eitaa logo
شهیدان حاج اصغر پاشاپور و حاج محمد پورهنگ
270 دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
860 ویدیو
4 فایل
حاج اصغر : ت ۱۳۵۸.۰۶.۳۱، ش ۱۳۹۸.۱۱.۱۳ - حلب رجعت پیکر حاج اصغر به تهران: ۱۳۹۸.۱۲.۰۴ حاج محمد (همسر خواهر حاج اصغر) : ت ۱۳۵۶.۰۶.۱۵، ش ۱۳۹۵.۰۶.۳۱، مسمومیت بر اثر زهر دشمنان 🕊ساکن قطعه ۴۰ بهشت زهرا (س) تهران ناشناس پیام بده👇🌹 ✉️daigo.ir/secret/6145971794
مشاهده در ایتا
دانلود
بســ🌺ــم رب الشـ🕊ـهدا و الصدیـ🍃ـقین
تو را از پا در آوردند اما بی خبر بودند‌ که جان تازه می بخشد شهادت آرمان ها را.... 🌱 @shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
📝 پرسش و پاسخ در رابطه با کتاب 🍃 - بخش اول 4⃣ در موضوع ارتباط با نامحرم ایشان خیلی سخت گیرانه صحبت می کند آیا شرایط جامعه را نمی بیند؟ آیا کشورهای غربی را نمی بینند؟ مگر می شود انسان هیچگونه ارتباطی نداشته باشد؟ سؤال خوبی است. اینکه یک گناه در جامعه رواج فراوانی داشته باشد، دلیل بر این نمی شود که دیگر گناه بودنش کم شده! بدی پوشش و آزادی ارتباط با نامحرم از گناهانی است که عواقب سنگینی در زندگی روزمره دارد اصلاً بحث نافرمانی دستور خدا را کنار بگذارید، اگر کسی میخواهد آرامش روحی در زندگی داشته باشد باید به این موضوع اهمیت بدهد. تمام مطالبی که در این موضوع در کتاب به آنها اشاره شده، در روایات و آیات به آن تأکید شده. از طرفی شما به تاریخ کشف حجاب و برهنگی در کشور خودمان و کشورهای غربی نگاه کنید تا شصت هفتاد سال پیش، بیشتر مادران و مادر بزرگهای ما با پوشیه و روبند بودند. فیلمهایی که از اوایل دوره پهلوی نمایش داده میشود به همین موضوع اشاره دارد. آنقدر بحث حجاب در خانواده ها محکم بود که پهلویِ اول با زور اسلحه نیز نتوانست حجاب را بردارد. آیا مادر بزرگهای ما با آن همه سختی در زندگی، دوست نداشتند راحت و آزاد باشند؟ یا آنها به مسائل مهمی دقت می کردند که ما فراموش کرده ایم! ادامه دارد... @shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙 دعای 🍃بانوای حاج مهدی سلحشور 🤲 التماس دعا @shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
(عليه‌السلام): تَخَيَّر لِنَفسِكَ مِنَ الدُّعاءِ ما أحبَبتَ واجْتَهِد، فإنَّهُ (يَومَ عَرَفَة) يَومُ دُعاءٍ و مَسألَةٍ هرچه می‌خواهى براى خود دعا بخوان و بكوش كه روز دعا و درخواست است. 📚 التهذيب الأحكام، ج ۵، ص ۱۸۲ @shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
شنیدن خبر شهادت دوستان در غربت هم حس غریبی دارد. زمانی که در سوریه بودیم خبر شهادت مرتضی عطایی (ابوعلی) به ما رسید. من تا قبل از شهادتشان ایشان را نمی‌شناختم اما وقتی در روز عرفه خبر شهادتش را شنیدیم به قدری همسرم منقلب شد که تا ساعت‌ها گریه می‌کرد و برای خود من حس جاماندن از دوستان به وضوح تداعی شد.... خادم الرضا @shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
در این عصر زیبای بهاری گل را برای زندگیت و کوتاهی عمرش را برای غمهایت آرزومندم... عصرت بخیر🍿 @shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
مسجد سپهسالار حسین (ع) - فرجام مراسم دعای عرفه
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
مسجد سپهسالار حسین (ع) - فرجام مراسم دعای عرفه
