eitaa logo
|قرارگاه شہید محمدرضا دهقان امیرے|♡
1.3هزار دنبال‌کننده
20.5هزار عکس
7.1هزار ویدیو
764 فایل
⭕کانال شهید محمدرضا دهقان امیری شهادت،بال نمیخواد،حال میخواد🕊 تحت لوای بی بی زینب الکبری(س)🧕🏻 و وقف شهید مدافع حرم محمدرضا دهقان🌹 رمان #اورا³ پارت مدیر و خادم الشهدا: @Bentol_hosseinn
مشاهده در ایتا
دانلود
|قرارگاه شہید محمدرضا دهقان امیرے|♡
🌼🌼🌼🌼🌼🌼 🌼🌼🌼🌼🌼 🌼🌼🌼🌼 🌼🌼🌼 🌼🌼 🌼 #رمان🌵📿 #عاشقانه⛓♥️ -رمان‌حوریہ‌ی‌سید #پارت_پانزدهم برای اینکه نشون بدم
🌼🌼🌼🌼🌼🌼 🌼🌼🌼🌼🌼 🌼🌼🌼🌼 🌼🌼🌼 🌼🌼 🌼 🌵📿 ⛓♥️ -رمان‌حوریہ‌ی‌سید مامان گفت : نه نمیشه ، مسجدحرمت داره ، نمیشه چند نفر با قیافه های بَزَک کرده و هفت قلم آرایش بیان مسجد! -خب خانما میرن حسینیه ، مردا مسجد عباس همچنان نظاره گر بودوحرفی نمی‌زند ! اما معصومه راضی بود از پیشنهادم خوشش اومده بود چهره ی خندون‌و بارضایتش اینو نشون میداد! -باید با بابات صحبت کنیم معصومه شما هم با مامان و بابات صحبت کن تا ببینیم چی میشه بابا که اومد ناهار گذاشتیم بعد از غذا من ظرفا رو جمع میکردم و به مامانم با چشم و ابرو میگفتم که به بابام ماجرا رو بگه😅! معصومه هم که از من عجول تر بود ، رفت پیش مامانم نشست و در گوشی یه چیزایی گفت و مامانم به نشانه ی تایید سرتکون داد. من و معصومه نشستیم تو آشپز خونه و فال گوش ایستادیم واسه حرفاشون -آقا راستش امروز بچه ها رفته بودن به یکی دو تا تالار عروسی سر بزنن ولی با دیدن قیمتا هوش از سرشون پرید حالا پیشنهاد دادن مراسم تو مسجد گرفته بشه البته با رعایت حرمت مسجد ! - باید پیگیرش بشم ببینم امکان پذیره یا نه ، و شرایطش چطوره ... اتفاقا ازدواج امر مقدسیه قرار نیست مسجد فقط برای عزاداری باشه! معصومه سینی چای رو برداشت و رفت سمتشون به همه چای تعارف کرد و پیش عباس نشست و سریع گفت: بابا عباس هنوز نظرش رو نگفته ! عباس برای یه لحظه نگاهش رو معصومه خشک شد عباس نگاهش رو به سمت بابا برگردوند وگفت : برای من فرقی نداره ، رضایت معصومه و شما شرطه! عروسی مسئله ی مهم و حیاتی ای نیست فقط یه رسمه چیزی که زندگی انسان ها رو بنیاد میده اخلاق مداری و گذشته ! -بابا حتی اگه یه شام ساده هم باشه کافیه ، بقیه ی خرجا اضافه ست به دیوار آشپز خونه تکیه دادم ! چقدر قشنگ و ساده میخواستن زندگیشون رو شروع کنن، یه زندگی به دور از تجملات ! 🌾🌸 ⭕️ 🌼 ✨』
|قرارگاه شہید محمدرضا دهقان امیرے|♡
#چگونه_یک_نماز_خوب_بخوانیم؟ قسمت‌شانزدهم یه گوشه از آداب نماز استاد پناهیان: در نماز زمانی که ایست
؟ قسمت‌هفدهم نمازتو با نماز اولیای الهی مقایسه نکن! استاد پناهیان: خداوند بی دلیل کاری رو عمود خیمه ی دین قرار نمیده. معلومه که در این نماز اسراری هست منتها تا میگن "نماز خوب" ذهنتون تو نمازهای اولیای خدا نره. "ما هیچ کارمون شبیه اولیای خدا نیست که حالا نمازمون مثل نماز امیرالمومنین علی علیه السلام بشه " امیر المومنین علی علیه السلام هنگام وضو گرفتن رنگ چهره اش تغییر میکرد از شدت خوف خدا. خب اینجور تبلیغ کردن در مورد نماز، به کلی ما رو نا امید میکنه خب ما که هیچ وقت اینجور نخواهیم شد. 