ولو شده و مشغول تماشای سریال مورد علاقشه...
- خداحافظ
اسما- به سلامت
و مامان هم تنها سرش رو تکون میده، روی پله ها مینشینم و بعد بستن بند های کفشم از خونه میزنم بیرون که که سمند سفید امیرحسین جلوی در خود نمایی میکنه در رو باز میکنم و مینشینم.
- سلام چطورین؟
امیرحسین سلامی زمزمه کرد و ماشین رو روشن کرد.
رویا- سلام آجی جون چطوری؟
- به خوبیت خودت خوبی؟
که راحیل پارازیت میندازه:
- مگه میشه آدم عروسیش باشه و خوب نباشه؟
که رویا مشتی به بازوش میزنه و با خنده میگه:
- اگر مثل تو ترشیده باشن آره حالشون عالیه
با خنده میگم:
- این خواهر کوچیکتر ها کلا دوست دارن رو مخ آدم برن، اسما که من رو دق میده
راحیل و رویا خدانکنه ای میگند، ماهان که کنار امیرحسین نشسته بود دستش رو به سمت ظبط برد و آهنگ" آخرینقدم" حامد زمانی رو پلی کرد.
رفتم تو حس از نظر من بهترین خواننده حامد زمانی هست چون واقعا عالیه...
امیرحسین- ماهان این رو عوض کن یک آهنگ شاد بذار.
ماهان همینطوری که سرش تو گوشیشه جواب میده:
- همه آهنگهای من غمگینه
ـ ـ ـ ـــــ❀ـــــ ـ ـ ـ
💛🌿『@Shahid_dehghann』🌿💛
#معرفی_شهید
شهید رسول خلیلی
تاریخ ولادت: ۱۳۶۵/۹/۲۰
تاریخ شهادت : ۱۳۹۲/۸/۲۷
محل شهادت: سوریه
محل گلزار : گلزار شهدای بهشت زهرا
بخشی از وصیت نامه شهید
خوش ندارم که این شادمانی را با لباس های سیاه و غمگین ببینم. غم اگر هست برای بی بی جان حضرت زینب (س) باید باشد. اشک و آه و ناله اگر هست، برای ارباب مان اباعبدالله الحسین (ص) باید باشد و اگر دلتان گرفته، روضه ایشان را بخوانید که منم دلم برای روضه ارباب و خانم جان تنگ است.
من خود را در حد و اندازه ای نمی بینم که برای کسی نصیحت و پندی داشته باشم و اگر ما دنبال پند و نصیحت باشیم، چه بسیار است، فقط می خواهد چشم بینا و گوش شنوا.
@yamehdi✾
|قرارگاه شہید محمدرضا دهقان امیرے|♡
#معرفی_شهید شهید رسول خلیلی تاریخ ولادت: ۱۳۶۵/۹/۲۰ تاریخ شهادت : ۱۳۹۲/۸/۲۷ محل شهادت: سوریه محل گلز
ایشون داداش داداشمون هستند ها😉✌️🏻
شب بود و هوای کربلا عالی بود
درمصرع قبل جای ماخالی بود...✨
#شب_جمعه
🌹امروز چهلمین روز شهادت
شهید آرمان علی وردی است
هدیه به محضر این شهید والامقام
وهمه شهدا صلوات..... 🌹
#شهید_آرمان_علی_وردی
اربـٰابـم ...💔
اقـآ ڄاݩـم ݜب جمعـھسٺ
هۅایټ نڪنم میـمیـڕݦ💔😭
اَݪْسَلْاْمٌ ؏َـلَیْڪَ یْاْ اَبْا؏َـبْداَللّٰھ
اَلْحُسَیْݩْ یْاْ ݟَࢪِیْٻْ ڪَࢪْݕَلاْٰ✋🏻💔
اَلْسَلَاݦُ ؏َـلْیٰ اَلْحُسَیْݩْ
ۅَ ؏َـلْیٰ عَلِْـیْ اِبْنِ اَلْحُسَیْݩْ
ۅَ ؏َـلْیٰ اَۅلاٰدْ اَلْحُسَیْݩْ
ۅَ ؏َـلْیٰ اَصْحْاٻْ اَلْحُسَیْݩْ
#عکاسی_خودمون
ـ ـ ـ ـــــ❀ـــــ ـ ـ ـ
💛🌿『@Shahid_dehghann』🌿💛
اینترنشنال از حرکت خفن رئیس جمهور که تو این وضعیت رفته سنندج عصبانیه نمیدونه چی بگه
ولی ما میدونیم چی میگیم
#حسین_دارابی 👈 عضوشوید
@hosein_darabi
شهیدانه🕊🌿
هروقتمیخواستبرای جوانان
یادگاری بنویسدمینوشت :
"منکانللهکاناللهله"
هرکهباخداباشدخدابااوست.
شهیدمحمدابراهیمهمت♥️
دنیـآےمݩـۍ ...؛💛🌿
ـ ـ ـ ـــــ❀ـــــ ـ ـ ـ
💛🌿『@Shahid_dehghann』🌿💛
|قرارگاه شہید محمدرضا دهقان امیرے|♡
.. 『 بِسْمِࢪَبِاْلْݜُھَدْاءِوَاْلْصِدْیِقْیْنْ 』..
آنݘھامࢪوزگذشټ . . .🖐🏻🌱
شبٺۅݩمھدۅ؎🌚♥️
عآقبٺتوݩݜھدایـےْ✨💛
animation.gif
190.4K
آنچنان زمین گیرم نکن که هنگام ظهور مولا توان برخاستن نداشته باشم …
اللهم عجل لولیک الفرج