eitaa logo
🍃🌹 مهندس مدافع حرم شهید هادی جعفری🌹🍃
118 دنبال‌کننده
5.1هزار عکس
2.8هزار ویدیو
7 فایل
اینجامحفل آسمانی شهیدیست که در سالروز تولدخودوهمزمان با ایام فاطمیه در۳فروردین۱۳۹۴درعراق به شهادت رسید. 👇🌹👇 #جهت_تبادل.. @ahmadmakiyan14 #یازهرا‌...🌹 #کانال_مهندس_شهید_هادی_جعفری..🌷🕊 🍃🌹 @shahid_hadi_jafari65🌹🍃 #لبیک_یاحسین...🌴
مشاهده در ایتا
دانلود
@Maddahionlinمداحی آنلاین - تو قلبم خود خدا می دونه چه خبره - محمود کریمی.mp3
زمان: حجم: 8.75M
🌸 (س) 💐تو قلبم خود خدا میدونه چه خبره 💐قانون دلم اینه هر روز 🎤 🍃🌹 🌺 ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🌹🍃 ...🌹🍃 ..🌷🕊 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 @shahid_hadi_jafari65 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 ---~~ 🌴 ...🌴~~---
~~~~🍃🌷🍃~~~~🍃🌷🍃~~~~ 🌹میلاد مادر خوبیها بـانوی دو عالم 🌹حضرت زهرای مرضیه و روز بزرگداشت مقام مادر 🌹و زن را به همه مادران و زنان و دختران سرزمینم 🌹تبریک عرض میکنم 🌹🍃 ...🌹🍃 ..🌷🕊 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 @shahid_hadi_jafari65 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 ---~~ 🌴 ...🌴~~---
🍃🌼پیشاپیش سالروز میلاد خجسته فاطمه زهرا 🍃🌼هدیه آسمانی خدا به رسول، بانوی ملکوت و جبروت، 🍃🌼 حضرت صدیقه طاهره گرامی باد 🌹🍃 ...🌹🍃 ..🌷🕊 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 @shahid_hadi_jafari65 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 ---~~ 🌴 ...🌴~~---
آقا به بارانِ ظهور غبار دیدگان ببر اشارتی نشان بده منتظران خود بخر کنون که است، برای عیدانه تو هم برگه ختم انتظار، برای فاطمه ببر 🌹🍃 ...🌹🍃 ..🌷🕊 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 @shahid_hadi_jafari65 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 ---~~ 🌴 ...🌴~~---
🍃🌹 مهندس مدافع حرم شهید هادی جعفری🌹🍃
#کتاب_هوری🌹🍃 #زندگی_نامه_و_خاطرات : #سردار_شهید_سید_علی_هاشمی 🌷🕊 فصل چهارم ..( قسمت دوم)🌹🍃 🌷
🌹🍃 : 🌷🕊 فصل چهارم ..( قسمت سوم)🌹🍃 🌷🕊بسم رب الشهدا و الصدیقین🌷🕊 عملیات فتح المبین در شمال خوزستان به خوبی آغاز شد حاجی گروهی از بچه ها را فرستاد اواسط جاده اهواز به خرمشهر می خواست امکانات و استعدادهای دشمن را شناسایی کنند این در حالی بود که آن منطقه در حوزه استحفاظی و کاری ما نبود اما حاج علی دستور داده بود که ما با هماهنگی مسئولان، در شناسایی آن منطقه شرکت کنیم یادم هست شناسایی ها با موفقیت انجام شد بر اساس آن ، حاجی مشغول بررسی و نوشتن طرحی برای آزاد سازی خرمشهر و چگونگی حمله به مواضع دشمن در آن منطقه شد البته آن موقع هنوز کسی به فکر آزادی خرمشهر نبود بعد از تکمیل طرح آن را برای مقامات سپاه فرستاد بعد از چند روز تایید کلی طرح به دست حاجی رسید حاجی در آن ایام، نیروهای برگزیده تیپ نور را در جلسه ای جمع کرد و گفت: شما فرماندهان آینده جنگ هستید ممکن است من زنده نباشم، شما باید بتوانید جنگ را اداره کند برای همین یک دوره کلاس فرماندهی هست که همه باید در آن شرکت کنید، خودم هم درس می دهم. هرکس هم که نیاید و غیبت کند، جریمه اش این است که اجازه ندارد به عملیات برود. این حرف را که از حاجی شنیدم به ذکاوتش احسنت گفتم رگ خواب بچه ها را خوب می دانست فهمیده بود بچه ها برای رفتن عملیات هر کاری می کنند؛ این بهترین جریمه بود تا همه بچه ها مجبور شوند در کلاس شرکت