eitaa logo
شهید گمنام
3.5هزار دنبال‌کننده
15.3هزار عکس
6.6هزار ویدیو
93 فایل
🥀شھید...به‌قَلبت‌نگـاھ‌میکُند اگࢪجایےبࢪايَش‌گذاشتھ‌باشےمےآيد‌مےمانَد لانھ میکُند تاشھيدت‌ڪُند ࢪفیق‌شهیدشهیدت‌میڪند.🥀 ارتباط با مدیر کانال شهید گمنام ⤵️⤵️⤵️ @khakreezfarhangi ⤵️⤵️⤵️ @gomnam30 خادم تبادل ⤵️⤵️⤵️ @YaFateme1349
مشاهده در ایتا
دانلود
همسرانه... 💠هر بار که یکی از دوستانش شهید می‌شد خیلی غصه می‌خورد و می‌گفت: من از دوستانم جا ماندم. همیشه می‌گفت: دعا کن که من شوم. من هم می‌گفتم: الان نه در 50 سالگی. او هم می‌گفت: شهادت باید در باشد. می‌گفتم:بعد از شهادتت من چه کنم با دو بچه. می‌گفت: تو هم مثل باقی همسران شهدا یک روز به سجاد گفتم: سجاد جان چند بار رفتی دیگر بس است نرو. گفت: جواب (س) را در قیامت چه می‌دهی؟ 💠سجاد قبل از رفتن،خیلی سفارش بچه‌ها را کرد.می‌گفت: من از تو مطمئنم که می‌روم و خیالم آسوده است که تو می‌توانی بچه‌ها را خوب تربیت کنی.. 💠در روز آخر که می خواست سوریه برود دخترم هانیه خواب بود.رفت یک دل سیر بوسش کرد. من قرآن، آب و گل را آماده کردم تا بدرقه‌اش کنم، گریه امانم نداد. سجادم را از زیر قرآن رد کردم. گفتم: برو دست حضرت زینب(س) به همراهت. مراقب خودت باش. او هم دم در آسانسور ایستاد و به من گفت: تو هم مراقب خوبی‌هایت باش🥺 شهید_سجاد_دهقان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهید گمنام
عمليات زين العابدين (ع) جواد مجلسي آذر ماه 1361 بود. معمولا هر کجا ابراهیم میرفت با روی باز از ا
گير ميكرديم. گفتم: آقا ابراهيم برو از بالاتر بيا، اينجا گير ميكني. گفت: وقتش را ندارم. از همين جا رد ميشيم. گفتم: اصلا نميخواد بيايي، تا همين جا دستت درد نكنه من بقيه اش را خودم ميرم. گفت: بشين سر جات، من فرمانده شما رو ميخوام ببينم. بعد هم حركت كرد. با خودم گفتم: چه طور ميخواد از اين همه آب رد بشه! تو دلم خنديدم و گفتم: چه حالي ميده گير كنه. يه خورده حالش گرفته بشــه! اما ابراهيم يك الله اكبر بلند و يك بسم الله گفت. بعد با دنده يك از آنجا رد شد! به طرف مقابل كه رسيديم گفت: ما هنوز قدرت الله اكبر را نميدانيم، اگه بدانيم خيلي از مشکلات حل ميشود. ٭٭٭ گردان براي عمليات جديد آمادگي لازم را به دســت آورد. چند روز بعد موقع حركت به سمت سومار شد. من رفتم اول سه راهي ايستادم! ابراهيم گفته بود قبل از غروب آفتاب پيش شــما ميآيم. من هم منتظرش بودم. گردان ما حركت کرد. من مرتب به انتهاي جاده خاكي نگاه ميكردم. تا اينكه چهره زيباي ابراهيم از دور نمايان شد. هميشه با شلوار كردي و بدون اسلحه ميآمد. اما اين دفعه بر خالف هميشه، با لباس پلنگي و پيشانيبند و اسلحه كالش آمد. رفتم جلو و گفتم: آقا ابراهيم اسلحه دست گرفتي!؟ خنديد و گفت: اطاعت از فرماندهي واجبه. من هم چون فرمانده دستور داده اين طوري آمدم. بعد گفتم: آقا ابراهيم اجازه ميدي من هم با شما بيام؟ گفت: نه، شما با بچه هاي خودتان حركت كن. من دنبال شما هستم. همديگر را ميبينيم. چند كيلومتر راه رفتيم. در تاريكي شــب به مواضع دشــمن رســيديم. من آرپيجيزن بودم. براي همين به همراه فرمانده گردان تقريبًا جلوتر از بقيه راه بودم. حالت بدي بود. اصلا آرامش نداشتم! سكوت عجيبي در منطقه حاكم بود. ادامه دارد 🌷رفیق شهیدم🌷 @shahid_gomnam15
حق با من بود. هر وقت فکرش را می‌کردم، می‌دیدم حق با من بوده. ولی چیزی نگفتم. بالاخره فرمانده بود. یکی دو ماه هم بزرگ‌تر بود. فکر کردم: بگذار از عملیات برگردیم، با دلیل ثابت می‌کنم براش. از عملیات برگشتیم. حسش نبود. فکر کردم: ولش کن. مهم نیست. بی خیال. پشت بی‌سیم صدایش می‌لرزید. مکث کرد. گفتم: بگو حاجی. چی می‌خواستی بگی؟ گفت: فلانی! دو سال پیش یادته؟ توی بدر؟ حق با تو بود. حالا که فکر می‌کنم، می‌بینم حق با تو بوده. من معذرت می‌خوام ازت. شهید حسین خرازی @shahid_gomnam15
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢_ثواب اطعام دادن در غدیر از شب قدر و عاشورا و همه شب‌های سال بالاتر است ❣خاطرۀ علیرضا پناهیان از پاسخ غم‌انگیز استاد مصری دربارۀ غدیر ❣چرا باید جشن غدیر را باشکوه برگزار کرد؟ 🗓 2 روز مانده تا عید بزرگ @shahid_gomnam15
حاج_احمد_متوسلیان :🕊 اگر بنا باشد برای من اتفاقی بیفتد مطمئن باشید در جبهه‌ی جنگ با اسراییلی‌ها خواهد بود..! چون من با خدای خود عهد بسته‌ام به دست شقی‌ترین اشقیای عالم یعنی اسراییلی‌ها شهید بشوم. ۱۴ تیرماه ؛ سالروز ربوده شدن حاج احمد متوسلیان و یارانش توسط نیروهای فالانژ وابسته به رژیم صهیونیستی در خاک لبنان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‌بَچِـہ‌هـٰا؎‌پـٰاسـدٰار دَر‌لیسـت‌ِآرزو‌هـٰاشـون دَر‌سَـر‌لیسـت؛ یڪ‌آرزو‌رو‌اَول‌نـوشتـند‌! ‌وَهـر‌گـز‌‌دَر‌تمـٰام‌عُمـرشـون‌پـٰاڪ‌نمیشـہ..! شهـادت..؛)❤️🌱 @shahid_gomnam15
[شهیـدجهـادمغنـیه🎙] @shahid_gomnam15
مهمان شام۵۱(1).m4a
4.67M
کتاب : مهمان شام .. خاطرات شهید مدافع حرم مهندس سید میلاد مصطفوی 🌹 راوی : 🌷 قسمت 0️⃣5️⃣🌷 ادامه دارد....》 جهت تعجیل در فرج آقا امام زمان و شادے ارواح مطهر شهدا صلوات +وعجل فرجهم🕊🦋 @shahid_gomnam15
📜 ...مواظب اعمالتان باشید؛ چون شما باید لشکر (عج) باشید و شروع کنید به ساختن خود تا شاااایستگی این را داشـته باشید که در رکاب برای برقرار کردن عدل جهانی و حاکمیت اسـلام در تمام نقاط جهان بجنگیم. ...🌷🕊 عاقبتتان شهدایی 💚@shahid_gomnam15
✍این تصویر مربوط بہ شهید هادے ذالفقاری است وقتی که در سامرا بود گفت اینجا ندارند و برای ندیدن بی حجابی چفیه روی سرش می انداخت و بیرون میرفت... داشتن‌ حیا‌زن‌و‌مرد‌ندارد ... 🌷🕊 @shahid_gomnam15