eitaa logo
شهیدان حاج اصغر پاشاپور و حاج محمد پورهنگ
271 دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
891 ویدیو
4 فایل
حاج اصغر : ت ۱۳۵۸.۰۶.۳۱، ش ۱۳۹۸.۱۱.۱۳ - حلب رجعت پیکر حاج اصغر به تهران: ۱۳۹۸.۱۲.۰۴ حاج محمد (همسر خواهر حاج اصغر) : ت ۱۳۵۶.۰۶.۱۵، ش ۱۳۹۵.۰۶.۳۱، مسمومیت بر اثر زهر دشمنان 🕊ساکن قطعه ۴۰ بهشت زهرا (س) تهران ناشناس پیام بده👇🌹 ✉️daigo.ir/secret/6145971794
مشاهده در ایتا
دانلود
❤️🍃 به سرم غیر هوای تو تمنایی نیست بطلب تا که فقط سیر نگاهت بکنم.... @shahid_hajasghar_pashapoor 🕊🌹
دوستان متاسفانه اینستا بعد از دو روز فعالیت! صفحه رو مسدود کرد. اگر تا دو سه روز فعال شد مجدد که هیچ، وگرنه دوباره صفحه رو ایجاد می کنم.
🦋 مختصری از زندگی خادم کانال تلگرامی 🌷بانو متولد شهر ماهشهر درسال ۱٣۴۴ و یادگاران  ایشان ۵ فرزند؛ ٣پسر و ٢ دختر می باشند. ✨همسر شهید اسکندری رزمنده جهادگر ولایتی و خادم اهل بیت عارف مرحوم مهندس فرشاد اسکندری است. به دلیل تخصص مرحوم اسکندری، حضور در جبهه ی این بزرگوار خدمت در عملیات راهسازی بوده و به دلیل حضور در مناطق عملیاتی و در پی عملیات خصمانه و ناجوانمردانه ملعون آن زمان؛ توسط بمب های شیمیایی بر خلاف تفکر ایشان مواد آلوده به بدنشان وارد شده است. ▪️بعد از چند سال این مواد تبدیل به سرطان می شود که به تشخیص پزشکان بیمارستان شریعتی تهران، از نوع سرطانهای ناشی از مواد شیمیایی بوده است. 😔و در نهایت این موضوع منجر به عروج شهادت گونه این مجاهد فی سبیل الله درسال۱٣٨۴ می شود. 👌ضمنا فرمانده گردان جعفر طیار پسر خاله شهید توران اسکندری هستند. 🌷بانو توران اسکندری در آذرماه سال ۹۵ در انفجار تروریستی حِله عراق به شهادت رسید. ❤️از خداوند متعال علو درجات را برای  شهداء خواستاریم، اِن شاءالله که مورد عنایت شهدا قرار بگیریم... @shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
📜روایت زراره از امام باقر (ع) لَوْ أَنَّ رَجُلًا صَامَ نَهَارَهُ وَ قَامَ لَیلَهُ وَ تَصَدَّقَ بِجَمِیعِ مَالِهِ وَ حَجَّ جَمِیعَ دَهْرِهِ وَ لَمْ یعْرِفْ وَلَایةَ وَلِی اللَّهِ فَیوَالِیهُ وَ تَکونَ جَمِیعُ أَعْمَالِهِ بِدَلَالَتِهِ إِلَیهِ مَا کانَ لَهُ عَلَی اللَّهِ فِی ثَوَابِهِ وَ لَا کانَ مِنْ أَهْلِ الْإِیمَانِ؛ اگر فردی روزهایش را روزه بدارد، شب هایش بیدار بماند، همه دارایی اش را صدقه دهد و همه عمرش به حج رود، اما ولایت ولی خدا را نشناسد تا بدان گردن نهد و همه اعمالش زیر نظر و با هدایت او باشد، چنین کسی نه برای او نزد خدا ثواب و پاداشی است و نه از اهل ایمان است. 📚حر عاملی، بی تا، ج ۱۸، ۲۶ - حوزه نت 🍃🌼 @shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
🔹🍃 🦋 🦋 🍂داشتیم پیکر شهدامون رو با کشته های بعثی تبادل میکردیم که ژنرال «حسن الدوری» رییس کمیته رفات ارتش عراق گفت : «چندتا شهید هم ما پیدا کردیم، تحویلتون میدیم تا به فهرستتون اضافه کنید.» 🌷یکی از شهدایی که عراقی ها پیدا کردند پلاک نداشت. سردار باقرزاده پرسید : 🤔از کجا میدونید این شهید ایرانیه؟ این که هیچ مدرکی نداره! ژنرال بعثی گفت : با این شهید یه پارچه قرمز رنگ پیداکردیم که روش نوشته بود : ... فهمیدیم ایرانیه... 💔✌️ @shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