😔 یادم هست در جبهه های جنگ نقل شده بود که شهید آیت الله دستغیب می فرمود: "من حاضرم هفتاد سال عبادتم رو بدم تا بجاش دو رکعت نماز پای خاکریز بچه های رزمنده رو بهم بدن که من با خیال راحت از این دنیا برم" بچه های رزمنده ای که عبادتشون خیلی ارزشمند بود برای خدا ما اونجا بودیم یکبار که با هم گفتگو می کردیم می گفتیم: راستی بچه ها تا حالا سر سجاده ی عبادت رنگتون پریده از خوف خدا؟؟؟ ❓❗❓ همون بچه های نازنین می گفتن: نه!!! بعدشم شهید می شدن. خب اینکه انسان رنگش بپره از خشیت الهی کار ساده ای نیست. ما ها خیلی هنر کنیم از بس با خدا فاصله داریم گاهی فقط دلمون تنگ بشه برای خدا . همین!!!! خشیت کار عارفان نسبت به حضرت حق هست. نماز امیرالمومنین رو آدم در نظر می گیره دیگه از خودش نا امید میشه. خب برای اینکه ما نماز خوب خوندن رو فرا بگیریم و آغاز کنیم باید جلوی قدم خودمون رو نگاه کنیم ببینیم ما چه قدمی میتونیم برداریم. ادامه داره قدم اول نماز رو مودبانه و با رعایت آدابش بخونیم تا جایی که میشه صحیح و عربی بخونیم. سجاده پهن کنیم. اذان و اقامه بگیم. نگاهمون به اطراف نباشه. ظواهر رو کاملا رعایت کنیم. فعلا حضور قلب توی نماز لازم نیست........! •••┈✾~🍃♥️🍃~✾┈••• ♥️﴾@Shahid_dehghann﴿♥️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‌∞♥∞ 📌ڪسے ڪه بیست و چهار ساعته امام زمان رو شاد ڪنه خدا باهاش چیڪار میڪنه...؟😍 ________ ♥️﴾@Shahid_dehghann﴿♥️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❪ بِسمِ‌اللّٰھِ‌الرَّحمٰنِ‌الرَّحیم•'‌ ❫
🌺 در پناه نگاه امنتان صبحی دیگر را در هجوم رنج ها آغاز می کنم همچون غزالی که در محاصره ی درندگان، دلخوش به جان پناهی مطمئن ، زندگی می کند ... 💔 یاد شما قلبم را آرام می کند، امیدم می دهد و تا اوج، پر و بالم می دهد .... 😔 ❤️ السلام علیک یا بقیه الله ❤️
|هوالشهید| . فرقی نمی کند...! فرقی نمی کند کجا خادم باشد؛ آن کسی که دلش پیوند خورده با شهداء؛ که خادم الشهداء به شبیه الشهداء شدن است...! درمیدان نبردنفس همچون شهیدان باش خدایا مرا پاکیزه بپذیر... ♥️﴾@Shahid_dehghann﴿♥️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ذکر روز پنجشنبه: لا اله الا الله الملک الحق المبین (معبوی جز خدا نیست؛ پادشاه برحق آشکار) ذکر روز پنجشنبه به اسم امام حسن عسکری (ع) است. روایت شده در این روز زیارت امام حسن عسکری (ع) خوانده شود که خواندن آن موجب رزق و روزی می‌شود. ۱٠٠
🌱 خداگاهےبہ‌مانشون‌میده‌ڪہ:↯ + ببیــن،هیچڪس‌دوستت‌نداࢪه امایواشکےمیاددَࢪگوشِت‌میگہ + جـزمــن! :)♥ ✨'.. ♥️﴾@Shahid_dehghann﴿♥️
تو راھ خدا تا منقطع نشے! متصل نمیشے باید ببرے از این دنیا...!⏌✂️🌻⎾ ♥️﴾@Shahid_dehghann﴿♥️
''بداخلاقی در خانواده . . .🚫! 🌱 ♥️﴾@Shahid_dehghann﴿♥️
همسرشھید‌ ؛ هروقت‌چاۍ‌مۍریختم‌می‌آوردم، میگفت‌بیادوسہ‌خط‌روضہ‌بخونیم‌تا چاۍروضہ‌خورده‌باشیم.. ❤️ ♥️﴾@Shahid_dehghann﴿♥️
«‏وأنَا‌أبحثُ‌عني؛‌وجَدتكَ‌یاحُسین..!» و هنگامی که در پی خودم بودم تــو را یافتم، یاحسین..🤍🍃 • •♥️• ♥️﴾@Shahid_dehghann﴿♥️
مےگفٺ: از‌خدا‌خواستم‌ اینقدر‌بہ‌من‌مشغلہ‌بده ‌کہ‌حتے‌فکرگناه‌هم‌نکنم ... ♥️﴾@Shahid_dehghann﴿♥️
