#خبر_فوری
پرواز پرستویی دیگر...
📸سردار سرتیپ پاسدار شهید کیومرث پورهاشمی فرمانده مستشاران ایرانی در حلب در حمله مزدوران تکفیری تروریستی وابسته به رژیم صهیونیستی در حلب به شهادت رسید.
@shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
27.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دوستان از روبیکا هم می تونید هیئت عاشورائیان رو دنبال کنید.
قسمت پخش زنده
18.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مداحی
حاج ابوذر بیوکافی
روز دوم هیئت عاشورائیان
#فاطمیه
۱۴۰۳.۰۹.۰۸
39.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شب جمعه
شب زیارتی امام حسین....
هیئت عاشورائیان
۱۴۰۳.۰۹.۰۸
#ایام_فاطمیه
@shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
.
مگر کدام پناهگاه
از آغوش تو امن تر است ...💔
#السَلامُعَلَيَڪيااباعَبدالله✋
@shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
.
خانهای که به قدوم رزمندگان حزبالله مبارک شد
جوانان حزبالله در جریان عملیات در جنوب لبنان، مجبور شده بودند از خانه یکی از اهالی استفاده کنند، آنها پس از خروج، نامههایی برای صاحب خانه به جا گذاشتند.
یکی از اهالی جنوب لبنان که در زمان جنگ به مناطق امن رفته بود، پس از بازگشت به خانه خود، با نامههایی از طرف رزمندگان حزبالله که بر روی دیوار خانهاش چسبانده شده بود، مواجه شد. جوانان مقاومت روزی در خانه او بودند.
رزمندگان حزبالله بر روی برگهای نوشته بودند که مجبور شدهاند از خانه او استفاده کنند و طلب بخشش کردهاند. آنها پس از خروج از خانه، آن را به طور کامل تمیز و مرتب کرده بودند.
روی کاغذ دیگری نوشته شده است: امیدواریم که برای حضور در منزلتان برای چند روزی ما را ببخشید، از خانه برای غذا خوردن و خوابیدن استفاده کردیم.
بر روی برگه دیگری که قطرههای خون روی آن ریخته شده بود، نوشته شده است: «مجبور شدیم یکی از رزمندگان مجروح را وارد خانه شما بکنیم، او در خانه مبارک شما به شهادت رسید.»
جوانان حزبالله همچنین بر روی برگه دیگری نوشتهاند که به هیچ یک از وسایل خانه آسیبی نزدهاند و از اینکه مجبور شدهاند از وسایل آشپزخانه و یا سجاده برای نماز استفاده کنند، طلب حلالیت میکنند.
آنها پس از خروج از خانه، مقداری پول زیر گوشی تلفن گذاشته بودند.
#حزب_الله_زنده_است
#حزب_الله_هم_الغالبون
@shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
.
به سختی توانست رضایت مسئولان را جلب کند. خیلی تمایل به رفتنش نداشتم. گفت اگر دوست نداری نمیروم، اما جواب حضرت زهرا (س) را خودت بده.
باطنیام این بود که جایی برود که مفید واقع شود، اما از طرفی دوست داشتم کنارم بماند. یک سال و ۳ ماه سوریه بود. در این مدت هر بار که به مرخصی میآمد، در ایران مأموریتی داشت.
شهریور که به مرخصی آمد، ما را هم با خودش به سوریه برد. خانهای را اجاره کرده بود. زندگی سادهای داشتیم. در آنجا هم ارتباط خوبی با همسایههای سوری برقرار کرده بود. به من میگفت : «تا جایی که میتوانی محبت داشتهباش و ارتباط خودت را با مردم قطع نکن.»
#شهید_حاج_محمد_پورهنگ
#روایت_بانو_پاشاپور_همسر_شهید
✍harimeharam.ir
@shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
13.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✔️ فقط در یک صورت؛
اگر هر جوری از دنیا بری شهید محسوب میشی!
@shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
داستان غذای امروز خیلی جالب بود....
من زرشک پلوی هیئت رو خیلی دوست دارم. دیشب موقع شام توی خونه گفتم مامان زهرا (س)، فردا مرغ بده😅 مامانم گفت وا خندید اینو به حضرت میگم
خلاصه امشب بعد غذا گرفتن همه گفتن غذا جوجه اس گفتم خب حتما خواسته خاص تر غذا بده.
اما رسیدم خونه دیدم مال من مرغ!!!!!
به مادرم گفتم دیدی دیشب بهشون گفتم مامان زهرا بهم مرغ بده😉 بچه ها گفتن جوجه اس اما مال من مرغه! اونم ته دیگ دار....
از بچگیم غذا میگرفتم اکثرا ته دیگ داشت خواهر برادرم میگفتن به تو باز ته دیگم دادن.
خلاصه اینکه میخوام بگم حضرت حواسشون هست کلا چی میگیم هاا...
التماس دعا دارم خیلی زیاد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
مگر کدام پناهگاه
از آغوش تو امن تر است...
#السَلامُعَلَيَڪيااباعَبدالله✋
@shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
.
این دو نفر اصول مشترکی داشتند که خیلی به هم شبیه بود. مثلا اصول اولیه مذهبی مثل پرداخت خمس، رعایت حق الناس و موارد ابتدایی در مسائل اعتقادی. روحیاتشان هم خیلی به هم نزدیک بود.
من البته قبل از ازدواج به این شباهتها پی نبردم اما مثلا احمدآقا میآمد و تعریف می کرد که به فلان جا رفتیم و مثلا اصغر و محمد دست به یکی کردند و فلان کار را کردند.
برنامهها و علایقشان با هم هماهنگ بود. اصغرآقا خیلی از محمدآقا تعریف می کرد. مثلا یک روایت یا تحلیل سیاسی را شرح میداد و میگفت که این را محمدآقا تعریف کرده.
#شهید_حاج__اصغر_پاشاپور
#شهید_حاج_محمد_پورهنگ
#روایت_بانو_پاشاپور_همسر_شهید
مشرق نیوز📲
@shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