🌱 پدر شهید : شاید پنج بار، شش بار ما سوریه رفتیم. پارسال [۹۷] قبل از رفتیم، من اصلا از کار اصغر سر در نیاوردم. هیچی هم به ما نمی گفت... علی رضوانی : می دونستین کنار حاج قاسم بود؟ + والله نمی دونستیم. - الان چه حسی دارید متوجه شدید؟ + خوشحال شدم، ما رو از دست ندادیم. - خدا وکیلی؟ + بله مادر شهید : آره حاج اصغر حقش بود، باید رزقش را می گرفت... ❤️ @shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
▪️🍃 ای شام، کربلای تو یا زین العابدین دل بزم ابتلای تو یا زین العابدین یک عمر در فراق جوانان هاشمی شد خونِ دل غذایِ تو یا زین العابدین در بین خنده و کف و شادی گریستند زنجیرها برای تو یا زین العابدین چشم حسین و چشم شهیدان کربلا گریند در عزای تو یا زین العابدین ای کاش پر شود عوض اشک چشم ما از خون ساق پای تو یا زین العابدین در حیرتم که از چه به زنجیر بسته شد دست گره گشای تو یا زین العابدین ای کنز مخفی ازلی یک نفر نگفت ویرانه نیست جای تو یا زین العابدین آرد صدای گریة ما سر بر آسمان از اشک بی صدای تو یا زین العابدین تا حشر انقلاب حسین است سربلند در پای خطبه های تو یا زین العابدین در کوچه های شام فقط سنگ های بام بودند آشنای تو یا زین العابدین خاشاک و سنگ و خنده و دشنام و هلهله گردید رونمای تو یا زین العابدین "میثم" سلام می دهد از دور صبح و شام بر صحن با صفای تو یا زین العابدین... ✍غلامرضا سازگار 🏴شهادت (ع) آجرکم الله 🏴 (عج) @shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
🥀🦋 شبتون زینبی 🦋🥀
🍃🌺بسم رب الشهدا و الصدیقین
❤️🌱 به لطف یک نگاهِ خود شهیدم کن شهیدم کن به راهِ خود شهیدم کن... حسین جانم... @shahid_hajasghar_pashapoor 🕊🌹
🌱 بسیار به کبوتر و پرورش آنها علاقه داشت و به آنها عشق می ورزید. 🌷خواهر این شهید بزرگوار میگوید وقتی حسن دو دستش را باز میکرد کبوتران یک به یک روی دستانش می نشستند و وقتی شهید قرار بود به جبهه اعزام گردد این کبوتران تا بالای اتوبوسی که سید حسن با آن روانه میشد رفته و برگشتند ظاهرا فهمیده بودند حسن قرار است شهید شود. ✔️بعد از خبر شهادت سید حسن به خانواده اش مادرش اصرار کرد دو کبوترش را با خود برای تحویل پیکر شهید ببریم و می گفت پسرم خیلی این کبوترها را دوست داشت. 🔹بنابراین خانواده شهید وقتی داشتند برای تحویل پیکر شهید روانه بنیاد شهید شهرستان آمل میشدند دو کبوتر این شهید را هم با خود بردند یک کبوتر سفید و یک کبوتر مشکی… 🍃وقتی آنها به بنیاد شهید رسیدند و موقع تحویل جنازه رسید مادرش دو کبوتر را بر روی سینه شهید قرار داد و کبوتر سفید به محض دیدن پیکر بی جان شهید در دم جان داد و با شهید همراه شد… @shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