در مکتب امام حسین علیه السلام ممکن است زمانی حتی آب هم برای خوردن نداشته باشیم🙃💚 ♥️﴾@Shahid_dehghann﴿♥️
چند روز بعد از عملیات؛ یک نفر رو دیدم که دستش کاغذ و خودکار گرفته بود..! هرجا می‌رفت همراه خودش می‌بُرد از یکی پرسیدم: چشه این بچه؟ گفت: آرپی جی زن بوده توی عملیات اونقدر آرپی‌جی زده که دیگه نمی‌شنوه ..! باید براش بنویسی تا بفهمه...💔 ♥️﴾@Shahid_dehghann﴿♥️
🕊🌿 ستارگانِ‌شب . . از نگاهتان منوراند✨💛' شما چراغان راه هستید در دنیایِ تاریک! 🌱' ♥️﴾@Shahid_dehghann﴿♥️
هدایت شده از ضامن اهو
تبادلات نسیم... 🙃😉✨ ادمین تبادلات میشم☺️ آمارتون +100 بود بفرمایید پی وی در خدمتم @neoteric کانالتون مذهبی باشه🦋🍒 مدیر و ادمین ها هم خانم باشن🍃 اطلاعات بیشتر در اینفو تب 👇🏻(حتما شرایط رو مطالعه کنید) https://eitaa.com/joinchat/1025310892C71343eda0c حتما در اینفو تب عضو باشید 🌈✨ جذبتون بستگی به بنر داره... بنر خوب باشه +30 هم بالا می زنه 🌱🙂
هدایت شده از  دوشنبه
﷽ این کانال کلی چیزای باحال داره حتما عضو شو راستی ورود آقایون به کل ممنوعه✌🏻☺️❌❌❌❌ مطمئن باش پشیمونن نمیشی💖👌🙂 راستی اگرم عضواش بالای 50 بشه چالش میزاره😍 @jskjeodvwodk
هدایت شده از  دوشنبه
از خواب بیدار میشود،نگاه گیجش را بین اتاق می دهد.صدای نگران کسی او را به خود می آورد. ...:خوبی؟😢 _: آره خوبم.بخواب. افکارش در ذهنش نقش می بندد. *داری نابود میشی.به خدا حالت مثل قبل نیست* *میفهمی چی میگم دخترمو پیدا کردم* *این سفر اولین سفری که رفتم* برای اینکه این حرف ها را هضم کند هوا و اکسیژن میخواهد. به بالکن میرود و نفسش را بیرون میدهد.با دستی که روی شانه اش حس میکند ، برمیگردد و لبخندی که دلگرمش کند میزند و اورا به آغوشش میکشد.احساسی که در خواب دیده بود را میبیند. * همقدم به سمت خانه حرکت میکنند و در راهی که میخواهد برود صدای بوق ماشین اورا به خود می آورد و با شدت پرت می‌شود به سمت گارد کنار خیابان. با دیدن صحنه ی روبه رویش با بغض به سمتش میرود و سرش را در آغوش می‌گیرد،با تمام توان خود صدایش میکند:مرضیهههه😱 😨 رمانی از ژانر اکشن😵 غمگین😭 طنز🤣 و 😉 😍 🌈🌏 🤭 (زود عضو شو تا لینک پاک نشده.🤗🤫) لینک کانال @paeez_eshg
هدایت شده از  دوشنبه
https://eitaa.com/joinchat/3276800175C627a3f174f اینم لینک کانال لبیک یازینب☝️🏻☝️🏻 این کانال👆🏻👆🏻 کاملا مذهبی هست👌🏻👌🏻 لطفا عضو کانال بشید 🙏🏻🙏🏻 کانالمون رو😉😉 به دوستانتان هم🙆🏻‍♀🙆🏻‍♀ معرفی کنی🗣🗣 واین کانال😊😊 مخصوص دختران است💁🏻‍♀💁🏻‍♀ ورود پسران ممنوع❌❌ باتشکر😘😘 از طرف مدیر😁😁
هدایت شده از  دوشنبه
تاوان عشق را🥀 دل ما هر چه بود داد💔 چشم انتظار باش👀 در این ماجرا تو هم🔪 ✨﷽✨ سلام و عرض ادب اجازه میدید چند لحظه وقت تون رو بگیرم؟!🙂خب متشکرم☺️ از رمان های بچه مهندس و گاندو خسته شدید؟؟😕حق دارید والا منم، ایتا،روبیکا و اینستا پر شده از بچه مهندس و گاندو دنبال یه رمان متفاوت میگردید که ژانر هر دو تا سریال رو داشته باشه؟!😉 رمان انتقام عاشقانه رو خواندید؟؟ چیییی نخواندید!😳مگه میشه روبیکا ندارید؟! 😁ناراحتی نداره خب انتقام عاشقانه اومده ایتا😍 ژانر:جنایی،امنیتی،عاشقانه🌹 + تو چی؟!بزار خودم بگم...