eitaa logo
شهیدان حاج اصغر پاشاپور و حاج محمد پورهنگ
271 دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
849 ویدیو
4 فایل
حاج اصغر : ت ۱۳۵۸.۰۶.۳۱، ش ۱۳۹۸.۱۱.۱۳ - حلب رجعت پیکر حاج اصغر به تهران: ۱۳۹۸.۱۲.۰۴ حاج محمد (برادر خانم حاج اصغر) : ت ۱۳۵۶.۰۶.۱۵، ش ۱۳۹۵.۰۶.۳۱، مسمومیت بر اثر زهر دشمنان 🕊ساکن قطعه ۴۰ بهشت زهرا (س) تهران ناشناس پیام بده👇🌹 ✉️daigo.ir/secret/6145971794
مشاهده در ایتا
دانلود
کانالی عضو بودم چندین سال پیش توی تلگرام. ادمین کانال برداشته بود یه پست ترسناکی نصف شب گذاشته بود که اتفاقا واقعی نبود یه پست مذهبی‌ بود. و بعدا در رابطه با رد اون کلیپ مطلب گذاشت... قصدشم همین بود اصلا که بذاره و بعدا رد کنه. یادم نیست دقیق چی بود ولی شب عجیبی بود😅 حسابی ترسیدم. بعضی ها متاسفانه دگر آزاری دارند. برای جذاب کردن ترس میندازند. خبر ندارند ممکنه یکی اونور واقعا از ترس بلایی سرش بیاد اصلا نبینه اونی که گفتی واقعی نبود. یه جور حق الناسی که نمی دونی میاد گردنت. یا مثلا مطلبی بود در رابطه با کربلا که صدای خاصی در تاریکی و عاشورا به نظرم پخش شد یادمه خیلی حال منو بد کرد. بعدا مشخص شد شایعه است... پس باید سعی کنیم در انتشار محتوا برای بقیه و همینجور ارسالش به دیگران دقت کنیم که موجبات ترس یا بدگمانی رو فراهم نکنه. و حتما تحقیق کنیم که حق الناس نشه برامون. شبتون بخیر 🌹 هرچه می‌خواهد دل تنگت بگو... ✉️ daigo.ir/secret/6145971794
بســ🌺ــم رب الشـ🕊ـهدا و الصدیـ🍃ـقین
🕊خوب جایی آمدم هر روز جا انداختم 🍃پشت در، خود را شبیه یک گدا انداختم ✨من به دست خوب آقایی، همیشه رو زدم 🍃خوب کردم که خودم را زیر پا انداختم.... ✍رضا قاسمی 📸قاسم العمیدی @shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
ما کلا در خانواده‌مان رسم نیست که مهریه بالا قرار بدهیم. نه برای دخترها و نه برای عروس‌ها؛ حداکثر ۱۱۴ سکه. نظر پدرم هم همین بود. یادم هست وقتی می خواستند با خانواده شان بیایند تا صحبت­‌های نهایی برای مراسم‌ و مهریه انجام شود، به برادر بزرگترم، آقاوجه‌الله که دخترشان هم‌سن من بود، گفتم: من اگر آدم مورد نظر خودم را پیدا کنم،‌ دوست ندارم مهریه‌ام بیشتر از ۱۴ سکه باشد. از برادرم خواستم که موضوع را به پدرم منتقل کند. ایشان هم با منطق با پدرم صحبت کرد اما پدر مخالفت کرد و گفت که این تعداد، خیلی کم است! البته ۱۱۴ سکه هم خیلی زیاد نبود. برادرم پیشنهاد داد در جلسه می‌گوییم که ما نظرمان روی ۱۴ سکه است اما نظر حاج‌آقا این تعداد است. این را هم در جلسه گفتند. خیلی جالب بود که خانواده محمدآقا چانه می زدند که مهریه را بالاتر ببرند ولی من اصرار داشتم که همان ۱۴ سکه باشد. قیافه محمدآقا خیلی دیدنی بود. هم از دست آنها حرص می خورد و هم نشانه را دیده بود و حالش منقلب شده بود. البته بعدا این موضوع نشانه را به من گفتند؛ قضیه نشانه را اینطور برایم تعریف کرد: گفتند: من دو رکعت نماز معروف حضرت زهرا (سلام الله علیها) که بین نماز مغرب و عشا باید خوانده می‌شد را هر شب می خواندم و نمازها را به این نیت می خواندم که اگر این خانم همان است که من دعا کرده و از حضرت عباس (علیه السلام) خواسته‌ام، مهریه‌اش را ۱۴ سکه قرار دهد. @shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
📸 ماجرای عکس از زبان همسرشهید: پیرمرد سوری چند عکس از ما گرفت اما آنقدر پیچ و تاب داد که هیچکدام از عکس‌ها خوب نشد! بعدها که عکس‌ها را دیدیم، کلی خندیدیم...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
از زیبایی های امام رضا اینه که یهویی میگه به یادت هست.‌.. زیارت همه کسانی که مشهد هستن و یا دلی مشهد هستند قبول باشه، که آقا از همه قبول میکنه @shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