✍دلنوشته بانو زینب پاشاپور خواهر و همسر مکرمه مدافع حرم  برای کنیز حضرت زهرا خادمه الشهدا 🌹تقدیم به روح بلند سرکار خانم شهیده اسکندری 🤔خوب یادم هست آشنایی مان را. چند روز بیشتر از پر کشیدن همسرم نگذشته بود که پیامتان به دستم رسید. برای همسرم مطلب می نوشتید در فضای مجازی. دوست داشتید برای شهدا خدمت کنید. شناساندن شهدا را وظیفه خود می دانستید. 💔آن روزها من به دنبال هم دلی می گشتم تا همدردم باشد. سر صحبتتان که باز شد، از پیوندتان گفتید با شهدا.  از تجربیاتتان برایم گفتید و روزهایی که پشت سر گذاشته اید. و من که به دنبال نشانه بودم، به فال نیک گرفتم این آشنایی را. ✨من هم دردی پیدا کرده بودم و شما گویی خودتان را در برابر خودتان می دیدید. از شباهتمان برایم گفتید. از عشق و محبتی که به همسرانمان داشتیم. از دردهایی که کشیدید و دردهایی که دیدید. از روزهای پر کشیدن همسرتان گفتید. از اشک هایی که کنار تختش جا گذاشتید. از التماس هایی که کردید برای ماندنش و من گویی خودم را می دیدم. 🍃اگرچه آسمانی شدن همسرانمان 10 سال فاصله داشت اما شک نداشتم اسباب این دوستی را خودشان برایمان فراهم کرده اند. آمده بودید آرامش بگیرید اما آرامش بخشیدید به دل داغدیده ام. 😔خودتان را وخواهر بزرگترم می دانستید و من شما را الگوی خود. 10 سال زمان کوتاهی نیست. فراق هر روزش یکسال می گذرد. از قدم های خدا برایم گفتید کنار قدم هایتان. از حضور همسرتان. از مددهایشان. و من باور داشتم گفته هایتان را. 💔دلم گرفته بود که پیامتان از کربلا رسید. از جوار امامان عشق. نایب الزیاره مان شده بودید. و من چقدر غبطه خوردم به حالتان. دوست داشتم همراهتان می بودم. گفتید که هر جا رفتید به یاد همسرم و من و دخترهایمان بوده اید. گفتید همراهتان بوده ایم. 😊عکستان را که دیدم میان زوار اربعین، بدجور به دلم نشستید و محبتتان افزون شد در دلم. 😭خبر انفجار حله که به گوشم رسید، دلم لرزید. حال و هوای روزهای شهادت همسرم را داشتم. دلهره و اضطراب. 🕊خبر شهادتتان را که شنیدم اگرچه حس جاماندن دوباره برایم زنده شد، اما آرام شدم. سرنوشتمان اگر چه شبیه به هم بود اما سرگذشتتان بسیار زیباتر رقم خورد. چه سعادتی بالاتر از این. شهادتتان این گونه مقدر باشد. ایام زیارت اربعین ارباب در وادی عشق. 💫حالا همسرتان به انتظارتان ایستاده است که همراهی تان کند تا بهشت. 10 سال فراق اینگونه زیبا ختم به وصال شد. و من دوباره به حالتان غبطه می خورم. دست من را هم بگیر بانو...🌹 شهادت بانو اسکندری : اوایل آذرماه ۹۵ @shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
🏴🕯 از حلقه های سلسله می چکد چو اشک زنجیر هم بر پیکر من،،، گریه می کند.... (ع)▪️ (عج)🏴 @shahid_hajasghar_pashapoor 🕊🌹
17.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✌️گر مرد رهی بسم الله... حر شدن، شدنی هست اگر بخواهیم... 📹مصاحبه خبر شبکه یک سیما با سید ابراهیم حبیب زاده، خادم کانال دوستداران آیت الله حق شناس ❤️وقتی دستگاه (ع) تو رو مرید اهل بیت؛؛؛ 🌹و تو رو شاگرد یکی از خادمین اهل بیت میکنه... و تو اوج میگیری... 🍃سید شاگرد مرحوم آیت الله حق شناس هستند. امیدوارم خداوند عاقبتشون رو ختم به شهادت بکند. الهی آمین 😇✌️ @shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
