🧡💚❤️💛
#شهیدسردارحمیدتقویفر
#سیرهشهدا
چند باری که نمایشگاه قرآن برگزار میشد بابا تعدادی قرآن خریداری میکرد. همیشه میگفت میخواهم اینها را هدیه بدهم.
🔹بعد از شهادت بابا که به عراق میرفتیم خانه ی هر کدام از دوستان بابا که میرفتیم، همان قرآن هایی که بابا خریده بود را می دیدیم. می گفتند بابا این قرآن ها را به آنها هدیه داده، انگار هر جا میرفتیم بابا یک رد پا و نشانه ایی از خودش باقی گذاشته بود.
🔻راوی: دختر فرمانده🔻
#صدقهجاریه
#مدافعانحریمحرم
#خادمالحسین
@shahid_dehghanamiri
🌺🌺💫🦋
#شهیدسردارحمیدتقویفر
#سیرهشهدا
حاج حمید خیلی از #اسراف بدش می آمد.
یک بار که باهم به جبهه های جنوب رفته بودیم،وارد اردوگاهی شدیم که چراغ هایش روشن بود.💡
حاج حمید به مسئول آنجا تذکر داد که روشن بودن چراغ ها آن هم در روز اسراف است.
مسئول اردوگاه هم از تذکر حاج حمید استقبال و تشکر کرد.🤗
یک بار هم با هم به زیارتگاهی رفتیم که قبر ها و آرامگاه های خانوادگی داشت.
پنکه های سقفی یکی از آرامگاه ها، روشن مانده بود،وقت خروج از آنجا حاج حمید متوجه این موضوع شد.
اما از آن آرامگاه دور بودیم.گفت ای کاش میرفتیم و پنکه آن جا را خاموش میکردیم تا برق اسراف نشود.
قبل از اینکه حاج حمید دست به کار بشود، دخترم هدی دوید و پنکه را خاموش کرد.
#مدافعانحریمحرم
#خادمالحسین
@shahid_dehghanamiri