یا رضا گفتم و وا شد به نگاهت گره ها چه خبر ها که رسید از دل این پنجره ها... معجزات امام رضا فراوان هست که من خودم دوتاش رو دیشب به ذهنم اومد که در رابطه با اقوام بود. اولین بار بود که حرم امام رضا میرفتم در شهریور سال ۹۱، یکی از فامیل هامون متاسفانه بینشون جدایی افتاده بود و من شنیده بودم اولین بار که چشمت بیفته حاجت بخوای میگیری. من تمام کسانی که میخواستم دعا کنم رو توی کاغذ نوشتم و بردم‌. این دونفر نزدیک دو سال به نظرم از هم جدا شده بودند. به طرز معجزه آسایی دوباره بهم برگشتند. و شکرخدا رفتند سر زندگیشون. دومین مورد هم در مورد خواهر خودم بود. قبل عروسی دنبال کارهای وام بود (تقریبا ۱۵ سال پیش) و متاسفانه ضامن نداشت. یه بار برگشت گفت 😅 اگر راست میگی امام رضا یه ضامن بنداز از آسمون برای من. اتفاقا اجابت شد! یه روزی پدر یا مادرم رفته بودند خرید و یک دفعه ای دیدند یه کیف پول افتاده زمین. دنبال صاحبش گشتن، از قضا صاحب کیف یک کارمند دانشگاه اطراف خونه بود. ایشون برگشتن گفتن هرکاری بگید در جواب کارتون براتون انجام میدم. مادرم گفتن ما دنبال ضامنیم میشه بیاید ضامن بشید؟ این بنده خدا با جان و دل قبول کرد حتی گفت اگر از بچه ها دنبال کار هستند بگید من درست کنم. من اون موقع دوم یا سوم دبیرستان بودم. التماس دعا 🌹 @shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
ممنون از پیام شما💐 همراه و مهمان عزیز شهیدان، به دلیل اینکه از همان ابتدای تاسیس کانال که از همان ایام ابتدایی شهادت حاج اصغر بود، سعی داشتم گمنام این کانال رو پیش ببرم برای همین راه ارتباطی نگذاشتم. اما از آنجایی که نظر شما عزیزان برای من بسیار مهم هست نظر سنجی ناشناس رو ایجاد کردم تا به طریقی ارتباط بگیریم. شما می تونید از همان لینک نظرات و دلنوشته ها و... را بفرستید. دست ما کوتاه و خرما بر نخیل... مشغله هم مزید بر علت هست.😊
بر سر مزار این دو شهید گلگون کفن به یادتون هستم💐
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
قطعه ۵۳....
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهید گمنام خوشنام تویی گمنام منم کسی که لب زد بر جام تویی ناکام منم گمنام منم... قطعه ۵۰ بهشت حضرت زهرا (س) تهران... کلاه و سربند.... @shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
📖 دو سه روز بعد، خبر مرگ آن جوان پخش شد. بعد هم تشييع جنازه و مراسم ختم همان جوان برگزار شد! من مات و حيران مانده بودم كه چه شد؟ از دوست ديگرم كه با خانواده آنها فاميل بود سؤال كردم: علت مرگ اين جوان چه بود؟ گفت: بنده خدا تصادف كرده. من بيشتر توي فكر فرو رفتم. اما خودم اين جوان را ديدم. او حال و روز خوشي نداشت. گناهان و حق الناس و... حسابي گرفتارش كرده بود. به همه التماس ميكرد تا كاري برايش انجام دهند. چند روز بعد، يكي از بستگان به ديدنم آمد. ايشان در اداره برق اصفهان مشغول به كار بود. لابه لاي صحبتها گفت: چند روز قبل، يک جوان رفته بود بالاي دكل برق تا كابل فشار قوي را قطع كند و بدزدد. ظاهراً اعتياد داشته و قبلا هم از اين كارها ميكرده. همان بالا برق خشكش ميكند و به پايين پرت ميشود. خيره شده بودم به صورت اين مهمان و گفتم: فلاني رو ميگي؟ شما مطمئن هستي؟ گفت: بله، خودم بالا سرش بودم. اما خانواده اش چيز ديگه اي گفتند... ادامه دارد... @shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
عصرتون پر از شادی های بی سبب قلبتون مملو از مهربانی دستتون سرشار از بخشندگی دعاهاتون مستجاب عصر بهاریتون عالی و بخیر🍨 @shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
بســ🌺ــم رب الشـ🕊ـهدا و الصدیـ🍃ـقین