کنند حاجی هر آنچه را که به صورت عملی یاد گرفته بود به ما انتقال داد کلاس های او واقعا آموزنده بود در همه وقایع مربوطه به جنگ به صورت موشکافانه وارد می شد این ها همه از هوش و ذکاوت او بود این در مقابل کلاس های تئوری که او با واقعیات جنگ فاصله داشت خیلی با ارزش بود. بعد از آن بود که کارهای عملیاتی را برای آزادی خرمشهر شروع کرد. حاجی هم شجاع و دلاور بود، هم خونسرد و هم ریز بین. در تصمیم گیری های همه جوانب را می سنجید و بهترین راه را انتخاب می کرد یادم هست یک دوره ای در سپاه حمیدیه برقرار کرد و به ما آموزش داد. دوره آموزش فنون جنگ و بحث فرماندهی بود خوب به یاد دارم که یکی از مسئولان آمد و این جزوه ها را دید بعد گفت: این ها رو کی نوشته: کی بهتون درس داده؟ گفتم: فرمانده ما علی هاشمی. با تعجب گفت: علی هاشمی؟! همین جوان بیست ساله؟! بعد با تعجب گفت: این باید کار کسی باشه که سال ها توی مسائل جنگی و نظامی بوده تا بتونه این چیزها رو بیان کنه. راست می گفت. چیزهایی که حاج علی بیان می کرد، شاید یک سرلشکر هم اطلاع نداشت! در حالی که او یک جوان ساده اما بسیار باذکاوت بود حاج علی از برادر به ما نزدیک تر بود ما حتی مشکلات خصوصی را به او می گفتیم با راهنمایی های حاج علی مشکلات ما حل می شد به ما همیشه می گفت: توصیه می کنم خونسرد و با تقوا باشید، خدا را مد نظر بگیرید. 🌹 🔹🌹 🌹🕊🌹 🕊🔹🌹🕊🔹🌹🕊🔹 🌷🕊 🌹🍃 ...🌹🍃 ..🌷🕊 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 @shahid_hadi_jafari65 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 ---~~ 🌴 ...🌴~~---
تا مطمئنم فصل باران میشود کوچه ها پس کوچه هامان هم میشود تا بیایی هر خیابانی كه خلوت است در مسیر راه بندان میشود 🌹تعجیل در فرج 🌹 🌹🍃 ...🌹🍃 ..🌷🕊 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 @shahid_hadi_jafari65 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 ---~~ 🌴 ...🌴~~---
🌷🕊بسم رب الشهدا و الصدیقین 🕊🌷 حبیب الله بسیار زرنگ و باهوش بود به همه کمک می کرد و حتی بعضی اوقات کلید ماشین پدرش را میگرفت و به دوستانش رانندگی یاد میداد و میگفت هزینه ی رفتن به کلاس آموزش رانندگی را ندارند. یک بار شب عید بود وضع مالی خوبی نداشتیم، او مقداری شیرینی میوه و آجیل به منزل آورد و بعد فهمیدم که چند شب خواب نرفته و خیاطی می کرده که من خجالت خواهر و برادرانش را نکشم! *یک مرتبه در ماه رمضان خواهرش تلویزیون را زمین انداخته بود مادرش گفته بود: «اگر پدرت بفهمد دعوا می کند» گفت: «مادرجان غصه نخور من حالا می روم و آن را درست می کنم»* آنروز هوا سرد بود تلویزیون را به تیران برد و صبح آن را آورد. حتی افطار نکرده بود و روز بعد را هم روزه گرفت بخاطر اینکه پدرش عصبانی نشود و خواهرش را دعوا نکند. شهید حبیب الله چترایی 🌹🍃 ...🌹🍃 ..🌷🕊 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 @shahid_hadi_jafari65 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 ---~~ 🌴 ...🌴~~---
رو خودتون جوری کار کنید که اگر یک گناهم کردید گریه تون بگیره:)
787.2K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌴🌹🌴🌹🌴🌹🌴 🌷 باز هم آمد شب جمعه پریشانم حسین داغ دوری از حرم افتاده بر جانم حسین عکس این شش گوشه بی حد بر دلم آتش زده از کرم آبی بریز بر قلب سوزانم حسین 🌹🍃 ...🌹🍃 ..🌷🕊 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 @shahid_hadi_jafari65 🍃🌹🕊🌷🕊🌹🍃 ---~~ 🌴 ...🌴~~---