تو داری همه چیو خراب میکنی!...تو داری پروند هایی که چندسال روش کار کردیم رو به باد میدی! تو داری خون و جون آدمایی که عمرشون رو گذاشتن پای پیدا کردن این اطلاعات و رسیدن به این سرنخ ها رو زیر پا میذاری! فرشاد داری همه چی رو نابود میکنی اونم برای چی؟!واسه یه سری احساسات که قرار نبود پاشون بیاد وسط! + برای بار سوم عرض میکنم آیا بنده وکیلم؟؟ + خانواده؟!دخترت دیگه زن‌داداشم نیست! مادرمم خواهر تو نیست،مادرزنمم دیگه زنت نیست پس توی آشغال از هر غریبه ای غریبه تری که مثل کفتار افتادی به جون خانوادم + اشک دخترمو در آوردی حسین شادروان نیستم اگه اشکتو در نیارم...! + آدم بدا غریبه نبودن خودی تر از خودی بودن...برادرایی بودن که تیشه به ریشه بود و میخواستن از پشت خنجر بزنن...! انتقام تلخ است آری...! همچون قهوه ای بی شکر☕ اما در این داستان شیرین میشود!! روایتی از عشـــــــق♥️و انتـــــــقام 🔪 به قلم:تارا✍🏻🥀 @Romantic_revenge منتظر حضور گرمتان هستم!🙂 فقط خواهران دنبال کنند❌
هدایت شده از  دوشنبه
༺﷽༻ سلام خوبی؟ -نه☹️ -چرا؟🤔😳 -چون کانال مذهبی ندارم که توش پروفایل مذهبی بذاره. غیر از اون دلمم میخواد توس رمان هایی داشته باشه که درباره رفیق،ازخودگذشتگی و موضوعات خیلی خوب دیگه داسته باشه و علاوه بر اون جدیدا با یک کتابی آشنا شدم به اسم من ادواردو نیستم. داستان ثروتمند ترین شهید شیعست اما پول ندارم کتابشو بخرم. دنبال یک کانال میگردم که کتابشو بزاره😢😬😫 -خب چرا زودتر نمیگی؟😒🙄 خب بگو دارم دنبال کانال سرباز ولایت میگردم دیگه😤😂 این کانال علاوه بر کتاب من ادواردو نیستم کلی فعالیت مذهبی و جذاب هم میکنه 😇✨ -زود باش لینکشو بفرست!😡😒 -باش بابا چرا جوش میاری بیا بگیر😒👇🏻 @sarbazvelayatrahbar فقط یادت باشه من به تو معرفی کردم تو هم به بقیه معرفی کنیا!!😎🙃 -برو کو میخوام کتابمو بخونم🤪😒😂 ولی باشه حتما بهشون معرفی می‌کنم❤️🌈 -😳😒😂😤😢❤️💋 -میشه یک قسمت از رمان رو هم برام تعریف کنی؟😍 -آره حتما☺️ در خیابون قدم می‌زد. دیگر هیچ امیدی برایش نمانده بود،چون تنهاترین کس دنیا شده بود... همیشه به این فکر می‌کرد که داره سعی می‌کنه همیشه خوشحال باشه و حتی با تمام سخی های زندگی لبخند رو به لب همه بیاره،اما افسوس که دیگه کنارش نبود که بخواد بهش دلداری بده... ✿ــــــــــ❁ــــــــــ❥ــــــــــ❀ــــــــــ✪ــــــــــ✷ هنوز هیچکس خبر نداشت که مادرش از دنیا رفته رفت سمت خونه که همهٔ وسیله‌هاشو جمع کنه و بلکه جای دیگه رو پیدا کنه تا اونجا زندگی کنه،چون پدرش اونجا زندگی می‌کرد. دوست نداشت کنار کسی باشه که همه اتفاقات بد رو سرشون آورده. در خونه رو که باز کرد،هیچ کس خونه نبود! فهمید که پدرش برای همیشه رفته. وقتی فهمید که خودش خونه تهاست،تصمیم گرفت که همونجا بمونه... -خب این از رمان،قراره که از ²⁷•⁰¹•¹⁴⁰¹ پارت های رمان رو بذاره. اینم یک قسمتش بود. بقیشم خودت برو بخون😊❤️🌈 -ممنون خوشگلم🌟✌️🏻 کانال ما در سروش👇🏻 splus.ir/sarbazvelayatrahbar آپارات 👇🏻 https://www.aparat.com/sarbazvelayatrahbar ویسگون👇🏻 https://www.wisgoon.com/sarbazvelayatrahbar 😃 📚 🕌 📝 ... 🤲🏻 3⃣،2⃣،1⃣ منتظرت هستیم دوست خوبم😀👋🏻