eitaa logo
شهیدان حاج اصغر پاشاپور و حاج محمد پورهنگ
276 دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
747 ویدیو
1 فایل
حاج اصغر : ت ۱۳۵۸.۰۶.۳۱، ش ۱۳۹۸.۱۱.۱۳ - حلب رجعت پیکر حاج اصغر به تهران: ۱۳۹۸.۱۲.۰۴ حاج محمد (برادر خانم حاج اصغر) : ت ۱۳۵۶.۰۶.۱۵، ش ۱۳۹۵.۰۶.۳۱، مسمومیت بر اثر زهر دشمنان 🕊ساکن قطعه ۴۰ بهشت زهرا (س) تهران ناشناس پیام بده👇🌹 ✉️daigo.ir/secret/6145971794
مشاهده در ایتا
دانلود
چه رسمی داری ای دوره زمونه که هر روزت یه جا عاشق کُشونه.... 🌿 پروفایل و استوری مخصوص @shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 مستند اربعین| آقای عباس موزون، مجری برنامه زندگی پس از زندگی، در هندوستان در حال تهیه فیلم بوده که خانمی به طور اتفاقی وارد صحنه می شود. ادامه رو ببینید... این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست. دلتون لرزید اشکی جاری شد، خیلی التماس دعادارم (ع)| 💔✋ @shahid_hajasghar_pashapoor🕊🌹
🌿🏴 با یکی از دوستان حرف زدیم می گفت : اصغر عاشق ائمه بود اما شب سوم ‌و نهم ‌رو خیلی دوست داشت و روی روضه های (س) خیلی حساس بود. یه سال شب سوم بود که روضه خون روضه ی دلچسبی نخوند و حاج اصغر ناراضی بود و بهش گفتم که بلندشو خب خودت بخون. نه نگفت و رفت جلو و شروع کرد به خوندن... این نوحه رو خوند حاج اصغر : عمه بیا گمشده پیدا شده کنج خرابه شب یلدا شده... @shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
از شام بلا شهید آوردند... خبر آمد... که از سیاهی شام ؛ نور صبحی سپید آوردند خوش اومدید...😔🌷 @shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
سخت است .... از رقیه (س) بگویم به دخترت ای کاش بعدِ واقعه، دختر نداشتی نازدانه های
عمو رسیدم و دیدم؛ چقدر بلوا بود! سر تصاحب عمامه ی تو دعوا بود به سختی از وسط نیزه ها گذر کردم هزار مرتبه شکر خدا کمی جا بود! ثواب نَحر گلویت تعارفی شده بود سرِ زبان همه جمله ی - بفرما- بود عمو چقدر لبِ خشکتان ترک دارد! چه خوب می شد اگر مشک آب سقا بود زنی خمیده عمو رد شد از لبِ گودال نگاه کن؛ نکند مادر تو زهرا بود برای کشتن تان تیغ و نیزه کم آمد به دست لشگریان سنگ و چوب حتی بود! تمام هوش و حواس سپاه کوفه و شام به فکر جایزه ی بردن سر ما بود بلند شو؛ که همه سوی خیمه ها رفتند من آمدم سوی گودال، عمه تنها بود وحید قاسمی 🏴 @shahid_hajasghar_pashapoor🕊🥀
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
لالایی علی اصغر... سیدمجیدبنی فاطمه🎤 شب هفتم 🖤 شب حضرت علی اصغر🥀 @shahid_hajasghar_pashapoor
🌱 🏴 در روز عاشورا می‌آید بر درِ خیمه می‌آیستد، خطاب می‌کند به خواهر بزرگوارش: یا اختاه! ایتینی بِوَلَدِی الرَّضیع‏ طفل شیرخوار مرا بیاور، حَتّی‏ اوَدِّعَهُ‏ برای اینکه می‌خواهم با او هم وداع و خداحافظی کنم. با اینکه مادر این طفل در آنجا حیات دارد، ولی اباعبدالله می‌خواهد ثابت کند که قافله سالار بعد از من زینب است، لذا به خواهرش خطاب می‌کند. زینب می‌رود طفل شیرخوار اباعبدالله را می‌آورد.   حسین به چهره این طفل نگاهی می‌کند. چند روز است که مادرش [سیراب نبوده است‏] خود به خود در این طفل اباعبدالله آثار گرسنگی و تشنگی پیداست. حسین که کانون محبت است، این طفل را می‌گیرد برای اینکه ببوسد. دشمن به یکی از افراد عسکر خودش فرمان می‌دهد که ببین چه هدف خوبی پیدا کردی، اگر بتوانی مهارت به خرج بدهی نشانه کنی. می‌گوید: چه را نشانه کنم؟ می‌گوید: کودک را. همان‏طور که طفل در دست اباعبدالله است، یک وقت می‌بینند مثل مرغ سربریده دارد دست و پا می‌زند. ولی حسین، آن کوه وقار، کاری که می‌کند این است که مشت‌هایش را پر از خون می‌کند و به طرف آسمان می‏پاشد: هَوْنٌ عَلَی انَّهُ بِعَینِ اللهِ‏ در راه رضای حق است و چشم حق دارد می‌بیند، دیگر بر حسین ناگوار نیست. 😭😭
🏴 اربأ اربأ را همیـن انـدازه مـے گـویـم ‌فقط : دشت لبریز از گُلِ رویِ علے اڪبر شده است 🌿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در این شب تاسوعا یادی کنیم از شهید ابوالفضلی حاج اصغر پاشاپور🥀 وقتی به دشمنان ملعون خبر رسید چه یلی به شهادت رسیده، سریع خودشونو رسوندن محل شهادت آقای اصغر حاج قاسم، پیکر مطهر رو بردن، سر و دست اصغر رو به مانند حضرت ابوالفضل، از تنش جدا کردند😭😭😭 اصغر خیلی ابوالفضلی بود شب نهم @shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