eitaa logo
شهیدهادی_تورجی زاده_حججی_آرمان_حاج قاسم
36.7هزار دنبال‌کننده
13.8هزار عکس
11.7هزار ویدیو
112 فایل
♥️باهمه وجود دوستتون دارم #حضرت_زهرا_سلام_الله مادر همه ی شهیدان شده اید می شود #مادر ما هم بشوید❓ با دعوت #شهدا به این کانال اومدید پس لفت ندید. تاریخ تاسیس 1397/1/25
مشاهده در ایتا
دانلود
تو نشونه بهاری.mp3
8.09M
🌺تو نشونه بهاری 🎤 محمدحسین_پویانفر👌 امامت امام زمان (عج) ♥️ کانال و 👇👇 @shahid_hadi124
شهیدهادی_تورجی زاده_حججی_آرمان_حاج قاسم
#قسمت_دوم بلبل محله 🌸🍃فهیمه هفده ساله بود، سال چهارم دبیرستان، صبح ها به مدرسه می رفت و عصرها به م
. وصف زنان شجاع و دلیر فهیمه و همسر شهیدش ✨ ا ﷽ ا ✨ 🥀 🕊 📜 این نامه های عاشقانه💕، سند جنگ است 💍دوران عقد 💞ب رای غلامرضا که در جبهه بود 📃نامه می نوشت زمان هایی که  به او پیشنهاد می دادند شرایط 📞تلفن کردن هم مهیاست و می توانی با غلامرضا صحبت کنی، می گفت:👇 🍃 « ».🍃 📑 نامه نگاری می کرد تا یادداشت های💓 و عارفانه او و همسرش برای نسل های بعد که جنگ را نمی بینند بماند. 👈 🧕می دانست که نوشته های شان برای زوج های جوان فردا راهگشاست. 🍃از هم می خواست که دست به قلم شود و بنویسد: ❣« خوبم! 🖊نوک قلمت را تیز کن ... ✍ بنویس که امروز روز نوشتن است و چه شایسته که مرکبت یاوران و دوستانت می باشد 🖌بنویس که هیچ مرکبی را جز آن، توان ثبت آن لحظه نیست و بنویس که تو امروز تاریخ را می نویسی و برو محکم برو که امروز تو را می سازی. » 📝 در یکی از نامه هایش به غلامرضا می نویسد: ✨« تصمیم گرفتم به جای شرح هفته ای که گذشت از قران آیه ای, از نهج البلاغه حکمتی و از مفاتیح دعایی و از احادیث حدیثی را یادداشت کنم…»✨ 💝انگار می دانست که هر بار به چه چیزی نیاز دارد همان را می نوشت و می فرستاد و غلامرضا با خواندن این نامه ها آرام تر و دلگرم ترمی شد و استواردر مسیر حق و جهاد. 🖌زمانی هم که از بر می گشت وقایع و خاطرات جبهه را از او می پرسید و یادداشت می کرد.- 📖 🍃برای 🌹همسرش سفید پوشید🍂 🧕 هنرمندانه از الفاظ استفاده می کرد و ارتباطش با همه خوب بود و تاثیر ایمان، نفوذ کلامش را دو چندان می کرد.😍 🍂آخرین امتحان دبیرستان بود که خبر شهادت را آوردند. 🕊 😔خواب تعبیر شده بود ، حین پاکسازی مین های به جا مانده از عملیات آزاد سازی خرمشهر بر اثر انفجار مین به 🥀رسید. 🔰وقتی پیکر متلاشی اش را آوردند حلقه💍 تاریخی ازدواج شان سالم مانده بود در انگشت اش. 🕊هنگام تدفین در قطعه ۲۶ بهشت زهرا(س) با صلابت سخن می گفت: « خدایا! ها که رفتند، ☀️ خورشید را برای ما نگه دار… این ختم نیست که آغاز است ، راهی که همسرم آن را پیمود…» ❇️تا یک سال برای 🥀 همسرش💔 سفید پوشید، می گفت: « اگر همسرم غیر از رفته بود آن وقت بود که می کردم