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
بیا برگرد خیمه ای کس و کارم😭 مسجد سپهسالار حسین (ع) - فرجام مراسم روز عرفه
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
مسجد سپهسالار حسین (ع) - فرجام مراسم روز عرفه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام قبول باشه انشاالله . خیلی التماس دعا دارم از شما دل و دین و اقلیمتون آباد. صوت فرستادین الان فکرکنم هنوز تو مراسم هستید التماس دعا دارم ✉️ ----------------------- از شما قبول باشه🌺 دعاگو هستم حتما، چشم. بله هستم. حاجت روا بشید به حق شهدای امروز و به حق امام حسین (ع) ارتباط ناشناس باکانال🌹👇 daigo.ir/secret/6145971794 @shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
امام حسین در به خدا میگه : يا مُمْسِکَ یَدَیْ اِبراٰهیمَ عَنْ ذِبْحِ اِبْنُه یعنی: خدایا ممنونتم به ابراهیم رحم کردی و نذاشتی پسرش جلو چشمش ذبح بشه ولی امان از 😭😭 ✉️ ارتباط ناشناس باکانال🌹👇 daigo.ir/secret/6145971794 @shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
حاجات همه رو بخواهید و ودر راس حاجت امام زمان عج ✉️ ----------------------- حتما دعاگو هستم.💐 ❤️ ارتباط ناشناس باکانال🌹👇 daigo.ir/secret/6145971794 @shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊
مریدِ پیر مغانم زِ من مرنج ای شیخ چرا که وعده تو کردی و او بجا آورد...😔 ✍پ.ن : پیرمغان - حضرت سیدالشهدا (ع) شیخ - حضرت ابراهیم (ع) او به جا آورد - منظور ذبح و قربانی شدن حضرت علی اکبر (ع) مبارکباد🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📖 هر روز که می گذشت علاقه ام بهش بیشتر می شد. لقم اسب سرکش بود و علی با اخلاقش، این اسب سرکش رو رام کرده بود. چشمم به دهنش بود، تمام تلاشم رو می کردم تا کانون محبت و رضایتش باشم. من که به لحاظ مادی، همیشه توی ناز و نعمت بودم می ترسیدم ازش چیزی بخوام، علی یه طلبه ساده بود. می ترسیدم ازش چیزی بخوام که به زحمت بیوفته. چیزی بخوام که شرمنده من بشه. هر چند، اون هم برام کم نمی گذاشت، مطمئن بودم هر کاری برام می کنه یا چیزی برام می خره. تمام توانش همین قدره علی الخصوص زمانی که فهمید باردارم اونقدر خوشحال شده بود که اشک توی چشم هاش جمع شد. دیگه نمی گذاشت دست به سیاه و سفید بزنم، این رفتارهاش حرص پدرم رو در می آورد مدام سرش غر می زد که تو داری این رو لوسش می کنی نباید به زن رو داد اگر رو بدی سوارت میشه. اما علی گوشش بدهکار نبود. منم تا اون نبود تمام کارها رو می کردم که وقتی برمی گرده با اون خستگی، نخواد کارهای خونه رو بکنه فقط بهم گفته بود از دست احدی، حتی پدرم، چیزی نخورم و دائم الوضو باشم. منم که مطیع محضش شده بودم. باورش داشتم… ۹ ماه گذشت، ۹ ماهی که برای من، تمامش شادی بود. اما با شادی تموم نشد. وقتی علی خونه نبود، بچه به دنیا اومد. مادرم به پدرم زنگ زد تا با شادی خبر تولد نوه اش رو بده، اما پدرم وقتی فهمید بچه دختره با عصبانیت گفت لابد به خاطر دختر دخترزات مژدگانی هم می خوای؟ و تلفن رو قطع کرد مادرم پای تلفن خشکش زده بود و زیرچشمی با چشم های پر اشک بهم نگاه می کرد. ادامه دارد... ---------------------------- ✍زندگی شهید به قلم سید طاها ایمانی (اسم مستعار - شهید مدافع حرم) @shahid_hajasghar_pashapoor🌹🕊