🦋 پـدر که نباشد؛ یک جای کار می لنگد انگار دختر بـودن با پـدر است که معنا پیدا می‌کند.... @shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
🥀🦋 شبتون زینبی 🦋🥀
🍃🌺بسم رب الشهدا و الصدیقین
✍نوشته پسر (خادم کانال تلگرامی ) : تنهایی جایی که دلم آروم میگیره؛ آرامگاه مادر مهربونم... مادری که خدا اونقدر دوستش داشت که با شهادت بردش 😔شاید خدا داره منو امتحان میکنه هیچ وقت جمله حضرت زینب از یادم نمیره....بعد از اون همه مصیبت گفت : چیزی جز زیبایی ندیدم. خدایا منو هم شهید کن، اگر شهید نشم میمیرم ❤️اِن شاءالله مادرم با حضرت فاطمه محشور بشه ✨السلام علیک ام المصائب عقیله بنی هاشم یا زینب کبری (س) 🌷شادی روح تمامی شهدای حسینی (حله) صلوات @shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹خاطره مادر (محمدحسن) از بوی پیراهن خونین فرزندش بیا ای دل از اینجا پر بگیریم ره کاشانه دیگر بگیریم بیا گم کرده دیرین خود را سراغ از لاله پرپر بگیریم.... @shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
❤️🍃 امیر در تاریخ دوم اردیبهشت ماه سال 1314 در مشهد مقدس بدنیا آمد. در ده سالگی پدر خود را ازدست داد. دوران ابتدایی را تا کلاس چهارم گذراند و بعد از آن بدلیل اینکه در چاپخانه کارمی کرد، تحصیل خود را به صورت شبانه و تا کلاس سوم راهنمایی و اخذ مدرک سیکل ادامه داد. 👤در پانزده سالگی به عنوان سرباز پیمانی وارد ارتش شد، سپس در 24 سالگی به دانشکده افسری راه یافت. دراین دوره جزو بهترین دانشجویانی بودکه با موفقیت دانشکده را با مدرک لیسانس به پایان برد. 💍در ۳۳ سالگی با خانم منیره السادات سیده موسوی مشهدی ازدواج کرد و زندگی مشترک آنها ۱۲ سال و چند ماه به طول انجامید که ثمره این ازدواج چهار فرزند به نام ­های مهرداد (۱۳۴۸)، مهرناز (۱۳۴۹)، مهران(۱۳۵۲) و مونا (۱۳۵۹) به دنیا آمده است. 🔹در دوران انقلاب - به خصوص در روزهای آخر سعی می­ کرد، از درگیری نیروهای ارتش با مردم و ایجاد خونریزی جلوگیری کند. با وجود اینکه در زمان پیروزی انقلاب - سی سال در خدمت ارتش بود و می­ توانست بازنشسته شود ولی حاضر به این امر نشد و می­ گفت : حالا خدمت برای ارتش و دفاع از میهن ارزش دارد، نه زمان طاغوت. 🌷او از همان نخستین روزهای جنگ به عنوان یک فرمانده مسئول و نظامی متعهد، در فکر رفتن به جبهه بود و حضور در جبهه را به عنوان یک وظیفه برای خودش می­دانست. 👌مسئولیت شهید در جبهه، فرماندهی گردان ۱۲۹ پیاده جمعی لشکر ۷۷ پیروز الائمه (ع) بود. ✨شهادت : ۵۹.۰۹.۲۹ - مزار حرم مطهر رضوی @shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
کی فکرشو می کرد روزی برسه کنار مزار حاج محمد، پیکر مطهر رفیق شفیقش آرام بگیره... زندگی سراسر آزمون است و شهادت مهر قبولی . . . و چه خوب بر دفتر زندگی حاج اصغر هم مهر قبولی خورد . . . 🕊 ✌️ 🌷 @shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
🥀🦋 شبتون زینبی 🦋🥀
🍃🌺بسم رب الشهدا و الصدیقین
❤️🌱 مهر تو را به عالم امکان نمی دهم این گنج پر بهاست من ارزان نمی دهم گر انتخاب جنت و کویت به من دهند کوی تو را به جنت و رضوان نمی دهم... @shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